نام کتاب: ظهور و سقوط بوشهر
نویسنده: ویلم فلور
ناشر: نشر طلوع
۶۸صفحه – سال ۱۳۸۷
کتاب ظهورو شقوط بوشهر- حسن زنگنه
مهدیه امیری: کتاب ظهور و سقوط بوشهر از جمله کتابهایی می باشد که به طور خاص به معرفی بوشهر در برخی جنبه ها از جمله تاریخ بوشهر، جمعیت، محیط شهری و بهداشت عمومی می پردازد. این کتاب که در ۱۲ فصل نوشته شده، بسیار جذاب و خواندنی و دارای نگارشی بسیار ساده و روان است. در این کتاب به بوشهر سال ۱۱۴۷ هجری قمری و وضعیت استراتژیک آن در همان سال ها اشاره می کند و نیز اشاره ای به گذشته های دورتر و حضور پرتغالی ها و هلندی ها در آن و نام بردن از بوشهر در متون سال های ۱۲۶۶هجری قمری و بر زبان افتادن نام بوشهر در سطح بین المللی به دلیل عملیات دریایی درزمان نادرشاه می کند.
در این کتاب از حکمرانان ابتدایی بوشهر و درگیری های آنان و خودگردان بودنش به طور گذرا اطلاعاتی به خواننده می دهد و ذهن ها را درگیر چم و خم تجارت در بوشهر از طریق راه های دریایی می کند و به این نکته اشاره می کند که شیخ بوشهر- بزرگترین تاجر بندر- به ندرت کالای وارداتی خود را به مناطق داخله حمل می کرد و او هم مانند سایر تجار کالا را به کسانی می فروخت که آنها را در مناطق داخله حمل و در آن جا پخش می کردند. اما این وضع دگرگون شد و بوشهر به تدریج به بندر ترانزیتی برای مناطق داخلی مبدل گردید و بوشهر بین تجارت دور دست دریایی و دور دست کاروانی به صورت نقطه ی انتقال کالا درآمد.
در ادامه این کتاب به مواردی مانند شغل ساکنین بوشهر، ناهمگنی گروه های مردمی از لحاظ جمعیتی که ترکیبی از عرب، ایرانی و هندی بودند، وجود کلیساهای ارامنه، حمام های عمومی و محیط های شهری، نبودآب، مخروبه بودن بوشهرو استفاده از معابر عمومی به عنوان زباله دانی برمی خوریم.
سقوط بوشهر فصلی می باشد که کنسولگری خارجی در آن از فعالیت افتاده و اهمال و قصور دولت در نوسازی بوشهر و اهمیت روزافزون خوزستان و ساخت راه آهن سراسری سبب شد تا اهمیت بوشهر کاهش پیدا کند و این بندرگاه که روزگاری خودمختار و مستقل بود و آوازه ی تجاری آن زبانزد بود، رو به سقوط بگذارد.
فهرست مطالب کتاب
۱-تاریخ اولیه بوشهر ۲- شبه خودمختاری بوشهر ۳-پایان خودگردانی بوشهر ۴-بوشهر از بندری واقع در مسیر کشتی ها تا بندری تراتزیتی ۵-اندازه و ترکیب جمعیت بوشهر ۶-محیط شهری بوشهر ۷-لنگرگاه ۸-بهداشت عمومی ۹-تعلیم و تربیت ۱۰-تاسیس بلدیه ۱۱-سقوط بوشهر ۱۲- نتیجه گیری
کتاب ظهور و سقوط بوشهر نوشته ی دکتر ویلم فلور و ترجمه ی حسن زنگنه می باشد که در سال ۱۳۸۷ توسط نشر طلوع دانش در ۶۸ صفحه با ۲۰۰۰ نسخه چاپ گردیده است. این کتاب از طریق طرح “بازشناسی بوشهر” در اختیار زنگنه جهت ترجمه قرار گرفته که دبیر و سرپرست طرح؛ سید قاسم یاحسینی در یادداشت دبیر مجموعه به این موضوع اشاره نموده است.
حسن زنگنه در این کتاب می نویسد:” بوشهر در دوره ی قاجار، نماد و نشانه ی سایر شهرهای ایران نبود؛ چه بندری بود که کمتر همانند آن وجود داشت. افزون بر این، در کشوری که در آن شهرها دست کم صدها سال- اگر نگویی بیشتر- قدمت داشتند بوشهر شهری نوبیناد بود و تنها در نیمه ی قرن ۱۸ میلادی بود که این بندر تا حدودی از اهمیت و اعتبار برخوردار گردید.”
نام کتاب: هلندی ها در خلیج فارس و بوشهر
نویسنده: ویلم فلور
ناشر: انتشارات آینه
۳۱۱صفحه – سال ۱۳۹۰
هلندی ها در خلیج فارس و وشهر- حسن زنگنه
مهدیه امیری: این کتاب در برگیرنده ی چند مقاله درباره ی تاریخ کمپانی هند شرقی هلند(واک)، تجارت هلندی ها در خلیج فارس و به خصوص تاریخ پرفراز و نشیب حضور هلندی ها در جزیره ی خارگ و مبارزات میرمهنا بندر ریگی با آنها در عصر کریم خان زند و تاریخ حضور هلندی ها در عصر افشاریه در خلیج فارس است. در این مقالات، دکتر فلور با استفاده گسترده از گزارش ها و اسناد واک و دیگر منابع، تاریخ را روایت کرده است؛ تاریخی که گاه ممکن است برای ما ایرانی ها ناخوشایند باشد و یا اگر یک ایرانی آن را می نگاشت، دیدگاهش به گونه ای دیگر بود.
این کتاب از ۴فصل تشکیل شده که در انتهای هر فصل، منابع و مآخذ آن نیز درج گردیده است. در فصل اول این کتاب تحت عنوان ” آغاز شکل گیری روابط هلندی ها با ایران” به دلایل و چگونگی حضور هلندی ها در خلیج فارس اشاره می کند و حضور آنها را جدای از تجارت ابریشم، استفاده از ایران به عنوان پلی جهت ایجاد شبکه ی تجاری شدن در آسیا عنوان می کند. در این فصل به موضوعات کشمکش های بازرگانی هلند و ایران، اشغال ایران توسط هلندی ها، ایران در دوره افشاریه، پایان حضور هلندی ها در خلیج فارس، تجارت هلندی ها در خلیج فارس و هلندی ها در خلیج فارس در قرن ۱۹ اشاره می کند.
فصل دوم به تاسیس شرکت هند شرقی هلند تحت عنوان “واک” در سال ۱۶۰۲ میلادی و موارد مربوط به آن می پردازد. مدیریت ایرانی واک نه تنها شامل ایران بلکه بصره و سایر فعالیت های تجاری بود. دفتر اصلی واک در ایران، در بندرعباس بود. در این فصل جدای از واک به شرکت تجاری هند شرقی انگلیس تحت عنوان “ایک” و علاقمندی این دو شرکت به ابریشم ایران و چین توضیحاتی ارائه میدهد.
در این فصل به موضوعات سیاست تجارت ابریشم صفویه پیش از ورود “ایک” و “واک”، سرآغاز دلبستگی هلندی ها به ابریشم ایران، واک به ابریشم ایران علاقمند گردید اما نتوانست آن را پی گیرد، موقعیت ایک در تجارت ابریشم، وضعیت ابریشم ایران و تحویل و حمل ابریشم خام می پردازد.
فصل سوم این کتاب به حضور هلندی ها در جزیره خارگ و ظهورمیرمهنا اختصاص دارد که پر بحث ترین و طولانی ترین بخش این کتاب است. در بخش ابتدایی این فصل با تصمیم بر تعطیلی دفاتر بازرگانی واک در ایران و تنها فعالیت شعبات ساحلی در بندرعباس و بوشهر و استقلال در تشکیلات واک در بصره مواجه می شویم که در ابتدای این تغییرات خصوصن در بصره، این شرکت درگیر شورش ها و حاشیه هایی می شود که از پرداخت عوارض گمرکی معاف می گردد ولی در عوض درگیر موارد دیگری می شود که پای آنها را به جزیره ی خارگ باز می کند.
در ادامه ی این فصل به چگونگی حضور میرمهنا و در دست گرفتن سرتاسر دشتستان به استثنای بوشهر و خارگ و تحت فشار قرار دادن بوشهر وبستن تمامی راه های ورودی به آن اشاره می کند که در نهایت به جنگ های کریم خان علیه میرمهنا و درگیری وی با هلندی ها بر سر خارگ ومرگ میرمهنا می انجامد.
فصل چهارم به تجارت هلندی ها در ایران دوره ی افشاری اشاره دارد و به دخالت دولت در تجارت، ترکیب واردات و صادرات واک و اینکه واک در طی این سال ها فعالیت سود یا زیان کرد را به چالش می کشد.
کتاب هلندی ها در خلیج فارس و بوشهر؛ نوشته ی دکتر ویلم فلور و ترجمه ی حسن زنگنه می باشد. این کتاب توسط انتشارات آینه کتاب از مجموعه دانشنامه استان بوشهر زیر نظر حوزه هنری بوشهر در تیراژ۱۵۰۰ نسخه به قیمت ۵۰۰۰تومان و ۳۱۱صفحه در سال ۱۳۹۰ منتشر شده است.
فصول این کتاب عبارتند از: پیشگفتار| سازمان شرکت هندشرقی هلند | آغاز شکل گیری روابط هلندی ها با ایران | دومین مناقشه بازرگانی هلند و ایران | سومین کشمکش تجاری هلند و ایران | اشغال ایران توسط افغانی ها | ایران در دوره افشاریه | پایان حضور هلندی ها در خلیج فارس | تجارت هلندی ها در خلیج فارس | هلندی ها در خلیج فارس – قرن ۱۹ | منابع و مآخذ | تاسیس شرکت هند شرقی هلند | چرا هلندی ها به ایران آمدند؟ | سیاست تجارت ابریشم صفویه پیش از ورود ایک و واک | سرآغاز دلبستگی هلندی ها به ابریشم ایران | واک به ابریشم علاقه مند گردید اما نتوانست آن را پی گیرد | موقعیت ایک در تجارت ابریشم | پروژه سازان هلندی و مسیر زمینی روسیه | واک تصمیم می گیرد به تجارت ابریشم در ایران دست یاد | ابریشم ایران: کجا و چقدر این محصول تولید شد؟ | تحویل و حمل ابریشم خام | منابع و مآخذ | هلندی ها در جزیره خارگ | تصویر طرح خارگ | عملیات علیه بصره | روابط هلندی ها با میرحسین و کریم خان زند | استحکام خارگ و واکنش انگلیسی ها | کناره گیری نهایی واک از بصره | قتل میرحسین | روابط هلندی ها با کریم خان | ظهور میرمهنا؛ دزد دریایی | حمله میرمهنا به خارگ | روابط هلندی ها با بنوکعب | تجدید روابط با میرمهنا | جنگ های کریم خان علیه بنوکعب و میرمهنا | واک تصمیم به ترک خارگ گرفت | حمله هلندی ها به میرمهنا | سقوط خارگ | خروج هلندی ها از خارگ| واکنش های آمستردام و باتاویا | مرگ میرمهنا | منابع و مآخذ | تجارت هلندی ها در دوره افشاریه | دخالت دولت در تجارت | ترکیب واردات و صادرات واک | واردات | صادرات | تراز پرداخت | واک سود برد یا زیان کرد؟ | واک چه کاری انجام داد؟ | منابع و ماخذ | فهرست اعلام
نام کتاب: لشکرکشی انگلیس به ایران
نویسنده: گرنی داد
ناشر: چاپ علوی بوشهر
۱۳۰صفحه – سال ۱۳۷۳
لشکرکشی انگلیس به ایران- حسن زنگنه
مهدیه امیری: این کتاب به صورت مقاله ای از ترجمه ی فصلی از کتاب تاریخ شورش هند و لشکرکشی به ایران می باشد که به اتفاقات سال۱۸۵۶- ۱۸۵۷ میلادی اشاره دارد. این کتاب را ۴گزارش پوشش می دهد که دونفر سرلشکر، یک نفر دریادار و یک نفر ناخدا دوم این گزارش ها را نوشته اند که مسئولیت های اصلی در جنگ ریشهر و اشغال بوشهر در خلال روزهای هفتم تا دهم دسامبر ۱۸۵۶ را به عهده داشته اند و پس از خاتمه عملیات این گزارش ها را جهت اطلاع مقامات بالاتر خود نگاشته و ارسال کرده اند.
گزارش اول مربوط به سرلشکر استاکر فرمانده قشون اعزامی به خلیج فارس در روز ۱۲دسامبر ۱۸۵۶ دو روز پس از اشغال بندر بوشهر می باشد. اسناکر در این نامه با اشاره به مقاومت سرسختانه پیاده نظام و واحدهای توپخانه ایران و چگونگی اشغال بوشهر و کشته شدن چند افسر بلندپایه انگلیسی توسط قوای ایران اشارات جالبی دارد. همچنین در این گزارش درباره ساختار و ترکیب نیروی زمینی، توپخانه صحرایی، واحدهای ستادی و عملیاتی ارتش انگلیس و اسامس افسران اطلاعات زیادی داده است.
گزارش دوم از فرمانده نیروی دریایی هند در خلیج فارس؛ دریادار سر هنری لیک است. وی در این گزارش به چگونگی بمباران بوشهر و قلعه ریشهر توسط واحدهای شناور و قایق های توپدار نیروی دریایی هند و مقاومت توپچیان بوشهری توضیحاتی ارائه میدهد.
گزارش سوم فلیکس جونز؛ نماینده مقیم سیاسی انگلیس در خلیج فارس است که به تاریخ ۱۳ دسامبر ۱۸۵۶ نگاشته شده است. علا رغم صراحت لهجه ای که در دو نامه پیشین دیده می شود، جونز در این نامه برخوردی سیاسی و دیپلماتیک با اشغال بوشهر دارد و مطالبی عاری از واقعیت است.
چهارمین گزارش از ژنرال اترام درباره جنگ خوشاب است. این گزارش که در۱۰ فوریه ۱۸۵۷ نگارش شده در برگیرنده ی اطلاعات بسیار خوبی درباره استعداد نیروهای نظامی انگلستان و ایران است که شامل جدول هایی از کشته شدگان و مصدومین می باشد.
زنگنه در ابتدای این کتاب به نکاتی از جمله اینکه نویسنده؛ گرنی داد با موذیگری خاصی تلاش کرده است موضوع جنگ ایران و افغانستان و لشکرکشی ناصرالدین شاه به هرات را عملی ناشی از تحریک روس ها و در راستای نزدیکی روسیه به دروازه های هندوستان جلوه دهد و اینکه نویسنده در مورد رفتار ایران با دیپلمات های انگلیسی مطالبی یک جانبه و غیرواقعی نگاشته است و…. اشاره می کند و خواننده را متوجه آن می دارد.
این کتاب توسط نشر کنگره هشتادمین سالگرد شهادت رییس علی دلواری توسط چاپ علوی بوشهر در سال ۱۳۷۳ در ۱۳۰ صفحه چاپ گردیده است.
نام کتاب: هجوم انگلیس به جنوب ایران
نویسنده: جی. بی. کلی
ناشر: چاپ علوی بوشهر
۲۱۶صفحه – سال ۱۳۷۳
هجوم انگلیس به جنوب ایران- حسن زنگنه
مهدیه امیری: این کتاب برگرفته شده از کتاب “بریتانیا و خلیج فارس در سال های ۱۸۸۰-۱۷۹۵ اثر جی. بی.کلی می باشد که در سال ۱۹۶۸ در لندن منتشر شده است. این کتاب شامل دو فصل در خصوص جنگ ایران و انگلیس در سال های ۱۸۳۸ و ۱۸۵۶ میلادی بر سر مسئله هرات و هجوم نیروهای زمینی و دریایی انگلیس به خلیج فارس است که در واقع ترجمه کامل فصل یازدهم و بخش هایی از فصل هشتم کتاب فوق الذکر می باشد که تحت عنوان ” هجوم انگلیسی به جنوب ایران” چاپ گردیده است.
فصل اول کتاب به بحران در روابط ایران و انگلیس در سال های ۱۸۴۱-۱۸۳۷ میلادی اشاره دارد. در ابتدای این فصل به مساله هرات و حساس بودن آن اشاره گردیده واینکه تصرف هرات به دست ایرانیان در اواخر سال ۱۸۳۸ برابر بود با دادن یک پادگان پیشرفته نظامی به روسیه تا روس ها از طریق آنجا به ایالات هم مرز هند انگلیس دسیسه و توطئه نمایند . اولین نبرد در سال ۱۲۵۴ ه.ق (۱۸۳۸ میلادی) در زمان محمد شاه قاجار که سپاهیان ایران، هرات را محاصره کردند و با تهدید جدی انگلیس رو برو شدند. دراین جریان، انگلیس با اعزام پنج فروند کشتی جنگی به عنوان اعتراض، جزیره خارک را اشغال کرد. سپاه ایران به ناچار در ۱۸ جمادی الثانی ۱۲۵۴ ه.ق (۸ سپتامبر ۱۸۳۸ میلادی) بدون اخذ نتیجهای از محاصره هرات دست برداشت و تمام شرایط انگلیس را پذیرفت. ضعف و بی تدبیری حاجی میرزا آقاسی و عدم آگاهی او از اوضاع آن روز در شکست ایران نقش عمدهای داشت. در این فصل به طور مفصل به جزییات روابط و قراردادهایی که بین دوکشور صورت گرفته و چگونگی و چرایی محاصره هرات و دست کشیدن ایرانیان از آن توضیحاتی ارائه گردیده است.
فصل دوم به جنگ ایران با انگلیس در سال ۷-۱۸۵۶ اشاره دارد. در این فصل به جزییات روابط ایران و انگلیس و سیاست گذاری ها و دسیسه هایی که در طی این سالها اتفاق افتاده می پردازد و به ادامه ی فصل اول و کامل کردن اتفاقات تا سال ۱۸۵۷ و پایان جنگ و انعقاد قرارداد صلح و افزایش ظن و بدگمانی ایرانیان نسبت به مقاصد سیاسی انگلستان که بیش از پیش عمیق تر شده بود را عنوان می کند. به طور کلی به این موضوع اشاره می کند که دیگر بار در سال ۱۲۷۳ ه.ق (۱۸۵۶ میلادی) در زمان ناصرالدین شاه قاجار که ایران، هرات را محاصره و فتح میکند، نیروهای انگلیسی بدین بهانه به جنوب ایران حمله کرده خارک، بوشهر، برازجان، خرمشهر و اهواز را اشغال میکنند که سرانجام با عقد معاهده پاریس در مارس ۱۸۵۷ میلادی در پاریس صلح برقرار می شود. در این زمان میرزا آقاخان نوری صدراعظم ناصرالدین شاه، سخت و بدون پردهپوشی از انگلیس حمایت میکرد و خود، دستنشانده و عامل انگلیس بود.
کتاب هجوم انگلیس به جنوب ایران دارای مطالب ارزشمندی در این حوزه می باشد که در نشر کنگره هشتادمین سالگرد شهادت رییس علی دلواری توسط چاپ علوی بوشهر در سال ۱۳۷۳ در ۲۱۶ صفحه چاپ گردیده است.