کودک یک انسان کامل است که به دنیا آمده تا در اجتماع زندگی کند و با دیگران ارتباط برقرار کند و یاد بگیرد که دنیای خود را بشناسد و میراث دار فرهنگ جامعه خویش باشد. کودکان برای جامعه پذیرشدن نیاز به به یادگرفتن و تجربه کردن دارند و کتاب و کتابخوانی یکی از راههای یادگرفتن و بارور کردن اندیشهها و تجربه کردن است. کودکی، با همه ی ویژگی های یگانه اش، از دیگر جنبه های زندگی بشر جدا نیست و کتاب یکی از راههای پیوند کودک با جهان پیرامون است.کتاب خواندن کودکان را به سمت درک جهان پیرامونشان سوق میدهد و دریچههای تازهای به رویشان میگشاید. جنسیت به مثابه «جنبههای روانشناختی، اجتماعی، و فرهنگی مرد بودن و زن بودن انگاشته میشود.» از نگاهی دیگر جنسیت به مثابه «نظام عادات اجتماعی» نگاه میشود؛ این نظام، تمایز جنسیتی را بوجود آورده و حفظ کرده و روابط نابرابری را بر اساس این تمایزات سازماندهی میکند. از این منظر جنسیت نتیجه تفاوتها و نابرابریها است….. جنسیت همواره تولید و باز تولید میشود… جنسیت صرفا ویژگی افراد نبوده، بلکه در تمام سطوح ساختار اجتماعی به وقوع میپیوندد. (سفیری و ایمانیان، ۱۳۸۸). در همه جا جنسیت با تغییرات در طبقه،نژاد، قومیت، مذهب و سن ترکیب شده است و تنوعات فراوانی را ایجاد میکند. بیشترین تفاوتهای مورد بحث در خصوص تقسیماتی است که بین زنان «غربی» و «دیگران»، بین «زنان سفید» و «غیر سفید» و بین زنان کشورهای «استعمارگر» و «مستعمره» مشاهده می شود. (خانی، ۱۳۸۵) مطالعات جامعهشناسان نشان میدهد که تقریباً در کلیه کشورهای جهان زن و مرد به شیوههای متفاوتی جامعه پذیر میشوند. این نوع جامعه پذیری را «جامعه پذیری جنسیتی» مینامند و به این معنی است که هر جنس به گونه متفاوتی آموزش میبیند تا بتواند در آینده نقشهایی را که از او توقع میرود به خوبی انجام دهد.» (مطیع، ۱۳۷۴)امروزه دنیای پیرامون کودکان متحول شده است. ساختارهای اجتماعی و حتی خانوادگی که کودکان در آنها زندگی می کنند تغییر کرده و متنوع تر شده و کودکان نیز به عنوان اعضای جامعه نیز این تغییرات را می بینند و هم آنها را تجربه می کنند. بی شبهه محیط ادبی نمی تواند از تاثیر محیط اجتماعی برکنار بماند. افکار و عقاید و ذوقها و اندیشه ها تابع احوال اجتماعی اند و متقابلا ادیبان روی اوضاع و احوال اجتماعی اثر می گذارد. نظریه یادگیری اجتماعی بیان میدارد که نقشهای جنسیتی از طریق تقویت مثبت یا منفی – کودکان، برای پرداختن به رفتار شایسته یا ناشایسته جنسیتی فرا گرفته میشوند. این دیدگاه همچنین قبول دارد که یادگیری از طریق مشاهده و نمونه سازی صورت میگیرد از نظر بم تصورات زنانگی و مردانگی بخشی از چارچوب کلی جنسیتی درونی شده کودکان میشود… بر اساس پژوهش وی کودکان از چارچوبهای کلی جنسیتی استفاده میکنند زیرا این مقولهها به معناسازی دنیای اجتماعی کمک میکند . در مورد آگاهی کودکان پیش دبستانی راجع به مقولههای اجتماعی می توان دریافت که جنسیت در ادراک کودکان و یادآوری روایت دیداری و شنیداری و کلامی چشمگیر است… کودکان از مقولههایی مانند جنسیت، نه فقط به دلیل ساده دیده شدنشان، بلکه به دلیل کنجکاوی در مورد دنیای اجتماعی مردم از آن استفاده میکنند.
کودک نیاز دارد مفهوم های علمی و اجتماعی را که در زندگی روزانه مورد نیازش هستند یاد بگیرد و آنها را کامل اصلاح کند و به ارزشهای گوناگونی- که محصول زندگی اجتماعی هستند- پی ببرد و ادبیات کودکان در واقعیت یافتن این هدفهای مهم و اساسی تربیتی نقش موثری دارد. نگرش جنسیتی به شخصیتهای کتاب کودک از طریق تصاویر و متن به ذهن کودکان نیز متبادر می گردد . دایره ادبیات کودک به دلیل ویژگی و مخاطبان خاص بسیار وسیع بوده و نه تنها به ادبیات بلکه به سایر رشته ها مانند روان شناسی و جامعه شناسی و.. کشیده شده است. اهمیت این حوزه از ادبیات بسیار زیاد است چرا که کودکان به عنوان نسل آینده در هر جامعه ای می توانند با یادگرفتن الگوهای صحیح فرهنگی عامل تغییرات گسترده ای در جامعه شوند.
خانی،فیصله ، نسیت و توسعه،تهران:پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۸۵
سفیری، خدیجه و ایمانیان، سارا؛ جامعه شناسی جنسیت ،تهران : جامعه شناسان، ۱۳۸۷