نخستین موضوعی که در این کتاب جلب توجه می کند نوع الگو و قالب برای بیان حقیقت است. به زعم نویسنده ی کتاب، مقاله بهترین شیوه و روش برای بیان گری است؛ چرا که در مقالات فاصله ها با معنا جلوه می کنند و آزادی تاویل را به مخاطب می بخشند. در مقدمه ی کتاب از قول بابک احمدی- نویسنده و مترجم ایرانی- آمده است:«… مقاله چیزی است مستقل، ناتمام، ناکامل، آغازگر، گاه ادامه دهنده و نه هرگز پایان گرفته.» این کتاب شامل مجموعه مطالبی است که نویسنده از رهگذر مطالعات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به تاویل روانکاوانه و جامعه شناختی، منش ایرانی پرداخته و سعی دارد با پرسش پیشین چرایی عقب ماندگی جامعه ی ایرانی با رویکردی تاریخی، فرهنگی و روان شناختی پاسخ هایی ارایه دهد. (پیش از این کتاب های زیادی از جمله تاملی بر عقب ماندگی ما (حسن قاضی مرادی)، چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت؟ (دکتر کاظم علمداری)، خلقیلت ما ایرانیان (سیدمحمدعلی جمال زاده)،جامعه شناسی خودمانی (حسن نراقی) و… در باب عوامل و تحلیل عقب ماندگی ایرانیان منتشر شده است)
از مطالب کتاب در حوزه ی آسیب شناسی فرهنگی و اجتماعی ایرانیان می توان به مطالب جراحی بینی و جامعه بسته- ملالت اوقات فراغت ایرانی، جامعه شناسی خصومت شهری و روستایی در ایران- توهم توطئه ی ایرانی- عشق ایرانی و عشق مدرن- روانکاوی قلیان و گفتمان مردمسالاری و … اشاره داشت. از دیگر سو، در زمینه ی سیاست و سیاست ایرانی نیز مقالات ارزشمندی در مجموعه ی کتاب یافت می وشد که به طور خاص به نقد جوامع بسته و هم چنین آسیب شناسی دوران اصلاحات می پردازد که از جمله می توان از توالت نوشته ها و جامعه بسته، بانک، فاضلاب و جامعه ی بسته، انتقاد، استبداد و ما، نو اصلاحات، سپاسداشت انتقادی بر سید محمد خاتمی و…نام برد. نویسنده در این کتاب با یک نوع ادبیات بیدارگرایانه و با رویکردی انتقادی به وضعیت سیاسی کشور و عدم توسعه یافتگی فرهنگی و شعور فرهنگی در جامعه می پردازد. موذنی با یک شجاعت روشنفکری در بیان حقایق و انتقاد از وضع زمان، از مواضع خود نمی هراسد و با قوت روح، ان چه را باید می گوید. به زعم من نویسنده ی کتاب «بازنگری انتقادی» خواسته که در حقیقت مخاطب را به پرسش و اندیشه و باز اندیشی وا دارد؛ چرا که گاه یک پرسش می تواند جرقه یی برای بیداری و اصلاح امور فرد و جامعه یی باشد..