به گزارش خبرنگار ایرنا، زبان فارسی در نظر نوجوان ایرانی که بخش زیادی از زندگی خود را در فضای جهانی واقعیت مجازی زیست میکند یا در کلام مو سفیدی که کلام شیرین شاعران ایرانی از زبانش نمیافتد، شایسته احترام و نماد عشق به وطن است؛ ایرانیها سراسر، فارسی را چنان مام میهنشان دوست دارند؛ چه میراث فردوسی وطن دوست باشد، چه زبان مادری و یا کلامی که از آن معارف غنی و حب ایران اسلامی شنیده میشود.
با این همه، سایر زبانها و خطها به فراوانی در میانه ارتباطات اجتماعی ملت ایران شنیده و دیده میشود؛ گاهی به عمد، گاهی به ضرورتی ایجاد شده و گاه از سر تساهل بویژه واژههای انگلیسی را در گفتار و نوشتار خود جای میدهند یا به آسانطلبی لغات اصیل فارسی را میشکنند، یا با خطی نادرست املا میکنند.
اینکه چرا فرهنگی واژگانی دیگری در دل زبان روزمره مردم فارسیگوی تنیده شد، چگونه در دلِ نوشتههای رسمی و غیررسمی آن جا خوش کرد و اینکه آیا نجات فارسی از این همزیستی اجباری شدنی یا اصلا لازم است یا خیر با اندیشمندانی از حوزههای فرهنگی، جامعهشناسی و زبان و ادبیات فارسی به گفتوگو پرداختیم.
زبان نشاندهنده پاسخ به دیگری مخاطب است/ باید به سرمایههای اجتماعی اعتبار بخشید
دبیر انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات استان بوشهر با بیان اینکه در یک واکاوی جامعه شناسانه معتقد است که زبان یک ملت بر اساس فرهنگ و هویت آن شکل میگیرد و از سوی دیگر خود نیز به این فرهنگ و هویت شکل میدهد؛ بنابراین اگر امروز در گفتوگوهای عرصههای مختلف اجتماعی و فرهنگی بکارگیری زبان را میشنویم یا در سر در واحدهای صنفی و ادبیات کسب و کارهای گوناگون میبینیم نشان دهنده خواستههای دیگر مخاطب است.
اسماعیل حسام مقدم با اذعان زندگی در یک جهان واقعیت مجازی و در اصطلاح فراواقعیت و هایپرلینکی، میگوید مردم ایران هم در این جهان زیست میکنند و زبان هم در این میان نقشی کلیدی دارد.
به گفته او در چنین جهانی که ارتباطات اجتماعی از مرزها عبور کرده با یک نظام پیچیده ارتباطی دیگری مواجه هستیم که اثر گذاشته و اگر نگاهی به ادبیات و خط استفاده شده در تابلوها و فهرست خدمات واحدهای صنفی تولید یا خدماتی بیندازیم، دیگر یک طرف تصمیمگیرنده نیست و باید در این میان خواستههای گروه هدف برآورده شود.
عضو پیوسته انجمن جامعه شناسی ایران ادامه میدهد: هر صنف یا گروه از زبان و خطی استفاده میکند که برای جامعه مخاطبش قابل کدگشایی و حامل پیام باشد و آن را بپسندد.
از نظر او ارتباط من با دیگری در یک صنف، گروه و دسته خاص با ارتباط من با دیگری در جای دیگر متفاوت است؛ نمیتوان زبان را عام و جهان شمول فرض کرد و برای آن بخشنامه صادر کرد.
حسام مقدم با این توضیحات بیان میکند که تنوع در جامعه به پیچیدگی جهان دامن زده و تجربه ثابت کرده که یکپارچهسازی تعمدی زبان با استفاده از فشار قنون و بخشنامه کمتر جواب میدهد.
او با بیان اینکه ملت ایران در کلیت خود با سه ساحت اسلامیت، ایرانیت و مدرنیت زیست میکند، راهکار را برای پویایی زبان فارسی اعتماد کردن و اعتبار بخشیدن به سرمایهاجتماعی مردم است تا هر گروه، صنف و دسته در گفتوگویی با جامعه پیرامون و هدف خود واژگانی خلق کنند که نشاندهنده پویایی و خلاقیت است و به توازن فرهنگی کشور یاری میرساند.
چنانکه این جامعهشناس بوشهری بیان کرد، آنچه امروز در مواجهه یا تنیدگی فارسی با دیگر زبانها و خطها در سطح جامعه میبینیم پاسخی به نیازمندی است که شکلگرفته است، بارها شنیده شده و باز هم اگر به عنوان نمونه از صاحب یک کافه بپرسی چرا اینهمه واژه انگلیسی در فهرست خوراکتان (یا منو) دیده میشود، شما را به جامعه هدف خود رجوع خواهد داد؛ “چرا که نسل امروز به عنوان مشتریهای من آن را میپسندد”.