در میان تعریفهای گوناگون بهزیستی، تعریف سازمان ملل متحّد، از همه پذیرفته شده تر است: «سازمان بهزیستی، عبارت است از مجموعه ای هماهنگ از برنامه ها و فعالیت هایی که زیر نظارت یا کمک دولت، برای بهبود زندگی افراد وگروه های آسیبپذیر جامعه، انجام می شود.
به طور کلّی، پنج گروه از افراد جامعه، نیازمند محسوب شده و در برنامه ریزی های سازمان بهزیستی کشور، مورد توجه قرار می گیرند. این گروهها عبارت اند از: کودکان، زنان، سالخوردگان، بزهکاران و کم توانان ذهنی و جسمی. سازمان بهزیستی، برای کمک به حداقل هزینه زندگی افراد و خانواده های نیازمند و بی سرپرست، و ایجاد زمینه های مناسب برای خودکفایی آنان برنامه ریزی های وسیعی صورت می دهد.
در شرایط کنونی، سازمان بهزیستی کشور، به عنوان یک واحد بزرگ اجتماعی، با بیش از بیست سال ارایه خدمات، با حجم قابل توجهی از کم توانان جسمی و ذهنی و اقشار آسیب پذیر جامعه رو به روست که پاسخگویی به نیازهای مختلف این گروهها، دستگاه مذکور را در شرایطی بسیار حسّاس قرار داده است.
از این رو، سازمان بهزیستی، برنامه های اصلی خود را، در این راستا به سه قسمت خدمات اجتماعی (حمایت خانواده)؛ توانبخشی؛ و خدمات بازپروری و کارآموزیِ اجتماعی تقسیم کرده است.
وظایف سازمان بهزیستی
تلاش برای حفظ کیان خانواده های آسیب دیده و آسیب پذیر، نگهداری و مراقبت و توان بخشی کم توانان ذهنی و جسمی و آماده سازی آنان برای از سرگیری زندگی عادی در جامعه، توسعه پژوهشهای کاربردی برای پیشگیری از کم توانی ذهنی و جسمی و آسیبهای اجتماعی بازپروری، اصلاح و ارشاد ناسازگاران و آسیب دیدگان اجتماعی، تأمین موجبات تشویق و جلب مشارکت های مردمی به منظور بهبود کیفیت خدمات رسانی و حمایت از اقشار محروم و آسیبپذیر، و نیز تشویق و حمایت از بخش غیر دولتی به منظور سرمایه گذاری در هر یک از حالت های توان بخشی، اجتماعی و حمایت، از عمدهترین وظایف و مسؤولیت های سازمان بهزیستی ذکر شده است.
شاهد عینی (روایتی از حضور مستمر درباب مسائل مختلف و عدم پاسخگو بودن بهزیستی):
سازمان بهزیستی استان بوشهر سازمانی است بسیار بسته که جوابگوی هیچ گونه سوالی نیست ، حتی اگر دانشجویی در حال تحقیق هم باشی که فقط برای واحد درسی خود به همکاری این سازمان نیاز داشته باشی هم تورا به واحد معروف یعنی “حراست “ارجاع می دهند و بنا به تجربیات قبلی از قبیل پرونده کودک آزاری که سال پیش در بوشهر رخ داده و طی آن فاطمه دختر شش ساله مورد آزار شدید جسمی و جنسی قرار گرفته بود و من برای اطلاع رسانی و تحلیل این واقعه فقط از منظر اجتماعی به این سازمان مراجعه کرده که علارغم رفت و آمدهای بسیار هیچ نوع همکاری در این زمینه انجام نشد و خبرها حول این پرونده و حال روز فاطمه از جای دیگر بدستم رسید ، سیر اداریی که بر پایه بروکراسی ،فقط اتلاف وقت و سر دواندن به دنبال دارد و نتیجه هیچ .
یک سازمانی مثل بهزیستی که خدماتش در زمینه اجتماعی متمرکز است تا چه اندازه می تواند امنیتی باشد و چرا اصلن باید با این موضوع امنیتی برخورد کرد ؟
مسائل اجتماعی ازجمله واقعیت های موجودی هستند که نه می شود انکار کرد و نه می شود آن را ندید و محو کرد…پس چه چیزی پشت این تصمیمات است که مانع اطلاع رسانی شفاف حتی در زمینه ی کوچکترین مسئله ای که به این سازمان مربوط است، می شود؟
در تمام دنیا مسائلی چون کودک آزاری ،کودکان بدسرپرست و بی سرپرست ،کم توان ذهنی وجسمی ، دختران فراری و غیره وجود دارد و چیزی نیست که مختص ایران و بطور خاص بوشهر باشد که مسئولین بهزیستی استان بوشهر اینچنین مصمم در پی پوشاندن این موارد هستند.مواردی که چه بسا با اطلاع رسانی درست و تخصصی و آگاهی رسانی در این زمینه، شاهد تکرار نشدن ویا کمتر شدن آن در سطح جامعه باشیم. حتی با این کار کمک رسانی خیرین نیز روند بهتری پیدا می کند.
سوالها هرچند کلی مثل درخواست آمار کودکان بدسرپرست یا بی سرپرست یا پرسیدن خدماتی که به کودکان کم توان ذهنی ارائه می شود جواب فقط نه بزرگی است که به تو داده می شود.
سوالاتی که حتمن باید با حراست هماهنگ شود و تو هرچقدر هم به حراست توضیح بدهی یا نامه ای که تو را بعنوان خبرنگار اجتماعی معرفی می کند ضمیمه درخواستت کنی بازهم حراست مانع می شود . جواب تمام چراها از جانب حراست این است که شما قصد سیاه نمایی دارید.!!!
بله ! من در کشوری زندگی می کنم که آمار کودکان کار ، کودکان بد سرپرست و بی سرپرست ، مادران و دختران بی خانمان و غیره در آن به صفر میل می کند و اگر هم باشد خیلی کم است . همه چیزخوب است و شهر در امن و امان است .
آیا با نگفتن و ارائه ندادن اطلاعات ، موارد اینچنینی ، غیب می شود و ما دیگر این معضلات را نخواهیم داشت !؟
پس باید مسئولین کمی واقع بینانه برخورد کنند و راهی برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی پیش روی اصحاب رسانه بگذارند و نه فقط به گفتن اینکه چکار کرده اند و قرارست چکار کنند ، بسنده کنند و آنچه را که میخواهند بگویند، و رسانه ها فقط بعنوان مبلغ بهزیستی باشند، ودیگر هیچ.
برای دانستن اینکه چه تعداد مرکز ارائه دهنده خدمات وجود دارد که تحت نظر بهزیستی فعالیت می کنند به این سازمان مراجعه نمودم که درخواست من با همان جمله معروف روبرو شد، حراست!!!
ولی بخاطر پافشاری و اصرار، جواب این سوال بسیار ساده، داده شد:
حدود ۱۰مرکز در بوشهر تحت نظر بهزیستی فعالیت می کنند که این مراکز خدماتی نظیر مراقبت از کم توانان جسمی و ذهنی (دختران و پسران) ، مراقبت از سالمندان،حرفه آموزی ، کودکان اوتیسم، خدمات روانشناسی ارایه می دهند. با مراجعه به یکی از این مراکز که مرکز مراقبت از کودکان کم توان ذهنی و جسمی می باشد ، حین ورود بابوی تند مواد ضد عفونی کننده روبرو شدم، زمینی که تازه طی کشیده شده بود، تختهای بچه ها کنار هم با حفاظ های بلند توی سالن چیده شده بود و بچه های کم توان ذهنی رنگ پریده روی این تختها و پرسنل مشغول رسیدگی به کارها، مدیر این مرکز از مصاحبه بخاطر همان دلایل فوق امتناع نمود .وقتی بیرون آمدم به این فکر میکردم کاش آن سالن پنجره داشت…
در بررسی علل سخت گیریهای بی مورد سازمان بهزیستی باید به این نکته اشاره کرد که این سخت گیر یها بعداز حادثه آتش سوزی سال ۹۰ موسسه آل یاسین (مرکز مراقبت از دختران کم توان ذهنی) که در آن سه کشته و تعداد زیادی زخمی همراه داشت، بیشتر شد. که علت این اتفاق اتصالی بخاری برقی ذکر شد. بخاطر فشار و بد نامی بهزیستی در آن سال قوانین بیشتری برای محدویت اطلاع رسانی از این سازمان ،وضع شده است.
که این خود مصداق پاک کردن صورت مسئله است تا حل مسئله، چرا که بجای بالا بردن سطح کیفی خدمات خود و پاسخگو بودن در قبال جامعه ، برخورد غیر منصفانه ای با اهالی رسانه مخصوصن اگر رسانه بومی هم باشد می شود.
در این اینجا اشاره به چند نکته در خصوص نحوه ی ارائه خدمات بهزیستی به کسانی که نیازمند این خدمات هستند، ضروری است، یکی از مراکزی که زیر مجموعه بهزیستی به حساب می آید شیر خوار گاه آمنه است که موسسه ای است با نظارت مستقیم بهزیستی. بعلت محدودیت های زیاد نحوه اداره و رفتار پرسنل و خدماتی که باید به این کودکان داده شود ، اطلاعی در دست نیست، کودکانی که باید بخاطر شرایط ویژ ه اشان خدمات خاصی را دریافت کنند.
نتایج و یافته های پژوهش ها نشان می دهد، از میان شیوه نگهداری رایج در ایران که شیوه نگهداری موسسه ای، خانه های کودک هیئت امنایی (گروههای کوچک، و گروههای بزرگ) و سپردن کودک به خانواده های امین و شیوه فرزندخواندگی هستند؛ از منظر ارایه خدمات بهداشت و سلامت و بهداشت روانی شیوه نگهداری خانه های کودک گروه های کوچک و سپردن کودک به خانواده ها- بارعایت ملاحظاتی- بیشترین ارزش و کارآمدی، و شیوه نگهداری موسسه ای کمترین کارآمدی و بیشترین آسیب آفرینی را به همراه دارد.
کسی منکر خدمات دهی بهزیستی به مددجویان و نیازمندان ارائه خدمات نیست ، ایراد اصلی اطلاع رسانی غیر شفاف است که باعث بوجود آمدن باید و نبایدها می شود. هرچند ماهیت همین خدمات و کار آمدی این خدمات هم مورد نقد است .در این رهگذر مقصود این بوده است سازمانی که برچسب اجتماعی را یدک می کشد در باره پاسخگویی ،اندکی با مسئول دانستن خود و دید ی اجتماعی، با مسائل برخورد کند.