اسماعیل حسام مقدم: نخستین همایش “جوانان، امید، توسعه” در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ماه برگزار گردید. در این همایش که با حضور جوانان و تشکل های غیردولتی از سراسر استان بوشهر برگزار گردید، مقامات و مدیران کلان استان بوشهر و البته دستیار جوان رییس جمهور نیز حضور داشتند.
نگارنده در ویژه نامه “هامون” درباره منشور حقوق شهروندی که در هفته نامه نسیم جنوب (بهمن ماه ۱۳۹۲) چاپ و منتشر گردید، بر اولویت جامعه مدنی بر منشور حقوق شهروندی اشاره داشت و این نکته را متذکر شده بود که تا نهادهای مدنی غیردولتی و غیرساسی در جامعه ایران معاصر شکل نگیرند، امکان نهادینه شدن حقوق شهروندی با تردیدهای جدی مواجه خواهد بود. در همان جا نیز پیشنهاد داده بودم که در راستای صورت بخشیدن به روح کلی حاکم بر منشور حقوق شهروندی که توسط معاونت حقوقی نهاد ریاست جمهوری تدوین شده، سیاستگذاران فرهنگی در شکل دادن و بازاحیای نهادهای غیردولتی و NGOها تسریع نمایند و آن نهادهای مدنی که در سالهای پیش به محاق رفته اند را به طور مجدد حیات ببخشند.
طرز تلقی مسئولین کلان استان در طول این چند ماه به طور آشکار و شفافی به سمت بازاحیای تشکل های غیردولتی بوده و از زبان اغلب دولتمردان به هر نحوی که می شده، درخواست تشکیل نهادهای مدنی غیردولتی توسط جوانان ارائه شده است. از هر تریبونی که امکان پذیر بوده است، به تشویق و ترغیب جوانان برای تشکیل و حضور در NGOها استفاده شده و در نهایت نیز که در نخستین همایش “جوانان، امید، توسعه” به طور بی واسطه ای، ایده فعالیت گسترده و وسیع تشکل های غیردولتی تبلیغ گردید.
برای نگارنده این نکته که ضرورت حضور نهادهای مدنی برای سیاستگذاران فرهنگی درک شده، بسیار حائز اهمیت می باشد و این را به گونه ای گامی حیاتی و ضروری در مسیر تحقق بخشیدن به نهادینه سازی منشور حقوق شهروندی در جامعه می داند. اما آنچه که به زعم نگارنده اهمیت و ضرورت عمیق تری در لحظه کنونی دارد؛ این نکته هست که سیاستگذاری استراتژیک در حوزه موجودیت NGOها ازطرف دولتمردان به طور شفاف و صریحی تبیین و تفسیر نشده است. این عبارت به چه معنی هست؟ این گزاره انتقادی به این معنی هست که برای حیات و بازاحیای تشکل های غیردولتی چه چشم انداز بلندمدتی در سیاستگذاری های کلان فرهنگی کشور و یا استان دیده شده است؟ به هرصورت مدیریت و سیاستگذاری استراتژیک رو به سوی آینده بلندمدت دارد و نمی توان در برهه ای از زمان، نقش خاصی را برای نهادی و تشکلی تعریف نمود، بدون اینکه این نقش را برای درازمدت به طور مشخصی تبیین نشده باشد.
آن چه که باعث به محاق رفتن تشکل های غیردولتی در دوره هشت ساله دولت مهرورز بود؛ به زعم نگارنده دقیقن همین فقدان سیاستگذاری استراتژیک دولت سیدمحمد خاتمی برای حضور NGOها در جامعه مدنی بود. تجربه نشاط آمیز و امیدبخشی که از اواسط دهه هفتاد تا اواسط دهه هشتاد شمسی برای نهادهای غیردولتی به وجود آمد و سپس در سالهای بعد با مواجهه بسیار قهرآمیز بخشی از حاکمیت، دچار اتهام های امنیتی شد، تجربه کنشگری مدنی در تشکل های مردم نهاد را با آسیب و تهدیدی جدی و پایدار روبه رو ساخته است. این تهدید و آسیب ساختارین به زعم نگارنده، ریشه در فقدان سیاستگذاری استراتژیک حضور نهادهای مدنی در چارچوب جامعه ایران دارد.
اگرکه در یادداشت پیشین از اولویت وجود جامعه مدنی بر منشور حقوق شهروندی نوشته ام و استدلال نموده ام، اینجا از اولویت وجود سیاستگذاری استراتژیک مدنی بر وجود تشکل های مدنی می گویم. تجربه تلخی که در سالهای گذشته بر تشکلهای غیردولتی آوار گردید و سامان و نظام هویتی این نهادهای مدنی را از ریشه با چالش روبه رو نمود، بی شک در دوره کنونی این پرسش بنیادین را باید در مقابل سیاستگذاران کلان فرهنگی گذارد که استراتژی بلندمدت بازاحیای نهادهای مدنی غیردولتی بر چه اساسی بنیاد شده است؟ چشم انداز حضور این نهادهای مدنی در آینده دموکراسی ایران چه خواهد بود؟
نگارنده ، خود به مدت ۱۳سال هست که در نهادهای مدنی غیردولتی تجربه زیسته دارد، در تمام طول این دوران که با فراز و نشیب های متعددی همراه بوده است، هیچ گاه نتوانسته ام چشم اندازی روشن و شفافی را برای حضور نهادهای مدنی در جامعه ترسیم نمایم. در حال حاضر نیز به عنوان طراح و عضو هیئت موسس “انجمن هامون ایران” (NGO) با این که نشانه های امیدبخشی را در دولت تدبیر و امید برای حضور تشکل های غیردولتی می یابم، اما چشم انداز بلندمدت چگونگی حضور این نهادهای مدنی را واضح نمی بینم. نخستین همایش “جوانان، امید، توسعه” می توانست به این دغدغه و مساله عمیق و وجودی در امر توسعه جامعه ایران پاسخ درخوری بدهد؛ اما همچنان جای خالی و فقدان پاسخ را می شود حس کرد.
اسماعیل حسام مقدم؛ عضو پیوسته انجمن جامعه شناسی ایران و کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی می باشد.