غفلت همگانی از دردی فراگیر
چالشهای سلامت روان در ایران و غفلت همگانی از این موضوع مهم، یکی از مهمترین معضلات سلامت در جامعه امروز ایران است که متاسفانه کمتر به اهمیت آن توجه کردهاند و درنتیجه ریشهها و پیامدهای آن از نظر دورمانده است. در ادامه مهمترین چالشهای این وضعیت بررسی شده است.
١- چالش در ماهیت و نام
اولین چالش سلامت روان، آن است که در نام و ماهیت آن، اختلافنظر وجود دارد. عدهای سلامت روان را همان سلامت نفسانی میدانند که این واژه از اعراب گرفته شده است. متاسفانه عربها به روانپزشکی، علمالنفس میگویند و روانپزشکی را طبالنفس میخوانند، برهمیناساس گاهی سلامت روان را سلامت نفس مینامند و شاید علت اینکه علما هم در این مبحث وارد میشوند، همین ایراد در تعبیر است، چراکه بحث علم روانشناسی را بحث علمالنفس میدانند، درحالیکه سلامت روان که همان سلامت در رفتار و برونداد حاصل از رفتار آدمی است و در آن جنبههای روانشناختی آدمی موردنظر است، با بحث سلامت نفسانی تفاوت دارد، چراکه مبحث کلیتری است. اخیرا سلامت معنوی و سلامت روحانی نیز موردتوجه واقع شده که به سلامت روانی هم نزدیک است. سلامت اخلاقی نیز یعنی رعایت اصول اخلاقی در هر شغل و حرفه اجتماعی که داشته باشیم، البته در نظر داشته باشید همه اینها ممکن است با هم در تعامل باشند. برای روشنشدن بحث مثال زیر را در نظر بگیرید؛ اگر ما آیسیهای کامپیوتر را که همان سختافزار کامپیوتر است، برابر با جسم آدمی تلقی کنیم و نرمافزاری را که از آن استفاده میکنیم، روان بدانیم و اینکه این رایانه در چه وضعیتی قرار گرفته است و چگونه تحتتاثیر آبوهوا و محیط و مسایل محیطی قرار میگیرد بهعنوان مولفه و بعد اجتماعی در نظر بگیریم و سرانجام آن انرژیای که به کامپیوتر نیرو میدهد تا همه ابزارها و سازوکارها به بهترین نحو کار کنند، را بهعنوان بعد معنوی بدانیم، در این حالت به تمامی سازوکارها و توانمندیهای این دستگاه یعنی کامپیوتر، معادل نفس اطلاق میشود. درنتیجه باید دانست سلامت روانی، از سلامت جسمی، سلامت اجتماعی، سلامت معنوی، سلامت نفسانی و سلامت اخلاقی، کاملا متمایز است.
٢- چالش در سببشناسی
در بیماری جسمی، غالبا علت مشخص است، برای مثال تغییرات در غدد درونریز یا ویروس و باکتری عامل بیماری است اما در بحث اختلالات روانی، چندینعامل نقش دارند. بههمیندلیل در مورد اختلالات روانی، از واژه «اختلال» (Disorder) و برای بیماریهای جسمی، از واژه «بیماری» (Disease)، استفاده میکنیم. در مورد اختلالات روانی، عوامل زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی درگیر در سببشناسی هستند که در چهارحیطه عوامل زمینهای، عوامل آشکارساز، عواملی که منجر به تداوم بیماری میشوند و عواملی که میتوانند حفاظت کنند، بر این اختلالات تاثیر میگذارند. با کمال تاسف مشاهده میکنیم برخلاف بیماران جسمی، همه در مورد بیماران روانی نظر میدهند، همه ادعا دارند ما میتوانیم درمان کنیم و شفا دهیم، حتی خود بیمارها هم علت بیماری را بیان میکنند، اما باید دانست علتیابی و سببشناسی اختلالات روانپزشکی به این آسانی و سادگی نیست.
٣- چالش در شیوع
در مورد بیماریهای روانی، گاهی با بررسی یک یا چند نشانه یا علایم، اختلال را ارزیابی میکنیم. گاهی اختلال خاص روانی مانند اضطراب، افسردگی، مشکلات جنسی، خودکشی و غیره، گاهی هم شیوع وابستگی یا سوءمصرف مواد مورد ارزیابی قرار میگیرد. در مواردی شیوع در مقاطع مختلف سنی جوانان یا سالمندان میتواند متفاوت باشد و ما نمیتوانیم یکروند مشخص داشته باشیم.
۴- چالش در تشخیص
معمولا تشخیص بسیاری از بیماریهای جسمی، مشخصا با یکابزار تشخیص پاراکلینیکی صورت میگیرد، اما در مورد اختلالات روانی، گاهی اوقات نوروتیک یا رواننژندی و حالات عصبی ارزیابی میشود و گاهی اختلال را با سیمای روانپریشی میسنجیم و گاهی متاسفانه انگ این بیماران روانپریش را به همه اختلالات روانپزشکی، تسری میدهیم. مهمتر آنکه، بیماریهای روانتنی تقریبا در همه رشتههای پزشکی و بیماری جسمی وجود دارند، ولی غالبا در ارزیابیها به حساب نمیآیند.
۵- چالش در درمان
طبق تحقیقات در کشور، درصد قابلتوجهی از بیماران مبتلابه اختلالات روانی به دعانویسان و ساحران مراجعه میکنند. مورد دیگر این است که پدربزرگ و مادربزرگهای خانوادهها، درمان را انجام میدهند. در فاز بعدی مشاوران و روانشناسان مداخله میکنند که باعث میشود زمان را از دست بدهیم. مورد آخر پزشکان عمومی هستند که گرچه تا حدی میتوانند بیماران روانی را درمان کنند، اما در مواردی هم مشکل پیش آمده است. لازم به ذکر است اقوام درجهیک برخی از پزشکان موجه شهر، ضمن مراجعه به روانپزشکان مایل نیستند فرد پزشک فامیلشان متوجه شود، زیرا او اجازه مصرف داروی روانپزشکی را نمیدهد که این نگاه، آن هم در جامعه باسواد و فرهیخته پزشکی، قطعا کار را در اجتماع و با افراد معمولی سختتر میکند.
۶- چالش در انگ
چالش بعدی چالش در انگ است. در مورد بیماران روانی، متاسفانه مراجعه به پزشک نوعی بدنامی و انگ خانوادگی و اجتماعی تلقی میشود و معمولا مشکل را به علل غیرعلمی از قبیل سستی اراده، ضعف ایمان یا تقاص رفتارهای فرد نسبت میدهند و این مقولات را عامل بیماری میدانند. البته این باور نادرست هم که با این افراد و خانواده آنها نباید ازدواج کرد و بیماری را نیز باید مخفی نگه داشت، هم مطرح است.
٧- چالش در هزینهها و بار کلی
ارزیابی هزینههای اختلالات روانی کار سختی است حتی در دنیا هم محاسبه هزینه بیماران اختلال شخصیت صورت نگرفته و هر جا هم که ارزیابی کردهاند، معتقدند کمتر از حد ارزیابی شده است و غالبا هزینه بار بیماریهای روانتنی محاسبه نمیشود. در سال٢٠٠٨ در آمریکا، ١٠ اختلال مورد ارزیابی قرار گرفت و میزان هزینه ٨١٧/٢میلیارددلار در سال محاسبه شد.
٨- چالش در توجه سیاستگذاران
در ساختار تشکیلات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بهعنوان متولی تامین، حفظ و ارتقای سلامت کشور، فقط یک دفتر بهعنوان اداره کل برای سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد وجود دارد، درحالیکه میزان بار کلی اختلالات رفتاری و روانی در ایران، ١۴درصد است؛ میزان سهم بودجه سلامت روان از بودجه کل سلامت، سهدرصد است و تعداد مراکز ارایهکننده خدمات درمان سرپایی روانپزشکی، تعداد تختهای بستری روانپزشکی در بخش دولتی و خصوصی و نیروی انسانی دخیل در سلامت روان کشور ناچیز است.
٩- چالش در برخورد موسسههای حمایتی
موسسات بیمهای و حمایتی در برخورد با بیماریهای جسمی مشکلی ندارند، اما مشاوره و رواندرمانی توسط بیمهها پوشش داده نمیشود و برای بیماران بستری روانپزشکی سقف دارد، حتی غالب بیمههای تکمیلی، هیچیک از خدمات روانپزشکی را پوشش نمیدهند. بسیاری از داروهای روانپزشکی، درمان ناشی از اعتیاد و اقدام به خودکشی مشمول بیمه نمیشوند. طبق آمار پیمایش ملی سال١٣٩٠، از بین بیمهشدگان فقط ۴۵درصد توانستهاند از بیمه خود بهطور کامل برای خدمات سرپایی و فقط ۴٠درصد توانستهاند از بیمه خود بهطور کامل برای خدمات بستری استفاده کنند.
١٠- چالش در برخورد رسانهها
برخورد رسانهها درمورد بیماریهای جسمی غالبا کارشناسیشده است، اما در مقابل، اختلالات روانی در برخی موارد که باید اطلاعرسانی شود، مورد غفلت واقع میشود. تنشهای اجتماعی یا حتی برخی اختلالات رفتاری با آبوتاب و هیجان اطلاعرسانی میشود، برخی رفتارهای مجرمانه به بیماران روانی نسبت داده میشود و برخی واژههای انگآفرین (مانند دیوانه، خل، بیعقل، تیمارستانی و…) در رسانهها منعکس میشود که بر مظلومیت بیماران روانی میافزاید. گاهی اطلاعات ژورنالیستی را پررنگ منعکس میکنند که جز ناامیدی و افزایش بیم و اضطراب، پیامد دیگری در جامعه ندارد. در مورد خودکشی نیز توصیه موکد شده که رسانهها با آبوتاب این اخبار را منعکس نکنند و درنهایت متاسفانه روز جهانی بهداشت روان، چون سایر روزهای جهانی، اطلاعرسانی نمیشود.
نتیجهگیری: اگر همین وضعیت ادامه پیدا کند، نباید منتظر پیامدهای خوبی در آینده باشیم. برای برونرفت از این وضعیت، نیاز به یک عزم ملی و یک بسیج همگانی داریم و رسانهها میتوانند جرقه این کار را بزنند.
——————————————————————————
سلامت روان، رسالت همگانی فراموششده
سازمان آموزشی، تربیتی، علمی و فرهنگی یونسکو از سال١٣۴۵ خورشیدی فعالیت خود را آغاز کرد. ماموریت اصلی این سازمان توسعه پایدار با حفظ حقوق انسانی، احترام متقابل و فقرزدایی از جامعه بشری است. کرسی یونسکو در آموزش سلامت (UNESCO Chair in Health Education) در سال١٣٨٣ طی قراردادی که بین دانشگاه تهران و مدیرکل یونسکو به امضا رسید، فعالیت خود را آغاز کرد. چشماندازی که برای این کرسی تعیین شده است، ایجاد یک پایگاه ملی و منطقهای برای هدایت و حمایت فعالیتهای آموزشی و پژوهشی در جهت ارتقای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد جامعه در چشمانداز توسعه بلندمدت کشور و در چارچوب اهداف علمی، پژوهشی، تربیتی و فرهنگی این سازمان است. در همین مسیر تاکنون چهارهمایش با عنوان سلامت روان از سوی کرسی یونسکو در آموزش سلامت دانشگاه علومپزشکی تهران، انجمن علمی روانپزشکان ایران و دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت و با همکاری اصحاب رسانه برگزار شده که هرسال به یک موضوع اختصاص دارد. همایش سال٨٩ با محوریت «انگزدایی در روانپزشکی»، همایش سال٩٠ با موضوع «انگ و نقش رسانهها»، همایش سال٩١ با محوریت «هزینههای اختلالروان» و همایش سال٩٢ با موضوع «چالشهای سلامت روان و غفلت همگانی» برگزار شد، اما تم همایش امسال که روز سهشنبه پنجماسفند در محل بیمارستان روزبه برگزار شد، به موضوع «سلامت روان و رسالت همگانی» با تاکید بر اهمیت نقش پرستاران اختصاص داشت. گفتنی است با توجه به شیوع بار اختلالات روان در جامعه، موضوع سلامت روان از اولویتهای بهداشتی کشور و همچنین فعالیتهای کرسی یونسکو در آموزش سلامت محسوب میشود و بحث و تبادلنظر و اطلاعرسانی در این زمینه با برجستهکردن نقش رسانهها، از اهم اهداف این همایشهاست.
احمدعلی نوربالا .استاد روانپزشکی دانشگاه علومپزشکی تهران