شهرت و به دنبال آن محبوبیت، بخش مهم و قابل توجهی از زندگی روزمره افراد مشهور را به خود اختصاص می دهد. ورزشکاران، هنرمندان و روشنفکران در زمره افراد مشهور جامعه قرار می گیرندکه متناسب با حرفه، تخصص، هنر و ایده های شان، زندگی روزمره برای شان تعریف شده و شکل می گیرد. عده ای از افراد مشهور به واسطه برخورداری از پاره ای توانمندی ها در ارائه تکنیک ها، هنر و ایده هاشان از سایرین پیشی می گیرند و به خاطر برخورداری از این توانایی ها نزد عموم مردم جامعه محبوب واقع می شوند. پس شهرت در یک برهه، با استفاده از توانایی های فرد مشهور، برایش محبوبیت نیز ایجاد می کند. مایک فدرستون ضمن تعریف زندگی روزمره و تمایز آن با زندگی قهرمانی بیان می کند که زندگی روزمره، حول محور امور پیش پا افتاده و بدیهی انگاشته شده و معمولی دور می زند اما نشان زندگی قهرمانی، امتناع آن از این قاعده برای رسیدن به زندگی دیگری است که فرد قهرمان در آن از زندگی روزمره پیشی گرفته و در جستجوی فضیلت، افتخار و شهرت است از این رو برای نیل به اهداف و آرمان های خود از زندگی روزمره و متعلقاتش فاصله می گیرد تا چنانچه وظایفش را با موفقیت به انجام رساند، مورد تحسین و تشویق همان زندگی روزمره قرار گیرد. به عبارت دیگر، زندگی قهرمانی به زندگی ای قاعده مند اشاره می کند که ایمان یا اراده آن را شکل داده اند؛ زندگی ای که در آن به امر روزمره به مثابه چیزی نگریسته می شود که باید آن را رام و مطیع ساخت و در برابر آن مقاومت کرد یا انکارش کرد، چیزی که در راه رسیدن به هدفی والاتر باید آن را مقهور ساخت(فدرستون،۱۶۰:۱۳۸۶). بر این اساس، افراد مشهور نیز زندگی روزمره ای دارند که بخش مهمی از آن به هنر، حرفه و خلق ایده هاشان مربوط است و از زندگی روزمره سایر افراد متمایز می شود. محبوبیت به معنای اقبال عمومی و خوشایند و دوست داشتنی بودن قهرمان نزد عده زیادی از مردم جامعه است و بسیاری از افراد، فرد محبوب را الگو قرار می دهند و در بسیاری از مواقع دیده می شود که با او همذات پنداری می کنند. در همه جای دنیا و در همه فرهنگ ها افراد محبوب الگو قرار می گیرند و کشف هر چه بیشتر سبک زندگی شان و کشف زندگی روزمره آنها جدای از تخصص و حرفه شان برای اکثریت افراد جامعه مقبول و خوشایند است. شهرت و محبوبیت ناشی از آن برای افراد محبوب، محدودیت نیز ایجاد می کند به خصوص، در جامعه ما به دلیل غلبه ارزش های سنتی، افراد محبوب، باید بسیار مراقب منزلت خویش باشند تا بتوانند محبوبیت شان را حفظ کنند. از این رو در جامعه ما به دلیل وجود ارزش های سنتی، فرد محبوب در وضعیت به مراتب حساس تر و پیچیده تری قرار دارد و استمرار محدودیت در گروی التزام (لااقل در ظاهر امر) به اخلاقیات و ارزش های سنتی است که آنان را همواره در معرض نگاه ها و قضاوت های اجتماعی قرار می دهد از این رو باید محافظه کارانه عمل کرده و در انظار عمومی مراقب باشند تا خدشه ای در آبرو و منزلت اجتماعی آنها ایجاد نگردد. بنابراین، شهرت در زندگی روزمره با وجود جذابیت هایش و تمام تلاشی که برای کسب آن صورت می گیرد، اغلب با محدودیت هایی نیز همراه می شود. یکی از این محدودیت ها این است که افراد محبوب همواره در معرض شایعات قرار دارند. زندگی خصوصی و حریم خصوصی شان در معرض نگاه های بسیاری است و همه می خواهند سر از چند و چون زندگی اقشار محبوب و مشهور جامعه درآورند و نسبت به کشف زندگی هاشان کنجکاو هستند. مثلا در پی کشف وضعیت تأهل، محل تولد، سطح تحصیلات و تعداد فرزندان آنها هستند تا آنان را الگوی زندگی شان قرار دهند یا نام فرزندان آنها را بر فرزندان خود بگذارند یا حتی عده ای در صدد ازدواج با این افراد بر می آیند و تمایل دارند زندگی زناشویی با این افراد را تجربه کنند تا آنان را در عرصه زندگی روزمره تصاحب کنند؛ اما افراد محبوب را نمی توان تصاحب کرد چرا که این افراد به همه مردم، به حرفه و به هنرشان تعلق دارند و وقت چندانی برای انجام زندگی روزمره و زندگی زناشویی همانند سایر اقشار جامعه ندارند؛ در حقیقت زندگی روزمره آنها تداوم زندگی هنری و حرفه ای شان بوده و در خدمت شکوفایی هر چه بیشتر آن قرار دارد و همین دوری از زندگی روزمره برای آنها شهرت و سپس محبوبیت را ایجاد کرده است از این رو می توان به زعم فدرستون، افراد محبوب را یک قهرمان تعریف کرد که از زندگی روزمره و معمولی برای خلق زندگی قهرمانی جدا می شوند بر پایه این دیدگاه، عرصه زندگی روزمره برای افراد محبوب، عرصه آزادگی و رهایی از قید و بندهای آن به منظور تقویت قوا و تکنیک ها و همچنین خلق هنر و ایده هاشان است. بنابراین انتظار حضور در زندگی روزمره و قرار گرفتن در حصار محدودیت های آن برای افراد محبوب، ممکن است عدم تعادل را ایجاد کند و این افراد نتوانند تعادل چندانی را در زندگی شان ایجاد کنند نه اینکه در پی ایجاد تعادل نباشند بلکه به دلیل بر عهده داشتن نقش های متعدد و تعارض نقش ها، در زندگی حرفه ای و هنری و زندگی واقعی، دچار فشار نقش می شوند. با اینکه عامه مردم می خواهند فرد محبوب را در متن زندگی روزمره، جدای از نقش و هنرش تعریف کنند و او را در قالب یک انسان معمولی قرار دهند اما او از عرصه معمولی زندگی روزمره، به واسطه نقش و هنر و حرفه اش فاصله می گیرد چرا که محتوای فعالیتش در قالب محدود روزمرگی ها نمی گنجد. بنابر آنچه که گفته شد، عرصه زندگی روزمره برای اقشار مشهور و محبوب جامعه، عرصه گذار از روزمرگی و انجام اعمال معمولی و یکنواخت آن به منظور اعتلای خلاقیت ها، هنرها و تکنیک های شان است تا با چنته ای سرشار از شهرت و محبوبیت، به همین زندگی روزمره رجعت کنند و مورد تشویق و حمایت آنان که در زندگی روزمره به ایشان چشم دوخته اند، قرار گیرند.
خدیجه شرقی؛ کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و مدرس دانشگاه می باشد.