نگاهی به نقش زنان در توسعه پایدار استان بوشهر
همواره حضور زنان در اجتماع به مثابه نیمی از کنشگران اجتماعی، دارای بحث های زیادی بوده و با افزایش مشکلات در بخش محیط زیست، این حضور بیش از پیش احساس گردیده است. توسعه پایدار بر سه پایه توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و حفاظت از محیط زیست استوار هست و امروزه نیاز به حضور زنان جهت انسجام و پویایی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی برای توسعه پایدار پررنگ تر گردیده است. مشارکت زنان در امور اجتماعی و دستیابی به برابری جنسیتی بخشی از توسعه محسوب می گردد و زمانی که این بخش در کنار محیط زیست نیز قرار می گیرد، بحث توسعه پایدار با حضور و مشارکت زنان، به میان کشیده می شود.
ایده ای در حمایت توامان از زنان و طبیعت پا گرفته که آن را اکوفمینیسم نامیده اند. این نظریه در چند دهه اخیر توانسته حرکتهای زیادی را در حفاظت از محیط زیست توسط زنان پدید آورد. اکوفمینیسم معتقد است «طبیعت» سرشتی زنانه دارد و زن نسبت به مرد به طبیعت نزدیک تر است. اکوفمینیسم اعتقاد دارد که «اساسا زنان بیشتر از مردان از لطمه دیدن و آلودگی محیط زیست صدمه می بینند و در نتیجه مسئله محیط زیست مسئله ای جنسیتی است. مثلا افزایش گازهای سمی باعث تشدید آثار گازهای گلخانهای و تغییرات آب و هوایی و آلودگی هایی می شود که بر زندگی بسیاری از زنان به ویژه زنان کشاورز تاثیر مستقیمی دارد و نیز آثار سوء بر سلامت افراد و به ویژه زنان دارد که از نمونه های آن افزایش میزان سرطانهای خاص زنان است» (مشیرزاده، )۴۲۳:۱۳۸۵ به طور کلی می توان گفت «تمام اکوفمینیست ها بر سه مساله مشابه تاکید دارند: ۱- روابط زنان با طبیعت،۲ – ارتباط بین سلطه بر زن و سلطه بر طبیعت، ۳- نقش زنان در حل مشکلات اکولوژیکی.» (هنشال،۱۳۸۵)
اجلاس سازمان ملل برای توسعه و محیط زیست در ریودوژانیرو – سال ۱۹۹۲ اتفاق مهمی برای تمامی زنان بود. چرا که؛ به نقش زنان برای توسعه اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی به گونه ای دیگر نگاه شد و به سهم زنان در دستیابی به توسعه ی بیشتر و مدیریت محیط زیست تاکید بیشتری گردید. «بر اساس خط مشی اقدام در این اجلاس، توانمند سازی زنان، مشارکت کامل و برابر زنان، پایه هایی برای صلح و توسعه پایدار در نظر گرفته شدند.» (صفری شالی، ۱۳۸۰) در سال های اخیر در سطح ملی نیز به نقش زنان در حفظ محیط زیست و توسعه پایدار توجه شده و باعث کنش بیشتر زنان در مباحث تحقیقاتی، اجرایی و آموزشی در کنار مردان در اجتماع شده است.
استان بوشهر بدلیل وضعیت خاص زیست محیطی که دارد، مورد حساسیت زیادی قرار گرفته و برای دستیابی به توسعه پایدار زیست محیطی در استان بوشهر باید به بافت شهری آن، تولید انرژی از منابع ناآلاینده، کشت گیاهان و توسعه فضای سبز، و…. توجه ویژه ای داشت که تمامی موارد زیست محیطی در آن بنا بر اعتقاد اکوفمنیست ها در ارتباط با زنان می باشد و مساله محیط زیست در استان بوشهر می تواند مساله ای جنسیتی باشد. چراکه؛ غالب ان جی اوهای فعال در استان بوشهر در حوزه ی محیط زیست هستند و اکثر اعضای آن را زنان تشکیل می دهند یا به نوعی زنان با بحث محیط زیست در خانه و اجتماع آشناتر هستند. زنان در پایداری محیط زیست استان بوشهر نقش عمده ای بازی می کنند. زنان ساکن در شهرها و روستاهای استان بوشهر؛ اقدامات عملی بیشتری در جهت حفظ محیط زیست و در ارتباط با آن انجام می دهند و در روند تصمیم سازی زیست محیطی می توان از آنها بهره برد و طرح هایی در حوزه ی زیست محیطی با مشارکت آنان انجام داد. بنابراین باید به زنان در زمینه حفظ محیط زیست، ایجاد انگیزه کافی و توانمند ساختن آنها برای مسایل زیست محیطی که سلامت آنان، خانواده و جامعه را هدف قرار داده، آموزش هایی داد و برای توانمندسازی زنان در حفظ محیط زیست برنامه هایی داشت. زیرا توانمند کردن زنان در جهت جلب مشارکت آنان به معنی توانمند کردن جامعه است. توسعه کمی و کیفی آموزش زنان باعث ارتقای دسترسی به آموزش و از بین بردن تفاوت های جنسیتی و ارتقای ترویج فرهنگ زیست محیطی می شود. با توانمند کردن بیشتر زنان در حوزه ی محیط زیست؛ به آنان احساس ارزشمند بودن، حق تصمیم گیری، استفاده از فرصت ها و منابع و قدرت اجتماعی جهت تاثیرگذاری بیشتر در نقش هایشان داده می شود. با توانمند ساختن زنان امکان رسیدن به توسعه پایدار در تمامی حوزه ها از جمله زیست محیطی میسر می گردد.
منابع:
هنشال، ژانت (۱۳۸۵). نقشهای جنسیتی و دغدغه های زیست محیطی. ترجمه سونیا غفاری. روزنامه سرمایه شماره ۳۶۵ . ۸۵/۱۰/۱۷
مشیرزاده، حمیرا. (۱۳۸۵). از جنبش تا نظریه (تاریخ دو قرن فمینیسم). انتشارات شیرازه
صفری شالی، (۱۳۸۰) نقش توانمند سازی اقتصادی و اجتماعی زنان در توسعه پایدار روستایی، مجموعه مقالات همایش اعتبارات خرد زنان روستایی و عشایر، معاونت ترویج و مشارکت مردمی وزارت جهاد کشاورزی
مهدیه امیری؛ فعال مدنی در حوزه اندیشه زنان