در روزهایی که نمایش های فراوانی در انواع و اقسام مختلف از همایش و تجلیل گرفته تا بزرگداشت و پاس داشت وقدم زدن های دوستانه در بافت و جشنواره های تفریحی و ورزشی و و و… براه است کمی آن طرف تر، فقط کمی آن طرف تر کودکانی هستند که با معضلات فراوان از جمله اعتیاد، محرومیت از تحصیل و کار روبرو هستند، در جنگی دائم برای زنده ماندن و مبارزه ای سخت، برای روبه رو شدن با مشکلات دنیای بزرگ ترها که به اجبار به بسوی آن پرتاب شده اند.
نگارنده قصد ندارد که بگوید ای کاش به جای همایش و جشنواره و قدم زدن و… به کودکان کار و معضل دار پرداخته می شد (که آن هم لازم است)، فقط، این نوشته قصد دارد گوشه های تاریک را برای ذهن جامعه اندکی روشن کند باشد که نگاه مان از دایره ای که به دور خود کشیده ایم اندکی فراتر رود و ببینیم و بی توجه نگذریم.
محلات کوتی، شنبدی، بهبهانی، عمارت ملک، شغاب و… کودکان آسیب دیده فراوانی دارد، گاهی در عبور سریع خود، تصاویر گنگ و محو عبور می کنند، چطور می شود که ما کودکی را که در این سرما دمپایی به پا دارد و در دستش جعبه ویفر است، نمی بینیم؟ یا می بینم ونهایت دلسوزیمان خرید دو عدد ویفر و دست کشیدن با ترحم بر سر کودک و تمام.
کودکانی هستند که چند بهار بیشتر عمر نکرده اند، اما دچار اعتیاد هستند، یکی از آنها کودکی بود که درگیر اعتیاد آنهم از نوع شیشه بود، و مادرش نیز برای گذران زندگی تن فروشی می کند، او با تمام رنج ها و دردهایش در ماه گذشته به طرز مشکوکی، مرد!… او فقط سیزده سال داشت.
این چند خط روایت بسیار کوتاهی است از وقایعی که در اطراف ما می گذرد، و ما با بازگشت به زندگی عادی و روز مره، با این فکر که، بله چه کاری از ما بر می آید و شاید تقدیر برای این کودک این چنین رقم زده است، خود را آرام می کنیم.
شاید که گره همه معضلات جامعه به دست ما باز نشود، اما آیا هرکس به حد توان خود نه بیشتر از آن نمی تواند اندکی، فقط اندکی تاثیر گذار باشد؟
نگاه خود را اغلب از زشتی ها و پلشتی ها می گیریم، بهانه هم این است، خسته ایم، دل زده ایم، توان نداریم، چه کاری از ما بر می آید و…
اما، آیا این کار می تواند تغییری در زشتی ها بدهد؟ می تواند آنها را از بین ببرد؟
کافی ست، این بار که به روبروی عمارت امیریه می رویم، سرمان را بچرخانیم تا با دخترکی لاغر و رنگ پریده، روبرو شویم که تعدادی لواشک به دست گرفته و میان بزرگترها در حال چرخیدن است اما نه به منظور بازی، بلکه برای کسب درآمد.
رویای زیبا، مجبور به کار است چراکه باید خرج خودش را درآورد. این قانون زندگی این کودکان است. مبارزه کردن و تلاش برای کسب درآمد و کودکی نکرده و ناخواسته پرت شدن به جامعه و گم شدن زیر دست و پاهای بزرگترها.
این گوشه ای از واقعیت های جامعه ماست
در این هیاهیوی بسیار، گروهی از دانشجویان بدون هیاهو، تصمیم گرفتند، شعبه ای از ان جی اوی جمعیت امام علی (ع) را در بوشهر راه اندازی کنند. خط مشی جمعیت امام علی کمک رسانی به کودکان کار، اعتیاد، بدسرپرست، بی سرپرست، زنان آسیب پذیر و… است.
شاید در ابتدا به نظر می رسید که بوشهر کودک کار ندارد ولی با شروع تحقیق و جستجوی این ان جی او و با شناسایی هایی که اعضا انجام دادند، متوجه عمق فاجعه شدند و اینکه بوشهر تعداد زیادی کودک کار با آسیب های مختلف از جمله اعتیاد، محرومیت از تحصیل و غیره دارد.
اینک پس از حدود یک سال که از فعالیت جمعیت امام علی می گذارد، بعد از تلاش بسیار اعضا، این جمعیت توانست خانه علم را در محله بهبهانی دایر کند. هرچند که برای یافتن این خانه و مبلغ اجاره آن با سخت های فراوانی روبرو شدند اما به خاطر هدفی که داشتند با امید این مسیر را طی کردند.
پنج شنبه ۱۴اسفندماه، تلاش بی وفقه اعضای جمعیت امام علی به بار نشست و خانه علم افتتاح شد.
در خانه علم کودکان ضمن بهره مندی از خدمات آموزش تحصیلی، ازخدمات دیگری همچون تغذیه رایگان، خدمات هنری و ورزشی، حقوقی، مددکاری، پزشکی و روان شناسی بهره خواهندبرد. تمرکز این خانه بر روی کودکان کار و زنان آسیب پذیر است.
قرار است تا جایی که می توانند، کودکان نیاز مند به کمک را تحت پوشش خود در آورند تا این کودکان نیز اندکی فارغ از دنیای تلخ بیرون جایی برای لبخند زدن داشته باشند.
خانه علم به همین منظور دربطن یکی از محلات معضل دار برپا شد تا دسترسی به آن برای این کودکان راحت تر باشد.
جمعیت امام علی بوشهر مسیر سختی را طی کرده، روایت های بسیاری از مدت زمانی که کار خود را شروع کرده اند دارند، دردهای که عمیقا حس کردند، بغض هایی که کردند و اشک هایی که ریختند، بابی توجهی مردم و مسوولین روبه رو شدند، اما با امید به بهبود وضعیت موجود همچنان استوار و پرامید ادامه دادند و خانه علم بوشهر حاصل تلاش آنهاست. مکانی برای ساختن و برطرف کردن معضلات بسیار این کودکان، هرچند کم، شاید در ابتدا نتیجه هم رضایت بخش نباشد، اما از کاری نکردن و بی توجه ماندن بهتر است.
خانه علم بوشهر خانه ای قدیمی ست واقع در محله بهبهانی، که اعضای جمعیت امام علی خود آن را تعمیر و رنگ آمیزی و آماده حضور بچه ها کرده اند. وقتی زیر سقف چوبی صدای شاد بچه ها پیچید، خستگی هایشان کم رنگ شد و از وجود این موجودات دوست داشتی بسیار سختی دیده، برای ادامه راه کسب انرژی کردند.