سی و سومین عصرانه فرهنگی هامون با موضوع « تاملاتی بر جامعه شناسی زبان» با ارایه عبدالله قایدی – کارشناس زبان و ادبیات انگلیسی (گرایش آموزش)- سه شنبه ۲۹ بهمن ماه در محل دفتر اتحاد جنوب برگزار شد.
عبدالله قایدی در مورد اهمیت زبان گفت: اگر تاریخ و ثبت تجربه های زیسته ی بشری و دستاوردهای آن در کار نبود، زبانی هم شکل نمی گرفت. وی افزود: روان شناسی زبان، زبان شناسی کاربردی، جامعه شناسی زبان از جمله زیرشاخه های علم زبان شناسی محسوب می شود که ما در این مجال صرفن به جامعه شناسی زبان می پردازیم. وی گفت: یکی از منابعی که به زبان فارسی در دسترس است، کتاب «درآمدی بر جامعه شناسی» اثر یحیا مدرسی می باشد، که دوستداران این حوزه را برای آشنایی بیشتر بدان ارجاع می دهم.
وی در ادامه ی صحبت های خود گفت: دو معیار، زبان مشترک (افرادی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طریق یک زبان مشترک با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند) و وسیله ی ارتباط، «گروهی از مردم که از طریق گفتار با یکدیگر ارتباط متقابل دارند» به عنوان جامعه ی زبانی تعریف شده است. این کارشناس زبان و ادبیات انگلیسی خاطرنشان کرد: متاسفانه ما در بسیاری از مواقع به طور خودآگاه یا ناخودآگاه از زبان استفاده ی مناسبی نمی شود، به عنوان مثال القاب سازی، کوچک نمایی، حقیر گرایی در زبان و گفتار ما ایرانیان بسیار دیده می شود. در صورتی که در جوامع غربی جملات بسیار کوتاه و با صراحت بیان می شود و از چنین صفاتی در گفتارهای خود استفاده نمی کنند. وی گفت: زبان بر جهان ما تاثیر می گذارد. زبان امکان ساخت جهان بینی ما را دارد و به ما هویت می بخشد. این کارشناس زبان افزود: زبان ما بر شناخت ما از جهان پیرامون تاثیر می گذارد. تغییرات سیاسی و اجتماعی اتفاق می افتد، اما زبان بسیار به کندی تغییر می کند. تحول جامعه وتحول زبانی هیچوقت با هم منطبق نبوده اند، اما در جوامع کمتر توسعه یافته این کندی نمود بسیاری دارد. چرا ما هنوز شاهنامه را می فهمیم اما در جامعه ی غرب مردم با متون سه یا چهار قرن پیش از خود نمی توانند ارتباط برقرار کنند؟! قائدی گفت: پس باید در جامعه ی ایرانی، جایی مشکل داشته باشد. وی دو عامل درون زبانی صرف انرژی کمتر برای بیان کلمات و عوامل بیرونی مانند:وارد شدن ابزار جدید به زندگی، شغل ها و محصولات جدیدی که وارد زندگی روزمره ی ما می شود را باعث تحول زبانی دانست.
مجید عوض فرد در ادامه ی صحبت های قائدی گفت: «پس نتیجه می گیریم که جامعه یی پویا و فعال است، که زبان پویا و متغییری هم داشته باشد. به زعم منوچهر آتشی، جامعه یی که هنوز با زبان حافظ ارتباط برقرار می کند، جامعه یی ایستا و راکد است.»
اسماعیل حسام مقدم، کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی نیز در ادامه ی صحبت های عوض فرد، پرسشی را بدین گونه مطرح کرد: «به زعم بسیاری، بزرگترین شاعر ما حافظ است. آیا این حرف ناشی از آن نیست که زبان مردم ما هم هنوز حافظانه است؟! و در دوره حافظ مانده و به جلو نیامده؟»
کاووس کمالی نژاد- شاعر دشتستانی- نیز گفت: شاهنامه و شاهنامه خوانی در جامعه ایرانی کارکرد خاصی داشته است. به زعم من، ایرانیان بعد از حمله ی اعراب علاقمند شدند تسلط و شکوه مندی ایرانیان را حفظ کنند و این مهم باعث لذت و غرور ایرانیان شد. علاقمندی ایرانیان به شاهنامه ناشی از آن بوده که توانسته زبان پارسی را حفظ کند یا آنها می پنداشت که حفظ زبان پارسی در گرو علاقمندی ایرانیان به شاهنامه است.»
پیمان نیک دل در مخالفت با گفته ی کمالی نژاد گفت: «دین عربی به طور کامل وارد زبان فارسی شده است. در زبان فارسی و متون درسی سیاست زدگی زیادی دیده می شود. چرا دانشجویان ما به طور کلی در رشته هایی که سرمنشاء آن ها غربی است علایقی ندارند و توانایی هایشان کم است، اما در حوزه حقوق و … که ریشه ی اصلی آنها عربی است، بیشتر ارتباط برقرار می کنند؟!» نیک دل در پاسخ به پرسش خود گفت: «علت این گرایش هم بر می گردد به نظام آموزشی و مدرسه و دانشگاه، همواره در درس های ادبیات و … در مان تحصیل، از ادبیات کلاسیک و … بهره برده ایم»
اسماعیل حسام مقدم- کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی- گفت: «زبان عربی، یکی از منابع و ذخایر فرهنگ و معرفتی ایرانیان است» وی به نقل از داریوش شایگان؛ متفکر و فیلسوف ایرانی گفت: «ایرانیت، اسلامیت و مدرنیت؛ این سه جهان با هم جهان امروزی ایران و ایرانیان را ساخته است، و ما برای حفظ تعادل باید همراه با این سه حرکت کنیم و نمی توانیم یکی را حذف کنیم»
مجید عوض فرد- هنرمند و فعال فرهنگی- گفت: «زبان را باید به عنوان مرکز فرهنگ قرار دهیم. استفاده از کلمات درود به جای سلام/ بدرود به جای خداحافظ/ سپاس به جای تشکر، نشانگر مدرنیت و فرهنگ والاتر انسانی و بشری نیست، بل که چه بسا نشات گرفته از تفکر سنتی، دُگم و بسته ی فردی که از آن استفاده می کند، باشد. به زعم من، مفاهیم و درکی که از این کلمات و واژه ها ارایه می شود، مهم هستند. مثل واژه های جامعه مدنی/ دیالوگ/ درک حضور دیگری/ تساهل/ مدارا و … حالا می خواهد این مفاهیم انگلیسی، فرانسوی یا عربی باشد. ما در دوران اصلاحات و در زمان ریاست جمهوری دولت خاتمی دیدیدیم، که واژه های عربی «تساهل و مدارا» پشت سر خود چه ذهنیت های مدنی داشتند و دارند.»
اسماعیل حسام مقدم گفت: «زبان چه گونه ساخته می شود؟ از هفت تا بیست سالگی با همسالان است که در آموزش و پرورش و مدرسه بیشترین زمان را سپری می کنیم. ساختار ذهنی ایدئولوژیک مردم هم در این نظام آموزشی تربیت می شود»
حسین پورمودت هم گفت بخشی از این ذهنیت شکل یافته هم ناشی از ذائقه ی ملی و مردمی است که استفاده از واژگان عربی را دوست دارند و هم تمایل آن ها به اشعار و ادبیات کلاسیک است.
عبدالله قایدی هم در ادامه ی این صحبت ها گفت: «زبان در خلاء های ارتباطی، واژه هایی را ایجاد می کند تا آن خلاء را بر طرف نماید. جهان انسان تا آن جایی هست که واژگان بیشتری استفاده کند» وی خاطرنشان کرد: «زبان نقش متحد کننده (اشتراک دهنده) و تمایز کننده با دیگری و کشف هویت دیگری است»
رضا شبانکاره- فعال فرهنگی و روزنامه نگار- هم گفت: «دیگرپذیری و ارتباط با دیگری و جهان در گسترش فهم انسان ایرانی از جهان بسیار مهم بوده است. شما نگاه کنید به عصر مشروطه که اعزام محصل و دانشجو به کشورهای اروپایی مثل فرانسه، انگلیس و روسیه چه تاثیرهای شگرفی در تغییرات زبانی و فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ما ایرانیان داشته است؟ آشنا شدن این محصلان با روزنامه، چاپ و نشر کتاب، مفاهیم تازه مثل دموکراسی، آزادی سیاسی، پارلمان و… باعث شد این مفاهیم علی رغم ناپختگی آن در ایران، در نزد روشنفکران و درس خوانده های ایرانی جا باز کند و وارد زبان فارسی و زندگی روزمره شود. این مهم خود باعث ایجاد تحولات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بسیاری در ایران و منتج به شکل گیری روزنامه کاغذالاخبار، ایجاد پارلمان و… در کشور شد.»
سعید پاسیده- کارشناس زبان و ادبیات انگلیسی- بیان داشت: «حرکت های سیاسی و اجتماعی هم باعث تحول و پویایی زبان می شود»
اسماعیل حسام مقدم، خاطر نشان کرد: «تغییرات اجتماعی، از چند منظر تغییر پیدا می کند، که حوزه زبانی- شکل زبان جدید- را هم شامل می شود.»
۱- نخبه گان (شاعران، نویسندگان، متفکران، چهره های دانشگاهی)
۲- جنبش های اجتماعی
۳- دولت ها
این کارشناس رشته ی مطالعات فرهنگی تصریح کرد: «از طرف مردم و استفاده کنندگان تا وقتی ضرورتی احساس نشود، این تغییرات زبانی مورد اقبال جامعه صورت نمی گیرد، چه بسا که صدا و سیما و فرهنگستان زبان فارسی چه قدر واژه هایی ساخته است، که مورد استفاده ی مردم قرار نمی گیرد.»
عبدالله قایدی گفت: در زبان شناسی بین فرهنگ شفاهی (گفتاری) و مکتوب (نوشتاری) تفاوت ایجاد شده است. متن و ادبیاتی که در فرهنگ شفاهی استفاده می شود، به نسبت فرهنگ مکتوب و نوشتاری از روند سریع تری در تغییرات برخوردار است. وقتی زبان به شکل نوستاری و مکتوب در امد، تغییرات زبانی با روند کُندتری انجام می شود. وی افزود: وقتی از شاهنامه صحبت می کنیم، صرفن، زبان فردوسی مهم نیست، بل که آداب رسوم، فرهنگ، اساطیر و … مهم است.
در جامعه شناسی زبان، همبستگی متغیرهای زبانی با متغیرهای اجتماعی که شامل میزان تحصیلات، سن، جنس، قومیت و … می شود، مورد بحث قرار می گیرد، که به دلیل کمبود وقت در نشستی دیگر آن را پی خواهیم گرفت.
در این نشست- اسفندیار فتحی، حسین پورمودت، حسین باقری، حسین پاپری و سبحان حسن پور- نیز نظراتی درباره ی کاربست زبان در اجتماع ارایه دادند.
سی و چهارمین نشست عصرانه فرهنگی هامون به موضوع «رابطه ی سیاست با ادبیات» با ارایه محمدرضا محمد زادگان- شاعر و داستان نویس- اختصاص خواهد داشت. این نشست روز سه شنبه ۶ اسفند راس ساعت۱۷ در محل دفتر اتحاد جنوب (واقع در بلوار شریعتی، جنب بانک صادرات، بازارچه ی شهرداری) برگزار می شود.
حضور همه ی آقایان و خانم های علاقمند در این نشست آزاد می باشد.
سلسه گزارشات عصرانه ی فرهنگی هامون را می توانید همواره از طریق تارنمای اتحاد جنوبwww.ettehadjonoub.ir و تارنمای هامون www.hamooniran.ir پی گیری نمایید.