ایجاد و تقویت جامعه مدنی و نهادهای مرتبط با آن، دغدغه افراد زیادی در مسیر طی شده تاکنون بوده است اما چگونه است که جامعه کنونی ما توفیق چندانی در این مهم نداشته است و این مسیر را به سختی طی کرده است؟ هم اکنون دولت روحانی نگاه ویژه ای به “ان. جی. او” ها دارد اما علارغم این نوع نگاه باز ما شاهد کاستی هایی در این زمینه هستیم، از طولانی شدن روند ثبت، تا مجوز ندادن به “ان. جی. او” ها و همچنین قوانینی که خود مانع بزرگی محسوب می شوند. به همین منظور برای بررسی و بدست دادن تحلیلی از وضعیت جامعه مدنی و بدنبال آن “ان. جی. او” ها در ایران و استان بوشهر، سایت خبری تحلیلی «ب» نشستی را با حضور “اسماعیل حسام مقدم”، کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی، موسس انجمن هامون ایران و مدرس دانشگاه، “وحید موحد”، مشاور جوان فرماندار در بخش امور جوانان و سازمان های مردم نهاد، “سارا واعظی”، کارشناسی ارشد مدیریت و عضو “ان. جی. او” جمعیت امام علی بوشهر، “مرضیه مرتب”، کارشناس فرهنگی و عضو کانون بهین شهر من، “حسام محمد زهی”، فعال مدنی و عضو کانون بهین شهر من و “حمید موذنی”، فعال مدنی و فرهنگی و موسس انجمن زیست محیطی سوز برگزار کرد.
در ابتدای جلسه حمید موذنی در خصوص موضوع این نشست گفت: «مبحث امروز، موضوع جامعه مدنی و جوانان در بوشهر است، که البته ما از یونس قیصی زاده، مشاور جوان استاندار و شیح حسن رزمجو معاون امور اجتماعی استاندار نیز دعوت کردیم که متاسفانه نتوانستند در این جلسه حضور یابند. موضوع جامعه مدنی در ایران قدمت چندانی ندارد، در واقع، با روی کار آمدن دولت خاتمی در سال ۷۶ و گفتمان اصلاحات که جامعه مدنی نیز قسمتی از آن بود، مبحث “جامعه مدنی” توسط دولت، روشنفکران و مردم، به عنوان یک مطالبه ی تاریخی طرح شد. متاسفانه دولت بر خلاف واقعیت روح جامعه مدنی است، به تصدیگری آن پرداخته و در نتیجه، خروجی این نیت خیر، نهادهای واقعی مدنی نبوده و “ان. جی. او” هایی (سازمان های دولتی) شکل گرفت که دولتی بودند یا متکی به دولت بودند. پس از آن، در هشت سال دوران احمدی نژاد جامعه مدنی کم رنگ شد، ولی در حال حاضر در دولت تدبیر و امید که گویا قرار است استمرار دولت اصلاحات باشد، وضعیت مناسب تری در استان بوشهر مشهود است و استانداری بوشهر و نهادهای متولی آن به صورت جدی در این راستا، تلاش کرده اند، ولی هنوز روند این قضیه در بعضی از نهادها مخصوصا استانداری کند است. گفتگوی امروز هم حول، وضعیت، مشکلات و معضلات جامعه مدنی در استان بوشهر و اهداف این انجمن ها خواهد بود.»
اسماعیل حسام مقدم: «اعتقادم بر این است که در دنیای جدید و مدرن، با چیزی به عنوان سبک زندگی روبه رو هستیم، سبک زندگی چیزی است که با کلماتی مانند جوانی و کنشگری مدنی عجین و همراه شده است، ما از فضای طبقاتی و طبقه نگری فاصله گرفتیم، اگر در یک نظام طبقاتی، تحلیل ها مبتنی بر نوع تولید بود، اما در سبک زندگی ما با نوعی مصرف گرایی روبه رو بودیم، دلیل بیان این موضوع این است که سبک زندگی جوانی به نوعی ارتباط وسیعی با جامعه مدنی دارد، یعنی جامعه مدنی پویا، باید با سبک زندگی جوانان عجین شده باشد. مثلا اگر جوانی علاقه به کمک کردن به افراد معلول دارد باید این نگاه و روش، با نوع سبک زندگی و انتخاب هایی که می کند در ارتباط باشد. لذا ارتباط بین جوانی با دنیای مدرن با بحث جامعه مدنی، سبک زندگی جوانان است که می تواند بسیار موثر و تعیین کننده باشد. اساسا مطالعات درباره سبک زندگی از دوران خاتمی، با مجلاتی مانند ارغنون که کسانی مانند مرادفرهادپور و یوسف اباذری و… مطرح می شود. در این سبک زندگی ما به سمت مطبوعات و احزاب بیشتر گرایش پیدا کرد، ان جی او ها به آن صورت دیده نشد و احزاب بیشتر برجسته شدند. به مطبوعات و رسانه ها بسیار بسیار پرداخته شد، اما در دولت روحانی، بعلت وقایع سال های قبل، فضای مطبوعات و رسانه ها و احزاب برای جامعه مدنی کم و بیش منتفی شده بود، چرا که ورود به آن خالی از خطر نبود. در این دوره اگر ورود به ان جی اوها تبدیل به سبک زندگی جوانان شود، می تواند خیلی از مسایل و مشکلاتی را که در جامعه داریم؛ حل کنیم. یک از نشانه های سبک زندگی پاتوق است، پاتوق ما در آن دوران دفتر نشریه سلام جنوب بود، وقت حضورم در آن دفتر احساس می کردم زندگیم معنا پیدا می کرد حتی اگر چیزی هم ننویسم، نفس حضور در آن مکان و همراه بودن با آن افراد برایم معنا داشت، اینکه ان جی او ها و نهادهایی شکل بگیرد که به زندگی روزمره جوانان معنا بدهد اگر هیچ حرف و حرکت بزرگی هم نداشته باشد، همین خود می تواند سبک زندگی را لحاظ کند و کار بزرگی شده است.»
وحید موحد : « در ابتدا بگویم یکی از ساختارهایی که مرتبط با جوانان بود سازمان ملی جوانان بود که، در دوره خاتمی به روی کار آمد ودر زمینه جوانان فعالیت می کرد، این سازمان در دوره احمدی نژاد منحل شد و با ورزش یکی شد، هم اکنون نیز قرار است این سازمان دوباره به صورت منفرد در آید. این خبر اتفاق خوبی است که قرار است در حوزه جوانان بیفتد. در مبحث جامعه مدنی باید گفت که نهادهای مدنی از ویژگی های جامعه مدنی است، افراد برای ورود به این نهادها نیاز به آموزش دارند، همچنین باید گفت، جوانان بخاطر ظرفیت هایی که در خصوص جامعه پذیری و مشارکت دارند، به سمت و سوی جامعه مدنی گرایش پیدا می کنند، در این رهگذر همچنین تمرین کار گروهی و جمعی، خود باعث رشد و اعتلای جوان می شود، جوان، با جهان بیرون و با افکار و عقاید متفاوت دیگران آشنا می شود.
سارا واعظی: «آدم ها بر اساس اشتراکات و اهدافی که دارند، جمع شده و ان اجی او تشکیل می دهند، خلاء پیش آمده میان دولت و مردم با همین نهادها پر می شود، انسان ها، گاها نیازهایی دارند که خود آنها نیز ممکن است متوجه آن نباشند، در اینجا باید آشکار سازی صورت بگیرد، جوانان نیز اغلب مسیری را می خواهند طی کنند و چطور طی کردن این مسیر برایشان روشن نیست؟ اینجاست که نقش نهادهای مدنی برجسته می شود، در کنار این نهادها رسانه ها هستند که تصویر درستی را به جوان ارایه بدهند، که هم با اهداف و نیازهای او سازگار باشد و هم دغدغه جامعه و دیگری را در او بیدار کند. این نهادها با برنامه ریزی و داشتن ساختار مناسب در جذب جوان و جامعه پذیر کردن او می توانند تاثیر زیادی داشته باشند.»
اسماعیل حسام مقدم: «جامعه مدنی، چشم انداز فردی و گروهی را عوض می کند، یعنی اینکه شما در کجا ایستاده ای و به کجا می نگری، را می تواند تغییر دهد. این اتفاق برای کنشگر و فاعلین می افتدوقتی این اتفاق افتاد می توان از اهمیت جامعه مدنی سخن گفت، در صورت اتفاق نیفتادن، ما دچار همان جامعه رعیت زده و سیستم قبلی که کسی در مقابل کسی دیگر مسوولیتی نمی پذیرد، خواهیم بود. عضو گیری صرف برای سازمان های مردم نهاد نمی تواند نهایت کار باشد، ما نیازبه نهاد سازی مدنی نداریم به جای آن باید اندیشه مدنی را شکل داد، وقتی ایده و تفکر مدنی شکل داده شود افراد خودشان به سمت نهاد مدنی روی می آورند. چرا که اگر نهاد سازی ها از طرف دولت باشد این خود آسیب جدی می باشد. بنابراین معتقدم ابتدا اندیشه مدنی شکل بگیرد تا بتواند تاثیر گذارباشد. در دولت روحانی بزرگترین آسیبی که می تواند جامعه مدنی را تهدید کند، به صورت بی رویه و بی ملاحظه دست به نهادسازی بزند، بدون داشتن درک صحیحی از اینکه، قرار است برای جوان در این نهادها چه کاری انجام دهد، ابتدا باید نوعی گفتمان سازی کرد و آرام آرام از ریشه آغاز کنیم، این ایده و اندیشه را از خانواده شروع کرده و به رسانه ها بسط داد. چشم انداز باید مبتنی بر اندیشه و تفکر دیگری باشد، یعنی وقتی یک کنشگر مدنی می تواند موفق عمل کند که متوجه باشد دیگری هم وجود دارد این دیگری صرفا انسان نیست، می تواند انسان، حیوان، محیط زیست، هوا، خلیج فارس و … باشد. یکی از جاهایی که می تواند این نوع نگاه را تولید کند دانشگاه هاست که متاسفانه دانشگاه های ما عملکرد خوبی نداشته اند.»
وحید موحد : «واقعیت هم شاید همین باشد، که اغلب به نهادها می پردازیم در حالی که که قبل ازآن باید به گفتمانی که این نهادها را شکل می دهد پرداخت، جامعه مدنی خود خصوصیاتی داردکه یکی از آنها گفت و گو کردن افرا جامعه است اگر گفت و گو ارزش تلقی شود افراد بر مبنای آن به نتیجه می رسند، همچنین در جامعه مدنی توسعه یافته نگاه افراد به حاکمیت، یک حاکمیت همه فن حریف و همه کاره نیست، در واقع یک حاکمیت همه کاره، یک حاکمیت ناکارآمد محسوب می شود، این را ما نیز باید باور کنیم که نباید انتظار داشته باشیم که حاکمیت همه کارهای موجود در جامعه را انجام دهد، ما نیز باید نقشی در حرکت جامعه به سمت جلو داشته باشیم، مشارکت و مسوولیت اجتماعی افراد جامعه نقش پررنگی در به وجود آمدن جامعه ای پویا دارد. باید این را به افراد فهماند که مشارکت و فعالیت گروهی به نفع شخص خودشان است، چرا که تا افراد چیزی به نفعشان نباشد کمتر به سمتش می روند، وقتی ما نسبت به محیط زیست بی تفاوت می شویم و همه کارها رابه حاکمیت واگذار می کنیم، باید منتظر عواقبش نیز باشیم، عواقبی که تاثیر مستقیمی بر روی زندگی همه دارد. نکته ای دیگر که قابل ذکر است عدم آشنایی طیف گستردهای از افراد جامعه با مفاهیم و حوزه های مرتبط با جامعه مدنی است، که در این زمینه نیاز به آموزش توسط خود نهادهای مدنی فعال در سطح گسترده است.»
سارا واعظی : «من هم با آقای حسام مقدم هم عقیده ام که عضو گیری صرف نباید اتفاق بیفتد، بلکه مهترین هدف باید انتقال آگاهی و دریافت های خود در زمینه ای که فعالیت می کنیم ، باید باشد. همچنین مسوولیت را صرفا متوجه دولت ندانیم، خود افراد نیز باید مسوولیت پذیری اجتماعی داشته باشند، مسوولیت در مقابل محیط زیست، مسایل و آسیب های موجود در جامعه و غیره. کاری که ما در ان جی او امام علی می کنیم پیدا کردن افراد آسیب دیده و متوجه کردن دیگران، این دیگران تنها دولت نیست، بلکه تک تک افراد جامعه است اینکه آدمهای اطراف خود را ببینیم، باید به این سطح از آگاهی برسیم که متوجه دیگران هم باشیم. براساس گفتمان جامعه مدنی رفتار کنیم توانایی انتقال مفاهیم و نقد پذیر و منتقد خوبی هم باشیم تا شکل روزمرگی به خود نگیرند. »
اسماعیل حسام مقدم : «بزرگترین آموزگار که می تواند آموزش دهد، همان انباشت تاریخی یا تجربه زیسته است، در استان بوشهر یک انباشت تجربه مطبوعاتی حدودا بیست ساله وجود دارد که می شود از آن بسیار آموخت، اگر بتوان کنشگری مدنی را از وجه نخبگی و سانتی مانتال تبدیل به یک امر روزمره کنیم به طوری که وارد سبک زندگی افراد شود، این بزرگترین آموزشی است که می توان داد. ما حدود ده سال تجربه زیسته مداوم داشته ایم که با روی کار آمدن دولت نهم این تجربه قطع شد و این تجربه تبدیل به سنت نشد.»
حسام محمد زهی : «در مبحث نخبه گرایی نهادهای مدنی، در دوره اصلاحات ما به سمت نخبه گرایی پیش رفتیم و این از اشتباهات ما بود یا شاید که نیاز آن دوران این گونه می طلبید، پیرو دغدغه ای که داشتیم و همینطور فرا گیر کردن ایده و فکرمان ، با تعدادی از دوستان هم فکر جمع شدیم و کانون بهین شهر من را تاسیس کردیم که در زمینه حقوق شهروندی فعالیت می کند و البته باید گفت که تنها این نیست و ما این حوزه را انتخاب کردیم که بتوانیم در بیشتر زمینه ها فعالیت کنیم. یکی از اهداف هم تولید دغدغه کردن برای همه افراد جامعه است، همانطور که جذب داریم طبعا ریزش هم داریم، حتی اگر یک نفر را طی این فرآیند دغدغه مند کنیم برایمان ارزش دارد، واقعا نیاز است که به بدنه جامعه وصل شویم، چرا که خسته هستیم از اینکه فقط یک سری آدم مشخص دور هم جمع می شویم، در این وضعیت این انباشت تجربه به طرز صحیحی انتقال نمی یابد.»
مرضیه مرتب: «من به واسطه فعالیتی که این سال ها در سازمان فرهنگی شهرداری داشته ام و به نوعی ارتباط مستقیمی با این اتفاق داشت، یک سری مسائل و مشکلات را از نزدیک دیدم که احساس کردم واقعا جای کار خارج از چارچوب فعالیت های اداری دارد بنابراین با تعدادی دوستان این انجمن را تشکیل دادیم، در این دولت بستری برای اینگونه فعالیت ها فراهم شده که باید از این فضا استفاده کرد. مسئله دیگر که در تشکیل این ان جی او نقش داشت، این بودکه به واسطه کارم در اغلب برنامه هایی که به مناسبت های مختلف برگزار می کردیم مشاهده می کردم که علارغم تبلیغات گسترده یک جمعیت محدود یا جمعیت خاصی حضور می یابند، با اینکه موضوعات برنامه های سازمان، همه قشرها را پوشش میداد ولی برایم سوال برانگیز بود که چرا فقط یک عده می آیند؟ به نظرم زیر ساخت های این قضیه شاید به نوعی فراهم نشده است. این ان جی او روی این مورد هم کار خواهد کرد، در همین مدت کوتاه که از شروع فعالیتمان می گذرد، متوجه شدم که آدمهای دغدغه مندی هستند که منتظر بوجود آمدن فضا بوده اند که مشارکت کنند و تاثیر گذار باشند، هدف عمده ما انتقال معضلات و مشکلات به مسوولین و همچنین بالا بردن سطح آگاهی خود مسوولین در رابطه با حقوق و مسایل شهروندی و همچنین علاقه مندیم پل ارتباطی بین مردم و مسئولین نیز باشیم»
حسام محمد زهی: «ان جی اوهای فعال دوره خاتمی اغلب به این شاید توجه می کردندکه فقط مسوولین را مخاطب قرار دهند که این اشتباه آن دوره بود در حالی که مخاطب فقط مسوولین نیستند، تجربه خوبی بود اینک می دانیم که اگر مردم حقوق شهروندی خود را مطالبه می کنند باید به یک سری تکالیف شهروندی خود نیز عمل کنند، در گیر کردن مردم، در موضوعات و برنامه ها از هدف های ماست.»
حمید موذنی: «به نظر می آید “ان. جی. او” های موجود در ایران بیشتر کپی برداری از یک الگوی غالب است که مد شده است و فعالان آن شاید فاقد دغدغه باشند، در ایران تعداد انجمن های مشخصی است که در زمینه هایی مثل محیط زیست، حمایت از حیوانات، کارتن خواب ها و… فعالیت می کنند، که بیشتر همراهی کردن با دولت و انجام کارهای تکراری است و فعالیت این انجمند ها بیشتر تکراری و کلیشه شده است. برای مثال پاک سازی ساحل و غذا دادن به مستمندان و برگزاری روز هوای پاک و زمین پاک و … فکر می کنم برخی از کارکردهای مهم نهادهای مدنی مغفول مانده است مثل نظارت مدنی. هدف از تشکیل ان جی او نظارت مدنی و دروازه بانی مدنی هم است که به نظر می آید، در اینجا جایی ندارد. نظارت مدنی موجود در ایران بسیار ضعیف است و بیشتر برنامه ها به شکل همراهی و مشارکت در کارهای دولت است، که این خود یک آسیب جدی محسوب می شود.»
حسام محمد زهی : «نظر من هم این بود که علاوه بر همراهی کردن دولت، مردم را هم درگیر کنیم، یکی از کارهایی که قصد داریم انجام دهیم همین نظارت است، مثلا اینکه سازمان های دولتی چقدر پایبند هستند حاوی حقوق شهروندی مراجعین خود در درب ورودی سازمان هستند، آیا واقعا این منشور اخلاقی را رعایت می کنند، نتیجه این تحقیق هم اعلام خواهد شد. یا مثلا ایرادی که به معاونت احتماعی استانداری واردست این است که چرا ثبت و دادن مجوز به ان جی اوها این قدر سخت ، طولانی و زمانبر است، وقتی قصد ایجاد ان جی اویی را داری ابتدا به ساکن باید منصرف شوی واگر منصرف نشدی و آدم پیگیری بودی باید وقت و انرژی زیادی را صرف رسیدن به منظور کنی، که این نیز باید بررسی شود.»
مرضیه مرتب: «با توجه به اینکه دولت جدید رویکردی مبتنی بر ثبت و ایجاد ان جی اوها را دارد ولی مثل اینکه هنوز دستوالعمل جدیدی در راستای تسهیل ثبت ان جی اوها مصوب نشده است.»
حمید موذنی: «نکته جالب این است که مجوز NGO در فرمانداری سهل و آسان است و در استانداری چنان کند است که فعالان پشیمان می شوند. فکر می کنم این موضوع به قوانینی ربط ندارد بلکه مسئولین و نگرش آن ها در سهل و ممتنع کردن آن دخیل هستند.»
وحید موحد : «هنوز براساس قانون قبل مجوز می دهند، قوانین جدید بنابراطلاعی که دارم در دستورکار است. چیزی که مطرح است این است که ان جی اوها و نهادهای مدنی ما از حاکمیت مجوز می گیرند که این خود مقداری مسئله دارد، همچنین ثبت رسمی شدن، به نوعی به فعالیت های ان جی او رسمیت می دهد، ولی ایرادی که هست سلیقه ای عمل کردن در ثبت ان جی اوهاست.»
اسماعیل حسام مقدم: «یک وقت است که ضروریت تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، جهانی و زیستی وبهداشتی بر شما عارض می شود و شما بخاطر دغدغه ای که داری به سمت تشکیل نهاد مدنی می روی. مثلا اتفاقی مانند زلزله دشتی رخ می دهد و سازمان مردم نهاد بصورت خود جوش برای کمک رسانی تشکیل می شود، این دیگر نیاز به مجوز ندارد، ان جی او همین است اما مادامی که باید در قالب دولت تعریف شود، نهادهای مدنی تبدیل به همراه و اجرا کننده کارهای دولتی می شود. مشکل ساختاری است یعنی دولت بطور قانونی باید مجوز بدهد و مجوز را هم به نهادهایی می دهد که از دید آن ها مشکل دار نباشند، لذا ما مواجه می شویم با نهادهای مدنی که عملا در قلب خاصی تعرف می شوند یک قالب دولتی و از پیش تعیین شده. به همین خاطر به نهادهایی مثل انجمن هامون که تجربه چندین ساله دارد مجوز داده نمی شود ما نمی توانیم رسمی باشیم، دولت نقش برادر و پدر را ایفا می کند، اوست که تعیین می کند چه باید بکنیم.»
موحد: «آیا نیاز است که جمع هایی که تشکیل می شوند از طرف دولت به رسمیت شناخته شوند؟ این سوال همواره وجود دارد، دولت براساس محتوای کار و فعالین در ان جی او درباره آن تصمیم گیری می کند در واقع انتخاب می کند که به چه کسانی مجوز بدهد و به چه کسانی ندهد.»
حسام مقدم: «ما دو تشخص داریم حقوقی و حقیقی، اعتقادم بر این است که جامعه مدنی خارج از دولت است و وابسته به آن نیست متاسفانه در فضای رسمی ما دولت چنان به سمت تشخص حقوقی پیش می رود که تشخص حقیقی را لگدمال می کند شاید خیلی از فعالیت هایی که نیاز به هیچ گونه مجوزی ندارد باید مجوز گرفته شود، در واقع با قوانین و روندی که وجود دارد، تشخص حقیقی افراد سلب می شود تا به آنها تشخص حقوقی داداه شود، اما به چه قیمتی ؟ این هزینه و قیمت به نظر می آید برای نهادهای مدنی بسیار سنگین باشد.»
حسام محمد زهی: «باید واقعیت ها را ببینیم و واقع گرا باشیم، در شرایط موجود نهادهایی در دولت وجود دارد که نمی خواهد بعضی از فعالیت ها صورت بگیرد، اگر جایی نباشد که از ان جی او حمایت کند به طبع برخورد کردن با آن راحت تر خواهد بود.، برخورد حذفی و قهری راحت تر اجام می گیرد، ولی وقتی به شکل یک شرکت عمل کنیم و ثبت شده باشیم، بلاخره حتی اگر مقطعی همباشد از جایی حمایت خواهیم شد.»
حسام مقدم: «من در جلسه قبل نیز این پرسش را مطرح کردم که با چه تضمینی حمایتی دولت روحانی افراد را به فعالیت در ان جی او ها دعوت می کند، اگر اتفاقی مثل وقایع قبل رخ دهد چه ضمانتی برای همه ما وجود دارد؟ این در واقع می تواند دغدغه این جلسه باشد که با چه مکانیزمی قرار است از این جوانان حمایت شود، مورد دیگری که قابل ذکر است، ما در هامون علارغم وجود نداشتن مجوز فعالیت و به صورت شبکه ای عمل می کردیم، براساس کتاب عصر ارتباطات مانوئل کاستلز، به جای اینکه به سمت نهادهای دولتی برویم به سمت نهادهای خصوصی که وجود داشتند رفتیم، نهادهایی مانند هفته نامه ها و ی سایت ها، یا نهادهای غیر دولتی تاثیر گذار، ما گروه مطبوعاتی هامون را تشکیل دادیم با نشریات استانی همکاری کردیم در واقع ما شبکه ای عمل کردیم طبق گفتمانی که برای خودمان طرح کردیم در حوزه حقوق شهروندی در حوزه اقلیت های مدنی، معلولین، سالمندان، زنان ، کودکان و جوانان و… کار کردیم. هیچ وقت راه خلاقیت بسته نیست در حقیقت ما با کسانی که مجوز داشتند کار و گفتمان خود را پیش بردیم. شبکه ای کار کردن با گروه ها و نهادهایی که مجوز داشتند بسیار کمک کننده بود.»
محمدزهی: «باید از این فضای موجود رفت به سمتی که در آینده بتوان با فشارهای نهادهای مدنی قوانین مرتبط را در این زمینه عوض کرد؛ فعلا در حال حاضر موجدیت خودمان را اثبات کنیم، بعد حرکت کنیم و دست به تغییر بزنیم، در حال حاضر کاری نمی شود کرد، اغلب نهادهای ما دولتی هستند، مثل ورزش، باشگاه های برزگ ما دولتی هستند نیاز به کار و تلاش زیادی برای راحت تر کردن فعالیت ها است. قبلا شاید ایده ال گرا بودم ولی در حال حاضر با این شرایط هیچ تضمینی برای هیچ چیز وجود ندارد، اینکه امروز من می توانم فعالیتی داشته باشم آیا برای فردا هم تضمینی وجود دارد؟ در واقع هیچ تضمینی نیست.»
حمید موذنی: «ما یک دولت داریم و یک سیستم گفتمان سیاسی، قدرت قوه مجریه یا دولت در ایران خیلی کم است، تمام توان دولت براین است که مشارکت مردم افزایش پیدا کند وقتی می گوید نهاد مدنی تشکیل بدهید، یعنی هم حامی برای خودش می خواهد و هم قرار است خودش حمایت کند، اگر تنها گذاشته شود ما تبدیل به همان رعیت خواهیم شد بی تفاوت و فقط در مواقعی که لازم است رای بدهیم و بعد منتظر بمانیم که دولت چه کاری می خواهد کند، اگر دولت می گوید بیایید یعنی می خواهد بعد از انتخابات هم حضور داشته باشید، هم منتقد و هم همراه ما باشید، شرایط واقعی نظام همین طور است، دولت ضعیف است، حدود ۸۵ درصد قدرت در دست نیروهای غیر از دولت است، به همین دلیل است که به نظرم باید از دولت حمایت کرد.»
محمدزهی: «یک فضای هشت ساله ای که با عث شد همگی دچار رخوت و رکود شویم پیش آمد، هنوز هم گاهی پیش می آید که به خودم می گویم آیا واقعا، می شود کاری کرد؟ در واقع در حال حاضر ما به نهادهایی نیاز داریم که این امید را به مردم باز گرداند. دولت وظیفه اش این است که از افراد بخواهد نهادها را تشکیل بدهند و کسانی هم که تجربه دارند یا ایده ای دارند بعنوان تکنسین نهادی را تشکیل بدهند و پلی بین مردم و دولت شوند.»
حسام مقدم: «باید توده ها را هم ترغیب به مشارکت نمود، ولی نکته ای که وجود دارد این است که اساس فعالیته های مدنی مبتنی بر گفت و گو یا دیالوگ است، و از مونولوگ و تک گویی که کسانی را دنبال خود بکشاند فاصله دارد، بیشتر با بحث ایدولوژی مواجه می شویم با آن نوع برخورد.»
حمید موذنی: «نهادهای مدنی کارکردهای مختلفی دارند، نظارت مدنی است، گفت و گو و مشارکت هم هست، کارکردهای ترویجی هم است و این کارکردها ربطی مونولوگ ندارد»
اسماعیل حسم مقدم: «همان هم گفت و گویی است، اگر به سمت عضوگری بیش از اندازه برویم دچار پوپولیسمی خواهیم شد که تبدیل به عوام فریبی و عوام گرایی می شود و نقض غرض آن چیزی است که هدف این نوع نهاد هاست و وقتی زیاد از حد بزرگ شود به ابتذال کشیده می شود.»
محمدزهی: «طبق تجربه ای که از فعالیت های سیاسی خودم دارم، این است که در آن دوران ما فکر می کردیم همه چیز فهم و همه چیز دان ماییم و دیگران هیچ نمی دانند که این کاملا اشتباه بود، هرکسی حرفی میزد بدید تمسخر به او نگاه می کردیم، این اشتباهات را نباید مجددا تکرار کنیم، انشعابات فکری احزاب سیاسی نیز از همین جا شکل گرفت؛ این اتفاق نباید در نهادهای مدنی هم بیفتد یعنی شخصا نمی خواهم این اشتباه را داشته باشم. ما تولید دغدغه می کنیم شاید یک نفر در میان جامعه باشد که خیلی میزان دغدغه مندیش بیشتر از ما هم باشد ولی فرصتی برای بروز دادن نداشته است.»
مرضیه مرتب: «سازمان های مردم نهاد، همانطور که از اسم هم برمی آید، مردم، چند نفر از آنها ممکن است افراد متخصص باشند، چه تعداد متفکر هستند وچند نفر از آنها مردم عادی هستند، این چیزی که آقای حسام مقدم مطرح کرد نمی تواند مشکل به حساب بیاید، به نظرم این واقعیتی است که وجود دارد این چیزی که مهم است ما برای همین اقشار بتوانیم برنامه داشته باشیم و هیچ چیزی هم مهمتر از این نیست که شما زاویه نگاهتان را همسو کنید با کسانی که قرار است برای آنها فعالیت کنید.»
حسام مقدم: «البته من هم همین را می گویم که وظیفه پیامبری برای کسی نداشته باشیم ، اگر نگاه پیامبر گونه و از بالا ببینیم ، مونولوگ یا خطابه می شود و این نگاه اشتباه است.»
محمدزهی: «ما ناچار هستیم برای خود یک سری هدف داشته باشیم و در رابطه با آن اطلاع رسانی کنیم وظیفه خداوندگاری را نخواهیم داشت. »
حمید موذنی: «آقای حسام مقدم نظرشان این است که از لحاظ کمی نیرو زیاد جذب نکنیم و به کیفیت توجه کنیم و این مورد را نقد کردند، به نظر ایشان افراد زیادی نباید درگیر شوند، من در وضعیت فعلی نظرم متفاوت است و می گویم اتفاقا چون ما جامعه ای توده ای داریم باید سعی کنیم بیشتر مردم حتی با کلمه جامعه مدنی و “ان. جی. او” آشنا شوند این خودش یک راه است.»
حسام مقدم: «ما اغلب فکر می کنیم ایده مان کاملا درست است، وقتی یک کنشگر مدنی ایده ی اشتباهی داشته باشد و بخواهد در آن را هم انتقال بدهد این است که باعث ترس من می شود،اگر کنشگر درک درستی از جامعه مدنی نداشته باشد و با یک توده وسیعی مواجه شود، اتفاقی که خواهد افتاد، اتفاق خوشایندی نیست. و از آن طرف اگر کسی خودش را نخبه بداند وبا نخبه های دیگر هم درارتباط باشد، اگر فکر و دغدغه این فرد اشتباه باشد چه کسی میخواهد این اشتباه را گوش زد کند، ممکن است این تلقی اشتباه را به طیف وسیعی انتقال بدهد.»
موذنی: «از دیدگاه شما جامعه مدنی فراگیر نیست ، مثل دوره ای که ما هفته نامه ای را خودمان منتشر می کردیم و خودمان هم می خواندیم، فایده آن چه بود، جامعه مدنی باید به عمق بدنه اجتماعی نفوذ کند، تا افرادی که جامعه مدنی را نمی شناسند، با آن آشنا شوند و طبقه متوسط قوام یابد و فعالان این جامعه افزایش یابند حتی به لحاظ کمی، معتقدم برای شرایط کنونی این برای جامعه ایرانی مهمتر است.»