اشاره:”هامون” از ابتدای سال ۱۳۹۳ تصمیم گرفته است در راستای پیوند جامعه مدنی با جوامع اسلامی و تشکل های مدنی دینی مثل مساجد و صاحب نظران حوزه دین سلسله صفحات و گفت و گوهایی را برای انتشار در تارنمای هامون؛ نخستین تارنمای جامعه مدنی جنوب ایران، برنامه ریزی و طراحی کند. “هامون”علاوه بر انتشار پرونده ی مفصل جامعه مدنی در ویژه نامه نوروزی اتحادجنوب، در شماره های اخیر هامون در صفحات خود و در نشریات استانی، در زمینه ی پیوند جامعه مدنی با جوامع مسلمان و جهان اسلام گفت و گوهایی با دکتر سیدمحمد مهدی جعفری و حجه الاسلام احمد رزمجو به چاپ رسانیده است.
هامون در شماره های آتی خود؛ گفت و گوهایی با احسان شریعتی، اعظم طالقانی،مصطفا مهرآیین، سارا شریعتی، حجه الاسلام حسین رزمجو، محمد زارع بوشهری، حجه الاسلام مصلح و دیگر فعالان و صاحب نظران حوزه ی دین و اندیشه ترتیب داده است.
هامون: تعریف و فهم خود را از جامعه مدنی بیان نموده و وضعیت آن را در امروز مورد تحلیل قرار دهید؟
حجه الاسلام احمد رزمجو: خارج از دیدگاه های جانبدارانه یا مخالفت آمیز که در گستره ی تاریخ وجود داشته و هنوز هم وجود دارد که منشاء عمده ی این دیدگاه ها تلاش بی وقفه ی قدرت مندان برای نفی هرگونه حقی برای مردم و پیوند حکومت خود با مقدسات آسمانی به ویژه در قرون تاریک برده داری از سویی و مبارزات نفس گیر و خونین ستم دیده گان برای وادار ساختن حاکمان بر اعتراف و پذیرش کمترین حق و آزادی خود از سویی دیگر بوده باید گفت جامعه مدنی همان جامعه ی متمدن به معنای انسانی است؛ زیرا از نظر این جانب تمدن صرفن در خلق آثار شگفت انگیز معماری و تنوع امکانات زندگی خلاصه نمی شود بل که تمدن به معنای صحیح: ترکیبی است از بنای متوازن و هماهنگ تمدن انسانی و تمدن صنعتی و … یعنی به موازات باز شدن گره ها از قفل های صنعت و کشاورزی قفل های جهل، استبداد، خفقان و خرافات نیز از دست و پای بشر باز شوند و به تعبیر حضرت علی (ع) هدف از بعثت پیامبران که برانگختین عقل های دفن شده است، محقق گردد.
اما در جهان امروز قدم های نسبتن بزرگی در زمینه ی تحقق زیرساخت های جامعه ی مدنی برداشته شده و رو به پیشرفت هم هست اما تا رسیدن به وضع مطلوب راهی بس دراز و پر از چالش فکری و موانع عملی در پیش است.
هامون: آیا ایده ی جامعه مدنی در گستره ی جغرافیایی و تاریخی اسلام و مسلمانان قابل ردیابی است؟ به چه تجربه های موفقی در این زمینه می توان اشاره کرد؟
به نظرم گوشه هایی از واقعیت جامعه ی مدنی در گذشته ی تاریخ مسلمانان در کتاب تاریخ تمدن آمده و ترکیب بسیار ناهمگون ملت های مسلمان به لحاظ رنگ، نژاد و زبان و آداب و رسوم ملی و محلی با آموزه های اسلامی و تاسیس جامعه ای پُرجمعیت در خاورمیانه، قسمت هایی از اروپا و آفریقا و زندگی مسالمت آمیز توام با احترام و سلیقه ها در بین خود و با دیگر مذاهب زردشتی، مسیحی، یهودی و… گواه روشنی است بر وجود جامعه ی مدنی در آن دوره که حاصل آن رشد علمی و زندگی شهری و دستیابی به مراتب ارزشمند اختراع و نواوری بود به گونه ای که برخورد مسیحیان صلیبی با این تمدن افکار آنان را دگرگون ساخته و زمینه ساز رنسانس و رهایی از اسارت علم ستیز کلیسا گردید.
هامون: چه آموزه های مدنی را در اندیشه های دینی – اسلامی می توان مطرح کرد؟
دعوت به گفت و گو و پذیرش بهترین نظریه، دعوت همه به زندگی مسالمت آمیز، دعوت دیگر مذاهب به زندگی بر اساس مشترکات اعتقادی و نفی برده داری، نفی هرگونه اکراه و تحمیل در عقیده و عمل، مخالفت نکردن اسلام با سنت های خوب دیگر مردم، منع تحقیر، استهزاء و عیب یابی و عیب جویی از دیگران، برداشتن هر گونه خط قرمز در تحصیل علم و تشویق به آن حتا در میان مردم غیر مسلمان، منع هرگونه تجاوز حتا به دشمنان، منع آزار و اذیت مردم حتا به بهانه ی برگزاری عبادت های دینی و ده ها و صدها نمونه که در قرآن و روایات آمده و در این جا صرفن به عنوان آن ها اشاره شد.
هامون: نقش پذیری و مسئولیت پذیری مساجد و انجمن های مذهبی را در روند بسط جامعه مدنی چه گونه ارزیابی می کنید؟ و این مهم در شهرستان ها از منظر جامعه مدنی چه قدر اهمیت دارد؟
مسجد در آغاز اسلام تا پایان حکومت حضرت علی (ع) غیر از این که محل عبادت بود، مرکزی برای قضاوت و دادگاه، رفع اختلافات، ابلاغ بخش نامه های حکومتی، بحث ها و مناظره های اعتقادی بوده است. انقلاب اسلامی نیز بدون تردید بزرگ ترین مرکز ساماندهی امور مبارزه و رفع گرفتاری های مردم بود و اگر مسجد کارکرد واقعی خود را که مردمی بودن آن مهم است، داشته باشد از تسلط و کنترل های بی مورد برکنار و انجمن های دینی هم اگر واقعن از دل مردم جوشیده باشند و به دستور به وجود نیامده باشند می توانند نقشی بسیار تعیین کننده ایفا نمایند. هم به لحاظ گسترده گی جغرافیایی و امکانات مردمی و فضای آمیخته با معنویتی که مسجد می تواند داشته باشد.
هامون: نظر شما درباره ی حضور تشکل های غیردولتی ( NGO )ها و فعالین حوزه فرهنگی و مدنی استانی و شهرستانی در مساجد چیست و چه گونه رابطه یی می توانند فعالین جامعه مدنی با مساجد و فعالین حوزه ی آن داشته باشند؟
در قدم اول باید نگاه ها اصلاح شود یعنی هم فعالان حوزه فرهنگ و جامعه مدنی به مسجد و نمازگزاران آن نگاهی توام با حرمت، تاثیرگذاری و بخشی اصلی از جامعه مدنی داشته باشند و هم مساجد از این فضای بدگمانی به گفتمان جامعه ی مدنی و دست اندرکاران آن خارج شوند و بدانند که محصور شدن مساجد به نماز جماعت و تعدادی مراسم که در مواردی تکراری و فاقد جاذبه ی لازم است از رونق آن ها می کاهد و از تحرک و تاثیرگذاری و پیشتاز شدن در راهبرد اخلاقی و دینی و اجتماعی مردم مانع می شود.
در صورت تفاهم این دو مجموعه که کاری است دشوار و جهل پیشگان آن را برنخواهد تافت، موجی از فراگیری اخلاق اسلامی و رفتار مدنی را در جامعه شاهد خواهیم بود.
هامون: ویژگی ها و قدرت و کارکردهای جامعه مدنی را در جوامع اسلامی خاصه در ایران چه گونه ارزیابی می بینید؟
به طور مختصر اشاره شود که نقش جامعه مدنی و گروه های فعال در این زمینه در ایجاد تحرک اجتماعی در شرایط ویژه و برانگیختن حس همدردی و کمک در امور اقتصادی، احساس مسئولیت در مواقع سیاسی داخلی و بین المللی غیرقابل انکار است.
هامون: در جوامع اسلامی مثل ایران، تهدیدات و چالش های فراروی جامعه ی مدنی چیست و چه گونه می توان از آن عبور کرد؟
تهدیدات در این زمینه دو گونه است یکی از ناحیه ی خود تشکل ها و فعالان جامعه ی مدنی و دیگری از بخشی از جامعه ی سنتی که جامعه ی مدنی را در تقابل با دین می بینند.
الف: فعالان جامعه ی مدنی مهم ترین کاری که لازم است انجام دهند، بومی سازی فعالیت ها و تطبیق آن با سنت ها، باورها و ارزش های جوامع اسلامی است. به گمان من باید درک درستی از جامعه ی خود داشت، گام ها باید حساب شده و ناشی از شناخت و عقلانیت و حکمت باشد، پرهیز از شتاب زدگی ضروری است، به جای سیر در آرمان ها و رویاها با واقعیت ها زندگی کرد. پرهیز از احساس گرایی و برانگخیتن حساسیت دیگران شرط عقل و تدبیر است، اهداف و چشم انداز و نقشه ی راه باید مشخص و زمان بندی مناسب نیز در ان دیده شود.
حرکت باید آهسته، اما پیوسته باشد؛ بزرگ ترین آفت و آسیب این حرکت ذوق زدگی، خودشیفتگی، ذهن گرایی و رمانتیک به مسایل نگاه کردن است.
ب: بیش از یکصد سال در ایران و کم و بیش در دیگر کشورهای اسلامی حرکت های استقلال طلبانه ی سیاسی و اقتصادی مطرح و شروع شده، اما چون با متن جامعه ی دینی که در مواردی مسایل را بسیار با شک و تردید نگاه می کنند، هماهنگ نشده حرکت ها نیمه تمام و در مواردی به ضد خود تبدیل شده است. به عنوان نمونه مثل مشروطه که از دل آن دیکتاتوری رضا خان پیدا شد و … .
باید مسلمانان بدانند در دنیای امروز حرکت های خشن، ضدعقلانی و افراطی و … به نام دین نظیر آن چه به نام «القاعده» و «اخوان المسلمین» در آفریقا و آسیا صورت می گیرد یعنی دفن تفکر اسلامی و منفور کردن هر چه نماد دین است در ذهن و عمل و گفتار دیگران. مسلمانان باید بدانند که رحمانیت اسلام بر خشونتش، عقلانیت او بر افراط گرایی و دین مسالمت آمیز و همزیستی بودن اسلام بر انزوای آن باید پیشی بگیرد و بدانند در کشورهای اسلامی هستند جوانان با دانشی که درد دین و انگیزه ی ملی دارند و اقدامات آنان در نهایت به نفع دین تمام خواهد شد و از تحرک پذیری و برانگیخته شدن توسط مراکزی مشکوک که جوامع اسلامی را ماتم زده از فقر، جهل، خرافه و استبداد می خواهند بپرهیزند.
هامون: با توجه به نمونه معاصر پذیرش جامعه مدنی در ایران که می توان دولت سیدمحمدخاتمی را به عنوان نمونه مثال آورد. به گونه یی که دولت خاتمی حامی گفتمان جامعه مدنی و ترویج شکل گیری نهادهای مردم نهاد بود. به عنوان یک نمونه ی معاصر چه قرائت و بازخوانی یی از وضعیت جامعه ی مدنی در این دوره ی مشخص تاریخی از سال ۷۶ تا ۸۴ (دوره ی ریاست جمهوری خاتمی) دارید؟
در بخش های گذشته بخشی از آسیب ها را به طور کلی اشاره کردم؛ اما به طور خاص به گمانم ممانعت و مخالفت و سنگ اندازی هایی که در مواردی انگیزه های حزبی و سیاسی داشتند از یک سو و اقدامات نسنجیده، ورود به بحث های کارشناسی در فضای عمومی، نادیده گرفتن حساسیت گروه های بزرگ از جامعه که از نگاهی خاص نگران تحولات اجتماعی بودند، غلبه ی هیجان سیاسی بر تعقل و مسایل دیگر، آسیب هایی بود که آن شور و هیجان و زمینه ی مناسب اجتماعی / سیاسی و فرهنگی را تحت تاثیر جدی قرار داد.
هامون: برخی بر این باورند که جوامع اسلامی پذیرای جامعه مدنی با وجه غربی آن نیستند، اما تاکیدی که جامعه مدنی در دفاع از حقوق اقلیت ها و صداهای خاموش مثل (آزادی زنان، دفاع از حقوق اقلیت های دینی، اقلیت های مدنی(کودکان، سالمندان، بیماران، زنان و… ) ) و توجه ویژه به زندگی بهتر این جهانی دارد؛ چه گونه می توان به همزیستی مسالمت آمیزی با دین و آموزه های دینی/ اسلامی برآمد؟
بر لزوم بومی سازی اصطلاحات، مقالات و ایده های فکری، اهداف و پای بندی به ارزش های دینی و شرقی و سنت های قابل قبول مردمی تاکید دارم. ما نه می توانیم بین دنیای اسلام و غرب دیوار چین و برلین احداث کنیم و نه باید اجازه دهیم فرهنگ و هویت و سابقه ی تمدنی و اخلاقی جامعه در برابر باورهای غربی مستهلک شود. آن چه ضروری است برداشت و اقتباس از خوبی های غرب و نگاه منتقدانه به محصولات فکری و غیرفکری آن ها است تا بتوانیم با تجدید قوای روحی و بازگشت به دوران پرآوازه ی تمدن ایرانی- اسلامی و تلفیق آن با دستاوردها حیرت انگیز و رو به پیشرفت تمدن غربی در رقابتی متوازن و با رعایت احترام متقابل قدمی برای زدودن فقر فکری و مالی برداشتن بندهای اسارت و خودباختگی از دست و پای بشر برداریم.