۱- ایده ی تعامل و ارتباط آن هم از جنس « مستمر و هدفمندش» با اهالی فرهنگ در کشورهای مختلف جهان و از جمله با ارباب ادب و قلم در ممالک همسایه مان در حوزه ی خلیج فارس، ایده ی خجسته ای است. افکار سازنده و والا اما آن گاه که آهنگ حضور در فضای خارجی و انضمامی کرده و سودای پوشیدن جامه ی واقعیت را داشته باشند، مصداق « عشق آسان نمود ولی افتاد مشکل ها» می شوند. این دشواری مسیر، در باب داد و ستد فرهنگی میان صاحبان اندیشه در دو سوی خلیج فارس نیز خودنمایی می کند؛ زیرا به رغم سابقه ی بس دراز میان مردمان و حتی میان دولت های منطقه و هم کیشی اکثر ساکنان این نواحی و منافع مشترک اقتصادی و زیست محیطی همگانی، شوربختانه گمان مندی ها و رفتارهای تنش زا و رقابت های سیاسی بین حاکمان برخی از این کشورها که در رفتار ملت های منطقه نیز کم و بیش بازتاب داشته است، به سان سد سکندر، گسستی نامبارک در تبادلات فرهنگی میان مولدان و کوشندگان فرهنگ ایجاد کرده است. و چنین می نماید تا زمانی که کشمکش های سیاستی و اقتصادی و گرایش های کژاندیشانه و ارتدکسی مذهبی، در متن مناسبات، به تاخت و تاز مشغول اند، فرهنگیان، نویسندگان و هنرمندان مانند گذشته، هم چنان در حاشیه زیست کرده و مجال و فضا برای مراودات فرهنگی اندک خواهد بود. از دگر سو پروانه ی این تعاملات باید برمحور نهادهای مدنی فرهنگی بچرخد، در حالی که در بیش تر این کشورها، یا اساساً سازمان های مردم نهاد به علت حاکمیت فربه تک صدایی و هراس حاکمان از جمع های غیردولتی، بهره ای از هستی نداشته و یا به فرض وجود، همواره زیر ذره بین حاکمان غیردمکرات و استعدادکش، زیستی همراه با ترس و لرز را سپری می کنند. بنابراین، گرچه ذهنیت مثبت و اراده ی جازم حاملان فرهنگ، قلم و هنر و نهادهای مدنی فرهنگی این کشورها- به فرض وجود این نهادها- برای بنیان گذاری ارتباطات و نقل و انتقالات فرهنگی شرطی لازم است؛ اما اگر این خواست میمون با دیوار بتونی قدرت ها و مذهبی های پوسته گرا و غوغایی مواجه شود، طبیعی است که اهالی فرهنگ به ویژه برای برقراری گفت وگوی واقعی- و نه گفت و شنود در فضای مجازی که گرچه آن هم تأتیرگزار است و به همین علت از گزند شب پرستان نیز در امان نسیت- و تبادل داشته های نظری، تجربی و عملی خود با هم قطارانشان، هم چنان حسرت به دل خواهند ماند. افزون بر این، عملیاتی شدن این طرح، نیازمند بودجه ی مناسب است که تأمین آن به قطع بدون هم گرایی دستگاه های رسمی و یا بدون هم یاری مال داران دلبسته به بوشهر، اگر نگوییم ناممکن، بلکه می توان ادعا کرد که بسیار دشوار است.
با این وجود، البته نمی توان افق این ارتباطات را به حتم و به طور کامل تیره و تار دانست؛ چه در میان کشورهای هفت گانه ی واقع در کناره ی خلیج فارس و دریای عمان، جز عربستان و بحرین که در وضعیت کنونی، ارتباط شان با حکومت ایران، معطوف به کنش و واکنش های عقیدتی و سیاسی طرفین، سمت و سویی واگرایانه دارد، میان ایران و دیگر کشورهای عرب منطقه، ضمن وجود مرزبندی های سیاسی و رقابت های اقتصادی، در مراتب متفاوت، نوعی همزیستی مسالمت آمیز حاکم است و شاید همین وضعیت متعادل و بی تنشی در مناسبات میان این نظام ها، بتواند زمینه ساز خلق فضای مناسب برای پاگرفتن ارتباطات فرهنگی میان فعالان فرهنگی این ملت های هم جوار شود.
۲- پیرو پاسخ به پرسش پیشین و به فرض همواری مسیر و فقدان موانع ذهنی و عینی، برای شناساندن پیشینه و معرفی توان مندی های کنونی بوشهر در قلمرو فرهنگ، هنر، قلم و میراث هویتی و تاریخی این سرزمین آفتاب درخشان، می توان به عنوان نمونه، راهکارهای زیر را به بحث گزارد.
۱-۲- برقراری نوعی خواهرخواندگی فرهنگی میان بوشهر و برخی شهرهای کشورهای منطقه(برای مثال، بغداد) که در حوزه ی فرهنگ و دارایی های تاریخی و زایش و رویش صاحبان اندیشه و قلم و مراکز علمی، در ردیف پیشتازان محسوب می شود.
۲-۲- دعوت از معلمان، نویسندگان، دانشگاهیان روزنامه نگاران، هنرمندان و دیگر مولدان، وابستگان و علاقه مندان فرهنگ و میراث تاریخی به بوشهر برای آگاهی مستقیم دیداری و شنیداری از سرمایه های فرهنگی، علمی، هنری و تاریخی این شهر.
۳-۲- تبادل و انعکاس اخبار و اطلاعات و تجربه های فرهنگی، هنری و آموزشی میان اهالی فرهنگ و دانش از طریق بازدیدها و دیدارهای حضوری و برگزاری همایش ها و جشن های فرهنگی و گردهمایی های علمی.
۴-۲- استفاده از رسانه های نوشتاری، مطبوعات و کتاب، و رسانه های مجازی برای ارتباط گیری با ساکنان کشورهای همسایه و معرفی استعدادهای فرهنگی بوشهر به آن ها.
۵-۲- برگزاری نمایشگاه های آثار فرهنگی و هنری، مطبوعات و کتاب های نویسندگان و مترجمان بوشهر، نشریات دانشجویی بوشهر، عکس و طرح و نقاشی و اجرای هنرهای نمایشی، تئاتر و کنسرت های موسیقی و اکران تولیدات سینمایی هنرمندان بوشهری همراه با نشست های فرهنگی با حضور بوشهرشناسان در کشورهای مقصد.
۶-۲- ترجمه برخی نشریات – البته نشریات مایه¬دار- بوشهر به زبان عربی و توزیع این نشریات درکشورهای همسایه.
۷-۲- ترجمه کتاب های مربوط به تاریخ و فرهنگ بوشهر – برای مثال، دانشنامه ی بوشهر- به زبان عربی و توزیع این کتاب ها در کشورهای همسایه. گفتنی است با توجه به اینکه فارسی-زبانان بسیاری که اکثر آن¬ها هم رگ و ریشه ی ایرانی و به خصوص جنوبی دارند، در کشورهای همسایه زندگی می کنند، حتی توزیع نشریات و کتاب¬های تولیدی بوشهری ها، اعم از تألیف و ترجمه نیز می تواند در اندازه ی خود مطلوب باشد.
۸-۲- برگزاری مسابقات دو جانبه و یا چندجانبه میان ورزشکاران و تیم های ورزشی بوشهر در رشته¬های مختلف با همتایان خود درکشورهای حوزه ی خلیج فارس. نباید فراموش کرد که ارتباطات ورزشی در جهان امروز، یکی از عوامل کلیدی در خلق سامانه های انسانی میان ملت-هاست.
۹-۲- شناسایی ایرانیان کنشگر در عرصه ی فرهنگ در کشورهای خلیج فارس و دعوت از آن¬ها برای همکاری با نهادهای فرهنگی بوشهر برای شناشاندن سرمایه های مادی و معنوی فرهنگی بوشهر به مردم آن سامان.
۱۰-۲- در شرایط کنونی لازم است کمیته ای یا شورایی شامل نمایندگانی از نهادهای فرهنگی و اجتماعی مردم بنیاد، و نیز اداره های رسمی بوشهر، بنیاد ایران شناسی شعبه ی بوشهر، میراث فرهنگی و گردشگری، مؤسسه ی فرهنگی و ورزشی شهرداری ، دانشگاه خلیج فارس، مرکز اسناد ملی، شعبه¬ی بوشهر ، اداره¬ های آموزش و پرورش، ارشاد، ورزش و جوانان، و ثروت-مندان حامی فرهنگ و فرمانداری و استانداری به عنوان افراد و دستگاه های پشتیبان تشکیل شده و در این مورد تصمیم های اجرای بگیرد.