آرایه ادبی تشخیص (شخصیت بخشی و جان بخشی) در گاتهای اشوزرتشت
منیژه ملکی ریزی
سرآغاز اهنود گات، هات ۲۸ یسنا:
ای گاثاهای مقدس!
با کمال احترام به شما درود می فرستم.
” شعر برای ما ایرانیان چیزی است فراتر از شعر
از دیرباز ما مردم، به شعردرمانی باور داشته و این شیوه را در زندگی فردی و اجتماعی خود به کار می برده ایم و اساساً شعر را زیسته و می زییم. بی سبب نیست که، اشوزرتشت در گاتها، سرودهای اندیشه برانگیزش را درمان بخش روح و روان (گاثاها، هات ۳۱، بند۱۹ و هات ۴۴، بند ۲) و به کار بستن آنها را در زندگی، برای مردم جهان بهترین موهبت می داند( گاثاها، هات ۴۴، بند۲).
سرود یا سروده را در اوستا و سانسکریت، گاث گویند. این واژه در پهلوی” گات” و در فارسی “گاه” شد که جمع آن، “گاثاها”، “گاتها” یا “گاهان” است. در اوستا و پهلوی، هر جا که این نام آمده، منظور سروده های مینوی اشو زرتشت است. در نوشته های اوستایی، این نام کمابیش ۹۰ بار آمده که بیشتر در صیغه ی جمع یاد شده است. در دانش خنیاگری و موسیقی امروزی ایران، هنوز واژه ی “گاه” به چم(معنای) آهنگ یا نت موسیقی باقی مانده است: گاه، سه گاه، چهارگاه ، راست پنج گاه و… در زبان سانسکریت، گات به صورت گیتgit درآمده که بعدها در عربی جیت یا جید گفته شده و تجوید به چم(معنای) خواندن قرآن با آهنگ و وزن ، می باشد. کهن ترین ادبیات هر قوم را شعر و مناجات تشکیل میدهد زیرا مردم میتوانند شعر ترانه و سرود را به آسانی به خاطر بسپارند.”( ملکی ریزی ، ۱۳۹۷، ص ۱۴۲ ) “بر پایه ی شایست ناشایست، گاتهای اشوزرتشت دربردارنده ی ۵ سروده، ۱۷ هات یا بخش ، ۲۷۸ بند، ۱۰۱۶ شعر و ۵۵۶۷ واژه است. گاتها به آهنگ ویژه و بس دلنشینی سروده شده که خوشبختانه امروز هم پس از گذشت نزدیک به ۴۰۰۰ سال همانگونه که در آن زمان سروده میشده، بر جای مانده است.
وجود وزن در گاتها، نوید سرودبودن آن است.
از سوی دیگر مانند اوستا و سانسکریت ، بنیاد شعر در گاتها برهجا، تکیه و فشار است و قافیه و شرط های دیگر فارسی در آن نیست و
میتوان گفت شعر آزاد است،”( همان، رویه ی ۱۴۶) اکنون به گاتها، ” این عارف گوینده “، گوش جان می سپاریم تا آرایه ی ادبی تشخیص به چَم( معنای )جان بخشیدن و شخصیت بخشیدن را ، به ما باز بنمایاند. گاه شاعر یا نویسنده برای اثربخشی بیشتر، زیبا ساختن شعر، خیال انگیز کردن آن زیبایی و و ساده تر کردن مفاهیم شعر در رشته ی خود، از زبان سایر موجودات( گیاهان، جانوران) واشیا سخن می گوید و کارها و ویژگی های انسانی را به آنها که انسان نیستند، نسبت می دهد که در پارهای از موارد از استعاره ی بالکنایه بهره می گیرد و بدین وسیله بسیاری از اعضا و اشیا و به طور کلی موجودات فاقداراده، دارای فردیت و استقلال می شوند و به رفتار انسانی دست میزنند که شاعر با این کار جهان پویا و زندگی را در ذهن مخاطب ترسیم میکند.
در سرآغاز گاتها، اشوزرتشت، به سروده هایش جان می بخشد، به آنها شخصیت می دهد، با احترام به آنها درود می فرستد و با آوردن این آرایه ی ادبی، سخنانش را اثربخشتر، خیال انگیز تر و زیباتر می کند و به سخنانش فردیت، هویت و شخصیت و جان می بخشد:
سراسر اندیشه و گفتار و کردار اشوزرتشت الهام است از سوی خداوند یکتا که انسان را به سوی رسایی (کمال )و خوشبختی راهنمایی می کند. پاکان جاودان یا پرتوهای اهورایی (امشاسپندان) و سرودههای مقدس گاثاها رافرا بپذیرید و به آنها ایمان داشته باشید. ای گاثاهای مقدس ! با کمال احترام به شما درود می فرستم. “نامگذاری یک اثر، به خودی خود یک فرایند ذهنی خلاق محسوب می شود چون برگزیدن نام، به بهترین گونه توصیف کننده ی یک اثر است و برپایه ی محتوا، درون مایه و روح آن اثر ، برگزیده می شود .”( همان، ۱۳۹۷، رویه ی ۵۳۱)
اشوزرتشت با نام گذاری بر سروده هایش( کتابش) به آنها شخصیت می بخشد. افزون بر این ، ” در سراسر گاتها ، اشوزرتشت، سخنانش را مانترَه یا مَنترَه می خواندکه از ریشه ی مَنَه به چم(معنای) اندیشیدن، سخنان یا پیام اندیشه برانگیز یا برانگیزاننده ی اندیشه می باشد .”( هفته نامه امرداد ، پیاپی ۲۸۰ ، رویه ی ۱) که بامهین سخنان اندیشه برانگیز بر زبان ، به گمراهان را ه بنمایم .( وحیدی ، برگردان گاتها، سرودهای مینوی زرتشت، رویه ی ۵/ هات ۲۸، بند۵) هات ۲۹ گاتها نیز، یک نمونه ی نمادین تحسین برانگیز از خلاقیت، آفرینندگی و ترکیب است که به عنوان نخستین نمایشنامه ی جهان باستان، آدمی را به شگفتی وا میدارد.
هات ۲۹ بند ۱:
پروردگارا ! روان آفرینش ( جان جهان به نمایندگی از سوی مردم گیتی) به درگاه تو گله مند است.
برای چه مرا آفریدی ؟چه کسی مرا کالبد هستی بخشید؟ خشم وستیز، چپاول و غارت، گستاخی و تجاوز همه جا را فرا گرفته است. مرا جز تو پشت و پناهی نیست. نجات بخشی که بتواند مرا از این تنگنا برهاند، به من نشان ده. .
این هات به صورت نمایش برگزار شده است که نقش مهم آن را جان جهان یا روان آفرینش به نمایندگی از سوی مردم جهان بازی میکند. اشا و وهومن، دو امشاسپند (فروزه ها یا پرتوهای اهورایی) و خود ِاهورامزدا، خداوند جان و خرد و ا شورتشت، برای نجات بشر از تنگناها و دردهای بشر ساخته، پس از یک رشته پرسش و پاسخ ، مناظره و گفت و گو ، اشوزرتشت را شایسته ترین فرد برای ماموریت آموزگاری دانسته و او را به عنوان رهبر ، برای ارشاد مردم برمیگزیند .”(آذرگشسپ، برگردان گاتها، رویه ی ۸)
در این هات (هات ۲۹ ) اشوزرتشت، به روان آفرینش به عنوان نماینده ی مردمان گیتی و اهورامزدا و فروزه های او(امشاسپندان) شخصیت می بخشد و بدین وسیله برگزیده شدن زرتشت به پیامبری، آموزگاری و رهبری مردمان جهان، اثربخش تر، خیال انگیزتر، زیبا تر و ساده تر می گردد.
نمونه ی دیگر کاربرد آرایه ی تشخیص را در بند ۲ هات ۴۵ در مناظره ی دو گوهر سپنتا مینیو ( نیروی سازنده یا نیکی) و انگره مینیو( نیروی کاهنده یابدی) باز می یابیم. اکنون از دومینو یا دو گوهری که در آغاز زندگانی وجود داشتهاند، سخن خواهیم گفت : از این دو گوهر، آن یکی که پاک و مقدس بود (سپنتامینیو ) به همزاد خویش، گوهرپلید ( انگره مینیو) چنین گفت که، هیچ گاه اندیشه، آموزش، اراده، ایمان ، گفتار، کردارو وجدان ما با یکدیگرسازش نداشته و از هم جدا هستند. در پایان ، به یک نمونه ی دیگر بسنده میکنیم و آن مناظره ی میان اشوزرتشت و وهومن امشاسپند ( فروزه ی اندیشه ی نیک) است:
هات ۴۳، بند۷:
آنگاه ای مزدا اهورا (من/زرتشت) تو را پاک و مقدس شناختم که، وهومن به من روی آورد و از من پرسید:
کیستی؟ و از کدام خاندانی؟
هنگام تردید و دودلی چه راهی بر خواهی گزید؟ راهی که به سود برادران و نزدیکان توست یا به سود خودت؟
هات ۴۳، بند ۸ :
آنگاه (من/ زرتشت) چنین پاسخ دادم….
سخن پایانی
به هر روی، از آنجایی که اشوزرتشت برای جان جهان، روان قائل است در سروده هایش از آرایه ی ادبی تشخیص( جان بخشی و شخصیت بخشی ) بهره می گیرد و از این راه پیامها و سخنان اندیشه برانگیزش را اثربخش تر، زیباتر ،خیال انگیزتر و ساده تر می کند.
یاری نامه/فهرست منابع:
۱)موبد فیروز آذرگشسب ، گاتهایاسرود های آسمانی زرتشت
۲) منیژه ملکی ریزی، مهارت های زندگی در گاتها ، تهران : هیرمبا و برسم ، ۱۳۹۷.
۳)حسین وحیدی ، برگردان گاتها ، سرودهای مینوی زرتشت ، تهران.
۴)هفته نامه امرداد ، پیاپی ۲۸۰
۵)سایت ها
https//gama.ir
http//fa.Wikipedia.org
http//adababad,ir.blog
http//ganjemahan,blogfa.post
http//elmamozazizam.blogfa.com