هنوز نشریه هایی هست که کادر فنی آنها خانواده گی اداره می شود، گرچه به نسبت چند سال پیش این نکته کمتر شده است. اگر تلقی از حرفه یی بودن، مسئله ی “اقتصادی” است، باید بگویم مدیران مسئول مطبوعات محلی بوشهر خلاقیت و توانایی آن را ندارند که نشریات خود را بر”مطالبه محوری”، “مخاطب محوری” و “تولید محوری مطالب” پی ریزی کنند، و با جذب مخاطب و با تکیه بر تک فروشی، جذب آگهی و مشارکت های بخش خصوصی، توان مالی خود را افزایش دهند، از این رو خود را وابسته به نهادهای دولتی و مراکز صنعتی می کنند و از این روست که دیگر قدرت نقادی و به چالش کشیدن ضعف های این نهادها را هم از دست می دهند و به جای این که نقش خود را به مثابه ی روشنگرانه در مطبوعات ایفا کنند، روزنامه نگاران ، مبدل به کاتب نویسانی می شوند که با مدح و ثنا به مدیر و سازمان های دولتی و …، صله دریافت می دارند. روزنامه نگاران باید آن قدر، مقتدر و توانا باشند، که از رهگذر اندیشه و قلم خود ، علاوه بر حفظ قدرت چانه زنی و دیگر وجوه انتقادی و به چالش کشیدن قدرت رسمی، بتوانند زندگی مستقلی را بگذرانند و قلم را در راستای منافع سیاسی یا اقتصادی برخی نیز نچرخانند.
مثلا کسانی هستند که هم سردبیرند، هم صفحه آرا، هم نقش مدیریت اجرایی و هماهنگی نشریه را انجام دهند و وقتی خروجی کار مطبوعاتی اشان را می بینی و مرور می کنی، تنها چیزی که انجام نمی دهند، همان نقش مهم ((سردبیری)) است. از دیگر سو ما در میان نشریات بوشهر، اغلب صاحب امتیاز، مدیرمسئول و سردبیر یک نفر است، و چون امر روزنامه نگاری شغل دوم یا سوم آنان است، گاه باعث شده خود این شخص به کارهای مطبوعاتی نشریه نظارتی دقیق نداشته و اینجا ـصفحه آرا- است که امور نشریه را عهده دار می شود. و این ابتدای ویرانی است.
و از سویی دیگر، نداشتن رویکردهای زیبایی شناسیک، درازمدت و حرفه یی مدیران مسئول، امکان تداوم همکاری نیروهای خلاق با نشریات محلی را به وجود نمی آورد. خلاقیت هایی هم که ما در مطبوعات محلی شاهد آن هستیم، بسیار پراکنده است و بیشتر هم رویکردهای ذوقی و تفننی بر آنها مستولی است. و هم چنین، هنگامی که بازاریاب، نقش و جایگاه کاذب روزنامه نگار را به خود می گیرد و در این کارکتر، به ایفای نقش می پردازد و نور چشمی مدیر مسئولان می شود و روزنامه نگاران اصیل، از جایگاه حقیقی و صنفی خود سقوط می کنند، توقع دارید نیروهای خلاق ما در صدر مطبوعات بنشینند!؟