اشاره: در تابستان سال ۹۱ وضعیت جامعه فرهنگی کشور همانند گرمای داغ تابستان پرحرارت و آشفته بود. در این وانفسای دلهره آور دو ماهنامه ای از جنسی دیگر و متفاوت از دیگر مجلات در فضای مطبوعاتی ایران منتشر شد.عناوین و موضوعات مندرج بر روی جلد این مجله حکایت از پرباری درون آن می داد.برخلاف دیگر مجلات که معمولاً با صفحات حجیمی منتشر میشوند،دو ماهنامه اندیشه پویا قطور نبود و خوانندگان مجال مطالعه تقریباً تمام محتوای آن را در طول مدت دو ماه می یافتند.به نظر نمی رسد که خواننده ای که اهل مطالعه و نیز منصف باشد با اتمام خوانش مطالب اندیشه پویا احساس تهی بودن کند. صفحات آغازین مجله را که باز کنی،تنوع موضوع و نیز تنوع عرصه های پرداختی به موضوعات به چشم می خورد.همچنین بدیع و دیگرگونه بودن مباحث و مسائل بررسی شده از دیگر ویژگی های اندیشه پویا بشمار می آید.به هر حال همچون دیگر مجلات اندیشه پویا از کاستی ها و انتقادها مبرا نیست.این نواقص و کمبودها را با برات اله صمدی راد؛ مدیر مسئول این مجله که به سرعت و بدون اما و اگر و چون و چرایی به درخواست پرسش های ما پاسخ مثبت دادند،در میان گذاشته شده است که در ادامه می خوانید.
***
آیا تاسیس و راه اندازی مجله اندیشه پویا علل و عوامل خاصی داشت که باعث جرقه انتشار این مجله شد یا اینکه تنها با همفکری،شما و همکارانتان را به این نتیجه رساند که چنین مجله ای شروع بکار کند؟
بعد از پیروزی سید محمد خاتمی در دوم خرداد ۱۳۷۶ و بازشدن نسبی فضای مطبوعات وبا توجه به دغدغه ورشته تحصیلی اینجانب که پرداختن به کار فکری و روزنامه نگاری بود در سال ۱۳۸۰ درخواست مجوز ماهنامه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت نمودم که بنا بدلایلی موضوع در آن وزارت خانه به محاق رفت و با تغییر و تحولات سالهای بعد عملا نه خبری از موافقت مجوز شد و نه اینجانب پیگیرمساله شدم.تا اینکه با گذشت ده سال، درسال۱۳۹۰ و در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد با درخواست بنده با عنوان دو ماهنامه موافقت گردید که نخستین شماره آن در اردیبهشت سال ۱۳۹۱ منتشر شد.بعد از انتشار۱۴ شماره با درخواست مجدد برای ماهنامه شدن که درخواست مکرر مخاطبان بود موافقت شد و از شماره ۱۵ و از سالجاری قرار است به صورت ماهنامه در اختیار مخاطبین عزیز قرار گیرد. در بدو امر همفکری خاصی با کسی انجام نشده بود و صرفا با تصمیم شخصی مبادرت به این کار ورزیدم.با این حال در نظر داشتم از پتانسیل دوستانی که می شناختم استفاده کنم.
اگر بخواهید موضوعات و محتوای مطالب اندیشه پویا را برای خوانندگان معرفی کنید، محور سخنان شما چه خواهد بود؟
مشی مجله همچنانکه در شناسنامه ملاحظه می فرمایید سیاسی-فرهنگی و با روش اطلاع رسانی،تحلیلی و آموزشی است.بنیان مجله بر خردورزی و عقلانیت است. ودر واقع فرصتی است برای فرهیختگان،روشنفکران و اندیشمندان تا با درک صحیح از زمان و موقعیت خویش تحلیل درستی از وضعیت موجود در راستای هدایت جامعه به سمت آرمان ها و ایده آل های مطلوب داشته باشند.دغدغه های ما در این مجله دغدغه های فرهنگی – سیاسی جامعه است با رویکرد مشخص به نسل جوان و روشنفکر. در عین حال به مسائل واقعی، و نه ایده آل نگاه می کنیم.بنابر این در یک نگاه کلی مجله ویژه افراد خاصی از جامعه است.کسانی که برای خود و در قبال جامعه نوعی مسوولیت اجتماعی قائلند.آگاهی و روشنگری برایشان اصل است.دغدغه اعتلای فرهنگ دارند.اهل خردورزی و عقلانیتند.
اینکه مخاطبان مجله افراد خاصی باشند آیا باعث نمی شود که بطور بالقوه نتواند تاثیر چشمگیر و سودمندی بر جامعه داشته باشد؟چون در اینصورت خوانندگان مجله افراد خاصی خواهند بود و قادر نخواهد بود در بین لایه ها و سطوح متعدد و متنوع جامعه نفوذ و رسوخ کند؟
معمولا هر نشریه برای خود رسالتی دارد و به همین جهت طیف خاصی از مخاطبین را در بر میگیرد.ما نشریه عمومی نیستیم.برای نخبگان و قشر روشنفکر جامعه روشنگری می کنیم و بنا نداریم در زمره نشریات زردی باشیم که هر تفکر و سلیقه ای را دربر می گیرد.لذا در عین حال که برای قشر خاصی مطلب می نویسیم.طبعا از قشر دیگری فاصله خواهیم گرفت و این کاملا طبیعی است.
خط مشی و اهداف اولیه از تاسیس اندیشه پویا با توجه به محتوای سیاسی و فرهنگی آن چه بود؟در واقع انگیزه شما از انتشار مجله در جامعه پیش از آغاز بکار آن چه بود؟آیا در پی اهداف فرهنگی و اجتماعی خاصی بودید؟و آیا با گذشت زمان از انتشار اندیشه پویا به تدریج اهداف نخست شما تغییر کرد یا اینکه دست نخورده باقی ماند؟
بنظر می رسد بخشی از پاسخ این سوال دردو سوال قبلی داده شد.در ده سال گذشته اعتقاد داشتم فضا برای طرح اندیشه های خردورزی و روشنگرانه باز است و مجال خوبی است تا مجله اندیشه پویا طرحی نسبتا نو در انداخته و بتواند به ترویج اندیشه های روشنگرانه بپردازد.این آرزو محقق نشد و در ابتدای دهه نود این مجله به زیور طبع آراسته شد.با این حال احساس کردم چقدر جای این مجله در جامعه خالی است.و اینکه آرزوی دریافت مجوز ده سال به تعویق افتاده چقدر از نظر زمانی به ارزش کار ما افزود.زیرا مشابه این مجله در کل کشور به عدد انگشتان یک دست هم نمی رسید و این انگیزه ما را برای انتشار دوچندان کرد.بخش اعظم مجله ما در دوران حاکمیت دوستان اصولگرا منتشر شد.با این حال ما راه خود را رفتیم و با رعایت معیارها و خطوط به اینجا رسیدیم. اینکه ما در پی اهداف خاصی بودیم یا خیر؟اگر منظور وابستگی به خط و خطوط خاصی است خیر؟حقیقتا در نگاه اول این تصمیم شخصی من بود.و صرفا به عنوان یک شغل حرفه ای به آن نگاه می کردم و صد البته من افتخار شاگردی اندیشمندان بزرگی درجامعه را داشته ام که ترویج هر یک ازآن اندیشه ها امروز برای ما امهم و ارزشمند است.در عین حال تعلق خاطر خاصی به روشنفکران دینی و عرفی کشورم داشته و دارم.اینها انگیزه کمی برای انتشار یک مجله نیست.در عین حال هیچکدام برای ما بت نبوده و نیستند. بارها از چهره های محبوب همچون آیت الله طالقانی، مهندس بازرگان، دکتر شریعتی و دیگران انتقاد شده بعضا بعضی دوستان را رنجیده خاطر کرده ولی هدف طرح مباحث روشنگرانه و پرهیز از مطلق نگری و بت کردن دیگران بوده و این امر تا امروز ادامه داشته و امیدواریم ادامه پیدا کند. بنابراین تلاش شده اهداف اولیه تغییر نکند ولی به مرور نواقص برطرف شود.
شما گفتید که شماره های نخست مجله در دوران حاکمیت راست گرایان منتشر شده است،آیا با توجه به تغییر نسبی فضای فرهنگی کشور با تغییر قوه مجریه،آیا دگرگونی خاصی را مشاهده میکنید که توانسته باشد نسبت به دوران پیش از اعتدال دست شما را در انتشار موضوعات و محتویات مجله باز گذاشته باشد و بدون واهمه ای به مباحث و مسائل فکری بپردازید؟به عبارتی تغییر را به وضوح می بینید یا اینکه بنظر شما همان وضعیت قبل از اعتدال با اندکی تغییرات حاکم است.
قطعا بی تاثیر نیست. ولی باید مراقب باشیم بهانه دست مخالفین دولت که مترصد کوچکترین اشتباه از طرف ما هستند ندهیم. برخی محدودیت ها مربوط به آمد و رفتن دولت ها نیست و باید در هر حال مد نظر قرار گیرد.
آقای صمدی راد عده ای معتقدند و نیز اینطور به نظر میرسد مجله از شماره های نخست اندیشه پویا از محتوای فرهنگی (بررسی موضوعات از بعد مطالعات و چالشهای فرهنگی و جامعه شناختی)خود فاصله گرفته است و به سمت مباحث و مسائل سیاسی با اشکال گفتگو و نظرسنجی زیاد رفته است.علت این تا حدودی تغییر رویکرد چه میتواند باشد؟آیا رویدادها و منازعات سیاسی و همچنین اختلاف نظرها در علم سیاست موجب این تغییر سمت شده است؟
شاید در برخی شماره ها صبغه فرهنگی مجله پر رنگتر بوده و در برخی شماره ها کم رنگتر شده است.اما تعمدی در کار نیست.بسته به ذوق و سلیقه مخاطبان برخی مطالب در شماره های مختلف نوسان دارد.بالاخره جامعه ایران جامعه ای سیاست زده است و شما به هرچه گریز زنید جلوه ای از سیاست خود را نشان می دهد.مگر ما چند چهره فرهنگی روشنفکر داریم که بتوان در هر شماره بدان پرداخت و مطالبی در موردشان نوشت که مورد توجه مخاطبان باشد؟از نظر ما دگردیسی خاصی رخ نداده و به تناوب به مقوله های فرهنگی نیز خواهیم پرداخت.
برخی بر این باورند که نویسندگان و اشخاص خاصی در مجله شما قلم به دست اند و از نویسندگان و اشخاص علمی و روشنفکری مخالف یا دیگر دعوت به عمل نمی آید.حتی این مسئله در یکی از شماره های اندیشه پویا توسط خوانندگان مجله مطرح شد و پاسخ سردبیر مجله به وی این بود که اندیشه پویا جای نوشتن هر فردی نیست!آیا شما با این پاسخ موافقید یا اینکه نظر متفاوتی در اینباره دارید؟
بالاخره هر مجله ای برای خود چارچوب واصولی دارد و از همه مهمتر سردبیر است که برای پذیرفتن مطلب یا مقاله استانداردهایی را می بایست لحاظ کند.چون اوست که در قبال سطح مجله پاسخگوست در حالی که مدیر مسوول صرفا به لحاظ محتوایی و رعایت خطوط قرمزمسوول است. با این حال بارها شده که ما مطالب مخالفان خود را در مجله بازتاب داده ایم. به برخی از آنها به تناسب موضوع پاسخ داده و به برخی نداده ایم.بهرحال شاید گاهی بین مدیر مسوول و سردبیر اختلاف سلیقه هایی باشد اما روش من اعتماد به نسل جوان که در حال حاضر تولیت نشریه را به عهده گرفته می باشد.با شناختی که از آن عزیزان دارم بعید است که تحمل منطق مخالف را نداشته باشند مگر اینکه مصلحتی است که گاه برای ماندگاری نشریه لازم است.ضمنا برخی از دوستانی که به نوعی منش تمامیت طلب دارند با انگ وتهمت هایی که امروز به عنوان ابزارهای ناکارآمد منسوخ گشته وارد میدان می شوند که طبعا جایگاهی بین ما و خوانندگان ندارند.با همه این تفاصیل ما نیز ممکن است در جهت گیری ها خطا کنیم.هنوز مجله دوران نوباوگی خود را می گذراند.دست اندرکاران مجله جوانند. همگی در دوره انقلاب متولد شده و رشد و نمو یافته اند.دوستان باید فرصت دهند تا این درخت نونهال به مرحله کمال برسد.حقیقتا هزینه های سرسام آور چاپ و نشر کمر نشریات مستقلی چون ما را بشدت دچار رنج و حرمان ساخته است.دوستان محدودیت های مارا درک کنند و با برخوردهای ارشادی در بهبود وضعیت مجله بکوشند.
فکر نمی کنید بهتر باشد که بخشی از صفحات مجله غیر از بخش بازتاب ،به یادداشت های ارسالی خوانندگان با هر سطح تحصیل و اندیشه ای اختصاص داده شود تا میان شما و مخاطبانتان ارتباط گسترده تر و عمیقتری برقرار شود و آنان نیز احساس کنند که به نظراتشان توسط مجله مستقلی اهمیت داده می شود و در ضمن این مهم آنان را در روزنامه نگار شدن و نویسندگی تشویق و تحریک کند؟
پیشنهاد بسیار خوبی است. به شخصه به آن اعتقاد دارم. آن را با سردبیر و سایر اعضای تحریریه در میان میگذارم. امیدوارم مورد توجه و موافقت قرار گیرد.