خبرهایی که در رسانه های بین المللی در روزهای اخیر منعکس شده، از وضعیت بغرنج مهاجرینی حکایت می کند که به نوعی اکثریت آنها از جنگ زدگان سوریه ای هستند. حجم عظیمی از شهروندان خاورمیانه ای که به قصد گریز از جنگ و خشونت بنیادگرایان، خود را به جریانی از مهاجرت سپرده اند که وضعیتی بسیار مبهم و تاریک را جلوی خویش می بینند. این یادداشت به تحلیل فرهنگی واکنش جامعه بین الملل با هجوم این مهاجرین خواهد پرداخت.
جامعه مدنی جهانی در هزاره سوم به گونه ای با مفاهیمی مانند جامعه چندفرهنگی یا چندگانگی فرهنگی خود را توصیف نموده و این وصف هایی که از خود ارائه داده، همواره این امکان را به طور غیرمستقیم به همه شهروندان کشورهای کمتر توسعه یافته بخشیده که به سمت مهاجرت به کشورهای توسعه یافته جهش بیابند و در این جوامع به حضور فرهنگی خویش جامه عمل بپوشانند. این مهاجرین به گونه ای این توان و اجازه را یافته اند تا از ایده ها و اندیشه های فرهنگی ملت یا مذهب خویش در کشورهای پیشرفته و میزبان خود پرده بردارند و با وجود نسبیت گرایی فرهنگی در این کشورها، بتوانند خود و هویت ملی یا مذهبی خویش را حفظ کنند و البته اشاعه و گسترش دهند. این جریان از چندگانگی فرهنگی در جوامع مهاجرپذیر، امکان رشد خوانش ها و تفکرات ایدئولوژیک متفاوت و متمایزی را به وجود آورده تا آن جا که یکی از قطب های رشد تفکرات بنیادگرایی مذهبی گروه های خشونت طلب در خاورمیانه، درهمین جامعه مهاجرین اروپا شده است.
با این مقدمه ای که گفته شد، در هفته های اخیر جریان جدیدی از مهاجرین جنگ زده به سوی کشورهای اروپایی سرازیر شده اند. برخی گروه ها در کشورها و ملت های اروپایی به گونه ای با توجه به تجربه چندگانگی فرهنگی که از یک دهه قبل تجربه کرده اند، به سوی تفکرات راسیستی و نژادپرستانه و ضد مهاجرتی سوق یافته اند. وضعیت این روزها به لحاظ انسان مدارانه بسیار بغرنج شده است. رویاهای انسانگرایی و اومانیستی که در ریشه های تفکر توسعه و پیشرفت اروپایی جای گرفته، در روزهای اخیر با چالش بسیار عمیق انسانی مواجه شده است. جامعه چندفرهنگی اروپا با این حجم عظیم مهاجرین مسلمان که به مرزهای اروپا هجوم برده اند تا بتوانند خود را از جنگ و خشونت رهایی دهند، چه خواهد کرد؟! آزمون عظیمی در مقابل آرمان های انسان گرایانه ی تفکر غرب و اروپا قرار گرفته است.
به زعم نویسنده در این وضعیت بغرنج مهاجرت جنگ زدگان، اروپاییان راهی جز پذیرش این مهاجرین مسلمان در خود ندارند و ازهمین رو با توجه به ریشه های تفکر چندگانگی فرهنگی که در خود شکل داده اند، این مهاجرین را به خصوص در اروپای غربی اسکان و اقامت خواهند داد اما آن چه که شاید در سال های آینده با آن مواجه شویم این نکته خواهد بود که اروپاییان از رویا و آرمان های چندگانگی فرهنگی و نسبیت گرایی فرهنگی خود عدول کنند و ازهمین جهت شاهد خیزش گروه ها و دسته جات سیاسی و فرهنگی متعددی در دل جامعه اروپای غربی باشیم که به تمامی معنا در مقابل مهاجرین، دست به خشونت زنند و احزاب راست گرای افراطی که عملا از سیاست های ضد-مهاجرت حمایت می کنند، تفکر و اندیشه چندگانگی فرهنگی را با چالش روبه رو کند. چالشی که چه بسا با خشونت های عظیم ضد-انسانی با مهاجرین همراه شود و این کم کم چه بسا اروپا را از رویاها و آرمان های نسبیت گرایی فرهنگی خود دور کند. فضای فرهنگی اروپای غربی آشفته خواهد شد و شاهد صحنه هایی از درگیری بین گروه ها و گنگ های ضدنژادی با اقلیت مهاجرین خواهیم بود. این وضعیت بسیار بغرنج که امکان رخ دادن آن در کشورهای اروپای غربی وجود دارد، به گونه ای خواهدبود که عملا دیگر همه آن رویاهای هزاره سوم که با گفت وگوی تمدنی و بینافرهنگی عجین شده بود را بر باد خواهد داد.
استراتژیست های فرهنگ جهانی در مواجهه با این وضعیت نابسامان انسانی، بالتبع فاز جدیدی از ایده های گفتمانی را در سر خواهند پروراند اما برای همین دوره اخیر چه بسا آن سیاستگذاری های فرهنگی به تنهایی نتواند از پیامدهای اجتماعی آینده جلوگیری کند، گفتمان چندگانگی فرهنگی در این چندسال اخیر (به خصوص پس از آغاز جنگ داخلی در سوریه) با چالش عمیقی مواجه شده است. به نظر می رسد که شاید تنها راه باقی مانده برای جامعه مدنی جهانی، پایان دادن به جنگ داخلی سوریه باشد. هرچند که به زعم نویسنده دوران جدیدی در گفتمان مهاجرت و دیاسپورای فرهنگی در جهان گشوده شده است.
ایمیل نویسنده: paaraadox1983@gmail.com
وبسایت نویسنده: WWW.HAMOONIRAN.COM