نا-جنبش زنان؛ از حاشیه به متن
مهدیه امیری دشتی
عضو شورای مرکزی جمعیت زنان مسلمان نواندیش ایران
هگل معتقد است که ذات جهان و انسان حرکت به سوی آزادی است. باتوجه به رخدادهای چند سال گذشته در ایران؛ همواره ما شاهد «شکلهای روزانه مقاومت» بودهایم؛ «مقاومت» به معنای موقعیت اضطراری برای بودن و بیان خواستهها و اندیشهها. حرکتهایی که طی سالیان گذشته تا به امروز به طور منقطع اما همواره مداوم صورت گرفته و با خود «پیشروی»هایی را به همراه داشته است را به قول آصف بیات، میتوان به مثابه «نا-جنبش»هایی برشمرد که خالق آنها مردمانی عادی طی زندگی روزمرهشان بودهاند. «پیشرویهای مردم عادی» که یک پیشروی آرام، صبورانه، زماندار و سرایتکننده به سوی سلطهگران و مستعمرهسازان (بهزعم یورگن هابرماس) در جهت رهایی از دشواریها و بهبود زندگی است. این حرکتها در برخی دورهها، مردم عادی را رودرروی دولت و قبضهکنندگان قدرت قرار داده تا آنها برای خواستهای ابتدایی خویش حرکت کنند. این اقدامات ساده و هر روزه، گاه به تغییراتی در قلمرو سیاست منجر شده و این پیشرفتهایی که به صورت فردی و تدریجی شکل میگیرد درنهایت به صورت جمعی از آن دفاع میشود، چراکه؛ ذات این «نا-جنبش»ها باعث ایجاد تغییراتی هر چند اندک، برای خواستههایی فردی و جمعی است. افراد دخیل در این پیشرویهای آرام، طیف وسیعی از اقشار اجتماعی هستند که شامل زنان، مهاجرین، جوانان و… میباشد. زنان همواره در سراسر جهان برای بیان خواستههای خود مبارزه کردهاند و برای رهایی از «سیطره جنس» ونگاه کردن به آنها در قالب «ابژه»هایی که همواره «جنس دوم» برشمرده شدهاند، حرکتهایی داشتهاند. در دولتهای خودکامه غالبا میشود مقاومتهای زنان را «نا-جنبش» نامید، چراکه این حرکتها سازمان یافته و دارای رهبر نمیباشند و خودجوش و مقطعی بوده و به دلیل سلطه فراگیر و ایدئولوژیک امکان سازماندهی و اطلاعرسانی در قالب نشریات را ندارند و لذا زیست روزمره زنان را میتوان در قالب نا-جنبشهای اجتماعی تفسیر کرد. این حرکتها و مقاومتها در قالب «نا-جنبشها» به گونههای مختلف خود را نشان داده است. گاه در قالب اعتراض در پوشش، گاه هنر، گاه اعتراضات درخصوص کودکهمسری، گاه حضور زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی و هزاران خواست دیگر که هر یک در حرکتهایی آرام خود را بیان کرده است. زنان در زندگی روزمره خود با مقاومتهای متعدد، وجود و تاثیر ایدئولوژی بر بازتولید هژمونی یا اقتدار به رسمیت شناخته شده را مورد کشاکش و واکاوی قرار داده و تاثیر این آگاهی کاذب بر زیست روزمره مردم را به چالش کشیدند. روح انتقادگر زنان، خواستار برابری، استقلال شخصیت، آزادی و… است و هر روز در حرکتهایی آرام در خانه و اجتماع عقاید خود را بیان میکند.
استراتژی «سیاست حضور» و «پیشروی آرام» زنان در عرصههای گوناگون و بیان عقاید خود در قالبها و شیوههای متفاوت در ایران معاصر، منجر به تغییر دادن مناسبات اجتماعی هر چند اندک شده و سبک زندگی روزمره زنان در اجتماع را دچار تحول نموده است. این حرکتهای آرام منجر به تغییر در نوع نگاه خانوادهها به زنان و حضور پررنگ آنها در اجتماع گردیده و میتوان گفت که «خانوادههای مدنی» بیشتری در حال شکلگیری است. در این خانواده مدنی، تمامی اعضا دارای نقشهایی مشخص میباشند و براساس توافقی دروننهادی، به ایفای نقشهای خود میپردازند و مفاهیمی از قبیل گفتوگو، آزادی بیان و اندیشه، احترام، استقلال و برابری در بین آنها شکل میگیرد. با ایجاد این نوع از نقشها در خانوادههای مدنی، بالطبع ارتقای سطح دموکراسی و جامعه مدنی نیز ایجاد میگردد. خانوادههایی که ارزش حضور زن در اجتماع را به صورت سوژهای مستقل پذیرفته و به سوی «همبستگی اجتماعی» گام بر میدارد. از نظر هایدگر «انسان فعلیت نیست، بلکه همواره در حال شکل گرفتن است و هیچ شکل او شکل نهایی او به حساب نمیآید. همواره خودش را طراحی میکند و هرگز به آخر نمیرسد، همواره توانمندی است.» این نوع شکل گرفتن برای رهایی و آزادی را زنان در ایران بسیار تجربه کردهاند. ما امروز شاهد این هستیم، زنانی که طی سالیان متمادی در حاشیه قرار گرفته بودند و به عنوان «دیگری» خاموش به آنها نگاه میشد، در دوران معاصر با توجه به نا-جنبشهایی که طی سالیان متمادی داشتهاند، از حاشیه به متن وارد شدهاند و به صورت «سوژههایی سخنگو» در آمدهاند و همواره در متن اجتماع حضور دارند و خواستههای خود را مطرح میکنند. خواستههایی که از گذشته تاکنون به چهل تکههایی از سرخوردگیها و ناکامیها تقسیم شده بود و اکنون با وجود این پییشرویهای آرام و پیوسته، یکی یکی به هم دوخته میشوند و بهزعم داریوش شایگان با مرصع کاری به خلق بریکولاژی از سطوح متعدد «خویشتن» میپردازد.
یادداشت: مهدیه امیری دشتی؛ نویسنده کتاب «نا-جنبش زنان جنوب؛ خیزشی آرام» (۱۳۹۹ – انتشارات هامون نو) میباشد.
یادداشت: نقاشی با عنوان “زن سر افراز” (۱۳۴۹) اثر هوشنگ پزشک نیا می باشد.
منبع: روزنامه اعتماد – روز شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳ – صفحه اندیشه (لینک )