اسماعیل حسام مقدم: دوازدهم ژوئن؛ همزمانی تامل برانگیزی در تقویم رخ داده؛ همزمانی روز جهانی کودکان کار با روز افتتاحیه جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ برزیل. چه می شود که لحظه ای زمان را میخکوب کنیم و در این باب بیندیشیم که چه بسا بسیار کودکان کاری که در ساختن ورزشگاه ها و اقامتگاه ها به کار واداشته شدند. این نوشتار می خواهد که نقطه کانونی و مرکزی مواجهات و توجهات مخاطبین را از امر بسیار گسترده و رسانه ایی مانند صنعت فوتبال به امری حاشیه ای و پیرامونی که همواره با بی تفاوتی به کناری گذاشته می شود، جلب نماید. هرچند که در حقیقت عمق رسوخ فوتبال در اذهان افکار عمومی جهان چنان عمیق هست که بی شک توجه بسیار سطحی به امر کودکان کار هرگز نمی تواند وزن متوازنی برای توجه رسانه ای را جذب نماید.
همواره در تفسیر و تحلیل مسائل اجتماعی/فرهنگی، نخستین و بزرگترین مساله ای که پیش می آید، درباره تعریف حدود و ثغور آن مفاهیم و مسائل هست. ازهمین رو در تعریف مفهوم “کودکان کار” به طورکلی به این نکته توجه داده می شود که این گونه از کودکان به هردلیلی نسبت به زمانی که در کنار خانواده است یا باید در مدرسه باشد، زمان بیشتری را در خیابان ها سپری می کند؛ که این محیط خیابانی برای کودکان محیطی ناامن و متشنج به شمار می رود. در گونه بندی دیگری می توان “کودکان کار در خیابان” را از “کودکان کار خیابانی” منفک نمود؛ که مورد اول به کودکانی گفته می شود که خانواده خود را دارند اما به کار در خیابان می پردازند اما در مورد کودکان کار خیابان با کودکانی مواجه هستیم که اساسا خانه اشان در خیابان است و خانواده ای ندارند. پیچیدگی مفاهیم اجتماعی/فرهنگی در جهان معاصر چنان برساخته می شوند که تامل درباب یک مفهوم اجتماعی که زاده دنیای مدرن هست، چقدر می تواند پیچیده و مبهم باشد و بالتبع در ادامه برای تعریف نمودن اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی با چه دشواری هایی مواجه خواهیم شد.
مساله ای که پس از تعریف مفاهیم اجتماعی/فرهنگی رخ می دهد، پرسش هایی هست از اینکه عوامل به وجود آورنده کودکان کار، نحوه فعالیت آنان، چگونگی نگرش همین کودکان به خود و نوع روابط اجتماعی کودکان کار با دیگر کودکان کار/خانواده های شان/مشتریان/نهادهای اجتماعی چه می تواند باشد. چندوجهی بودن مسائل اجتماعی باعث می شود که تحلیل گران و برنامه ریزان و سیاستگذاران اجتماعی را به درون فرآیند و میدانی وارد نماید که در آن نشود با ساده انگاری و با نگره ای ایدئولوژیک و شعارگونه به مواجهه با آن پرداخت. آن گونه که متاسفانه در جریان برخورد با مسائل اجتماعی دهه های اخیر در ایران می شود این گونه از برخوردها را به روشنی دید.
در نهایت تحلیل این مساله اجتماعی/فرهنگی باید به پیامدهای روانی/اجتماعی/فرهنگی این وضعیت برای کودکان پرداخته شود که می توان به مسائلی هم چون؛ انزوای اجتماعی، سواستفاده جنسی و جسمی، اعتیاد، بزهکاری و وندالیسم، بردگی، بیگاری، سودجویی اقتصادی، نادیده انگاشتن حقوق اولیه انسانی، عدم وجود حق بیمه و تامین اجتماعی، تبعیض و ناعدالتی محض اجتماعی در قبال این کودکان اشاره نمود. آنچه که وضعیت را در جهان پرتلاطم کنونی وخیم تر می کند؛ وجود جنگهای ناگوار در مناطق مختلف جهان هست که از کودکان به عنوان نیروهای نظامی و حتا در مواردی به عنوان نیروهای انتحاری استفاده می شود. نمونه هایی که در دارفور سودان، رواندا، افغانستان و سوریه می شود سراغ گرفت.
جامعه شناسان و تحلیلگران فرهنگی بعد از این سه مرحله باید به یاری مدیران و برنامه ریزان اجتماعی بشتابند تا راه حل هایی برای پیشگیری و یا ایجاد روند اصلاحی در مورد زمینه ها و پیامدهای اجتماعی وضعیت کودکان کار پیشنهاد بدهند. اما آنچه که در سالهای اخیر از برنامه های دولتی برآمده، همگی نشان دهنده ناکارآمدی و عدم اثربخشی برنامه ها هست. آنچه که در جامعه ایران و در مورد کودکان کار باید در نخستین گام درنظر گرفته شود؛ تسهیل حضور نهادهای مدنی غیردولتی هست که با توجه به تجربه ای که در سالهای اخیر داشته اند، بسیار موفق عمل نموده اند. این همان حفره عمیق اجتماعی و فرهنگی در باب کودکان کار هست که در استان بوشهر نیز به وضوح قابل مشاهده می باشد.
نویسنده به دلیل حضور در هیئت موسس نهاد مدنی غیردولتی “انجمن هامون ایران” (NGO) در استان بوشهر تلاش دارد تا توجه این نهاد مدنی را علاوه بر اینکه به صنعت فرهنگی بسیار گسترده ای که در زمینه افتتاحیه جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ معطوف می دارد، به همزمانی این افتتاحیه با روز جهانی کودکان کار نیز توجه نماید. نویسنده امیدوار است که این تلنگر همواره باعث شود تا خاموش ماندگان جهان را نیز درنظر آوریم و چیزی کوچک اما بسیار مهم در میان همهمه و غوغا به فراموشی سپرده نشود.
اسماعیل حسام مقدم؛ کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و عضو پیوسته انجمن جامعه شناسی ایران