واژه جامعه مدنی در کاربرد امروز معانی مختلفی دارد گاهی شامل خانواده و محیط خصوصی در نظر گرفته می شود و به عنوان بخش سوم جامعه مجزا از دولت و تجارت به شمار می رود. جامعه مدنی مجموع سازمان ها و موسسات غیردولتی که حقوق و تمایلات شهروندان را آشکار می کند. اشخاص و سازمان هایی در جامعه که مستقل از دولت هستند، تعریف می کنند. گاهی این واژه در مفاهیم عمومی تر عناصری چون آزادی بیان، قوه قضاییه مستقل و… که جامعه دموکراتیک (مردم سالار) را تشکیل می دهد. حوزه عمومی بر قلمرویی اطلاق می شود
که در آن منافع خصوصی شهروندان با یکدیگر به تعامل در می آیند و منافع مشترک شکل می گیرند این پروسه از وساطت سازمان های غیردولتی که در واقع قلب جامعه مدنی هستند، صورت می گیرد در حوزه عمومی دولت نیز حضور دارد و به تعامل با جامعه مدنی می پردازد.
عرصه عمومی یا حوزه ی عمومی به عنوان نوعی فضای عمومی سخن به میان می آید که در آن اعضای جامعه قادر هستند از راه رسانه های گوناگون نظیر مطبوعات، رسانه های الکترونیکی و حتی ارتباط چهره به چهره درباره موضوعات مورد علاقه مشترک به بحث و گفتگو بپردازند و بر اساس این موضوعات ذهنیت یا عقیده مشترکی تشکیل دهند؛ یعنی بحثی عقلانی که در نهایت به توافقی منجر می شود.
یورگن هابرماس نظریه پرداز اصلی عرصه عمومی از آن به عنوان حلقه گمشده در جوامع مدرن یاد می کند؛ معتقد است حوزه ی عمومی می تواند واسطه بین جوامع و دولت باشد. در شهرهای جنوب استان بوشهر اراده و قوت کافی برای حمایت و احیای جامعه مدنی دیده نشده است مثلا در جنبش طرفدار محیط زیست با اینکه سمن های و گروه های مردمی یا مردم نهاد تشکیل شده و یا در حال شکل گیری است اما سوگمندانه از سوی مسوولین حمایت دلگرم کننده ای صورت نگرفته است. دانشگاه و جنبش دانشجویی همواره رابطه مستقیمی با جامعه مدنی و تحرکات آن دارد. در حوزه ی جنوب استان بوشهر مراکز آموزشی و دانشگاه های بسیاری وجود دارد که در این میان هیچ کدام از دانشگاه ها، انجمن های غیرفعال دارند که این رخوت و سستی باعث غیرمتحرک شدن و یا رکود و ساکن شدن جنبش دانشجویی
می شود و دانشگاه را از پویایی می اندازد و مراکز علمی و آموزشی ایستا و استاتیک می شوند. شاید بدرستی می توان عنوان کرد که این مقوله به فراموشی سپرده شده است.
نگاهی دیگر به پدیده پیاده روی های خانوادگی که از دولت قبل آغاز شد و همراه با جوایز بود داشته باشیم که در ذات خود بسیار نیکو بوده و هست که هدف از اجرای آن دور هم بودن خانواده ها و مردم بود ، شوربختانه این ورزش مفرح و تمرینِ با هم بودن، به شکل کالایی در آمد و نگاه به آن ابزاری شد و از آن هدف اصلی که ایجاد شادی و نشاط بود فاصله گرفته شد زیرا هر وقت که مسوولین خواستند این برنامه را اجرا کنند مشارکت عموم مشروط به اهدای جوایز و هدایا از طریق قرعه کشی شد و اگر هدایایی وجود نداشت جامعه نیز از شرکت در آن سرباز می زد و خودداری می کرد. یکی از جامعه شناسان مشهور و به نام حوزه جنوب
نظریه بسیار دقیقی در این مورد دارند؛ ایشان معتقدند که در عرصه عمومی می بایست شهروندان با هم تعامل داشته باشند و تخلیه هیجانات و شادی ها در آنها صورت گیرد، نه اینکه به حوزه خصوصی و درون خانه و اتاق کشیده شود که رفته رفته باعث افسردگی و می شود و حوزه عمومی نیز کارایی خود را از دست می دهد .استقرار دولت تدبیر و امید و آوردن امید به جامعه و اتفاقات خوبی که در این دولت رخ داد و همچنین مورد اخیر مشارکت گسترده مردم در انتخابات دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی اگر از منظر جامعه مدنی نظر بیفکنیم در نوع خود بی نظیر است. حوزه عمومی جدیدی در جنوب استان پا گرفته است مسوولین می بایست دغدغه و اعتقادی پیرامون جامعه مدنی داشته باشند البته این بدان معنا نیست که حوزه عمومی از میان رفته شاید تغییر شکل داده باشد. در عرصه عمومی امکان مفاهمه و گفتگو را مهیا سازند که این عرصه و جامعه مدنی نیازمند تنفس مصنوعی هستند و می بایست ابزارهای احیا و تقویت مهیا شود.
غلامرضا خیاط؛ منتقد فرهنگی