این مورخ اجتماعی جنوبی که عمده مطالعاتش در سالهای اخیر صرف مطالعات زنان و بوشهرشناسی شده، تاکید کرد: در این فاصله کوشیدم تا هم اطلاعات پزشکی خودم را اندکی بالا برده و هم انواع منابع تاریخی، تحلیلی و حتی علمی درباره بیماری کووید ۱۹ در جهان و ایران بخوانم. حجم عظیم این نوشتهها در اینترنت موجود بود. چیزی حدود ۱۰ هزار صفحه! از دوره دو جلدی کتاب پایهای «فیزیولوژی گایتون هالی، ویرایش ۲۱۷» و «اصول پرستاری بالینی» گرفته تا کتابهایی درباب فارماکولوژی، آناتومی، بیمارهای عفونی، ایمونولوژی، عصبشناسی، فلسفه پزشکی، اخلاق پزشکی، هوش مصنوعی، جامعهشناسی پزشکی، پزشکی اجتماعی و طب روحانی! سری هم به کتاب عظیم و چند جلدی قانون بوعلی سینا زدم تا ببینم چه خبر است! مولوی به من آموخته بود که با ذهن خالی نمیتوان پرسش طرح کرد و همچنین میدانستم که «حُسن السؤال، نصف العلم!».
یاحسینی بیان کرد: همه آن منابع را که به فارسی بودند، دانلود کردم. برخی از مقالات، کتابها و منابع را با دقت خواندم و فیشبرداری کردم، حدود سه هزار صفحه و برخی را صرفاً تورق کردم و از محتوای آنها چیزکی برای طرح پرسشهای خودم از خانم دکتر وحدت، الهام گرفتم. در خلال برخی روزها نیز متن خاطرات شفاهی را بیروننویسی، بازنویسی، تدوین و نگارش میکردم.
به گفته نویسنده «باله با ویروسها»، در میانه کار کتابی کمحجم اما بسیار ارزشمند به نام «رابطه پزشک و پرستار؛ نگاهی به یک رابطه پر رمز و راز» نوشته دکتر ابراهیم محبوبی، پزشک ایرانی مقیم آلمان به دستم رسید که در یک نشست بعدازظهری آن را خواندم. کتاب در حوزه اخلاق پزشکی و برپایه تجربیات چهل و پنج ساله نویسنده و همچنین سودبری از نظریهپردازان حوزه فلسفه پزشکی از جمله گادامر نوشته شدهاست.
وی گفت: خواندن این کتاب چشم مرا به بسیاری از پیچیدگیهای دیالکتیکی و رابطه میان بیمار و پزشک باز کرد. فهمیدم پزشکی امروز چگونه در دام «ابزارزدگی» دچار شده و پزشکهای جدید کمتر بر ارزش و جایگاه «گفتوگوی پزشک» با بیمار واقف هستند و همه چیز را در گرفتن آزمایشهای متعدد و ضمناً پرهزینه رادیولوژی، سونوگرافی، سیتیاسکن، نوار قلب، اکو، آنژیوگرافی و … از بیمار و نتایج آنها خلاصه میکنند و بس! کتاب همچنین سرشار از طنزهای زیبای پزشکی بود از جمله این طنز ملیح و پرمعنا که در کودکی و نوجوانی والدین زندگی و عمر آدم را هدر میدهند، در میانهسالی فرزندان و کارفرمایان و در پیری پزشکها!
یاحسینی با تاکید بر اینکه در خلال کار و مطالعه، ابعاد حیرتانگیز تنوع مطالب چاپی در فضای مجازی، مرا شگفتزده و ضمناً درمانده و سرگردان کردف تصریح کرد: مطالعه آن حجم عظیم از منابع گوناگون، با دیدگاههای متفاوت و گاه متضاد، کاری غیرممکن بود. همچنین نیاز داشتم برای آگاهی خودم، کتابها و مقالاتی نیز درباب تاریخ پزشکی در جهان و ایران، تاریخ برخی همه گیرهایهای جهانی در قرون وسطی و عصر معاصر و بیمارهای خاصی چون وبا، سل، طاعون، مالاریا، انفلولانزا، تراخم، اسهال خونی و عفونی، هپاتیتC، مننژیت، ایدز و…. بخوانم. خواندن این مطالب، برای روانتر کردن و آسانتر کردن خاطرات شفاهی دکتر وحدت، نه تنها لازم؛ بلکه ضروری بود.
این مورخ جنوبی یادآور شد: سرانجام کتاب در دو بخش اصلی تدوین و نگارش شد؛ بخش اول، از تولد تا شیوع کووید ۱۹ است و بخش دوم تماماً اختصاص به خاطرات شفاهی دکتر وحدت از دو سال و اندی شیوع کرونا در جهان، ایران بهخصوص بوشهر دارد. این کتاب به همت انتشارات «هامون نو» با مدیریت زوج پژوهشگر بوشهری یعنی اسماعیل حساممقدم و مهدیه امیریدشتی در زمستان ۱۴۰۳ راهی بازار نشر شد. خوشحالم که «تاریخ را به دقیقه اکنون» نوشتهام! نوشتن تاریخ حین وقوع حادثه، مزایا و معایب چندی دارد. معایب آن، ندیدن و ندانستن تبعات میان مدت و دراز مدت آن واقعه و حادثه است؛ اما حُسن کار، ذهن تازه، حضور قهرمانان ماجرا و کنشگران واقعه است.