سه شنبه مورخ ۲۳ مهرماه ۱۳۹۲، پانزدهمین نشست عصرانه فرهنگی هامون که به تحلیل تجربه زیسته یک فعال فرهنگی در استان بوشهر اختصاص داشت، در محل دفتر هفته نامه اتحاد جنوب برگزار شد. این هفته اکبر صابری- صاحب امتیاز و مدیرمسئول هفته نامه اتحاد جنوب، به ارایه موضوع پرداخت. وی ابتدا به مختصری از زندگینامه خود اشاره کرد و گفت:« در سال ۱۳۴۶ در دالکی متولد شده ام، پنج ساله بودم که به برازجان نقل مکان کردیم و سال های اول و دوم دبستان را در این شهر گذراندم که پس از آن دوباره به دالکی بازگشتیم.
دوره های راهنمایی و دبیرستان را نیزدر دالکی گذراندم. تحصیل من در مقطع اول راهنمایی مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی بود و با توجه به فضای سیاسی اوایل انقلاب و فعالیت احزاب متعدد در کشور، نشریات آنان نیز به مدارس راه پیدا می کرد.» وی در ادامه گفت:«فعالیت های من در دوران راهنمایی و دبیرستان در قالب تهیه روزنامه دیواری، حضور در انجمن اسلامی و مواردی از این دست بود. هفده هجده ساله بودم که به نمایندگی از مردم با مسئولینی که به دالکی آمده بودند، صحبت کردم و مسائل و مشکلات مردم را با آنان در میان گذاشتم و شاید بتوان این موضوع را نقطه آغاز فعالیت های فرهنگی -اجتماعی من دانست. بعد از مدتی تصمیم گرفتم به عنوان خبرنگار افتخاری صدا و سیما و پی گیری مسائل دالکی، با آن رسانه همکاری کنم و موفق هم شدم.» وی افزود:« شروع فعالیت های رسانه ای من همین خبرنگاری بود که از سال ۶۹ تا ۷۵ با صدا و سیما دنبال کردم. در تابستان ۷۶ به برازجان نقل مکان کردم.آنچه در این مدت توجه و احساسات مرا بر می انگیخت، قایل شدن تبعیض آشکارا میان برازجان و بوشهر به ویژه در رسانه ها بود؛ از همین رو، برای مقابله با این تبعیض اوایل سال ۷۷ بود که مصمم شدم نشریه ای را در برازجان راه اندازی کنم، اما احساس می کردم که در این راه نیاز به یک دوست و همراه دارم. به همین دلیل برای همکاری به یکی از دوستانم مراجعه کردم و این مساله را با او در میان گذاشتم که وی در جوابم گفت فضای برازجان برای فعالیت رسانه ای مناسب نیست و من نیز کنار کشیدم. اما دغدغه داشتن این موضوه همواره همراهم بود و رهایم نکرد تا اینکه اواخر آذرماه ۷۷ بار دیگر مقصودم را با دوستم مطرح کردم که این بار او هم با من موافقت کرد و در دی ماه همان سال با مراجعه به اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر پی گیر کار شدیم. ابتدا قرار بود که یکی از ما مدیر مسئول و دیگری صاحب امتیاز باشد، اما وی در روند کار ترجیح داد که مسئولیت رسمی در نشریه نداشته باشد و صرفن با حمایت از من به همکاری خود ادامه دهد و در نتیجه من، هم مدیر مسئول و هم صاحب امتیاز اتحاد جنوب شدم. بعد از گذشت حدود چهل و پنج روز، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز موقتی صادر کرد تا نشریه با عنوان «اتحادجنوب» و به صورت هفتگی پیش شماره های خود را با مسئولیت مدیر کل ارشاد منتشر کند» مدیرمسئول هفته نامه اتحادجنوب در ادامه گفت: «نهایتن ۲۶ اسفند ۱۳۷۷ اولین پیش شماره اتحاد جنوب به قیمت پنجاه تومان انتشار یافت، که البته به علت کم تجربگی گردانندگان از چیدمان و صفحه آرایی مطلوبی برخوردار نبود، ولی برخلاف انتظار بسیاری از نشریه استقال کردند، که حتا یک نسخه برگشتی هم نداشتیم. صابری تصریح کرد:«در استان بوشهر اتحاد جنوب اولین نشریه ای است که خارج از مرکز استان چاپ شده و اولین نشریه رسمی در تاریخ دشتستان است. البته تجربه دو نشریه “ندای حق” و “دشتستان” را داشته ایم ولی هر دو غیر رسمی بوده اند. ندای حق که از سوی جمعی از دانش آموزان دبیرستان مهدی رضایی منتشر می شد، به ده شماره هم نرسید. “دشتستان” هم غیر رسمی بود و از اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی مجوز نداشت، پس از انتشار پنجاه و هشت شماره، نهایتن در سال ۶۰ دیگر منتشر نشد و از سال ۶۰ تا انتشار هفته نامه اتحادجنوب، شهرستان دشتستان نشریه ای نداشته است.»
رضا شبانکاره، روزنامه نگار و کنش گر فرهنگی، به شادروان فراشبندی اشاره کرد که در زمینه ی روزنامه نگاری در همین برهه ی خاموش فعالیت داشته اند. نشریه خامه ملت که به مدیریت فراشبندی و به صورت هفتگی در شیراز منتشر می شد، در دورانی که دشتستانی ها، فاقد رسانه یی بوده اند، همواره تریبون و ارگان غیررسمی دشتستانی ها و برازجانی بوده است. وی خاطر نشان کرد این نشریه برای مشترکین خود و علاقمندان به برازجان نیز ارسال می شده است. شبانکاره خاطرنشان کرد:« گزیده یی از مطالب و اخبار مربوط به شهرستان دشتستان و شهر برازجان در کتابچه یی تحت عنوان «سند خدمت من به مردم دشتستان» توسط فراشبندی نیز منتشر شده است.»
صابری در پاسخ گفت: « مرحوم فراشبندی را از روزنامه نگاران برجسته ی دشتستانی است که دغدغه برازجان و دشتستان را همیشه داشت و انجام برخی اقدامات عمرانی و اجتماعی از جمله ارتقاء برازجان از بخش به شهرستان مدیون فعالیت رسانه ای ایشان است. اما ایشان ساکن شیراز بود و نشریه خامه ملت را هم همانجا منتشر می کرد و من منظورم از اولین بودن اتحاد جنوب به لحاظ انتشار در برازجان می باشد.»
در ادامه اسماعیل حسام مقدم، مدرس دانشگاه و فعال مدنی، علت خاموشی مطبوعات بین سال های ۶۰ تا۷۷ را جویا شد. در پاسخ حسین پاپری، فعال فرهنگی، نبودن دغدغه ای در این باره را چرای این موضوع دانست و صابری نیز سر خوردگی اهالی قلم و و دور شدن از فضای فرهنگی و سیاسی اوایل انقلاب را علت آن دانست. هم چنین در ادامه حسام مقدم، از مدیرمسئول اتحاد جنوب پرسید در سال ۷۷ که شما شروع به کار کردید چه فضایی حاکم بود؟ در جواب صابری به بیان یک خاطره پرداخت و گفت: «در همان سالها تعدادی از کارگران نامه ای به اتحادجنوب برای چاپ دادند که در آن از نادیده گرفته شدن مطالبشان و پرداخت نشدن حقوقشان توسط اداره کار گلایه کرده بودند. ما هم نامه شان را چاپ کردیم، ولی با شکایت رئیس وقت اداره کار مواجه شدیم و برای یک انتقاد ساده و معمولی چند بار به دادگاه رفتیم.»
در ادامه صابری گفت: « فضای ۱۵ سال پیش فضای مساعدی برای کار رسانه ای نبود که نمونه اش را اشاره کردم ولی روز به روز این فضا بهتر شد و اکنون شرایط بهتری برای کار رسانه ای در استان و شهرستان را شاهدیم.»
وی افزود:«اتحاد جنوب پنجمین نشریه استان است. پانزده سال فعالیت بی وقفه داشته و از نظر تعداد شماره های منتشرکرده در استان دارای رتبه اول است.»
مدیر مسئول اتحاد جنوب افزود:«در اردیبهشت ۷۹ برای آنکه دوبار در هفته چاپ داشته باشیم، تقاضا دادیم که در ۲۵ مهرماه همان سال با آن موافقت شد و از آذر ۷۹ به مدت نه ماه، دو شماره در هفته چاپ داشتیم.»
در اینجا رضا شبانکاره پرسید که چرا این روند ادامه پیدا نکرد؟ صابری در پاسخ صرفن مشکلات مالی و تامین هزینه ی انتشار نشریه را عنوان کرد. وی در ادامه خاطر نشان کرد به لحاظ مطلب، محتوا و خبر هیچ کمبودی نداشتیم. وی ادامه داد علاوه بر هفته نامه اتحاد، نشریه پیغام هم در مرکز استان تجربه ی دوبار انتشار در هفته را دارد، اما این نشریه تنها به مدت شش ماه توانست این را ادامه دهد.
صابری در ادامه ی صحبت های خود گفت:«پس از انتشار اتحاد جنوب، تابوی چاپ نشریه فقط در مرکز استان شکسته شد و در سال ۸۲ دریای جنوب، ۸۴ سفیر دشتستان (که بعدن توقیف شد)، ۸۷ آوای توج و در تیر ماه ۹۰ دو هفته نامه مردم جنوب در شهرستان دشتستان انتشار یافتند.»
هم چنین وی درباره ی روند اصلاح طلب شدن اتحاد جنوب نیز گفت: « تا قبل از سال ۸۲، اتحادجنوب میانه رو بوده است. سمت و سوی اتحاد، در واقع به این موضوع بر می گشت که خود من ،روزنامه نگاران و همکاران دیگر چه تفکری داشتیم. در ابتدا شاهد حضور همکارانی از هر دو جناح بودیم که همین موضوع میانه روی اتحاد را پیش آورده بود. در آن زمان خود من نیز تفکری متفاوت با امروز داشتم. در زمان به ویژه در دوران سردبیری نصرالله شفیعی، این کفه به سمت اصولگرایان سنگینی می کرد و در ادامه عوامل مختلفی چون آغاز به کار هفته نامه دریای جنوب و موضوعات سیاسی پیش آمده، از سال ۸۲ و حضور بیشتر همکاران اصلاح طلب در اتحاد و همچنین تفکرات شکل گرفته در خود من در آن زمان، دست به دست هم داد تا اتحاد جنوب به اصلاح طلبان نزدیک تر شود»
اسماعیل حسام مقدم نیز پرسید که دلیل تعویض نیروها و ثابت نماندن این نیروها در هفته نامه چه بوده است؟ صابری گفت:« عمده علت این مقوله، تصمیم به عدم ادامه ی همکاری از سوی خود روزنامه نگاران و پیش آمدن شرایط مالی بهتر برای آنان در جایی دیگر بوده است. البته در مواردی نیز اصطکاک میان بنده و برخی همکاران علت این امر بوده است.» هم چنین رضا شبانکاره، با اشاره به جلسات شب های اتحاد جنوب که در گذشته برگزار می شد و اینکه اتحاد جنوب همیشه سعی کرده فراتر از یک نشریه با چاپ کاغذی عمل کند، گفت این هفته نامه در ماندگاری نیروهای فرهنگی جذب شده و پرورش یافته نقش حرفه ای تری می توانست ایفا کند. زیرا وی معتقد بود جوانان علاقمند به فرهنگ و مطبوعات نقش مهمی را در مطبوعات محلی ایفا نموده اند و در رونق بخشیدن به مطبوعات محلی تاثیر گذار بوده اند صابری نیز در بیان پاسخ این سوال به همان شب های اتحاد جنوب اشاره کرد و حمایت اتحاد از جوانان و فعالان فرهنگی را، با دادن فضا و حتا با دادن صفحه به آنها در نشریه، از تلاش های انجام گرفته ی اتحادجنوب تا به امروز دانست. وی هم چنین به منابع محدود مالی نشریه نیز اشاره کرد. وی افزود: رشد و بالندگی این نشریه، با کمک همین کسانی که از اوایل آن با این نشریه همکاری کردند و رفتند و نیروهایی که در ادامه وارد نشریه شدند، اتفاق افتاده است»
حسام مقدم نیزغ به حمایت اتحاد از جلسات کتابحث که در سالهای ۸۵ تا۸۶ که در محل دفتر اتجاد جنوب برگزار می شد، اشاره کرد. وی در ادامه از علی پیرمرادی، روزنامه نگار کهنه کار دشتستانی، خواست که ادامه ی بحث را پیش ببرد. وی نیز به بیان تجربه ها و خاطره هایی از فعالیت چندین ساله خود پرداخت.
پس از آن از صابری خواسته شد که به تجربه ی حضور در شورای شهر برازجان نیز اشاره کند. وی نیز بیان کرد «در آن زمان که من برای عضویت در شورا نامزد شدم، چندان در شهر برازجان شناخته شده نبودم و توقع بالایی نمی رفت. به هر ترتیب با رأی حدود ۳۸۰۰ نفر عضو علی البدل اول شورا شدم و پس از یکسال و نیم وقتی یکی از اعضای شورا بنا به دلایل خانوادگی از شورا کناره گرفت، من وارد شورا شدم و پس از مدت شش ماه که از حضورم در شورا گذشته بود، نایب رییس شورا داشتم.»اکبر صابری در ادامه ی صحبت های خود به وجود لابی گری در شورایی که در آن حضور داشت اشاره کرد و افزود : «متأسفانه همه ی شوراهای شهر ما و از جمله شورای کنونی از این جریان خالی نیستند.» حسین پاپری سوالی درباره ی چرایی این قضیه مطرح کرد که در پاسخ صابری دلیل اصلی این امر را نیاز به رای همکاران شورایی برای به کرسی نشاندن حرفشان دانست.
در پایان جلسه نیز، محمد حسن پور نقدی بر رویه ی حرکت اتحاد جنوب در رابطه با انتصاب استاندار و اخبار منتشر شده بر پایگاه خبری-تحلیلی اتحاد جنوب وارد کرد. صابری ضمن گفتن اینکه منابع خبری ما از اعتبار کافی برخوردار هستند، به مواضع مشترک خود با حسن پور و تلاش هایی که در این زمینه انجام داده است اشاره کرد.
هم چنین صابری در راستای توسعه ی هفته نامه اتحاد جنوب گفت: «ما چندی پیش برای گستره ی انتشار هفته نامه، درخواست ارتقا منطقه یی شدن هفته نامه را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دادیم، که به دلیل زاویه داشتن تفکرات اتحاد جنوب با دولت احمدی نژاد، این مهم امکان پذیر نشد.»
اتحاد جنوب هم اکنون به صورت استانی و هفتگی (روزهای یک شنبه) منتشر می شود و وبسایت خبری – تحلیلی این نشریه نیز از فعال ترین و پربازدیدترین وب سایت های خبری استان بوشهر به شمار می رود.
انجمن هامون ایران در محل دفتر هفته نامه اتحاد جنوب، در ۳۰مهرماه روز سه شنبه ساعت ۱۷، نشست دیگری با موضوع «خوانش و بررسی مجموعه داستان کنیزو، اثر منیرو روانی پور» برگزار می کند. شرکت در نشست های«هامون» برای عموم مردم آزاد است.