سی و دومین عصرانه ی هامون با عنوان تحلیل جهان داستانی ارنست همینگوی و خوانش رمان «پیرمرد و دریا » با ارایه حسین باقری- کارشناس ارشد رشته جامعه شناسی- سه شنبه ۲۲ بهمن ماه ۹۲ در دفتر اتحاد جنوب برگزار شد.
در ابتدای جلسه اسماعیل حسام مقدم چند سطر از یکی از داستان های همینگوی را قرائت کرد. سپس حسین باقری، صحبت های خود را شروع کرد. وی ابتدا با خواندن شعری از احمد شاملو (افق روشن) صحبتهای خود را آغاز کرد و دلیل انتخاب این موضوع و این رمان را این گونه توضیح داد که «من در اداره بندر کار میکنم و با دریا، ماهیگیری، لنج و قایق سروکار دارم و بیش از دو سوم این رمان نیز شامل حوادثی است که در دریا می گذرد و…»
باقری، سپس به بررسی رمان در ادبیات معاصر از دیدگاه برخی از جامعه شناسان پرداخت و نقل و قول هایی از هر کدام آورد. وی ابتدا به نظر جورج لوکاچ اشاره می کند که می گوید :«قهرمان داستان فرد مساله داری ست که در جامعه ای که ارزش های کمّی نظیر پول، سرمایه و … حاکم است به جست و جوی ارزش کیفی و اصیل بر می آید. ارزش هایی مانند عشق، آزادی، شادی، دوستی و… جستجوی او اهریمنی ست؛ زیرا پیشاپیش می داند که چیزی به دست نخواهد آورد.» در همین زمینه به نقل دیگری از لوسین گلدمن اشاره می کند که: «شخصیت پرابلماتیک (مشکل زا، مشکل دار) نه به معنای فرد مساله محور بل که به معنای شخصیتی به کار رفته که زندگی و ارزشها، او را در برابر مسایل حل ناپذیر قرار می دهند و نمی توان آگاهی دقیق و روشنی از آنها به دست آورد» باقری در این زمینه، در نهایت به جمله ای از میخاییل باختین اکتفا می کند که می گوید: «نویسنده در رمان خویش حضور دارد و تقریبن بدون زبان مستقیم خالص خود».
باقری در ادامه با بیان این که نقد داستان در راستای فرآیند دموکراتیک شدن جامعه ضروری و امری لازم است، به مقدمه ی محمد مختاری در کتاب «انسان در شعر معاصر، انتشارات توس» اشاره می کند که معتقد است: «پوسته ها باید از جا که شده بشکند و نقد اندیشه، چنان که شایسته ی حضور دموکراتیک انسان است، در این سرزمین رایج شود. باید بیماری خود را در هر جا که باشد درک کرد، حتا اگر خود را به عرصه ای نیز کشیده باشد که مانند شعر و داستان از پیشرفته ترین عرصه های درک انسان در این جامعه است. ما باید نقد و بررسی و فرهنگ انتقادی را بسی فراتر از فضای تنگ نظرانه و خود بینی های کودکانه که با مچ گیری ها و پنبه زدن ها همراه بوده است، جدا کنیم.»
بعد از آن باقری به بحث خوانش متنی می پردازد و اعلام می دارد که «یکی از وجوه قابل توجه و مهم و پیچیده در حوزه جامعه شناسی ادبیات «خوانش متنی» است و خواندن در واقع مکالمه ای بین متنی و فرا متنی است. «خوانش متنی» تنها محدود به دریافت پیام متن نمی شود؛ بل که به معنای توانایی رمزگشایی و رمز خوانی از جانب فرامتنی است.» سپس خواندن را از دیدگاه ژاک دریدا به دو بخش «کلاسیک و ساخت شکنانه» تقسیم کرده و کلاسیک را، درک معنای ظاهری اثر و ساخت شکنانه را، درک معنای پنهان اثر تعریف می کند. پس از آن، بحث هرمنوتیک (علم تاویل و تفسیر متنی) را مطرح می کند و اضافه می کند که در آغاز برای فهم معنی و تفسیر کتاب مقدس به کار برده می شد. سپس باقری، گریزی به هرمنوتیک کلاسیک می زند و دیدگاه شلایر ماخر را به صورت موردی این گونه بیان می کند « دست یابی به نظریه ای در باب تفسیر متون،روش و اصول تفسیر متنی و کشف قواعد ».
در ادامه ی بحث، اسماعیل حسام مقدم (کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی) بحثی را مطرح کرد مبنی بر این که: «در جهان معاصر با گونه ای ادبی روبرو می شویم که مرتبط با جامعه دموکراتیک مدرن است» وی در ادامه این سوال را مطرح می کند که «آیا رمان در جهان جدید تا چه اندازه واقعیت اجتماعی را بازنمایی کرده است؟ » قاسم تنگسیر نژاد (فعال فرهنگی و کارگردان تآتر) گفت: «می توان با خواندن هر رمان با شرایط اجتماعی آن جامعه ای که این رمان از آن برآمده آشنا شد؛ چرا که هنر و رمان به اجتماع وابسته است.»
پس از این مقدمه، حسین باقری به زندگی نامه «ارنست همینگوی» پرداخت. وی گفت: «کلارنس ادموند، پدر ارنست و یک پزشک بود و مادرش گریس هال یک موسیقیدان و معلم آواز. او از ۴ سالگی لوازم ماهی گیری تهیه کرد و با ماهی گیری آشنا شد و در سن ۱۰ سالگی تفنگ تهیه کرد و با پدرش به شکار رفت. همینگوی در ۱۸ سالگی در دفتر روزنامه استار مشغول به کار می شود و مسئول دفتر روزنامه برگه ای تحت عنوان شرح اصول نویسندگی روی میز می گذارد که شامل مواردی چون – جمله های کوتاه بنویسید، از آوردن صفات مبالغه آمیز و پرطمطراق خودداری کنید و نگرش مثبت داشته باشید، بود که بعد ها خودش این طور گفت که هیچ فردی با رعایت این اصول اگر صادقانه تلاش کند و از استعدادی برخوردار باشد هیچ گاه شکست نمی خورد. هفت سال به عنوان خبرنگار جنایی روزنامه کار کرد و پی برد که موفقیت در نویسندگی تنها با اتکا به نگرش عینی نسبت به مسایل به دست می آید. در آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۷ برای شرکت در جنگ چند بار نام نویسی کرد ولی هر بار به علت مشکل بینایی ناشی از آسیب در مشت زنی حذف می شد تا نهایتن در سال ۱۹۱۸ در فهرست رانندگان آمبولانس صلیب سرخ عازم ایتالیا شد.و آنجا رتبه افتخاری ستوان می گیرد بعد از اتمام جنگ، تا چند سال هیچ شغلی نداشت و صرفن به خوش گذرانی و تعریف خاطرات دوران جنگ می پرداخت؛ تا این که در سال ۱۹۲۰ به شیکاگو می رود و شاگرد شرود اندرسن می شود و درس های زیادی را از آن می آموزد. اندرسن تاثیر عمیقی بر او گذاشته بود، به او گفته بود که «تمام نویسندگان نیاز به گذشته دارند یعنی نیاز به آن دارند تا ابتدا از آن چه نوشته شده کش بروند و هنر آن را داشته باشند تا آن چه را می گیرند مال خود کنند». در این دوران با الیزابت هدلی ازدواج می کند و به توصیه اندرسون به پاریس می رود و طی نامه ای اندرسون او را به روشنفکران و نویسندگان آن دوره که در پاریس بودند نظیر پاوند و استاین معرفی می کند. در آنجا به عنوان خبرنگار سیال روزنامه استا کانادا مشغول به کار می شود. در این دوران یکی از نکات بسیار مهمی که از پاوند یاد گرفت به کار گیری نماد در اثر ادبی بود، پاوند به او گفت:« هر نماد باید در درجه اول شی طبیعی در اثر باشد کارکرد نمادین آن شی نباید بر اثر تحمیل شود ». همینگوی در سفری که به اسپانیا داشد به مشاهده جشن گاو بازی می پردازد و از آن به عنوان رقص مرگ یاد می کند که تاثیر آن با نوشتن کتاب “مرگ در بعدظهر” که اطلاعات منسجم و نابی در هنر گاو بازی است، بیشتر معلوم می گردد. و … »
بعد از ارایه خلاضه یی از داستان «پیرمرد و دریا» توسط باقری حضار به بحث در مورد زندگی شخصی همینگوی پرداخته و نکاتی را ارایه دادند. سپس در مورد وقایع نگاری و سبک نوشتن همینگوی بحث شد و حضار به این نظر مشترک می رسند که احساس در نوشته های همینگوی با کلمات بیان نمی شود؛ بل که با قرار دادن خواننده در یک شرایط و یک تجربه زیسته، آن احساس خاص را به خواننده القا می کند. سپس باقری به تعریف خلاصه ای از موضوع داستان پرداخت و با توجه به تجربه شغلی خود در دریا، توضیحاتی را در هر بخش ارایه کرد. بعد با اشاره به تم داستان که نشان دهنده ی ارزش جدل و مبارزه و غرور به عنوان منبع زندگی است، گفت: «زاویه دید داستان، سوم شخص از نوع دانای کل است و ژانر داستان تراژدی است » سپس با بیان اینکه همینگوی برای این داستان نمادی در ذهن نداشته، اما با این وجود برداشت های مختلفی از آن صورت گرفته است. این کارشناس ارشد جامعه شناسی گفت:«زیبایی داستان به غرور و شکوهی است که در نقش اول داستان از ابتدا تا به آخر حفظ می شود » وی خاطرنشان کرد: «انسان برای شکست آفریده نشده است. نابود می شود، ویران می شود، اما نباید شکست بخورد.»
پایان بخش نشست نیز خوانش و قرائت بخشی از صفحات رمان «پیرمرد و دریا» بود که توسط حضار انجام گرفت و هر کدام، یک صفحه از رمان را قرائت کردند.
سی و سومین عصرانه هامون اختصاص به موضوع «تاملاتی بر جامعه شناسی زبان» و نهضت ترجمه در ایران معاصر دارد. این نشست ۲۹بهمن ماه راس ساعت ۱۷ در دفتر هفته نامه اتحاد جنوب واقع در خیابان شریعتی بازارچه ی شهرداری برگزار می شود.
حضور همه ی علاقمندان- آقایان و خانم ها- در نشست های عصرانه ی هامون آزاد می باشد.