گروهی از مردم تلاش می کنند جهان را برای داشتن زندگی بهتر تغییر دهند و هدف نهایی جامعه شناسی نیز درک بهتر جامعه و زندگی اجتماعی برای بهبود تعامل میان جامعه بشری با یکدیگر و با محیط اطرافشان است و از این منظر در نظر گرفتن حقوق مردم در پروژه های عظیم و کسب و کار ها به عنوان یک مطالبه همواره مطرح بوده است. این مطالبه به قدمت تاریخ کسب و کار بشریت است، اسناد تاریخی نشان میدهد که در حدود ۷۰۰۰ سال پیش در منطقه بین النهرین حمورابی قوانینی را برای کشاورزان و کاسبان تصویب کرده بود که با الزام رعایت این قوانین آنها را ملزم به رعایت حقوق و جان انسانها می کرد و هیچ گونه سهل انگاری که موجب زیان رساندن به مردم میشد را نپذیرفته و مجازات می کرد. قدر مسلم این است پروژه های عظیم منشا تغییرات زیاد محیطی اعم از اجتماعی و فرهنگی و زیستی اند؛ آنچه مسلم است تغییرات اقتصادی و رونق گرفتن یک منطقه هم بعد مثبت دارد و هم بعد منفی . این پروژه ها هر جا که باشند بحث مسئولیت اجتماعی نیز مهم و حتی چالش برانگیزتر خواهد بود. مسئولیت اجتماعی یک اصطلاح است که شامل آگاهی از تاثیر اجتماعی عملکردها به طور کلی است و اثرات کسب و کار و سرمایه گذاری در هر محل بیانگر میزان مسئولیت پذیری است. امروزه در دنیا و هنگام طراحی و اجرای پروژه ها یکی از مهمترین مطالعات ضمنی ، مطالعات فرهنگی و اجتماعی به دست متخصصان این امر است. اگرچه امروزه هر کسی خود را متخصص در امور فرهنگی و اجتماعی دانسته درباره آن نظر می دهد ، اما بدون شک مطالعات فرهنگی و اجتماعی یک رشته تخصصی است و پژوهش های فرهنگی نیز ویژگی ها و مختصات پیچده خود را داراست که باید به دست این متخصصان صورت گیرد. تجربه عدم توجه به مطالعات فرهنگی در منطقه ویژه عسلویه یکی از تلخ ترین میراثها را برای آن منطقه به جا گذاشته است. متولیان راه اندازی این منطقه مهم انرژی با رشدی پر شتاب اقدام به توسعه میادین گازی کرده ولی در عین حال چشم بر روی واقعیت ها و بحران های در حال شکل گیری در عسلویه و نواحی اطراف آن بستند. این بحران، آرام و بی صدا به ساختار محیطی و انسانی منطقه وارد شد و به حدی جدی است که هم اکنون چالش های تمدن صنعتی عسلویه به مانعی جدی در برابر فرصت های آن تبدیل گشته است. بر اساس برخی از اظهار نظرها آلودگی عسلویه چندین برابر تهران است و خطر زیست محیطی مردم را تهدید می کند، بارش باران می تواند برای این منطقه فاجعه بار باشد. علاوه بر این پسماندهای شیمایی در مناطق اطراف یک تهدید جدی است که بر کنار آلودگی هوا وضعیت سلامتی مردم را به شدت تهدید می کند. مواد شیمیایی مانند گوگرد چنان مشهود است که در کناره جاده ها دیده می شود. از بعد فرهنگی نیز آسیب های زیادی به منطقه وارد شده است . احداث منطقه گازی عسلویه و گسترش فازهای آن باعث از بین رفتن تعلق مکانی مردم در روستاها شده و عملا روستاهای زیادی از صحنه روزگار منطقه محو شده اند. ورود مهاجران بی شمار از سراسر کشور منطقه را دچار یک تزلزل فرهنگی شدید کرده و کمپ های کارگری نه تنها وضعیت مطلوبی ندارند بلکه کانتینرهایی هستند که کارگران در آن زندگی جمعی داشته و البته محیط نه چندان سالمی آفریده اند. در ۱۰ سال گذشته هموراه جمعیتی بین ۳۵ تا ۶۰ هزار کارگر در این منطقه در حال جابجا شدن بوده اند و در این منطقه که قبل از آن یک شهرستان کوچک و تعدادی روستا بوده است هیچ امکان تفریجی وجود ندارد. دور بودن از محیط خانواده و چند فرهنگی بودن و فقدان کنترل اجتماعی آسیب های زیادی به دنیال داشته که بیش ا زهمه کارگران را هدف قرار داده است. همین امر باعث شده عسلویه دارای آمار اعتیاد بالا و سایر انحرافات و بیماریهای ناشی از این انحرافات اجتماعی باشد( اقتصاد ایران،۱۳۸۸). این تجربه تلخ در استان نشان می دهد که توجه به پیوست فرهنگی همزمان با شروع مطالعات ایجاد پروژه ها بسیار اهمیت داشته و گاهی زیان اهمیت ندادن به این امر مهم غیر قابل جبران است. اثرات هر کسب و کار و سرمایه گذاری در هر محل بیانگر میزان مسئولیت پذیری است . توسعه اگر همه جانبه نباشد نه تنها مفید نیست بلکه صدمات جبران ناپذیری در پی دارد و رسیدن به توسعه پایدار امکان پذیر نخواهد بود مگر این که برنامه های توسعه مدار جوانب مختلف را همزمان در نظر بگیرد. نمیتوان توسعه فرهنگی و اجتماعی را به بعد از توسعه فیزیکی و اقتصادی و سیاسی موکول کرد، چرا که تغییرات اجتماعی و فرهنگی آرام و بی صدا اتفاق می افتند که در بسیاری از موارد وقتی خود را نشان می دهند که آسیب زا شده باشند و مسئولین جامعه احساس خطر می کنند. در دنیای کنونی ، جامعه ای را می توان توسعه یافته به حساب آورد که در کنار شاخص های اقتصادی مانند درآمد سرانه ، تولید ناخالص ملی و جمعیت و .. بر معیارهای فرهنگی و عناصر دانایی نیز تاکید کند. رونق اقتصادی در یک منطقه میتواند سطح رفاه مردم آن منتطقه را افزایش داده و نظر برنامه ریزان توسعه را جلب نماید. اما آیا مردم به این فرآیند همانگونه مینگرند که برنامه ریزان توسعه در سیاستهای اقتصادی و اجتماعیشان به آن میپردازند؟ تغییرات فنی و مادی با تغییر در طرز تلقی، افکار، ارزشها، اعتقادات و رفتار مردمی که این تغییرات را پذیرفتهاند همراه است. این تغییرات غیرفنی و غیر مادی غالبا چندان مشهود نیستند و به همین جهت غالبا مورد توجه قرار نمیگیرند و اهمیت آنها تشخیص داده نمیشود اما اثر نهایی هر بهبود مادی یا اجتماعی بستگی دارد به اینکه جنبههای فرهنگی و مرتبط با آن یا تاثیر پذیر از آن، تا چه اندازه میتوانند با حد اقل از هم گسیختگی، تغییر یا بهبود تازه را بپذیرد و با آن همراه شود. هر توسعه اقتصادی پیامدهایی دارد و درک این پیامدها از سوی مردم و نگاه ویژه آنها به این تغییرات با اهمیت است و جا دارد که نهادهای فرهنگی و اجتماعی همگام با نهادهای اقتصادی ارتقاء فرهنگ و حفظ فرهنگ بومی را مد نظر قرار داده و مسایل اجتماعی ناشی از تغییرات اقتصادی را نه تنها دست کم نگیرند ، بلکه متخصصین و جامعه شناسان را در کنار طرحهای توسعه ای به خدمت گیرند. پاسخگویی و لحاظ کردن مسائل پشت الزامات سخت حقوقی، تکنیکی و اقتصادی، برای توسعه همه جانبه اهمیت زیادی دارد.اگر رویکرد ما به توسعه ، توسعه پایدار است باید گفت که توسعه پایدار توسعه ای است که نیازهای امروزی جامعه را بدون به مخاطره انداختن توانایی های نسل آینده مرتفع می کند. (کمیسیون برونتلان گزارش، P43) هدف از توسعۀ پایدار حفظ رشد اقتصادی بدون نابودی محیط زیست است که توجه به این مساله باید در اجرای هر پروژه ای در نظر گرفته شود.. مردم باید تاثیر خوشایند وجود این پروژه ها که زندگی آنها را دچار دگرگونی عمیق کرده در همه ابعاد زندگی بینند. در عصر جهانی شدن، شرکت ها و کسب و کارها دیگر به مرزهای سنتی دولت – ملت محدود نبوده و یکی از مهمترین ویژگی های کلیدی جهانی شدن گسترش بازار و تغییر در شیوه تولید است. در ۲۰ سال گذشته، مناطق آزاد ، نقش کلیدی در تعریف بازار و تاثیر بر رفتار تعداد زیادی از مصرف کنندگان داشته است. در مناطق آزاد قوانین تجاری متفاوت بوده و این تفاوت طیف وسیعی از واکنش ها به دنبال خواهد داشت. آزاد سازی اقتصاد یک فرصت بزرگ برای شرکت های بزرگ و رقابت در سطح جهانی برای داشتن سهمی از بازار فراهم آورده و از سوی دیگر با چالش توسعه پایدار مواجه کرده است. فرهنگ و مسایل اجتماعی، مشکلات مسکن، مهاجرتهای کوتاه مدت ، کارگران مهاجر، گردشگران فصلی و به طور کلی نگرش به مناطق آزاد در ایران از جمله مسایلی است که باید توسط جامعه شناسان مطالعه شود و این مساله خود بیانگر لزوم تهیه پیوست فرهنگی برای اجرای طرح های توسعه ای است . باید در نظر گرفت که اهداف اجتماعی و اقتصادی مجزا و متمایز نبوده بلکه در بلندمدت به شکل ذاتی مکمل به هم مرتبط هستند. قدر مسلم این است که همیشه نمیتوان از آسیب اجتناب کرد اما در صورت امکان میتوان آن را به حداقل رساند.
دکترمهتا بذرافکن؛ دکتری جامعه شناسی از دانشگاه بین الملل شیراز- عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور بوشهر