سیمین دانشور نویسنده و مترجم ایرانی است. وی نخستین زن ایرانی است که به صورتی حرفهای در زبان فارسی داستان نوشت. وی، از معدود زنان ایرانی است که محیط خانواده امکان پرورش تحصیلی و ذوقی را برایش فراهم آورد. دختر دکتر محمد علی دانشور بودن، که احمد شاه به او لقب احیاءالسلطنه داده بود و مادری مانند قمرالسطنه داشتن، که علاقهی وافری به هنر داشت و مدیر هنرستان دختران شیراز بود، به او این امکان را میداد که هم تحصیل خود را دنبال کند و هم به هنر نویسندگی بپردازد. تولد او اما همزمان با سالهای مردسالاری در ادبیات ایران بود. اگر امروز تعداد نویسندگان زن، نه برابر، که احتمالا بیش از مردان است، در آن زمان که سیمینها قلم به دست گرفتند و نخستین مجموعههای خود را منتشر کردند، یکه تازان میدان بیرقیب بودند.”زمستان بی شباهت به زندگی ما نیست” نخستین مقالهی اوست که در کلاس هشتم دبیرستان نوشته است. به کارنامهی سیمین دانشور که مراجعه کنیم، بیش از هر چیز به عنوان اولین برمیخوریم. اولین زن نویسنده. اولین مجموعهای که نام یک زن را بر پیشانی داشت. شاگرد اول سال ششم نهائی در سراسر ایران. اولین زن ایرانی که قصههای کوتاهش به زبان انگلیسی در نشریات ادبی آمریکا منتشر شد. از این اولینها که بگذریم همسری است که نه در پشت سر، بلکه دوشادوش جلال آل احمد، گردن افراشت، بدون آن که زیر تاثیر تاخت و تازهای ایدئولوژیک او قرار بگیرد و تقلید ی از نثر او که مقلدان بسیار داشت در نوشتارش به چشم بخورد.
زندگی دانشور را به سه دوره می توان تقسیم کرد؛
دوره نخست کودکی و نوجوانی است. در خانواده یی بزرگ از نظر تعداد و موقعیت اجتماعی، در باغی بزرگ و خانه یی مرفه، این دوره با آموزش و تربیت خردمندانه سنتی در سفر به تهران و ورود به مدرسه امریکایی و مرگ پدر و پایان داستان باغ های شیراز تمام می شود.
دوره دوم خانم دانشور مترجم و هنوز دانشجو است. این زمانی است که ساختار کلی ادبیات جهانی و ارتباط آن با زمینه های دیگر هنر در ایران مبهم و ناشناخته است. گروه معدودی از راه آشنایی با زبان شناختی محدود این شناخت را به دست آورده اند و بالطبع شگفت زده و تاثیرپذیرفته از آنند. سیمین دانشور در این طبقه جای دارد.
زندگی با جلال توام است با آموزش، دیدن، شناختن افراد، سفر به امریکا و داشتن خانه یی که کانون برخورد افکار و منش های خاص است.
دوره سوم، زندگی سیمین دانشور پس از جلال است که مهم ترین دوره زندگی اوست که فرصت یافته تا گذشته را دوباره ببیند.
در سال ۱۳۳۱ (۱۹۵۱ م)، دکترسیمین دانشور با استفاده از بورس تحصیلی فولبریت به ایالات متحده آمریکا می رود و به مدت دو سال در رشته زیباشناسی در دانشگاه استنفورد مشغول به تحصیل می شود و نزد والاس استنگر داستان نویسی و نزد فیل پریک به نمایشنامه نویسی می پردازد . در این مدت داستان های کوتاه او به انگلیسی در مجله ی ادبی پاسیفیک اسیکتاتور و کتاب داستان های استنفورد به چاپ رسید . او در آمریکا تکنیک ، فضا سازی ، مکان و محیط داستانی را آموخت و در واقع از مدرن ترین شیوه های روایی داستان آگاه شد .
این جمله بوفون را که “سبک هرکس خود او است” در مورد بانوی قصه ، سیمین دانشور به نحو حیرت انگیزی کار کرد پیدا می کند . بی جهت نیست که هوشنگ گلشیری عنوان ” جدال نقش با نقاش”را بر کتابی که در مورد دانشور می نویسد، بر می گزیند . او در داستان نویسی ایران معاصر به عنوان موفق ترین نمونه ها از جهات مختلف است .
تجربیات هر فرد در طول زندگی به او کمک می نماید تا دیدگاه خاصی نسبت به خود، افراد پیرامونش و به طور کلی جهانی که در آن زندگی می کند، کسب نماید. رفتار، گفتار و اندیشه های هر فرد این دیدگاه ها و شخصیت شان را به دیگران معرفی می نماید . گاه ذوق و قریحه ی هنری و ادبی به کمک فرد نویسنده می آید تا او بتواند این دیدگاه های شخصی را در قالب های متفاوت به مخاطب خود منتقل نماید .
ترجمههای سیمین دانشور از داستانهای کوتاه آنتوان چخوف در قالب مجموعه داستان «دشمنان» منتشر شد.
مجموعه داستان «دشمنان» شامل ۱۳ داستان کوتاه از آنتوان چخوف با ترجمه سیمین دانشور از سوی موسسه انتشارات امیرکبیر منتشر شد.
این مجموعه داستان که پیش از این برای نخستین بار در سال ۱۳۴۱ منتشر شده بود، ترجمهای از متن انگلیسی این داستانها به شمار میرود.
پنج داستان از این مجموعه با عنوان تیفوس و با ترجمه وی در سال ۱۳۲۹و هشت داستان دیگر نیز با عنوان «بهترین داستانهای چخوف» در سال ۱۳۳۰ منتشر شده و این کتاب تمامی آنها را در قالب این کتاب به صورت واحد گردآوری کرده است.
از مجموعه داستانهای موجود در این کتاب آثاری چون جیرجیرک، دشمنان، فراری، رویاها، یک اتفاق ناچیز، ساز روچیلد، بوسه، راهب سیاه پوش و وانکا از کتاب داستانهای چخوف به کوشش رابرت لیسنکوت که در نیویورک و از سوی نشریه رندوم پاوس منتشر شده است انتخاب شدهاند و داستانهایی مانند تیفوس، گوسیف، خانم و سگ ملوسش و هاملت مسکوی نیز از کتاب نمایشنامههای و داستانهای چخوف چاپ لندن انتخاب و ترجمه شده است.
در بخشی از مقدمه این مجموعه داستان عنوان شده است که چخوف در داستانهایش بیشتر به کسانی توجه دارد که به قول خودش آدمهایی بسیار عادی هستند و از طریق آنهاست که او به ناگوارترین مسائل زندگی دسترسی پیدا میکند؛ مسائلی که نه تنها ذهن او بلکه ذهن موجودات زاده تخیل شاعرانه او را نیز به خود مشغول میکنند.
این مقدمه میافزاید: آنچه در آثار او بیشتر دیده میشود ناچیز شمردن زندگی روزمره است و این احساس در واقع مضمون اساسی داستانهای چخوف به شمار میرود.