نمادهای امر عمومی و مسئله سیاست
سیدرضا شاکری
دکتری اندیشه سیاسی و هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی جهاد دانشگاهی
از مشکلات تاریخی سیاست در ایران این است که همواره قدرت و حکومت بر سیاست تقدم و سلطه داشته و امر سیاسی بدین ترتیب به حاشیه رفته است. البته نمی توان انتظار داشت که با وجود دویست سال تاریخ پرکشکمکش و آزرده خاطر و ناآرام ایران معاصر، سیاست در کشورمان نهادینه شده باشد. در دوره هایی خاص و کوتاه شرایط برای تمرین سیاست فراهم گشته که شوربختانه همان ها هم به شکست انجامیده است. این یاد داشت به مناسبت دو روز در تقویم کشور ماست که ماهیت امر سیاسی دارند، اما همچنان در ذیل حکومت عمل می کنند.
در دولت مدرن سه پدیده نهادی نماد های امر عمومی(سیاست) می باشند؛ ارتش یا نیروی فراگیر نظامی (نماد امنیت و حفظ سرزمین) مالیات(نماد درآمد عمومی) و شهرداری(نماد زندگی سیاسی و فعالیت مدنی) البته همانطور که اشاره شد اینها نماد می باشند؛ یعنی وجه حداکثری و جمهور دارند و برخی نهادها و ساختارهای مشابه در تجارب کشورهای از دولت مدرن در کنار این سه حضور داشته و گاه بر آنها نیز غلبه می یابند. روزهای ۱۴ و ۱۶ تیرماه به ترتیب روزهای شهرداری و مالیات نام دارند.
اگر در سه نماد بالا تامل کنیم ناحیه مشترکی در آنها می بینیم که دلالت اصلی بر امر سیاسی می کند؛ وجه عمومی و ملی آنها. هر شهروند جدای از اینکه چه اعتقاد مذهبی، چه جایگاه طبقاتی و چه درآمد و ثروتی داشته باشد با این سه نماد پیوند بر قرار می کند. یک شهروند در ارتش یک سرباز است برای وطن، در حوزه مالیات پرداخت کننده هزینه عمومی است که برای او در بخش درآمد لحاظ شده و در شهر یک همشهری مسئول است. همه جدای از اعتقادات، نژاد، زبان و طبقه اجتماعی باید خدمت نظام وظیفه برویم، مالیات بپردازیم و در شهر زندگی کنیم. اینها اتفاقی نیست. ارسطو سیاست را امکان برابری فرمانروا شدن و فرمانبر شدن فرد در مدینه می داند و در این سه حوزه نیز معیار کنش برابری در زمینه فعالیت اقتصادی و درآمدی، زندگی شهری و خدمات آن و دفاع از سرزمین می باشد.
اما چگونه تقدم حکومت و قدرت بر امر سیاسی مانع تحقق کارکرد این سه نماد می گردد؟ در کشورهای جهان سوم به لحاظ تاریخی و سیاسی در گذر زمان شرایطی ایجاد و نهادینه شده است که حکومت ها به این سه نماد نه به عنوان شاخص حکمرانی یعنی تن دادن به معیارهایی مانند قانونمندی، جمهوریت و رای مردم، برابری در فرصت ها و… بنگرند، بلکه از آنها به مثابه ابزار قهری و درآمد مالی و مهندسی اجتماعی بهره برده اند. نگاه دولت ها به مالیات درآمد مالی دولت، به شهرداری و خدماتش به عنوان امکانات مدیریت تغییرات اجتماعی و به ارتش به قوه پشتیبان در مهار و گاه سرکوب نارضایتی ها بوده است. بدین ترتیب وجه امر سیاسی آنها فروکاسته و تابع وجه حکومتی و مدیریتی شده است.
در شرایط کنونی کشورمان و به بهانه این دو مناسبت می توان به ظرفیت های نهان دو پدیده مالیات و شهرداری در امر گسترش امر عمومی و ایجاد توازن میان سیاست و حکومت اشاره داشت؛ مالیات دادن در سطح قانونی تقریبا همه شهروندان را در بر می گیرد؛ تولید کننده، مصرف کننده، کارگران و کارمندان. مطالبه امر سیاسی این است که دولت ها اولا از همه مالیات بگیرند و ثانیا چگونگی و فرایند اخذ مالیات و نیز محل های مصرف و هزینه کرد و نتایج و ثمرات مالیات را بدانند و این در بستر فناوری ها و سامانه های امروز قابل دسترسی باشد. «ما مالیات می دهیم.» این گزاره حکم ناگزیر زندگی در جامعه مدرن است. حکومت باید این گزاره را به امر سیاسی دگردیسی بدهد. به شهروندان اطمینان بدهد که مالیات امری عمومی و برای ارتقای زندگی عمومی است.
شهرداری موقعیت و زمینه ای برای تحقق رای اکثریت در مدیریت شهر است. خدمات شهری و مسئولیت شهروندی در این گستره حضور بیشتری دارد؛ در ساختارهای شهرداری ها محوریت رای و خواست مردم است. می توان در کشورما به سمت انتخاب شهردار با رای مستقیم مردم حرکت کرد. می توان نظارت و پاسخگویی را در مسیر فعالیت دوره شهردار شدن عملیاتی نمود. شهروندان اگر تعهد عملی به خواسته رای دهندگان و مدارا و تحمل را در حوزه امور شهرداری و زندگی عمومی شهری تمرین کنند بهتر و با بازدهی بیشتر در محیط قدرت و مدیریت های رسمی قدرت(مجلس و وزارت و مناصب دولتی) تجربه خواهند نمود. می توان رضایت عمومی از شهرداران و مدیران شهری را معیاری در انتخاب شدن برای نمایندگی مجلس یا وزیر شدن قرار داد.
نقاشی اثر بهمن محصص می باشد.