بیست و پنجمین عصرانه ی فرهنگی هامون به موضوع “تحلیل گفتمان فرهنگ سیاسی مردم استان بوشهر” اختصاص پیدا کرده بود که مسئولیت ارایه ی این جلسه را سید حسن لواسانی (مسئول ستاد انتخاباتی حسن روحانی در شهرستان دشتستان و عضو جامعه کنشگران مدنی برازجان) برعهده داشت. حضور وی در همان ابتدای عصرانه، نویدبخش نشستی چالشی و انتقادی را می داد.
وی از شکل گیری چنین نشست هایی استقبال کرد و گفت: «می بایست این چنین گفت وگوها و گفتمان هایی به لایه های دیگر مردم در استان نیز برسد تا همه گیر و تاثیرگذارتر بشود. نیاز امروز جامعه مدنی استان از گونه حرکت های مدنی و فرهنگی می باشد.» سپس در ابتدای بحث خود از دوستان در جلسه خواست تعریفی از “فرهنگ سیاسی” ارائه بدهند تا هم با فرهنگ سیاسی آشنا شویم و هم به تعریف جامعی در این باره در میان خود برسیم.
آن گاه خود نیز به تشریح فرهنگ سیاسی پرداخت و ادامه داد: «فرهنگ سیاسی مجموعه ای از کنش ها و الگوهای فرهنگی جامعه است و به تعریف دیگر بازنمایی از فرهنگ عمومی مردم نیز هست و اولین بار پس از جنگ جهانی دوم توسط “گابریل آلموند” مطرح شد.» بعد از آنکه فرهنگ سیاسی برای حاضرین در نشست تبیین شد، لواسانی به تقسیم فرهنگ سیاسی موجود در جهان پرداخت و آن را به سه قسمت کلی تقسیم کرد:
۱- فرهنگ سیاسی محدود؛ مخصوص جوامع ابتدایی، بسته و عقب افتاده است.
۲- فرهنگ سیاسی تابع (تبعی): مخصوص جوامع بزرگتر می باشد، افراد در این جوامع از نتایج تصمیم حکومت اطلاع دارند ولی در فرآیند سیاست گذاری نقشی ندارند.(حکومت هایی که به شکل امارتی، سلطانی و شبیه به آن اداره می شود از این دست جوامع هستند، معمولن مردم در رفاه هستند و کمتر احساس نیاز به مشارکت در امور سیاسی حکومت می کنند.)
۳- فرهنگ سیاسی مشارکتی (مردم سالار): این جوامع از سطح دموکراسی بالایی برخوردار هستند. مردم تقریبن از جزئیات دخالت خودشان در حکومت مطلع هستند. ولی این کشورها هم با مشکلات عدیده ای همچون حقوق خانواده، زنان و…. . مواجه هستند.
در ادامه ی بحث، سیدحسن لواسانی از دوستان در جلسه خواست مشخص کنند که جامعه ما در کدام یک از قالبهای سه گانه فوق جای می گیرد؟ سپس حیدر کاشف(دبیر بخش فرهنگی گاهنامه سراسری “ایران بزرگ” و عضو جامعه کنشگران مدنی برازجان) گفت: “جامعه ما طی صد سال گذشته شاهد سه انقلاب با رویکردهای کاملن متفاوت بوده و این ها همه سبب آن شده که روند حرکتی بسوی جامعه سومی که شما مشخص کردید، به تاخیر بیفتد و ما در حال گذار از جامعه ی یک به سه هستیم.” سپس اسماعیل حسام مقدم از داریوش شایگان جمله ای را نقل کرد و گفت: “جامعه ایران سه ساحت متفاوت دارد: ۱- ایرانیت۲- اسلامیت ۳- مدرنیت، که متاسفانه هنوز به شکل گیری گفت وگوی واحد بین این سه ساحت نرسیده ایم.” وی افزود در تحلیل گفتمان سیاسی باید هر سه رکن را باهم در نظر گرفت و اضافه کرد که نخبه گان در نحله ای از جامعه شناسی به عنوان موتور محرکه ی جامعه تعریف می شوند که گاهی اوقات نخبه گان سیاسی ما تنها به یکی از این سه رکن روی می آورند و سبب افول قوه های محرکه دیگری در جامعه می شوند. کاووس کمالی(شاعر و داستان نویس) هم در ادامه بحث گفت: «مردم ایران نیروهای بالقوه ی سیاسی هستند و هرگاه که توانسته اند فعالیت کنند بسیار تاثیرگذار بوده اند.»
اسفندیار فتحی (عضو هیئت مدیره انجمن اهل قلم دشتستان) گفت: «مردم در حکومت های ایدئولوژیک توانایی سهم خواهی را دارند اما تا جایی که برای آنها مشخص شده است و از عوامل شکل نگرفتن فرهنگ سیاسی مردم را می توان به نهادینه نشدن احزاب در جامعه و گسست نخبه گان با مردم و شکل نگرفتن نهادها و انجمن های غیردولتی(NGO) که بصورت مداوم فعالیت داشته باشند دانست. سپس اسماعیل حسام مقدم گفت: «ما باید در بحث های مان چگونگی تلقی از نهاد دولت(به عنوان بزرگترین نهاد اجتماعی) و خانواده(به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی) را تعیین نماییم؛ در جوامع ایدئولوژیک دولت همچون هیولایی در نظر گرفته می شود.” وی در ادامه نظر حمیدرضاجلایی پور؛ جامعه شناس ایرانی درباره ی خانواده را نقل کرد و گفت: «ما در تمامی جوامع با سه نوع تیپ خانواده مواجه هستیم ۱- خانواده های پدرسارانه(گسترده) ۲- خانواده های هسته ای ۳- خانواده های مدنی، که باید جامعه ایرانی به زعم دکتر جلایی پور به سمت خانواده های مدنی گام بردارند. تا از این طریق هم تعریف و تلقی ما از خانواده تغییر کند و هم دولت را به مثابه هیولا نپنداریم. به زعم حسام مقدم مشکل اصلی جامعه کنونی مشکل در تعریف ها و تلقی ها از این نهادها هست، اگر جامعه از سویی بتواند از تلقی دولت به مثابه هیولا به سمت دولت کوچک و نحیف حرکت نماید و از سوی دیگر بتواند به سمت ضرورت ایجاد خانواده مدنی گام بردارد، دیگر دولت به راحتی نمی تواند بر همه چیز مسلط شود.»
در ادامه جلسه لواسانی گفت: باید فریادها و نقدهای قشرهای پایین جامعه را به افراد بالا دست رساند. وی در ادامه شاخص های فرهنگی را این گونه دسته بندی نمود: اخلاق در چهار بعد سیاسی، عقلانی، هویتی و عدالت؛ نگاه مثبت به دنیا و امور دنیوی، رویکرد تعاملی با دیگر فرهنگ ها و باور به آزادی بیان.
لواسانی با ذکر این سوال که چه نهادهایی در رسیدن به این شاخص های فرهنگی در استان ما مهم و تاثیرگذار هستند؟ از حضار خواست در بحث ها مشارکت نمایند: مجید عوض فرد(هنرمند هنرهای تجسمی و عضو جامعه کنشگران مدنی برازجان) گفت: نبود احزاب و نهادهای غیردولتی و رسانه ها سبب شده که فریادها و نقدها به بالا دست جامعه نرسد. و این که هرگاه دولت خواسته که نهادهای مدنی باشند و فعالیت نمایند، آنها در جامعه حضور فعالی داشته اند اما هرگاه آن چهره پنهان دولت نمایان شده، همه نهادهای مدنی به محاق رفته اند و ساکت شده اند. در همین زمینه اسماعیل حسام مقدم گفت: نبود ارتباط شبکه یی بین نهادهای مدنی غیردولتی یکی از عوامل مهم در فعالیت کوتاه مدت چنین نهادهایی است. سپس از صحبت داریوش شایگان یاد کرد و گفت جامعه مدنی مانند ریشه های درختی است که نه به صورت عمودی پایین می رود، بلکه به صورت ریزوم وار در سطح افقی پخش می شود. ازهمین رو باید شبکه ای از ارتباطات بین نهادهای مدنی در جامعه شکل بگیرد تا در هرصورتی دولت به سادگی نتواند فعالیت های این نهادهای مدنی را محدود و یا قطع نماید. درهمین راستا رضا شبانکاره به استقلال رسانه و مطبوعات و تشخص یافتگی هر کدام از آنها اشاره نمود و گفت باید به چنان بلوغ سیاسی و مدنی دست یابیم تا رسانه ها به ارگان حزب خاصی مبدل نشوند و به خصوص مطبوعات از درون کار مدنی و غیردولتی نخواهند به سمت مناصب دولتی و قدرت کشیده شوند. در مقابل این دیدگاه اسفندیارفتحی به چالش نظری پرداخت و به این نکته اشاره نمود که چرا مطبوعات نباید رابطه ای با احزاب داشته باشند که در تداوم این بحث اکبر صابری (مدیرمسئول هفته نامه اتحادجنوب و عضو جامعه کنشگران مدنی برازجان) این گونه پاسخ داد لحظه ای که مطبوعات استقلال خود را از دست دهند و مسئولیت هایی که باید احزاب بردوش کشند را سرلوحه وظایف خود بپندارند، بی شک آغاز افول کارکرد واقعی آنان خواهدبود و مطبوعات دیگر نمی توانند به وظیفه انتقادی خودشان و همچنین رسالت اطلاع رسانی شان جامه عمل بپوشانند. بحثی که در گرفته بود را قاسم تنگسیرنژاد (کارگردان تآتر و عضو جامعه کنشگران مدنی برازجان) با این نکته ادامه داد که با توجه به تجربه ای که در انجمن نمایش شهرستان داشته، نتیجه گرفت که به چه سادگی دولت می تواند در کار و فعالیت های نهادهای مدنی و غیردولتی تاثیر بگذارد و جهت حرکتی اش را به طور کلی عوض نماید.
در قسمت پایانی بحث نیز، صابری به امیدواری نسبی به فضای آتی فعالیت های مدنی و غیردولتی در استان و کشور اشاره نمود و از نقش تاثیرگذار مردم و رای شان به حسن روحانی برای تغییر در فضای گفتمانی جامعه گفت و این که باید این فضای مشارکتی و کنشگری مدنی در سطح جامعه بیشتر نمودار شود. در نتیجه گیری نهایی بحث نیز سیدحسن لواسانی به این نکته اشاره نمود که: با این اوصاف تحلیل گفتمان فرهنگ سیاسی مردم بوشهررا در سه بخش خلاصه کنیم:
۱-مردمی در حد متوسط توسعه یافتگی فکری (عقلانیت) هستیم نسبت به چند استان دیگر
۲-مردمی در حد متوسط به بالا در توسعه یافتگی (با توجه به نتایج مشارکت در انتخابات و گروه های سیاسی)
۳-مردمی با پیشینه خوب در اخلاق، تمایل به مذهب، نجابت، فداکاری و مبارزه با بیگانه هستیم.
جلسه ی بعدی عصرانه فرهنگی هامون؛ سه شنبه هفته آینده مورخ ۱۰ دی ماه ۱۳۹۲ در دفترهفته نامه اتحادجنوب (واقع در خیابان شریعتی، پاساژ شهرداری) به نقد و تحلیل شعر امروز دشتستان با ارایه ی «نصرالله قاسمپور»؛ شاعر، دبیر سرویس ادبیات هفته نامه اتحادجنوب و نویسنده کتاب تحلیل شعر امروز دشتستان اختصاص یافته است. حضور همه ی علاقمندان در نشست های “هامون” آزاد می باشد.