خانواده مدنی و نقش زنان؛ از حاشیه به متن
مهدیه امیری دشتی
عضو شورای مرکزی جمعیت زنان مسلمان نواندیش ایران
خانواده، به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی، در ایران معاصر نقشی دوگانه دارد: از یکسو نهادی سنتی است که ارزشها و هنجارهای اجتماعی را «بازتولید» میکند و از سوی دیگر بستری برای شکلگیری تغییرات اجتماعی و توسعه «جامعه مدنی» است. در این میان، «خانواده مدنی» مفهومی است که فراتر از روابط خویشاوندی، به عرصهای برای مشارکت اجتماعی و ایجاد سرمایه اجتماعی تبدیل میشود.
راه سوم گیدنز، مفهومی از دموکراسی خانوادگی را معرفی میکند که در آن قدرت بهصورت عادلانه میان اعضای خانواده توزیع شده است. راهی که هم به ارزشهای گذشته احترام میگذارد و هم آنها را با تغییرات و الزامات جهان مدرن بازسازی میکند. بر اساس راه سوم گیدنز، خانواده مدنی بهجای نفی کامل سنتها یا پذیرش بیچونوچرای آنها، از مسیری میانه عبور میکند. در این خانواده، نقشها و وظایف اعضا نه صرفا بر اساس الگوهای قدیمی، بلکه بر پایه گفتوگو، توافق و بازاندیشی تعریف میشود. این رویکرد، فضایی را برای تلفیق نوآوری و سنت فراهم میکند و امکان ایجاد تعادلی پایدار میان فردیت و جمعگرایی را در خانواده به وجود میآورد.
در ایران معاصر، زنان در خانواده، از نقشهای سنتی صرف عبور کرده و به کنشگرانی تبدیل شدهاند که نهتنها در بازتولید فرهنگی و اجتماعی نقش دارند، بلکه ساختارهای اجتماعی را نیز دگرگون میکنند. برای مثال، زنان تحصیلکرده و شاغل ایرانی امروز، با عبور از نقشهای سنتی «خانهداری»، جایگاه خود را از «ابژه»ای منفعل به «سوژه«ای فعال ارتقا دادهاند.این زنان با حضور در بازار کار، نهادهای مدنی و فعالیتهای سیاسی، فراتر از «کلیشههای جنسیتی» حرکت کردهاند و الگوی جدیدی از خانواده را ترسیم کردهاند؛ خانوادهای که علاوه بر تربیت نسل آینده، کنشگرانی برای تغییرات اجتماعی پرورش میدهد.
از دیگر پیامدهای نقشآفرینی زنان در خانواده مدنی، شکلگیری ترکیبی از فردگرایی مدرن و همبستگی اجتماعی است. زنان امروز، با تاکید بر استقلال فردی، مسیر تازهای را در شکلدهی به «هویت» خانوادگی طی میکنند. این هویت، برخلاف الگوهای سنتی، مبتنی بر تعامل، گفتوگو و مشارکت است. زنان با مقاومت در برابر نقشهای جنسیتی محدودکننده و تلاش برای دستیابی به برابری، مفهوم خانواده را از یک ساختار ایستا به یک نهاد پویا و تحولپذیر تبدیل کردهاند. نا-جنبشهای زنان در زندگی روزمره، مانند مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، اشتغال و اصرار بر برابری در تربیت فرزندان، به تدریج نوع جدیدی از خانواده را به جامعه معرفی کرده است. این حرکتها هرچند پراکنده و تدریجی به نظر برسند، اما در مجموع توانستهاند خانواده را از چارچوب سنتی خارج کرده و به فضایی برای تحقق عدالت جنسیتی تبدیل کنند.
از ویژگیهای کلیدی خانواده مدنی، تقویت سرمایه اجتماعی است. خانواده مدنی، با ترویج این ارزشها در میان اعضای خود، به عنوان حلقه اتصال فرد و جامعه عمل میکند. در چنین خانوادهای، زنان با ایفای نقشهایی مانند آموزشدهنده، حامی و فعال مدنی، نقشی دوگانه دارند: از یکسو، روابط خانوادگی را تقویت میکنند و از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی گستردهتری ایجاد میکنند. برای مثال، مادرانی که بهطور فعال در فعالیتهای مدنی و فرهنگی مشارکت دارند، نهتنها ارزشهای دموکراتیک را به فرزندان خود منتقل میکنند، بلکه الگویی برای جامعه پیرامون خود نیز ارایه میدهند. این فرآیند، به تقویت نهادهای مدنی و ایجاد یک جامعه مشارکتی کمک میکند. برای رسیدن به یک جامعه مدنی پویا و برابر، ضروری است که زنان به عنوان سوژههایی «مستقل» به رسمیت شناخته شوند و محدودیتهای ساختاری موجود از میان برداشته شود. هر چند که ما در ایران معاصر شاهد چنین تحولاتی در نقشآفرینی زنان هستیم. زنانی که با مقاومتهای خود، از حاشیه نقشهای اجتماعی به متن وارد شدهاند و صداهای خاموش خود را رساتر بیان میکنند.
آینده خانواده مدنی ایران، بدون مشارکت فعال و آزادانه زنان، قابل تصور نیست. یکی از مهمترین ویژگیهای خانواده مدنی، گذار از الگوهای سنتی سلطه به سمت الگوهای مبتنی بر گفتوگو است. این تحول، نه تنها به ایجاد فضایی برای تبادل نظر میان اعضای خانواده کمک میکند، بلکه به تقویت اعتماد متقابل و رشد شخصیت فردی هر عضو منجر میشود. خانواده مدنی به جای تحمیل قوانین یکجانبه، فضایی برای مشارکت اعضا در تصمیمگیریها فراهم میکند. این گفتوگوها به تدریج به یک نظام اجتماعی گستردهتر منتقل میشوند و مفاهیمی چون دموکراسی، آزادی و برابری را در جامعه تقویت میکنند. البته شکلگیری خانواده مدنی در جامعهای که هنوز تحت تاثیر ارزشهای سنتی و سلطهگرایانه است، با چالشهای متعددی مواجه است.
از مقاومت فرهنگی تا نبود زیرساختهای لازم برای تحقق برابری، موانع بسیاری بر سر راه این تحول وجود دارد. در آخر باید به این نکته اشاره کرد که خانواده مدنی در ایران به عنوان یک ساختار اجتماعی در حال تغییر، از حاشیههای اجتماعی به متن جامعه وارد شده است. این تغییرات، تحت تاثیر تغییرات اجتماعی، فرهنگی و قانونی، بهویژه از طریق آموزش، مشارکت اجتماعی و حقوقی زنان، در حال شکلگیری است.
زنان ایرانی با آگاهی از حقوق خود و مشارکت فعال در عرصههای اجتماعی و اقتصادی، نقش مهمی در این تحولات ایفا کردهاند. خانواده مدنی در ایران با تاثیرات گسترده اجتماعی، فرهنگی و قانونی بهویژه تحت تاثیر تلاشهای زنان برای احقاق حقوق خود، در حال تحول است. زنان ایران، از طریق آموزش، مشارکت اجتماعی و اقتصادی و مبارزه برای حقوق برابر در خانواده، زمینههای شکلگیری خانوادههای مدنی را فراهم کردهاند. در نهایت، خانواده مدنی نه تنها یک نهاد اجتماعی بلکه تجسمی از حرکت به سوی جامعهای آزادتر و انسانیتر است. این خانواده، با تکیه بر ارزشهایی چون گفتوگو، برابری و احترام، نقشی محوری در ایجاد همبستگی اجتماعی و تقویت فرهنگ مدنی ایفا میکند و بهتدریج جامعهای را شکل میدهد که در آن، هر فرد به عنوان سوژهای مستقل و تاثیرگذار شناخته میشود.
منبع: روزنامه اعتماد (لینک )