امروزه تخریب منابع آبی و مدیریت نادرست سیلابها، خشکسالی و آلودگی آب بیش از سلاحهای هستهای یا همه گیری جهانی یک بیماری خطرناک، توسط رهبران کشورها و گروههای مختلف بهعنوان جدیترین تهدید برای ملتها رصد میشود.
برای نخستینبار، بحران آب در دهمین گزارش مجمع جهانی اقتصاد، صدر فهرست را به خود اختصاص داد. در گردهمایی سالانه این مجمع که تقریبا ٩٠٠ نفر از رهبران سراسر دنیا در حوزههای سیاست، کسب و کار و زندگی شهری حضور داشتند، مهمترین موضوعات جهان بررسی شد و بحران آب مورد توجه ویژه قرار گرفت.
این گزارش خطرات مختلف را از دو بعد مورد اندازهگیری قرار داد:
* احتمال وقوع ظرف ١٠سال آینده
* تأثیری که بر جای میگذارند
افزایش اهمیت آب، نمایانگر تغییر قابل توجهی در خط فکری اعضای مجمع جهانی اقتصاد است، تفکری که نخبگان ثروت، کسب و کار و قدرتهای سیاسی را به خود جلب میکند. رتبه بالای آب در ردهبندی گزارش مجمع جهانی اقتصاد، نشاندهنده روند رو به رشد این فکر در بین رهبران جهان است که کمشدن و نقصان منابع قابل اطمینان و بهداشتی آب، مانع مهمی بر سر راه سلامتی و ثروت برای همه ازجمله کشورهای فقیر، اقتصادهای ثروتمند و شهرهای بزرگ خواهد بود.
ساکنان کالیفرنیا و سائوپائولو (با جمعیت ١٢میلیون نفر) نخستین لرزههای خطر کمآبی را در خلال خشکسالی وحشتناک سال ٢٠١۴ حس کردند. یک دهه پیش از این، در گزارش خطرات جهانی، مسائل مالی و دلمشغولیهای اقتصاد کلان ازجمله سرعت رشد چین، نوسانات شدید در قیمت سهام، اوراق قرضه و بازارهای پرپیچ و خم نفت، وجه غالب بود. در سال ٢٠٠۶ کمکم آب و تغییرات آب و هوا – که بهعنوان یک تهدید هنوز هم فشار میآورد- مورد توجه قرار گرفت و کمآبی بهعنوان یکی از ١٢٠ خطر سال ٢٠٠۶ در گزارش مطرح شد، اما وقوع آن همچنان بسیار دور به نظر میآمد.
بر مبنای بررسی مجمع جهانی اقتصاد، بحران آب از نظر شدت تأثیرات در رتبه نخست قرار دارد. شرکتکنندگان در پیمایش سال ٢٠١۵ معتقدند که خطرات اجتماعی و محیطی بزرگترین تهدیدها برای این سیاره ٧میلیارد نفری محسوب میشوند. گزارش مجمع اقتصاد جهانی مبین این نکته است که همزمان با افزایش دمای جهان، خطرات نیز زیاد میشوند. با تغییرات آب و هوا باید در انتظار کاهش دسترسی به آب در جنوب اروپا، خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوبغربی آمریکا و نیز تکرار بارانهای شدید توأم با طوفان بود.
طبق نظر کارشناسان دلیل دوم قرار گرفتن بحران آب در رتبه نخست خطرات، تحول در توازن قدرت جهانی است که میتواند دلیل تأکید بر مقوله کمآبی را روشن سازد. کشورهایی که حساسیت بیشتری نسبت به بحران آب دارند، در سیاست جهانی اهمیت بیشتری مییابند، چراکه مرکز ثقل حرکتها از آمریکا و اروپا به چین و هند منتقل میشود.
قسمت اعظم آب شیرین چین در بخشهای جنوبی آن قرار دارد. درحالیکه بخش مهمی از تولید انرژی، توسعه شهری و کشاورزی در قسمت شمالی و خشک این کشور واقع شده است. یک راهحل در جهت برطرف کردن این عدم تطابق جغرافیایی برای ملتی که سازنده پروژههای عظیم عمومی محسوب میشود، انتقال آب از جنوب به شمال است. هماکنون پروژههای انتقال آب از جنوب به شمال این کشور به ارزش ٨١میلیارد دلار درحال اجراست. در چین و هند ارتباط نزدیکی بین زیرساختهای توسعه، منابع آبی و رشد اقتصادی وجود دارد. در این ٢ کشور که خانه بیش از یکسوم جمعیت جهان محسوب میشوند، بین دسترسی به آب و نیاز به آب، عدم تناسب شدیدی وجود دارد. هر دو ملت به ذخایر ناپایدار آبهای زیرزمینی تکیه دارند و رودخانههای آلوده مشکل عمده به شمار میآیند. درعینحال، چین و هند در زمینه تولید برق آبی نیز جاهطلبیهایی دارند، درحالیکه به واسطه شرایط آب و هوایی هر لحظه این امکان هست که تجهیزات تولید برق آبی قربانی خشم مادر طبیعت شود. کما اینکه در سیل ویرانگر ژوئن سال ٢٠١٣ در اوتاراخند (یکی از ایالات هند واقع در بخش انتهایی هیمالیا) بیش از ٣٠هزار نفر از بین رفتند و ١٠ ایستگاه تولید برق آبی ویران شد.
آب در گزارش سال ٢٠١۵ بهعنوان اولویت جهانی مطرح شده و علاوهبر اهمیت یافتن بهعنوان یک خطر زیستمحیطی در قالب خطری اجتماعی بروز یافت که همین امر، تأییدی است بر اینکه تقریبا تمام فعالیتهای انسان – از کاشت گندم و ماهیگیری تا از بین بردن باکتریهای بیماریزا و تأمین انرژی صنایع و جوامع – از اساس وابسته به آب است. حقیقت این است که مردم در اثر وقایعی از قبیل سیل و خشکسالی آسیب میبینند. باید این نکته را دریافت که چطور میتوان این پیامدها را که به پرسش مهم سیاسی مبدل میشوند، مدیریت کرد؟
گزارش مجمع جهانی اقتصاد به این نکته اشاره دارد که اگرچه مشکلاتی مثل سیل، خشکسالی و منابع ناکافی آب که در پیشبینیهای بیش از ٢ دهه قبل مورد تأکید قرار میگرفت، محقق شد، اما اقدامات اندکی برای رسیدگی موثر جهت حل این مشکلات انجام شده و تلاشهای جهانی برای مهار بحران آب کافی نبوده است.
آنچه گزارش میگوید این است که رهبران جهان نیاز خود به مراقبت از آب را دریافتهاند. دنیا لزوما نباید برای حل همه مشکلات آماده باشد، اما از نظر سیاسی در مرحلهای است که باید در مورد توسعه پایدار گفتوگو کند و درباره آب و توسعه تصمیم بگیرد.
خاورمیانه به تازگی انواعی از مشکلات زیستمحیطی را تجربه کرده است. منابع آب به سرعت درحال کمیاب شدن هستند، بهویژه برای میلیونها نفری که پیشتر هم به آب بهداشتی دسترسی نداشتند. برخی از این کشورها مانند یمن، امارات متحده عربی، عربستانسعودی و عراق با مشکلات منحصربهفردی مواجهاند که نیازمند توجه فوری جهانی است. افزون بر همسایگی آنها با هم، عامل مشترک دیگر، فقدان منابع آب و مدیریت ضعیف آن در کشورهای یاد شده است.
خاورمیانه بزرگترین ذخایر نفتی دنیا را در خود جای داده است که بیشترین ثروت این ناحیه را تولید میکند. اما آب و هوا و شرایط زیستمحیطی منطقه، زندگی را دشوار ساخته است. بهرغم این واقعیت که خاورمیانه به منابع آب و زمین مناسب برای کشاورزی نیاز دارد، قسمت اعظم زمینهای در دسترس برای تولید موادغذایی به واسطه روند رو به رشد بیابانزایی، نابود شدهاند.
بیابانزایی یک مشکل جدی زیستمحیطی با اثرات گسترده بر کشورهایی مانند سوریه، اردن، عراق و ایران است. شیوههای ناپایدار کشاورزی و چرای بیش از حد دامها ازجمله علل جهانی گسترش محیط خشک به شمار میآیند. کشاورزی در خاورمیانه ٨۵درصد آب را مصرف میکند. همچنین سوءاستفاده از زمین به واسطه آبیاریهای سنگین، در این منطقه، معمول است، جاییکه خشکسالی بهطور مکرر اتفاق میافتد و بهعنوان عامل مهمی در تغییرات اقلیمی نقش ایفا میکند. از سوی دیگر، مصرف بیش از حد آب در کشاورزی، منابع آبی ضعیف کشورهای خاورمیانه را تحتتأثیر خود قرار میدهد.
بهعنوان نمونه به اردن و یمن اشاره میکنیم. اردن در صحرای سوریه واقع شده و یمن در بخش جنوبی شبه جزیره عربستان، هر دو کشور با کمبود منابع آب مواجهاند. میانگین برداشت آب شیرین اردن کمتر از ١٠درصد میانگین برداشت پرتغال است، بهرغم اینکه هر ٢ کشور تقریبا وسعت یکسانی دارند. به دلیل کاهش سریع آبهای زیرزمینی، هزینه استحصال آب در اردن طی ١٠سال ٣٠درصد افزایش یافته است. از سوی دیگر یکی از بالاترین نرخهای جهانی در سوء تغذیه به یمن تعلق دارد. چراکه نیازهای غذایی بیش از ٣٠درصد از جمعیت این کشور تأمین نمیشود. در سالهای اخیر، یمن در تولید غذای کافی برای جمعیت خود ناتوان بوده است. درواقع کمبود آب، استاندارد زندگی برای ساکنان خاورمیانه را دچار آسیب کرده است.
در مثالی دیگر به امارات متحده عربی واقع در شبه جزیره عربستان میپردازیم، کشوری که به داشتن شهرهای مدرن مملو از هتلهای مجلل، مراکز خرید و جذابیتهای دیگر، شهره است. سبک زندگی در این سرزمین پرخرج این تصور را ایجاد میکند که کمبود آب برای کشورهای غنی و ثروتمند، مشکل محسوب نمیشود. اما در واقع، امارات متحده عربی با کاهش جدی منابع آب در دسترس مواجه است. گزارش بانک صنعتی امارات در سال ٢٠٠۵ نشان داد که امارات متحده عربی با سرانه ۵۵٠ لیتر در روز در رده کشورهایی دستهبندی میشود که بیشترین سرانه مصرف آب جهان را دارا هستند. افزونبر این، طی ٣٠سال گذشته میزان ذخایر آب این منطقه به ازای هر سال یک متر کاهش داشته است. به این ترتیب، امارات منابع آب شیرین خود را ظرف مدت ۵٠سال به اتمام خواهد رساند. حتی با استفاده از حجم زیادی از گیاهان آب شیرینکن، امارات باید عادتهای مصرف آب را پیش از اینکه مصرف انرژی این کشور در سال ٢٠٢٠، ٢برابر شود، تنظیم کند.
ایراد گیاهان آب شیرین کن این است که منابع آب را بیش از حد مورد استفاده قرار میدهند,٧٠درصد از کل این گیاهان در خاورمیانه زیست میکنند و اغلب در عربستان، امارات متحده عربی، کویت و بحرین یافت میشوند. این گیاهان آب مورد نیاز نواحی خشک را تولید میکنند، اما درعینحال ایجادکننده مشکلاتی برای سلامتی و محیطزیست خاورمیانه نیز محسوب میشوند، چراکه در جریان فرآیند شیرین کردن آب، مواد معدنی ضروری مانند کلسیم را از بین میبرند.
همچنین نمک تغلیظ شده باقی مانده معمولا به اقیانوس بازمیگردد و این شوری مضاعف، محیط اقیانوس را تحتتأثیر قرار میدهد. گیاهان آب شیرینکن، به زندگی حیاتوحش منطقه آسیب میرسانند و در زمره آلایندههای آب و هوای منطقه به شمار میآیند. از سوی دیگر، شیرین کردن منابع آب به روشهای دیگر، انرژی و هزینه زیادی صرف میکند. موسسه پاسیفیک توضیح میدهد که مصرف زیاد انرژی برای تولید آب شیرین، باعث افزایش قیمت انرژی و آب حاصله میشود که مطلوب مصرفکننده نیست. خاورمیانه در مورد منابع فعلی آب با چالشهای زیادی رو در روست. این منطقه به منظور تولید یک جایگاه زیستمحیطی خوشبینانه برای آینده به بیش از یک راهحل برای مبارزه با کم آبی نیاز دارد.