کتاب شانه بر موی سپید به نویسندگی و تدوین کنندگی پژمان موسوی از روزنامه نگاران پرتلاش عرصه فرهنگ و هنر, که با همیاری روزنامه شرق توانسته گزارشها-گفتگوها و یادداشتهای خود را درباره پژوهشگران پیشکسوت فرهنگ و هنر ایران در قالب ضمیمه هایی که در فواصل سالهای ۹۲ تا ۸۹ در همین روزنامه منتشر میشد, در دو جلد منتشر کند. به تبع چنین اقدام نیکی در فرهنگسرای نیاوران-مکان تقریباً دوری از مرکز تهران- از این کتاب بوسیله اهالی فرهنگ و هنر رونمایی شد. شاید تنها همین کتاب میتوانست بسیاری از محققان و فرهیختگان ادبیات-تاریخ-موسیقی-آموزش و… را که در کتاب فوق یادی از انان شده, کنار و دور هم بنشاند. این مراسم با یک ساعت تاخیر (پنج) برخلاف ساعت تعیین شده (چهار) و با مجرگری علیرضا کتابدار و سرایش اشعاری آرامش بخش از او آغاز شد. وی نخستین قسمت مراسم را با دعوت از مهدی رحمانیان مدیر مسئول روزنامه شرق برای سخنرانی شروع کرد. رحمانیان (و نیز کتابدار) با فروتنی صحبت کردن در میان بزرگان فرهنگ ایران را دشوار دانستند. مدیر مسئول شرق, در ابتدای سخنانش با ذکر تاریخ مختصری از نشریه شرق گفت که ابتدا در سیستان و بلوچستان به سال ۷۷ بصورت هفته نامه چاپ میشد, و تا سال ۸۲ که این هفته نامه تبدیل به روزنامه ای سراسری شد, چهار بار در معرض توقیف قرار گرفت. همین انقطاع های ناشی از توقیف شرق جامعه فرهنگی را با انقطاع تجربه و عدم انباشت آن مواجهه کرد. به زعم رحمانیان چنانچه این توقیف ها رخ نمیداد شرق میتوانست به عنوان بنگاهی رسانه ای در سطح منطقه مطرح شود. ایشان با ابراز تاسف از عدم امکان منطقه ای شدن شرق افزود: مجموعه شرق با همین منابع انسانی قادر است یک رسانه منطقه ای باشد. وی از کوششهای روزنامه شرق گفت که تاکنون توانسته بخشی از ستارگان پرفروغ فرهنگ این کشور را در ضمیمه این روزنامه با نام ضمیمه ماندگاران از سال ۹۲ تا ۸۹ به خوانندگان عرضه کند. رحمانیان در پایان از کلیه خبرنگاران و تهیه کنندگان شرق بوژه پژمان موسوی (نویسنده کتاب) داوود محمدی (سردبیر) و انتشارات پیام امروز (ناشر این کتاب) بابت انتشار ضمایم سپاسگزاری کرد و خواستار ادامه همین مسیر در انتشار ماندگاران فرهنگ ایران شد.
مجری مراسم پس از اتمام سخنان رحمانیان در ثنای روزنامه شرق گفت: این نشریه در خارج از کشور نیز حرفی برای گفتن دارد و از حضار خواست کتاب را تهیه کنند. اما ظاهراً مدیر انتشارات امیر کبیر عبدالرحیم جعفری به علت کسالت قادر نبود در این مراسم شرکت کند .به همین سبب, علیرضا کتابدار با اشاره به این مشکل وی نامه ای را که از جانب جعفری برای موسوی فرستاده بود قرائت کرد. مجری بدون بردن نامی از بخش بعدی مراسم جایگاه را ترک کرد و سپس قطعه ماندگار و دلنشین … اثر بدیع زاده به همراه اسلایدی از نامداران فرهنگ که اکنون حیاتشان از هستی رخت بربسته پخش شد. در حین پخش این قطعه برخی از حاضران با اصواتی گنجشکوار احساس انسانی خود را نسبت به کوششگران از جهان رفته ی فرهنگ و هنر ایران زمین ابراز کردند.
سخنران دوم احمد مسجد جامعی-عضو شورای فعلی شهر تهران و وزیر سابق (دوم) فرهنگ در کابینه محمد خاتمی بود. مسجد جامعی که طبق معمول سخنرانیها و نیز تصاویرش با لبخند صحبتهایش را بیان میکرد, ضمن اینکه نظرات مهدی رحمانیان را صحیح پنداشت, گفت چهره های ماندگار ایران جهانی اند. مفاخر گذشته فرهنگ ما امروز نیز در حوزه فرهنگ حضور دارند.گرانترین آثار شرق عالم متعلق به ماست. در هنرهای تجسمی بالاترین قیمتهای آثار هنری هنرمندان ایران دارند. در عرصه سینما حجم جوایز سینماگران ما با بسیاری از کشورهای دیگر قابل مقایسه نیست. آثار فرهنگی ما چون ایرانی هستند در سطح جهانی مطرح شده اند این آوازه اهالی فرهنگ ما در جهان به این سبب است که در ذات فرهنگ ایران پتانسیل شکوفایی اثر هنری را دارد. مثل ساخت تخت جمشید با وجود اینکه از هنرهای سرزمینهای دیگر اقتباس شده اما در نهایت یک اثر ایرانی ساخته و نمودار شده است. از نظر وی ماندگاران روایت و ادامه فرهنگ و هنر ایران هستند. ایشان با ذکر نمونه ای از فروش نشریات ایران به نقل از یک ناشر افغانستانی که همچون برگ زر در آن کشور نایاب میشوند, آرزو کرد نشریات ایران جهانی شوند. عضو شورای شهر تهران از اینکه روزنامه شرق این اثر ماندگار را تهیه کرده اظهار مسروری کرد.
دعوت شونده بعدی مراسم رونمایی, محمد بقایی ماکان پژوهشگر ادبیات و تاریخ بود.این محقق سرآغاز بیانات خود را با شعری از احمد منزوی-پیر کوی معرفت مطابق برداشت وی- اظهار کرد. بقایی ماکان نیز در زمره کسانی بود که به هنگام پخش تصاویر از میان رفتگان فرهنگ این دیار محزون شد.چون گفت که در آن هنگام بمانند دیگر دوستانش به یاد معشوقکان خود افتادم و اشک در چشمانم جمع شد. افزون بر این, ایشان از عنوان کتاب (شانه بر موی سپید ) ابراز لذت کرد و به همین خاطر افزود اگر امکانش فراهم بود برای مولف جایزه ای عرضه میکردم. چون این نام پرمعنا و ارزشمند است. از نظر وی عنوان کتاب به معنی نوازش کردن است. بقایی ماکان ادامه داد: اهالی فرهنگ ما نیاز داشته اند که مویی بر شانه هایشان کشیده شود ولی متاسفانه برخلاف سخنان مسجد جامعی شانه ای کشیده نشده است. از همینجا بود که برخلاف سخنرانان پیشین که آرام (رحمانیان) و قانع کننده (مسجد جامعی) نظرات خود را بیان میکردند, بقایی ماکان نطقهای صریحی را در انتقاد از وضعیت تراژدی گونه فرهنگ ایران و اهالی اش ابراز نمود. پژوهشگر تاریخ و ادبیات , با اشاره به اینکه از دوران ساسانیان تا امروز بین نویسندگان و متفکران ایران به سبب شانه نکشیدنها و بی اهمیتی به آنان (همچون سنایی-حافظ-سعدی-صائب-عارف قزوینی ) با ذکر اشعاری از آنان ناله هایی میکرده اند و در بدترین شرایط مالی زییست خود را میگذرانده اند, پرسید: چرا جامعه ما چنین شده است؟ به نظر وی تفکر خامه ای که ما داریم موجبات این وضعیت وخیم فرهنگ ورزان ایران را فراهم آورده است. (طبق تحلیل وی تفکر خامه ای به سطحی نگری به حوزه فرهنگ اشاره دارد) زیرا مدیریت کلان فرهنگی ذهنیت فرهنگی ندارد تنها مدیر فرهنگی هست.به همین علت مدیریت فرهنگی بسیار ضعیف عمل کرده است. وی در ادامه توضیح تفکر خامه ای افزود: بسیاری از کتابخانه ها و خیابانها و مکانهای شهرهای ما نامهای تکراری بر آنها نهاده اند در حالیکه (پس از فردوسی کسی مثل دهخدا برای استحکام زبان فارسی بیش از سی سال زحمت کشیده باشد وجود ندارد) یک مکان بنام دهخدا نیست. پس از این انتقادها, گفت: مایه مباهات است که همچین اثری منتشر شده. وی از وجود بی هویتی میان جوانان انتقاد کرد و این اثر را برای جوانان بی هویت مناسب دانست. فرازهای دیگر سخنان بقایی ماکان به نقد از عملکرد صداوسیما در این ۳۵ سال اختصاص داشت. ایشان با رجوع به همان تفکر خامه ای اضافه کرد: تاکنون صداوسیما برنامه ای از یک چهره فرهنگی تهیه و پخش نکرده است. علت این است که دستگاههای فکری ما ذهنیت خامه ای دارند و ما منتظر چهره های ماندگار سفارشی هستیم که در نشریات بزرگ جلوه داده میشوند. در حالیکه این چنین اشخاصی ماندگار نیستند چون باید در فرهنگ ایران ماندگار شوند و اشخاصی ماندگار میمانند که برای فرهنگ ایران کوشش کنند. ما باید اشخاص فرهنگی از گذشته تا امروز را ارزشمند و متحد و تجمیع کنیم و نیز با این کار جامعه را آرام و منسجم نماییم.. در غیر اینصورت با پراکندگی و تشتت فرهنگ مواجه خواهیم شد. به زعم این محقق, ایرانی کسی است که روح ایرانی داشته باشد و نه کد ملی و شناسنامه. وی در پایان سخنان آتشینش از نشریات خواست با پرهیز از دولتی شدن با استقلال به منظور تحقق یکدست و متحد کردن جامعه ایران کار خود را ادامه دهند.
دعوت شونده بعدی صنفی متفاوت داشت. او یکی از اساتید پر کار روزنامه نگاری ایران است: سید فرید قاسمی. این نویسنده علوم ارتباطات طبیعی بود که دریچه صحبتهایش را با سخن از وضعیت روزنامه نگاری,دشواریها-محاسن و معایب آن در ایران بگشاید. قاسمی ضمن بی مهری روزنامه و روزنامه نگاری در ایران بویزه از جانب کسانیکه با فرهنگ آشنایی ندارند گفت: بعضی از مدرسان در کلاس درس مطالب نشریات را بی ارزش میخوانند. در صورتیکه بسیاری از کتب-دیوانها-شیوه نامه ویرایش-دانشنامه و پیشینه بسیاری از حرفه ها از دل نشریه ها و حرفه روزنامه نگاری بیرون آمده است. به علاوه فرید قاسمی از منظر روزنامه نگاری به ارزیابی کتاب شانه بر موی سپید پرداخت. ایشان کتاب موصوف را بیانگر اهمیت محتوای نشریه در ایران دانست که در دو مجلد به تعداد ۱۸۵۰ صفحه منتشر شده است که شناختنامه متخصصان فرهنگ و هنر ایران محسوب میشود. بنابر برداشت قاسمی با توجه به اینکه نام ماندگاران ۴۷ صفحه از هر دو جلد را بخود اختصاص داده میتوان پی به ارزشمندی و محتوای این کتاب پی برد. وی در خاتمه بیاناتش با ذکر اینکه پژمان موسوی روزنامه نگار توانمند و کوشایی است و قصد انجام پروژه های بزرگی دارد, ابراز امیدواری کرد که شرایط برای انجام کارهایش مهیا شود.
مجری این مراسم در بخش بعدی برنامه از فریدون مجلسی نویسنده و مترجم حقوق-سیاست و تاریخ به جایگاه دعوت کرد. مجلسی با صدایی گرفته و لرزان و در عین حال سریع, سخنان انتقادی شفافی از اوضاع و احوال فرهنگ امروز ایران بیان کرد. در این راستا وی گفت: جامعه ایران به ادبیات و فرهنگش باقی مانده چون در طول تاریخ جامعه ایران بسیار تحقیر شده است. ایشان در تقدیر از عملکرد روزنامه شرق این نشریه را لوموند ایران خواند. همچنین اظهار تاسف کرد از اینکه این کتاب در ۱۵۰۰ نسخه چاپ شده در حالیکه کتابها در فرانسه در پنج یا شش هزار نسخه منتشر میشوند. دیپلمات پیشین ایران, ادامه داد: آرزومندم یارانه کتابها و نشریات لغو شود تا مرد از نامرد معلوم شود چون بسیاری با یارانه نشریه و آثار زیادی منتشر میکنند, این در حالیست که مطبوعات مستقل یه سختی قادرند نشریه خود را چاپ کنند. فریدون مجلسی در دقایق پایانی وقت اندکش از وضعیت توقیف مطبوعات و حتا موسسات مطبوعاتی به شدت انتقاد کرد.
تقریباً اواخر مراسم رونمایی از کتاب شانه بر موی سپید دقایقی مزدا انصاری با پیانو نوازی اش به فضای یکنواختی که ناشی از سخنرانیهای زیاد بود جانی آسوده و دلنواز بخشید.
پس از اجرای پیانوی جانبخش انصاری, از مترجمی پیشکسوت بنام غلامرضا امامی توسط مجری برای صحبت دعوت به عمل آمد. این مترجم, در آغاز سخنانش که با حالتی موزون اما تکه تکه ادا میکرد, به اقدام صداوسیما با دقت در بودجه نجومی اش, در حذف نهاد کتاب در این سازمان و نیز برنامه هایی که از برخی شبکه ها پخش میشد , اعتراض کرد. همچنین وی گفت با وجود بودجه های کلانی که شهرداری در اختیار دارد, میتواند ۲۰۰ یا ۳۰۰ نسخه از کتابهایی که منتشر میشوند خریداری کند و به کتابخانه ها اهدا کند یا به کودکان جایزه بدهد. امامی در ادامه صحبتهایش و در تکمیل سخنان فریدون مجلسی گفت: ۱۵۰۰ نسخه خوب است برخی کتابها در ۵۰۰ نسخه منتشر میشوند. سپس از محاسن این کتاب نظراتی را بیان کرد. ایشان در اینباره گفت: به زنان در این کتاب سهمی داده شده هر چند که جایگاهشان در عمل کمتر است. این اقدامها آرام آرام حکومت مردسالاری را فروکش میکند.کیفیت کتاب ممتاز است و بی غلط.نمایه فراوانی دارد. به اضافه این کتاب پل و مشعلیست برای رفتن از حال به گذشته و از گذشته به حال آمدن. غلامرضا امامی همانطور که با اقتدار به پیامدهای نیک این کتاب می افزود گفت: جامعه ما دچار انقطاع فرهنگی شده است که خوشبختانه پژمان موسوی و روزنامه شرق کوشیده اند تا حدی این انقطاع فرهنگی و از بین رفتن حافظه تاریخی را از میان ببرند.
شخص آخر برنامه, نویسنده کتاب حرف دلهایش را که از قبل به قلم آورده بود با صدایی لرزیده که حاکی از نگرانی او به هر دلیلی بود, بیرون ریخت. پژمان موسوی از آمال هایش گفت.از شروع به کار روزنامه نگاری و از علاقه بسیارش به آن از کودکی تا به امروز. نیز از بی اهمیتی به انسانیت صحبت کرد. وی در ادامه افزود: دل به دریا زده ام و حاصل نوشته هایم در روزنامه را در این کتاب آورده ام. موسوی در خاتمه سخنانش از کلیه کسانیکه در انتشار کتاب بویژه از همکارانش در روزنامه شرق همیار او بوده اند سپاسگزاری و گرانقدری کرد.
بخش نهایی مراسم, رونمایی از دو جلد کتاب شانه بر موی سپید بود که توسط اغلب پیشکسوتان فرهنگی که در کتاب از آنان گفته و یاد شده بود, انجام شد.