در ۶۴مین عصرانه فرهنگی هامون موضوعی برای مباحثه انتخاب شده بود که بسیار چالش برانگیز بود و علاقه مندان زیادی را گردهم آورد… علاقه مندانی که چه دهه شصتی بودند و چه والدین دهه شصتی ها و یا حتا دهه هفتادی نیز بودند…همیشه اطراف نسلی که در بین سالهای ۱۳۵۸تا ۱۳۶۸ حضور دارند و متولد شده اند، هاله ای از ابهام وجود دارد چنانکه در مطالعات جامعه شناسانه این نسل را نسل ایکس (X) می نامند. در این جلسه حیدر کاشف؛ عضو هیئت موسس جامعه کنشگران مدنی دشتستان: تحلیلی حول محور اقتصادسیاسی آن دهه ارائه داد و مصداق های آموزش و پرورشی که خودش با آن ها مواجه بود را بیان نمود. محسن عباسپور؛ از اعضای انجمن هامون ایران: به تحلیلی جمعیت شناختی و سبک زندگی جوانان این دهه پرداخت و تحلیلهایی از آینده و امیدی هانا آرنتی برای این نسل آرزو کرد و بیان داشت که این نسل؛ نسلی بسیار حیاتی برای توسعه و رشد مملکت هستند. بیتا مهرنژاد؛ مدرس گیتار کلاسیک در استان بوشهر: نیز با مقایسه ای تطبیقی با متولدین دیگر دهه ها به تحلیل حضور تکنولوژی در زندگی این نسل های متمایز پرداخت و اشاره ای به نحوه مناسبات درون نسلی دهه شصتی ها و هفتادی و هشتادی ها نمود. پروین صالحی؛ از اعضای انجمن هامون ایران: نیز با تحلیلی مبتنی بر آینده این نسل، به وضعیت پیچیده سالمندی در آینده و چگونگی تامین اجتماعی و حمایت دولت از بازنشستگان اشاره نمود. این چهار نفر به عنوان افراد پانل اصلی جلسه به ارائه بحث پرداختند و دیگر شرکت کنندگان نیز در به گفت وگویی چالشی دست زدند. کسانی چون پرویز کمالیان، مسعود آتشی، حسین پاپری، عبدالخالق عبدالهی، رضا مالکی، خانم بازیاری، محمد آقایان حسینی، آقای مرادی، مجید عوض فرد، سبحان حیدری، علیرضا باباعلی نیز در این گفت وگو به چالش پرداختند.
این جلسه دو میهمان نیز داشت؛ آقایان سید احمد خلیلی(نویسنده چندین رمان در حوزه آسیبهای اجتماعی که از تهران آمده بودند)و مرتضا زندپور(شاعر و روزنامه نگار که از شیراز به این عصرانه تشریف آورده بودند)؛ این میهمانان نیز با بیان نکات بسیار عمیقی در مسیر گفت وگو، چالشها را مشخص تر نمودند.
در پایان نیز این جلسه پر از چالش با گشودن درب هایی برای آینده که مجددن به بحث در این باب اقدام نماییم، به پایان رسید. برنا کمالیان نیز در پانل اول بودند اما متاسفانه نتوانستند حضور بهم رسانند و البته پدر ایشان با حضورشان، بحثهای عمیقی را مطرح نمودند. اسماعیل حسام مقدم؛ عضو هیئت موسس انجمن هامون در پایان جلسه برای نکته آخر و جمع بندی نهایی به این نکته اشاره نمود که نسل ایکس دارد جامعه را به سمت رشد و توسعه سوق می دهد اما خودش در درون چرخدنده های این سیستم اجتماعی له و تکه تکه می شود.ایشان از طرفی از امیدواری هانا آرنتی برای این نسل حرف به میان آورد و از سوی دیگر سرنوشت تلخ سیزیف را ارائه نمود و حاصل زیست این نسل را پارادوکسیکال و متناقض گونه دانست.
حضار به ترتیب در عکس دسته جمعی:
ایستاده از راست: خانم بازیاری، زیبا زیارتی، پروین صالحی، سودابه صولتی،بی تا مهرنژاد، محسن عباسپور، آقای مرادی، احسان عبدالهی، سینا شبانکاره، سبحان حیدری، غلامحسین خسروی، مهدیه امیری، شهین بازیار، اسماعیل حسام مقدم………
نشسته از چپ: محمدرضا محمدزادگان، پرویز کمالیان، حیدر کاشف، سید احمد خلیلی، علیرضا باباعلی، مسعود آتشی، مرتضا زندپور، خانم زیارتی..
درضمن دوستانی همچمون محسن عوض فرد، مجید عوض فرد، محمد آقایان حسینی، علی اصغر رجایی، جواد پورجم،عبدالخالق عبدالهی نیز حضور داشتند اما در عکس نیستند… والبته جناب اکبر صابری نیز پیش از جلسه حضور داشتند و میهمانان این هفته عصرانه فرهنگی را میزبانی نمودند… در ضمن در این جلسه سید احمد خلیلی؛ نویسنده رمان و اهل شهرستان جم نیز تعدادی از نسخه های کتاب رمان خویش را به انجمن هامون ایران تقدیم نمودند تا با خرید آن توسط اعضای عصرانه فرهنگی هامون، مبلغی به دست آید و برای خرید لوازم موردنیاز این برنامه صرف و خرج گردد.
در ادامه گزارشی از یکی از حضار درون جلسه؛ محمد آقایان حسینی را که در شبکه اجتماعی فیسبوک منتشر نموده اند را باهم می خوانیم:
سه شنبه هفته گذشته شصت و چهارمین عصرانه فرهنگی هامون در دفتر اتحاد جنوب برگزار شد. از نظر من یکی از بهترین نشست های فرهنگی در چند سال اخیر بود. از جند جای استان شرکت کننده داشتیم و مطمئنم که اگر جوانان دهه شصتی استان می دانستند که چنان فضایی فراهم شده، یقینا خود را به عصرانه می رساندند.
اولین بار بود (تا آنجا که من در عصرانه ها شرکت کرده ام) که برای شرکت کنندگان صندلی کم آمد و دو سه نفر ایستاده در جلسه حضور داشتند. فضایی پر از دوستی که حاصل تلاش دوستان هامونی بود و جای بسی تقدیر است.
ای کاش این جلسه فیلم برداری شده بود و در دسترس علاقه مندان قرار میگرفت.
حرف های آشنا. دردهای مشترک. تجربه های عمومی و نوستالژیک. در کنار آن تحلیل علمی و دقیقی که برخی دوستان ارائه کردند. حرفهای ناگفته یک نسل از آموزش، عشق، تربیت، فقر، شادی، صمیمیت و… و حرف های پدران این نسل از نگاهی دیگر.
صبحانه هایی که نان بود و نهایتا یک استکان چای. مدرسه های شلوغ. کودکانی که در کوچه بزرگ می شدند. آخرین نسلی که بازی های کودکانه را در کوچه ها تجربه کردند. بستنی قیفی که دو نفر خورده میشد. کیف و کفش مدرسه که دو نفره استفاده می شد.
جنگ و فضای متاثر از آن. حضور پر رنگ ایدئولوژی در زندگی مردم.
سیل افزایش جمعیت در دهه شصت و مشکلات این نسل در گذشته (آموزش و پرورش، تامین احتیاجات اولیه و..) مشکلات حال (ازدواج، تربیت فرزندان، اشتغال) و مشکلات آینده (بازنشستگی، پیری جمعیت و …)
اولین نسلی که با کامپیوتر و اینترنت آشنا شدند. اولین نسلی که مزایا و اسیب های فضای مجازی را تجربه کردند.
عصرانه فضای سادگی بود و به دور از قیافه گرفتن های روزمره به همین خاطر من لذت بردم.
اما آنچه که برای من مهم بود و در جلسه بر آن تاکید کردم، ضرورت آماده کردن کودکان، نوجوانان و جوانان برای زندگی فردا بود. اشاره من به تاکید خانواده ها و سیستم های آموزشی دهه شصتی ها بود که به درس خواندن و مدرک گرفتن تاکید داشتند اما وقتی که دهه شصتی ها مدرک را گرفتند نه کار بود و نه به طریق اولی می توانستند ازدواج راحتی داشته باشند.
سیستم کشور به سمت خصوصی سازی (رانت سازی) پیش می رود و مدرک از رونق می افتد و متاسفانه مدرک گرایی در روح جامعه ما رسوخ کرده و منفعتش را نهاد هایی به نام دانشگاه می برند. نهادهایی که بیشتر دلال مدرک اند تا دانشگاه. و شاید به هوش باشیم تا کودکانمان را متناسب با نیاز بیست سال آینده آموزش دهیم. هرچند که واقعا نمی دانیم نیاز بیست سال آینده چیست.
شاید بهتر است که آموزش ها به سمت مهارت و تخصص برود تا مدرک.
عصرانه های فرهنگی هامون برای ۶۵مین جلسه خود در سه شنبه ۲۲ مهرماه ۹۳ با موضوع خرمای دشتستان و مسائل آن در همین دفتر هفته نامه اتحادجنوب برگزار خواهد شد و ازهمین جا از همه کسانی که به این موضوع حساس هستند، دعوت می شود که به این جلسه بیایند و بحث را به گفت وگویی عمیق مبدل نمایند.