پرتال اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان تنگستان: دوشنبه ۳۱فروردین ساعت ۲۰ در مجتمع فرهنگی و هنری اهرم (سالن پلاتو تئاتر) در میان حضور گرم هنرمندان و علاقه مندان به سینما، کارگاه”رویکردهای انتقادی در مطالعات سینمایی” با حضور اسماعیل حسام مقدم؛ کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی برگزار گردید. در این کارگاه که با همکاری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تنگستان و انجمن سینمای جوانان این شهرستان صورت گرفت، به صورت کلی به سبک های مختلف ساخت فیلم توسط کارگردانان بنام دنیا و نوع نگاه جامعه شناسانه ایشان و خط مشی و تفکرات انتقادی در این فیلم ها اشاره گردید.
بررسی کلی نقد در سینما و نگاه منتقدان، کتب و منابع نویسندگان شهیر جهان پیرامون نقد و بیان نگره این منتقدین بزرگ درسینما، از نکات بارزی بود که دراین کارگاه تخصصی توسط اسماعیل حسام مقدم عنوان شد. در ادامه این جلسه سوالاتی توسط حاضرین در جلسه مطرح که با پاسخ ایشان، دیگران نیز به شرکت در بحث ایجاد شده ترغیب شدند و کارگاه به تبادل اطلاعات ارزنده و صمیمیت بیشتر سوق پیدا کرد.
دراین جلسه که با حضورعباس جاودانی؛ رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تنگستان، حسین سلیمانی؛ رئیس شورای اسلامی شهر اهرم و عبدالرضا احمدی؛ سرپرست انجمن سینمای جوان تنگستان، درمیان هنرمندان و حاضرین در کارگاه برگزار گردید. در این کارگاه بحث وگفتگوی تخصصی، حدود سه ساعت به طول انجامید. درپایان این جلسه و در میان استقبال هنرمندان، از طرف ریاست اداره فرهنگ وارشاد اسلامی تنگستان و سرپرست انجمن سینمای جوان، هدیه ای به رسم یادبود به اسماعیل حسام مقدم تقدیم گردید. از نکات حاشیه ای این مراسم نیز می توان به عکس یادگاری حاضرین در کارگاه با اسماعیل حسام مقدم اشاره نمود.
انجمن هامون ایران: مشروح مباحث مطرح شده در این کارگاه را در ادامه باهم می خوانیم:
اسماعیل حسام مقدم کارگاه را با سه مقدمه آغاز نمود. اولین مقدمه به تفسیری از هنر سینما اختصاص داشت که در آن سینما به مثابه ی هنر بازنمایی کننده ی تشخص سوژه ی مدرن تحلیل شد. وی این چنین توضیح داد که تولد سینما با بلوغ انسان مدرن هم زمان گردید و از همین رو هنر سینما به گونه ای مبدل به رسانه ای گشت که در آن انسان مدرن بازنمایی می شد. وی در نتیجه گیری این مقدمه اشاره نمود که سینما مدرن ترین هنرها در میان دیگر هنرها می باشد. حسام مقدم در دومین مقدمه ی این کارگاه به توجه و متذکر شدن نسبت به درک ربط منطقی بین رویکردها و روش های مورد استفاده در مطالعات سینمایی اشاره نمود و این نکته را برجسته کرد که در مطالعات سینمایی باید رویکردهای خاص و روش شناسی مرتبط با آن را انتخاب نمود و استفاده کرد. وی برای دست یافتن به این ربط منطقی این نکته را اشاره نمود که باید از جریان نقدنویسی کلاسیک اجتناب کرد و نقد سینما را صرفن در خلاصه ی فیلم نوشتن نجویید بلکه با رویکردهای متفاوت و متعدد به نقد و تحلیل متن سینما اقدام نمود. وی در آخرین مقدمه ی خود بر این کارگاه به ضرورت درک و فهم چشم اندازهای بینا رشته ای در مطالعات سینمایی اشاره نمود و این گونه ادامه داد که باید در تحلیل متن فیلم گونه ها و رویکردهای متعددی را به کار برد تا بتوان متن اثر هنری را گشود. در پایان این بخش جمع بندی خود را این چنین تکمیل کرد که باید در مطالعات سینمایی درک و فهم چندساحتی از متن پیچیه ی آثار سینمایی داشت و آن را به یک متن ساده تقلیل نداد.
در ادامه این مدرس کارگاه برای نزدیک شده به فهم و درک آثار سینمایی سه سطح را اشاره نمود: برخورد هستی شناسانه، برخورد معرفت شناسانه و برخورد روش شناسانه. وی اینگونه بیان داشت که در مطالعات سینمایی برای گشودن معنای اثر هنری باید این هر سه سطح را تحلیل کرد تا بتوان آن معنای پنهان در فیلم را یافت. در نخستین سطح؛ هستی شناسی سینما را باید مورد تحلیل منتقد قرار گیرد و پاسخ هایی که امکان دارد در مقابل این پرسش که “سینما چیست؟” قرار گیرد. این مدرس در پاسخ به این پرسش هستی شناسانه چند گونه فهم از هستی سینما را ارایه نمود. الف) سینما به مثابه ی فن و تکنیک: در این گونه از فهم هستی نما با صنعت و تکنیک در سینما مواجه شده و سینما را در قالب فهمی ابزاری و فرمالیستی قرار می دهد. در اینجا چه بسا بتوان واپسین فیلم های ژان لوک گودار را مثال زد که صرفن در قالبی تکنیکی به بیان سینمایی از جهان و زبان پرداخت. ب) سینما به مثابه ی ایدئولوژی: در این فهم از سینما با گونه ای از آثار سینمایی روبرو می شویم که سینما را صرفن به مثابه ی وسیله ای برای انتقال پیام و ایده ی مورد نظر نظام های ایدئولوژیک می کند و هستی زیبایی شناسانه ی سینما به کل نادیده انگاشته می شود. در این فهم می توان به سینمای آلمان نازی (لنی ریفنشتال) و شوروی کمونیزم اشاره نمود که تمامن در اختیار انتشار و اشاعه ی آرزوهای ایدئولوژیک این نظام های سیاسی بود. ج) سینما به مثابه ی متن گفتمانی: در این گونه از درک سینمایی با فیلم هایی مواجه می شویم که هم به درک بالایی از زیبایی شناسی در سینما رسیده اند و هم می توانند روایتی را دنبال کنند که در آن معنایی برای/ در جهان مدرن خلق نماید که در این کارگاه مدرس به اینگونه از فهم از هستی شناسی سینما خود را مفصل بندی می کند. در این حوزه می توان از سینمای آندری تارکوفسکی و تئو آنجلوپلوس اشاره نمود. حسام مقدم در جمع بندی این بخش ضرورت درک سطوح متعددی که می توان با جهان سینما مواجه شد را به شرکت کنندگان در کارگاه خاطرنشان کرد و برای مطالعه ی بیشتر کتاب “فلسفه به مثابه ی روش” از انتشارات پژوهشکده ی مطالعات فرهنگی وزارت علوم را معرفی نمود که در آن فصلی به همین موضوع پرداخته است.
این مدرس کارگاه رویکردهای انتقادی در مطالعات سینمایی در سطح دوم مباحث خود به نگرش معرفت شناسانه به سینما اشاره نمود و پرسش اصلی در این سطح را پرسشی مبتنی بر جایگاه منتقد و تحلیل گر در برخورد با جهان سینما قلمداد نمود و پرسش کانونی معرفت شناسی را اینگونه تحلیل کرد که از چه جایگاهی و از چه جایی به اثر سینمایی نگاه خیره می شود. به گونه ای در این سطح بافت و بستر اندیشگی منتقد بسیار می تواند تعیین کننده باشد. در این سطح هفت رویکرد را مورد بحث قرار داد. ۱- رویکرد مارکسیستی و طبقاتی در مطالعات سینمایی: در این رویکرد تحلیل گر سینما با نگرشی سوسیالیستی و تجزیه و تحلیل طبقاتی به آنالیز و نقد آثار سینمایی می پردازد. اندیشمندان در این رویکرد دغدغه هایی مبتنی بر لیبرالیسم هگلی و تحلیل های مارکس و نقد نو از اهالی مکتب فرانکفورت (همچون تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر) از جهان مدرن دارند. در این تحلیل ها با گونه ای از سیاسی شدن فرم در آثار سینمایی مواجه می شویم که در درون خو گونه ای از تعهد سیاسی را می توان در تحلیل ها و مطالعات سینمایی ردیابی کرد. در این حوزه برای مطالعه بیشتر می توان به آثار زیک فریدکراکر و همچنین لویی آلتوسر و به طور خاص به کتاب نقد فرهنگی اثر آرتور آسابرگر رجوع کرد.
۲- رویکرد جامعه شناختی در مطالعات سینمایی: در این رویکرد با گونه ای از جامعه شناسی هنر و ادبیات روبرو می شویم که کسانی چون جورج لوکاچ و لوسین گلدمن اشاره کرد که در آن به فرایند اجتماعی تولید اثر سینمایی و نحوه ی انتشار و اشاعه ی آن در جامعه می پردازد و نیز در این رویکرد به این پرسش پاسخ داده می شود که دلایل اجتماعی تولید یک اثر سینمایی چه می تواند باشد؟ در این حوزه برای مطالعه بیشتر می توان به کتاب جامعه شناسی هنر و ادبیات اثر لئو لوونتال رجوع نمود.
۳- رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعات سینمایی: در این چشم انداز به آثار سینمایی از زاویه ی فرهنگ عوام نگریسته می شود که در آن تحلیلی مبتنی بر فرهنگ عامیانه و زندگی روزمره در سینما دنبال می شود. این رویکرد در مقابل رویکردهای نخبه گرایانه از ۱۹۶۰ به بعد شکل گرفت. در این رویکرد پژوهشگران مطالعات فرهنگی نگره های متمایزی را که هم متن فیلم و هم مخاطب و هم بستر اجتماعی سینما را در بر می گیرد به تحلیل می نشینند. در این حوزه می توان به مطالعات سینمایی افرادی چون تونی بنت، استیوارت هال، جان فیسک، دیوید مورلی و شارلوت برانسن اشاره کرد. و به طور خاص می توان کتاب درآمدی بر مطالعات فرهنگی اثر سایمون دیورینگ را مورد مطالعه قرار داد.
۴- رویکرد فمینیستی در مطالعات سینمایی: مطالعات فمینیستی فیلم در سینما پیرامون بازنمایی جنسیت در آثار سینمایی به تحلیل جهان سینما می پردازد و در آن به مطالعات انتقادی درباب طبقه بندی های جنسیتی و سلسله مراتب جنسیت در اجتماع می پردازد. در این حوزه می توان به مطالعه ای که لورا مالوی در باب نقش زنان در روایت سینمایی انجام داده است توجه نمود. مطالعات فمینستی در حوزه سینما علاوه بر راهبرد بازنمایانه به نقش زنان به رویکرد روانکاوی آثار سینمایی نیز می پردازد. برای مطالعه بیشتر می توان به کتاب فمینسیم و فیلم اثر پرفسور مگی هام رجوع کرد.
۵- رویکرد روانکاوانه در مطالعات سینمایی: در تحلیل های روانکاوانه که ناشی از تفکرات زیگموند فروید در قرن بیستم بود مطالعات سینمایی به سمت تحلیل هایی در حوزه های ناخودآگاه و خواستگاه های روانی انسان حرکت نمود و به طور خاص در مطالعات انتقادی ژاک لاکان، اسلووی ژیژک و جوجیو آگامبن اشاره کرد. تحلیل های روانکاوانه در مطالعات سینمایی به رفتن در عمق تصاویر و نهان روایت خود را باز تعریف می نماید. در این حوزه به طور خاص می توان به کتاب های نقد سینما با رویکرد روانکاوانه اثر اسلووی ژیژک رجوع کرد و همچنین مجله ای با عنوان مطالعات ژیژکی در حوزه ی سینما را نیز می توان مورد خوانش قرار داد.
۶- رویکرد پسااستعماری در مطالعات سینمایی: این رویکرد به مسایل هویتی و نژادی در مطالعات سینمایی می پردازد و مطالعاتی را در حوزه ی چگونگی بازنمایی قومیت ها، نژادها و ملیت های غیر غربی انجام می دهد. این رویکرد به خصوص از دهه ی ۱۹۶۰میلادی به بعد با به بلوغ رسیدن کشورهای تازه استقلال یافته شکل گرفت که در آن با تفکرات کسانی چون ادوارد سعید، هومی بابا و استوارت هال خوانشی دیگر از هویت های مهاجر در جهان غرب ارایه شد. این مطالعات که مطالعاتی آکادمیک بود به خصوص در کتاب شرق شناسی اثر ادوارد سعید خود را بروز داد. مطالعات گسترده ای با رویکرد پسااستعماری در حوزه ی چگونگی بازنمایی مسلمانان در سینمای غرب صورت گرفته است که می توان به فیلم تصادف اشاره نمود. برای مطالعه ی بیشتر در این حوزه می توان به کتاب پسااستعمارگرایی اثر لی لا گاندی رجوع نمود.
۷- رویکرد پسامدرنیسم یا پساساختارگرایی در مطالعات سینمایی: این مطالعات با استفاده از ایده های ژاک دریدا، میشل فوکو و ژاک لاکان به واسازی و ساخت شکنی آثار هنری می پردازد. این مطالعات خود را در مقابل ابرروایت ها در مطالعات انتقادی مدرن قرار می دهد و به گونه ای از نسبیت گرایی و اندیشه سیال در مطالعات سینمایی نزدیک می شود. در این حوزه که شکل تحلیل ها به گونه ای به مانند بلی کولاژ می باشد به مباحث محلی و بومی با رویکرد چندفرهنگی و تکثرگرا می پردازد که در آن ماهیت روایت به مانند خورده روایت های چهل تکه می باشد. در این حوزه مطالعات کسانی چون دیوید هالوی، ژان بودریار و ای هاب حسن را می توان نمونه آورد. به طور خاص برای مطالعه بیشتر به کتاب صورتبندی مدرنیته و پست مدرنیته اثر حسینعلی نوذری رجوع نمود.
اسماعیل حسام مقدم در جمع بندی این بخش از صحبت های خویش اینگونه تحلیل نمود که ضرورتی حیاتی در مطالعات سینمایی وجود دارد که در آن منتقد و تحلیل گر به یک یا چند نگره و چشم انداز مسلط باشد تا بتواند به گوشه های پنهان اثر هنری رسوخ نموده و متن اثر سینمایی را بگشاید. برای مسلط شدن در کلیت این سطح معرفت شناسانه وی مجموعه ی کامل مجله های فارابی و فصلنامه سینما و ادبیات و همچنین شماره ی ویژه ی نقد فیلم در مجله ارغنون را به حضار پیشنهاد داد و از مدیران انجمن سینمای جوان خواست که این مجموعه مجلات را تهیه نمایند.
مدرس کارگاه در سومین و آخرین سطح از برخوردهای مطالعات سینمایی به سطح روش شناسانه اشاره نمود که در آن به تحلیل پنج روش عمده در این مطالعات اشاره نمود. به زعم وی متن سینما را اگر یک منتقد سینمایی بخواهد با رویکردی خاص مورد تحلیل قرار دهد باید نحوه و روش برخورد با ایم متن سینمایی از قبل اندیشیده شده باشد که در غیر این صورت آنگونه که باید متن سینمایی گشوده نخواهد شد. در اولین روش به تحلیل محتوای کمی اشاره نمود که در آن با روشی کمیت گرایانه به تحلیل پرداخته می شود. در این حوزه به طور خاص می توان به کتاب تحلیل محتوا اثر کلوس کریپندورف رجوع کرد. در دومین روش، روش تحلیل گفتمان که روشی کیفی هست می توان اشاره نمود که در آن به سطوح متعدد یک اثر سینمایی رسوخ کرده و گفتمان مسلط بر آن اثر هنری را مورد بازنگری قرار می دهد. در این حوزه می توان به کتاب تحلیل گفتمان اثر ماریان یورگنسن، لوئیز فیلیپس اشاره کرد. سومین روش مطرح شده از طرف مدرس این کارگاه روش نشانه شناسی می باشد که در آن با دو رویکرد نشانه شناسی سوسوری و نشانه شناسی پیرسی به تحلیل متون سینمایی پرداخته می شود که در نشانه شناسی سوسوری بیشتر با تحلیل فضای گفتمانی و محتوایی نشانه های زبانی روبرو هستیم و در نشانه شناسی پیرسی بیشتر با تحلیل آیکون ها و تصاویر و به گونه ای از تحلیل فرمالیستی اثر سینمایی مواجه می باشیم. در این حوزه می توان به طور خاص به کتاب ساخت گرایی نشانه شناسی سینما اثر بیل نیکولز اشاره نمود. در چهارمین روش شناسی در مطالعات سینمایی به روش هرمنیوتیک می توان اشاره نمود که در آن به تعبیری تفسیر متن سینمایی با رویکردهای فلسفی پرداخته می شود. در این حوزه می توان به طور خاص به کتاب آفرینش و آزادی و همچنین کتاب ساختار و تاویل متن هر دو اثر بابک احمدی اشاره نمود. در پنجمین و آخرین روش شناسی این مدرس کارگاه روش پدیدارشناسی را در تحلیل سینمایی مورد بحث قرار داد که در این روش شناسی به تحلیل چگونگی آفرینش پدیده در جهان سینمایی از دیدگاه مخاطبین می پردازد. کتاب پدیدار شناسی و سینما اثر آلن کازه بیه اشاره نمود.
اسماعیل حسام مقدم در جمع بندی این کارگاه سه ساعته به طور کلی ضرورت درک ربط منطقی بین هستی شناسی و معرفت شناسی و روش شناسی در مطالعات سینمایی را گوشزد شد و برای هر کدام از این سه سطح از مطالعات سینمایی رویکردها و منابع مطالعاتی مناسبی را معرفی نمود. در پایان از انجمن سینمای جوان تنگستان خواست که برای تداوم این کارگاه ها هم از مدرسی متخصص در هرکدام از این رویکردها دعوت به عمل آید و هم فیلم های ساخته شده در این شهرستان مورد تحلیل و نقد واقع گردند.