ما، جهان امروز و بحران معنا
گزارش اختصاصی هامون ایران از سخنرانی دکتر سوسن شریعتی در دانشگاه خلیج فارس بوشهر
به گزارش وبسایت هامون ایران؛ تارنمای جامعه مدنی جنوب ایران، سوسن شریعتی به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه خلیج فارس به بندربوشهر سفر کرد و طی سخنرانی در روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ۹۷ در سالن ابن سینا به تحلیل تاریخی مفاهیم انسان ایرانی، جهان امروز و بحران معنا پرداخت.
سوسن شریعتی؛ دکتری تاریخ از انستیتو عالی مطالعات اجتماعی پاریس در ابتدا به دو پرسش اساسی که در عنوان بندی این سخنرانی مستتر بود پاسخ داد تا کرانه ها و خاستگاه سخنرانی اش را در این جلسه مشخص نماید؛ ابتدا اینکه چرا بحران در معنا هست و چه دلیلی برای بحرانی نشان دادن وضعیت طبیعی وجود دارد؟ و دوم اینکه سخنران به عنوان یک تاریخدان و تحلیلگر تاریخی می تواند در باب بحران معنا صحبت کند؟
سپس دکتر سوسن شریعتی درباره دو مساله بالا به تحلیل پرداخت؛ چرخش مهمی در مطالعات تاریخی در چند دهه اخیر رخ داده و زمان در نگاه جدید تاریخی؛ یک معنای کوتاه مدت جامعه شناسانه نیست و یا یک معنای مجرد و انتزاعی فیلسوفانه نیست بلکه زمان را در یک بستر تاریخی قرار دهد و بنابراین مطالعات تاریخی می تواند درباره معنا و یا بحران معنا به تحلیل بستر تاریخی در یک دوره بلندمدت مانند ۱۵۰سال اخیر در جامعه ایران بپردازد.
شریعتی در پاسخ دادن به دومین مساله به این نکته اشاره کرد که عملا معنا چه می تواند باشد و آیا بحران در این معنا چه نوع رخدادی است؛ رخدادی ست مذهبی است یا اقتصادی و یا اجتماعی؟! علاوه بر این امروزی بودن در باب بحران معنا چه می تواند باشد؟ به این معنا می تواند باشد که امروز یعنی یک جریان درازمدت که به اینجا رسیده و نتیجه آن مسیر تاریخی، به امروز منجر شده است؟
سوسن شریعتی در ادامه اشاره نمود: به هرحال یک مورخ در تغییر زمان از دوره می گوید ، از بازه های زمانی حرف می زند ، شاخص تحلیل تاریخی درباب زمان؛ دوره هست و ازطریق تفکیک دوره ها هست که تحلیلگر تاریخی می تواند به شیفت تاریخی یا تغییرات دوره تاریخی بپردازد. از سوی دیگر هر دوره ای یا به معنایی دیگر هر دورانی با چندگانگی ها و چندلایه گی های معنایی رو به رو هست و عملا تک لایه نیست ، به نوعی با درهم آمیزی ناهمزمانها روبه رو هستیم. این چند ناهمزمانی در اینجا به این معنا هست که مثلا لایه اقتصادی با لایه فرهنگی و یا لایه تکنولوژیک یکپارچه نیست و در یک زمان واحد و همزمان رخ نمی دهد.
این تحلیلگر تاریخی اشاره کرد: با این مقدمه می توان گفت نگره طولانی دیدن زمان و چندلایه دیدن دوره تاریخی این مزیت را دارد که بتوان درباب بحران معنا یا بحران اخلاقی با نگره ای تاریخی حرف زد.
سوسن شریعتی در تحلیل خود با استفاده از نظریه پل ریکور ادامه داد: ما درباب اخلاق یا معنا به زعم پل ریکور می توان در سه ساحت و یا سه پرسش وارد زیست اخلاقی شویم و معنای زیستن را تحلیل کنیم: اولین ساحت درباب “خویشتن” است و دومین ساحت درباب “دیگری” است و در سومین ساحت به “نهاد”های اجتماعی می پردازد که مناسبات خویشتن و دیگری را سامان می دهند.
این تحلیلگر تاریخی در ادامه به تبیین خود درباب بحران معنا با توجه به سه ساحت مذکور پرداخت و اشاره نمود: اگر جایی از بحران معنا و یا بحران اخلاقی در جهان امروز حرف می زنیم می توان نشانه هایی از آن را در تغییر و تحولات با این سه ساحت زیستن یافت. به عبارت دیگر هم در ساحت خویشتن و هم در ساحت مواجهه با دیگری و همچنین هم درباره نهادهای اجتماعی تنظیم کننده ساختارهای اخلاقی می توان نشانه های از بحران معنا را در جهان امروز یافت.
دکتر سوسن شریعتی در ادامه تحلیل خود متذکر نکته ای حساس نیز شد و آن اینکه در اینجا آنچه از “ما” مستفاد می شود نه صرفا “ما”ی شهروند جمهوری اسلامی است و نه “ما” یی که یک کلیت و جهانشمولیت دارد و به طور خاص مثلا از انسان بحران زده غربی مصداق آورده می شود. لذا من در این سخنرانی تذکر می دهم که نباید بحث را درباره “ما” تقلیل دهیم و یا آنچنان انتزاعی و بزرگ کنیم که خخودبه خود از معنا ساقط شود لذا توجه الی من درباب “ما” آن انسانی ست که در یک دوره مستمر و مداوم تاریخی از سال پیش تاکنون در جامعه ایرانی زیست کرده و با پرسشها و بحرانهای معنایی خاص خود مواجهه شده است و دستخوش تغییراتی فرهنگی-سیاسی شده است. و در نهایت باید این خویشتن تاریخی خاص را باید در بستری از یک ما ی بزرگتر و جهانشمولتر در دنیای مدرن بنشانیم و ببینیم با چه جریانی و زیستی مواجه هستیم.
سوسن شریعتی در ادامه از مساله چندلایه بودن خویشتن انسان ایرانی حرف به میان آورد و اشاره نمود: انسان ایرانی در جهان امروز با لایه های معنایی و هویتی متعدد و متفاوتی مواجه است و ازهمین رو پیچیدگی و درهم تنیدگی مسائل و بحران ها در زیست این انسان با هویت چهل تکه بسیار جدی و زیاد خواهد بود (همانگونه که علی شریعتی و داریوش شایگان در دهه چهل شمسی اشاره نموده اند. و عبدالکریم سروش در دهه های بعد این تحلیل را ادامه می دهد) در من به این چندلایگی هویتی در خویشتن ایرانی باید تراژیک بودن را نیز اضافه نمود؛ بدین معنا که تاخر فرهنگی در جامعه ایرانی باعث شده بدون گذراندن دوره های تاریخی به صورت منم و منسجم، به یکباره از دوران سنت به دوران مدرن و پسامدرن پرتاب شده است و ازهمین رو عمیقا با تراژدی مواجه شده است.
سوسن شریعتی درباب دیگری اشاره نمود که خویشتن در مواجهه با دیگری؛ پرسشی بسیار مهم از حیث اخلاقی و معنایی است؛ و نسبت با دیگری می تواند همان پرسشهای بحران آمیزی باشد که در زیست انسان امروز با آن مواجه شده ایم در ساحت سوم زیست اخلاقی باید نهادهای اجتماعی را به پرسش بگیریم که با ساختار اجتماعی برای تنظیم ارتباط خویشتن و دیگری چه کرده اند؟ در دوران معاصر این نهادها به صورت جدی با پرسش روبه رو شده است: نهادهایی مانند دولت، خانواده، سنت، دین و… همواره با پرسش روبه رو هستند.
سوسن شریعتی در تحلیل کلی درباب این سه ساحت از یک رخداد بحرانی در معنا در جهان امروز پرده برداشت و به این نکته اشاره کرد که باید در تعاریف و معناهای این سه ساحت بازاندیشی و بازنگری هایی انتقادی داشته باشیم تا بشود با مسائل و بحران ها کنار آمد و زیست اخلاقی و بامعنایی در جهان امروز داشت. البته در اینجا هر مکتبی و هر جریان فکری در این بازاندیشی ها و بازنگری ها، پاسخهای متفاوتی می دهد و عملا این همان جریان روشنفکری است که باید به این بحرانها پاسخ روشنگرانه بدهد
در پایان این جلسه سخنرانی، دانشجویان با پرسش و ارائه برخی نقدها به مفاهیم ارائه شده از طرف دکتر سوسن شریعتی مواجهه نمودند و برخی توضیحات و بحث های تکمیلی از طرف سخنران ارائه شد.