۷۹مین عصرانه فرهنگی هامون سه شنبه سی ام دی ماه ۱۳۹۳ در دفتر هفته نامه اتحادجنوب برگزار شد. عصرانه ای که با حضور پیرزن منگ منگو (مهدی جهانبخشان)، گرگو برازگونی (حسین رویین تن)، امرو هیچستانی (حسن انصاری) و دکتربوشهرطنز برگزار گردید. در این عصرانه قرار بود که سیکل ناقص (قدرت اله مظاهری) نیز حضور بیابد اما شاهد تشریف فرمایی ایشان در عصرانه نشدیم. عصرانه را اسماعیل حسام مقدم؛ عضو هیئت موسس انجمن هامون ایران با چند نکته آغاز کرد: ابتدا از این گفت که اعتصاب گسترده فرهنگیان در کل کشور نسبت به حقوق صنفی شان نشان از بهبود نسبی فضای مدنی و اجتماعی جامعه دارد و این مشارکت جویی معلمان را تبریک گفت و همچنین به این نکته اشاره نمود که این عصرانه درباب طنز مطبوعاتی، دومین عصرانه ای هست که به طور تخصصی درباب طنز و نوشتار فکاهی در انجمن هامون پرداخته می شود. که نخستین عصرانه درباب طنز در ۵۳مین عصرانه فرهنگی هامون به تاریخ سی تیرماه ۱۳۹۳ و با حضور امرو هیچستانی برگزار گردیده بود.
سپس گرگو برازگونی درباب طنز و گونه طنز در ادبیات جهان اشاره ای داشت که آن را بااهمیت ترین گونه ادبی قلمداد نمود و از طنز به مانند سوزنی بسیار نازک یاد کرد که قصد دارد حرفهای حق را به پیکره قدرت تزریق نماید. حسین رویین تن یا گرگو برازگونی به این نکته اشاره نمود کهفشارهای سیاسی موجود در جامعه آنچنان سنگین بود که نمی شد به راحتی نقدها را در مقاله و یادداشت عرضه می داشت و ازهمین رو ناگزیر شد که گونه طنز را برای انتقال مفاهیم و انتقاداتش از جامعه و نهاد قدرت انتخاب کند و ستونی را در هفته نامه نصیربوشهر با عنوان گرگو برازگونی راه انداخت و به مدت ۴ تا ۵ سال به نوشتن ثابت در این ستون به طنز ادامه داد. ایشان در یازدهمین جشنواره سراسری مطبوعات ایران در بخش طنز حائز مقام نخست در کل کشور شد و همچنین برنده تندیس برای طنز برگزیده در جشنواره طنزوک شد. ایشان علاوه بر این از داستانی یاد کرد که به هنگام اعلام مطبوعاتی برنده شدن در جشنواره سراسری مطبوعات کل کشور که در روزنامه همشهری و نصیربوشهر منتشر شده بود، گروه هایی از توزیع این دو نشریه در استان ممانعت به عمل آوردند و از گسترش خبر این موفقیت ملی برای مطبوعات استان بوشهر جلوگیری کردند که به زعم ایشان این هم رفتاری طنزگونه بود با این ماجرای جدی! گرگو برازگونی همچنین از ستون خنجلوک در دوران هفته نامه سفیر دشتستان با امضای گزگزوک یادی کرد و که به گونه ای نقدسیاسی و اجتماعی در قالب نوشتارهای طنز بود. ماجرای توقیف هفته نامه سفیر دشتستان نیز باعث شد که طنز نوشتاری توسط حسین رویین تن خاتمه یابد و تا به حال به نوشتن طنز برنگردد.
پیرزن منگ منگو که تازه از بوشهر به عصرانه آمده بود، به بیان نکاتی به قول خودش جدی درباب طنز پرداخت. مهدی جهانبخشان یا پیرزن منگ منگو که از نخستین طنزنویسان مطبوعاتی مدرن در استان بوشهر هست به این نکته اشاره نمود که طنز به مثابه راه رفتن بر روی بندی باریک و نازک هست؛ راه رفتنی که بسیار مشکل و هزینه زا هست. اندکی به تاریخ ادبیات فارسی و طنز در نوشتارهای مولانا، عبید زاکانی و دوران مشروطیت و ایرج میرزا اشاره نمود و از از مجله توفیق به عنوان یکی از پیشقراولان طنز مطبوعاتی در ایران معاصر یاد کرد. جهانبخشان در ادامه به تاریخ بعد از انقلاب ۵۷ ایران اشاره نمود که گونه ادبی طنز به گونه ای بسیار سخت برای نوشتن در جامعه ای تبدیل شده بود که عبوس بودگی یکی از ارزشهای رفتار فرهنگی و اجتماعی مسئولانش شده بود. این فضای عبوس با نوشتن طنزهای گل آقا یا کیومرث صابری فومنی در ستون دو کلمه حرف حساب اندکی بهتر شد و در نهایت با تاسیس مجله گل آقا کم کم جامعه انقلابی ایران با طنز مجددن آشتی نمود و از حاکمیت تقدس زدایی شد. به زعم جهانبخشان احیای طنز در استان بوشهر مدیون محمد دادفر مدیرمسئول هفته نامه آیینه جنوب هست که با راه اندازی این نشریه باعث شد که فضایی برای طنز نیز ایجاد شود، چه بسا که خود محمد دادفر نیز به نوشتن طنز همت می گمارید. پیرزن منگ منگوبه حضور خودش در مطبوعات نیز با آیینه جنوب اشاره کرد که با ادبیاتی که لهجه بوشهری داشت، به طنزنویسی به زبان ساده مشغول شده بود.سپس در دومین مرحله از طنزنویسی خودش به نوشتن سفرنامه طنز باقرخودرو قباکلکیانی با نثری ملهم از نثر سعدی شیرازی اقدام کرده بود. در دیگر نوشتار طنزی که بیشتر به مسائل شهری نیم نگاهی داشته نیز با امضای آقای گرگراتو و با لهجه محله بهبهانی ها در بوشهر به نوشتن طنز پرداخته است.
وقتی که این دو طنزنویس کلاه برسر از طنز و طنزنویسی خودشان گفتند، نوبت به دکتربوشهرطنز رسید که غایب بود اما نوشته طنزی را به مجید کمالی پور داده بود تا در عصرانه تقریر نماید. قبل از اینکه این نوشته طنز خوانده شود، بحثی در این باب بین اسفندیار فتحی، عبدالخالق عبدالهی، مسعود آتشی، زهرا رضایی طرهانی، شهین بازیار و حسین رویین تن درگرفت که چرا دکتربوشهرطنز به این عصرانه نیامده و باید ایشان را بشناسیم و این نقد از سوی اسفندیار فتحی مطرح شد که البته دیگر حضار به نقد این نظر پرداختند. و در مباحثه ای دیگر به این مساله پرداخته شد که با کاریکاتورهایی مانند آن چه که در مجلاتی مانند شارلی هبدو در فرانسه کشیده شده، چگونه باید رفتار شود. که این پرسش را مجید کمالی پور مطرح نمود و بحث مفصلی را نیز در عصرانه به راه انداخت. سپس کمالی پور متن طنز دکتربوشهرطنز را خواند که متنی درباره حضور این دکتر در مراسم پیشواز سفر حسن روحانی به استان بوشهر بود که چه ماجراهایی برسر دکتربوشهرطنز و محسن شریفیان درآمده بود.
در این عصرانه حضار نیز تحلیلهایی ارائه دادند. زهرا رضایی طرهانی؛ عضو انجمن دوستداران حافظ و شاعر بوشهری به تمایز گذاشتن بین طنز با دیگر گونه های نوشتاری مانند هجویه، شوخی، سخره و … اشاره نمود و طنز را گونه ای ادبی دانست که در نهایت به تلخی و جدی بودن ختم می شود. و همگان را به توجه به این نکته دعوت نمود که به هر نوشته ای طنز نگویند. عبدالخالق عبدالهی؛ از اعضای عصرانه فرهنگی هامون نیز به مجله توفیق و نحوه توقیف شدن آن اشاره نمود و از طنزنویسی با نام شاهانی نام برد که کارگاهی برای طنزنویسی با عنوان کارگاه نمدمالی در دهه ۱۳۵۰شمسی راه انداخته بودند و در پرورش نسلی از طنزنویسان نقش به سزایی داشتند. اکبر صابری؛ مدیرمسئول هفته نامه اتحادجنوب نیز از حضور میهمانان به دفتر هفته نامه تشکر و قدردانی کرد و به این نکته اشاره نمود که هرجامعه ای که بیشتر به طنز روی آورد نشانه ای از نبود آزادی بیان هست و اشخاص در این وضعیت مجبور می شوند که مطالبات خودشان را در لفافه ای از طنز بیان کنند. صابری همچنین از قدرت اله مظاهری و نوشتارهای طنز ایشان که سالهای سال هست که در اتحادجنوب به سنت نوشتاری خاصی مبدل شده، اشاره نمود و از ایشان و همچنین امرو هیچستانی قدردانی نمود. حسن انصاری یا همان امرو هیچستانی هم که تنها طنزنویس عصرانه بود که کلاه برسر نداشت، نیز به بیان گرفتارهای قضایی که برای ایشان و اکبر صابری در جریان ستون بیژن نامه پیش آمده بود، اشاره نمود و از دفاعیه های طنز خودش در دادگاه گفت.
درپایان نیز گرگو برازگونی از دردسرهایی که بر اثر طنزنویسی، برایش پیش آمده بود گفت و خاطرات تلخ آن سالهایش را به اشتراک گذاشت. پیرزن منگ منگو هم با خواندن یک متن طنز درباره محسن شریفیان و موسیقی محلی بوشهر، عصرانه را به خنده فراخواند و لحظات شادی را رقم زد.
۷۹مین عصرانه فرهنگی هامون با پیشنهادی از طرف اکبر صابری به پایان رسید. صابری از ضرورت راه اندازی یک شب طنز در استان گفت و از همه حضار خواست که امکان برگزاری این شب طنز را مهیا ببینند. این عصرانه به مانند همیشه با عکس یادگاری به پایان رسید. ۸۰مین عصرانه فرهنگی هامون، سه شنبه ۷بهمن ماه ۱۳۹۳ با پخش فیلم سینمایی “چند کیلو خرما برای مراسم تدفین” اثر سامان سالور با بازیگری محسن نامجو و بحثی درباره حاشیه نشینی همراه همراهان هامون خواهیم بود.