تاثیر روابط بینالملل روی رقابتهای ورزشی
جنگ جهانی فوتبال!
سید داوود حسینی
جنگ اول جهانی معروف به جنگ بزرگ در سال ۱۹۱۴ میلادی فبا کشته شدن ولیعهد اتریش-مجارستان به دست یک ناسیونالیست صرب آغاز شد.جنگی که در آن طی ۴سال نزدیک ۱۶ میلیون انسان(نظامیو غیرنظامی) جان خود را از دست دادند. بعد از این جنگ در سال ۱۹۳۹ میلادی جنگ دوم جهانی با حمله آلمان نازی به لهستان آغاز شد.جنگی به مراتب ویران کننده تر از جنگ اول. جنگی که طی ۶ سال در آن بیش از ۷۰ میلیون انسان( نظامیو غیرنظامی) کشته شدند.
بعداز این دوجنگ بود که دنیا فهمید انسان تا چه حد میتواند سقوط کند .سقوطی که در آن نه تنها خودش بلکه افراد بیگناه زیادی را نیز به کام مرگ بکشاند.هیتلر در لحظه ای که شکست را حتمیدید خودش را کشت اما قبل از کشتن خود خیلی از انسانها را کشت مرگی که هیچوقت مستحق آن نبودند.
جنگ دوم جهانی نشان داد که وجود مانع و مرز بین کشورها بیمعنا ست و سرنوشت ملل جهان به یکدیگر گره خورده است.
نویسنده ای گفته است:« در جنگ کسانی کشته میشوند که نه همدیگر را میشناسند و نه میدانند چرا، اما کسانی آن را راه میاندازند که هم همدیگر را میشناسند و هم میدانند چرا».
اما در طول این دو جنگ و در میان خرابههای برجای مانده از حملات کشورهای دخیل در آن یک چیز بود که همچنان نفس میکشید؛ فوتبال. از کم سن وسال ترین افراد گرفته تا بزرگترین آنها، از آماتورها تا حرفه ایها، فوتبال را زنده نگه داشتند. آنها نشان دادند که ورای همه هیاهوهای سیاسی و نظامی، فوتبال میتواند بی طرف و پیام آور صلح، دوستی، رقابت سالم و امید به زندگی باشد.
در این یادداشت سعی برآن شده است که به موضوع فوتبال در طول دو جنگ جهانی و خلال آن پرداخته شود.
فوتبال در بریتانیا:
چهار اتحادیه فوتبال بریتانیایی سال ۱۹۲۰ با اعتراض فراوان از فیفا جدا شدند و ۴ سال بعد به آن بازگشتند. سال ۱۹۲۸ بار دیگر معترضانه از فیفا کناره گیری کردند و نزدیک به دو دهه، تا سال ۱۹۴۶ یعنی پس از پایان جنگ دوم جهانی به آن دهن کجی کردند. فیفا اعتقاد داشت که انگلیس کشوری با همه نهادهای قانونی و حقوقی تعریف شده محسوب میشود و اسکاتلند، ولز و ایرلند کشور محسوب نمیشوند.به همین دلیل برابر عضویت اسکاتلند ، ولز و ایرلند به عنوان اعضای جداگانه مقاومت کرد. براساس قوانین فیفا، فقط یک اتحادیه از هرکشور میتوانست به عضویت فیفا درآید.بسیاری از اعضای فیفا هم اعتراض میکردند که اسکاتلند،ولز و ایرلند بخشی از انگلستان محسوب میشوند و کشور مستقلی نیستند. با این وصف قدرت بریتانیا و نفوذ اتحادیه فوتبال انگلیس آن قدر بود تا فیفا را سرانجام وادار به پذیرش اتحادیههای فوتبال اسکاتلند، ولز و ایرلند کند.
فیفا از سالهای اولیه برابر هجوم امواج سیاسی قرار گرفت. نخستین درگیری پس از جنگ اول جهانی رقم خورد؛ زمانی که انگلیس اعلام کرد حاضر به برگزاری مسابقه ورزشی با دشمنان عصرجنگ و خصوصا آلمان نیست. پس هر چهار اتحادیه فوتبال انگلیس،اسکاتلند،ولز و ایرلند رسما از فیفا درخواست کردند آلمان،اتریش و مجارستان را شکست خورده محسوب میشوند از تشکیلات خود اخراج کند.فیفا سرانجام پس از برگزاری جلسات و مجادلات لبالب از تنش، از قبول این پیشنهاد خودداری کردو در نتیجه باز هم هر چهار اتحادیه بریتانیایی به به نشانه اعتراض فیفا را در ۱۹۲۰ ترک کردند.
آنها ۴ سال بعد به فیفا پیوستند ولی بار دیگر در سال ۱۹۲۸ بهدلیل عدم توافق با سایر اعضای فیفا در مورد تعریف «آماتور» و تبیین « آماتوریسم» از این تشکیلات بیرون آمدند. بریتانیاییها اعتقاد داشتند باید سایر ورزشکاران آماتور برای حضور در رقابتهای فوتبال فقط هزینههای سفر و اقامت پرداخت شود، در حالی که فیفا اعتقاد داشت باید به آنها علاوه بر اینها مبلغی هم بابت خسارت ناشی از غیبت آماتورها در محل کارشان در نظرگرفته شود.
در کشاکش این آمدنها ورفتنها بود که بریتانیاییها امکان حضور در نخستین جام جهانی در اروگوئه در سال ۱۹۳۰ را از دست دادند، همین طور جام جهانی ایتالیا در سال ۱۹۳۴ و فرانسه در سال ۱۹۳۸ .
فوتبال در ایتالیا:
موسولینی در مارس ۱۹۱۹ به عنوان یک سوسیالیست انقلابی، از ارکان برپایی حزب فاشیسم ملی در ایتالیا بود. در ایتالیای پس از جنگ جهانی اول فعالیت شهرهای صنعتی میلان و تورین برابر فقر و درماندگی جنوبیهایی مثل ناپولی خودنمایی میکرد.
نمایندگان حزب فاشیسم ملی از اوایل دهه ۱۹۲۰ در مجلس قدرت نمایی کردند. موسولینی لقب دوچه را به خود داد؛ پیشوا. دیکتاتوری دوچه بر همه چیز سایه افکنده بود وسیاه جامگان او ایتالیا را زیر چکمههایشان گرفتند.
با این وصف عصر طلایی فوتبال ملی ایتالیا در همین دوران سیاه رقم خورد، در زمانی که شعارهای فاشیستها دهان به دهان میگشت:« اعتقاد داشته باش، اطاعت کن، بجنگ ».
معمار این عصر فوتبال ایتالیا، ویتوریو پوتزو بود. پوتزو در المپیک ۱۹۲۴ رهبری تیم ملی ایتالیا را برعهده گرفت؛ جایی که تیمش اسپانیا و لوکزامبورگ را مغلوب کرد و مغلوب سوئیس شد. در سال ۱۹۲۹ بار دیگر به رهبری تیم ملی ایتالیا منصوب شد و این بار ۲۰ سال در این پست باقی ماند و موسولینی تا وقتی زنده بود به او از ته دل بالید.
لوندو فرتی، سخنگوی موسولینی، پس از قهرمانی ایتالیا در جام جهانی ۱۹۳۸ در نشریه لو اسپرت فاشیستا گفت: « ما ایتالیاییها چه در داخل مرز و چه خارج از مرزهای کشورمان از تماشای این نسل از ورزشکاران مان که حریفان را مغلوب میکنند به خود میبالیم. به نمایندگان ایتالیاییهای موسولینی میبالیم».
پوتزو خود را یک ناسیونالیست متعهد میدانست. او بازیکنانش را طی سفر به بوداپست برای بازی با مجارستان به جبهههای جنگ جهانی اول در اسلاویا و گاریزیا برد و آنها را به خواندن دعا بر مزار قربانیان جنگ فراخواند. او بعدها گفت:« به بازیکنانم گفتم برایشان خوب است که غمگین شوند. خوب است که تکان بخورند. خوب است بدانند کاری که ما انجام میدهیم قابل مقایسه با کار آنهایی که جانشان را در آن تپهها از دست داده بودند، نیست».
تیم ملی ایتالیا در سراسر دهه ۱۹۳۰ به رهبری پوتزو به دو قهرمانی جامهای جهانی ۱۹۳۴ و ۱۹۳۸ و مدال طلای المپیک ۱۹۳۶ دست یافت.
فوتبال آلمان:
آنها در بطن جنگ جهانی اول قرار گرفتند و جنگ جهانی دوم را آغاز کردند. آنها ابایی نداشتند که به جنگ با تمام دنیا بروند. نمیترسیدند که در همه جبههها بجنگند. تاریخ آلمان آمیخته به جدایی و پیوند است؛ آمیزه ای از شکست و پیروزی.
شخصیت ژرمنها با کار فراوان ، ستیز دائمیوبردباری عجین شد. همه آن خصایص در تیم ملی آلمان هم تبلور یافت.بازیکنان آلمانی با پیراهنهای سپید و شورت سیاه کلیشه نازیهای مو بور و سنگدل، سربازان هیتلر، ماموران گشتاپو و آلمانهای ماشینی را کنار زدند. ناکامیورزش آلمان در عصر نازیها، ادعاهای هیتلر در مورد برتری آریاییها را زیر سوال برد.جسی اونس ، سیاه پوست آلابامایی آمریکا در المپیک برلین ۱۹۳۶ ، برابر هیتلر و یارانش ۴ مدال طلا را برگردن آویخت. دیدار معروف تیمهای ملی آلمان و انگلیس در سال ۱۹۳۸ در آستانه آغاز جنگ دوم جهانی ناکامیبزرگ فوتبال آلمان در عصر نازی بود. این دیدار در استادیوم المپیک برلن انجام شد که انگلیس با نتیجه ۶ بر ۳ آلمان را شکست داد. آلمان شکست خورده در پایان جنگ دوم با فشار کشورهای پیروز از فیفا هم کنار گذارده شد و در سال ۱۹۵۰ بار دیر به عرصه بین المللی پا گذاشت.
فوتبال اروپای شرقی:
روسها با انقلاب اکتبر ۱۳۱۷ دنیایی را تکان دادند و رویارویی سوسیالیسم و سرمایه داری را از دل مقالهها و کتابها بیرون کشیدند و عینیت چندگانه ای به آن بخشیدند.
اتحادیه فوتبال جماهیر شوروی سال ۱۹۲۲ تاسیس شد؛ همان سالی که کمونیستها زمام همه چیز را در جمهوریهای مختلف در دست گرفتند.
انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، ورزش روسیه را دگرگون ساخت اما فوتبال عصر تزار هم به کارگران تعلق داشت.فوتبال شوروی بر خلاف انقلاب آرمانهای کمونیستی در انحصار شهرهای بزرگ باقی ماند و پنج باشگاه کلیدی شوروی از دل کارخانجات و نهادهای دولتی بیرون آمدند تا الگوی کمونیستی را قوام بخشند.
مجارستان و چکسلواکی(بوهمیا) از پیشگامان فوتبال اروپای شرقی بودند.اتحادیه فوتبال هر دو کشور در ۱۹۰۱ تاسیس شدند و در ۱۹۰۶ به فیفا پیوستند.لیگ باشگاهی مجارستان در ۱۹۰۱ آغاز شد که همه باشگاههای آن تا سال ۱۹۲۶ از بوداپست میآمدند.مجارها پیش از آغاز جنگ اول جهانی فوتبال خود را نیمه حرفه ای آغاز کردند.
توسعه فوتبال در هر دو کشور پرشتاب بود و منجر به ایجاد تشکیلات فوتبال حرفه ای، در ۱۹۲۶ در چکسلواکی و مجارستان شد.تیم ملی انگلستان در ۱۹۳۴ با مجارستان و چکسلواکی رو به رو شد که در هر دو دیدار با نتیجه دو بر یک مغلوب شد.
روسها با دل مشغولی شکست نخوردن بود که تا از توان ورزشی خود و دستیابی به نتیجه خوب اطمینان نیافتند، به رقابتهای بینالمللی پا نگذاشتند و به همین دلیل بود که فوتبال شوروی تا ۱۹۵۲ در المپیکها ظاهر نشد و در ۱۹۵۸ برای اولین بار پا به مسابقات جام جهانی گذاشت.
دینامو مسکو، اولین باشگاه روسی بود که به خارج از مرزهای شوروی رفت و چند دیدار انجام داد، سفری که دلایل سیاسی داشت.دینامو مسکو سال ۱۹۴۵ به سبب پیروزی متفقین در جنگ دوم جهانی برای انجام چهار دیدار راهی بریتانیا شد.
با توجه به انزوای روسها پس از انقلاب اکتبر ۹۱۷ و بیاعتناییشان به دیدارهای خارجی، همه مشتاق بودند تا نمایش نماینده ای از شرق اروپا را ارزیابی کنند. رسانههای کمونیستی، تحلیل و گزارشهای خود در مورد ورزش را از صافی دیدگاههای کلان حکومت گذراندند که اساس آن بر حمایت از تیم ملی در هر شرایطی استوار بود. توفیق تیم ملی در کشورهای کمونیستی توفیق رژیم به شمار میرفت. کلیه جمهوریهای سوسیالیستی اروپای شرقی روزنامههای ورزشی خود را داشتند، مثل چکسلواکی اسپورت در پراگ و نپ اسپورت در بوداپست که اخبار فوتبال بخش عمده ای از صفحاتشان را تشکیل میداد.
فوتبال در جنگ جهانی اول
در همان سالی که آتش جنگ جهانی اول افروخته شد در سال ۱۹۱۴، فیفا مسابقات فوتبال المپیک را با عنوان جام جهانی فوتبال برای افراد آماتور به رسمیت شناخت و مسئولیت برگزاری این رقابتها را پذیرفت. این حرکت فیفا در سال ۱۹۲۰، منجر به برگزاری نخستین جام بین قارهای فوتبال شد که در آن یک کشور غیر اروپایی نیز شرکت کرد. مصر به همراه ۱۳ تیم اروپایی دیگر در این رقابتها شرکت کرد که در نهایت مسابقات با قهرمانی تیم ملی بلژیک به پایان رسید. ۲ دوره بعدی رقابتها نیز در سالهای ۱۹۲۴ و ۱۹۲۸ با قهرمانی تیم ملی اروگوئه به پایان رسید.
وقتی سربازان آلمان و انگلیس در جنگ جهانی اول دست از جنگ میکشند تا فوتبال بازی کنند
۲۵ دسامبر ۱۹۱۴، نیروهای بریتانیایی و آلمانی نزدیک خط مقدم ایپر در بلژیک در حال نبرد بودند.
روزهایی که دنیا برای اولین بار اسیر جنگی بزرگ شده بود ولی فوتبال بخش مهمیاز تفریح مردانی بود که روزهای بی شماری را در میانه دو جنگ بزرگ جهانی گذراندند. جنگهایی که میلیونها نفر در آن کشته شدند. جنگی که دو راس اصلی آن مانند همین مسابقه فوتبال ،آلمان و انگلستان بودند.
هفته منتهی به کریسمس، شماری از سربازان آلمانی و انگلیسی… با سلام و دست تکان دادن، بههمدیگر نزدیک شدند و گویی با هم دشمنی ندارند، غذا و هدیه رّد و بدَل کردند و عملاً یک آتش بس نانوشته را به اجرا گذاشتند.
آنها با هم آواز خواندند، ورزش کردند و مسابقه فوتبال دادند و مثل کسانیکه بعد از مدتها همدیگر را میبینند، آدرس و عکس به هم دادند و قرار گذاشتند بعد از اتمام جنگ همدیگر را ملاقات کنند! دیداری که به دلیل قربانیهای بیشمار جنگ اول، شاید هیچوقت پیش نیامد.
البته فرماندهان جنگ و بهویژه ژنرال سر هوراس اسمیت فرمانده سپاه بریتانیا بر سربازان خشم گرفت و سالهای بعد که جنگ ادامه داشت جز نمودهای اندک ، دیگر تکرار نشد.
از این واقعه در چندین شعر و داستان یاد شده و سال ۲۰۰۵ هم «کریستین کاریون» با استناد به مدارک آن، فیلمیبهنام کریسمس مبارک ساخته است.
آتش بس زیبا در کریسمس ۱۹۱۴ لحظه ای نمادین از صلح و انسانیت را در میان یکی از خشن ترین وقایع تاریخ مدرن به نمایش گذاشت.
مسابقات فوتبال قبل از جنگ جهانی دوم
جام جهانی ۱۹۳۰
با توجه به موفقیت در برگزاری مسابقات المپیک، فیفا و رئیس وقت آن زمانش؛ ژول ریمه، مجدداً تلاش خود را برای برگزاری یک جام رسمیبینالمللی آغاز کردند تا بتوانند مسابقات مربوط به خود را برگزار کنند. در میسال ۱۹۲۸ بود که فیفا در شهر آمستردام تصمیمش را برای برگزاری مسابقات رسمیخود، اعلام کرد. آنها کشور اروگوئه را که در ۲ دوره قبلی جام جهانی و در آستانه جشن ۱۰۰ سالگی استقلالش بود، به عنوان میزبان رقابتها، انتخاب کردند.
کمیتهای برای دعوت تیمهای ملی برای حضور در این رقابتها تشکیل شد اما انتخاب اروگوئه به عنوان میزبان رقابتها، به منزله افزایش هزینهها و سخت شدن آمدن تیمها به رقابتها بود که همین مسئله باعث شد که تا قبل از ۲ ماه مانده به آغاز رقابتها، هیچ تیم اروپایی، اعلام آمادگی نکرده باشد . هر چند در نهایت بلژیک، فرانسه، رومانی و یوگسلاوی از اروپا در این رقابتها حضور پیدا کردند. ۷ تیم از آمریکای جنوبی، ۲ تیم از آمریکای شمالی به همراه ۴ تیم اروپایی، ۱۳ تیم حاضر در نخستین دوره رقابتهای جام جهانی فوتبال بودند.
دو بازی اول در تاریخ رقابتهای جام جهانی، در ۱۳ ژوئیه ۱۹۳۰ برگزار شد. جاییکه فرانسه موفق شد با نتیجه ۴-۱ تیم مکزیک را شکست دهد و آمریکا نیز با ۳ گل تیم بلژیک را شکست داد. لوسین لورنت فرانسوی، زننده نخستین گل تاریخی رقابتهای جام جهانی شد.
در بازی فینال نیز اروگوئه میزبان توانست در حضور ۹۳ هزار تماشاگر، با نتیجه ۴-۲ آرژانتین را شکست داده و به عنوان نخستین قهرمان جام جهانی فوتبال شناخته شود. جامیکه با نام جام ژولریمه نیز از آن یاد میشود.
المپیک ۱۹۳۲
پس از برگزار شدن نخستین دوره رقابتهای جام جهانی، بازیهای المپیک سال ۱۹۳۲ در لس آنجلس برگزار شد که در آنجا فوتبال محبوبیت بسیار کمیداشت و به جای آن، فوتبال آمریکایی بسیار محبوب شده بود. به همین دلیل بود که مسئولین فیفا و المپیک، تصمیم گرفتند مسابقات فوتبال را در آن دوره از رقابتها برگزار نکنند.فوتبال دوباره در المپیک سال ۱۹۳۶ جزو یکی از رشتهها شد اما بیشتر از گذشته تحت شعاع جام جهانی فوتبال قرار گرفته بود.
جام جهانی ۱۹۳۴
مسابقات سال ۱۹۳۴، در کشور ایتالیا برگزار شد. جاییکه برای اولین بار مسابقات دارای مرحله گروهی شدند. ۱۶ تیم در این دوره حضور داشتند که تا سال ۱۹۸۲، این تعداد تغییری نکرد. اروگوئهایها که از بازیهای ضعیف تیمهای اروپایی در دوره گذشته ناامید شده بودند، این مسابقات را تحریم کردند . بولیوی و پاراگوئه نیز بهدلیل مسائل مالی، در این مسابقات حضور پیدا نکردند تا برزیل و آرژانتین بدون برگزاری هیچ بازی مقدماتی، در مسابقات حضور پیدا کنند. مصر نیز در این دوره، عنوان نخستین تیم آفریقایی حضور پیدا کرد . ایتالیاییها نیز خود توانستند در این دوره از رقابتها قهرمان شوند و تبدیل به نخستین تیم اروپایی شوند که قهرمان جام جهانی میشود.
جام جهانی ۱۹۳۸
توپخانهها برای جنگ جهانی دوم آماده میشدند و جنگ داخلی، اسپانیا را در حمام خون فرو برده بود.فیفا تصمیم گرفت تا بار دیگر سومین جام را در اروپا برگزار کند و اروگوئه به همین دلیل از سفر به فرانسه خودداری کرد . اتریش با آنکه گزینش شده بود اما به دلیل آنکه آلمان این کشور را اشغال کرده بود، اجازه حضور نیافت و هیتلر تیم ملی المان را وادار به بهرهگیری از چهار بازیکن اتریشی کرد. در این مسابقهها برای نخستین بار قهرمان دور گذشته و کشور میزبان برگزاری جام جهانی، بدون برگزاری بازیهای گزینشی در جام شرکت کردند. بهاین ترتیب کشور ایتالیا به عنوان قهرمان دوره قبل و فرانسه به عنوان میزبان، بهطور مستقیم به جام جهانی صعود کردند . همچنین اتریش با وجود اینکه توانست به جام جهانی صعود کند، نتوانست در مسابقات شرکت کند چراکه عضوی از آلمان شده بود. به انگلیس پیشنهاد داده شد تا در این مسابقات حضور پیدا کنند اما آنها نپذیرفتند تا مسابقات با ۱۵ تیم برگزار شود. فرانسویها که میزبان بودند، تبدیل به نخستین میزبانی شدند که موفق به کسب جام نشد.پیش از دیدار آغازین بین ایتالیا و نروژ، ویتوریو پوزو، مربی تیم ملی ایتالیا، بازیکنانش را با پیراهن سیاه وادار به ادای احترام به سبک فاشیستی کرد و آنها را به همان حال آنقدر نگه داشت تا زمانی که سیل ناسزاگویی از سوی تماشاگران ورزشگاه را در بر گرفت. با این حال این تیم بسیار مستحقتر از دوره پیش به جام جهانی دست یافت. جالبترین و پرگلترین بازیهای دور نخست را دو تیم برزیل و لهستان به نمایش گذاردند. لئونیداس بازیکن کوتاهقد و سیهچرده برزیلی ملقب به الماس سیاه و ویلیام مورسکی بازیکن بلندقامت و سفید پوست لهستان هر یک با زدن چهار گل به دروازه یکدیگر حرف نخست این مسابقه دیدنی را زدند و سرانجام این برزیل بود که در وقت اضافی با زدن دو گل در برابر یک گل و در پایان ۶ – ۵ پیروز از میدان بیرون رفت. در نیمهپایانی، مربی برزیل مرتکب اشتباه شد و به بهترین بازیکنان تیم خود استراحت داد زیرا برزیل را یک پای فینال میدانست اما این دیدار با نتیجه ۲ – ۱ به سود ایتالیا پایان یافت. دیدار پایانی بین ایتالیا و مجارستان ۶۵۰۰۰ تماشاگر داشت. پس از این دوره به سبب جنگ جهانی دوم، دیدارهای جام جهانی دچار ایستی ۱۲ ساله شد.
برگزار نشدن دو جام جهانی بهخاطر جنگ جهانی
دورههای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۶ جام جهانی، به دلیل جنگ جهانی دوم برگزار نشد. جام جهانی ۱۹۴۲ قرار بود تا در کشور آلمان برگزار شود. این خبر در بیست و سومین سالگرد فیفا در سال ۱۹۳۶ و در برلین اعلام شده بود. اما جنگ جهانی در سال ۱۹۳۹ آغاز شد و میزبانی آلمان منتفی شد. در ژوئن همین سال، قرار شد برزیل میزبان رقابتها باشد هرچند که با گسترش جنگ جهانی، برگزاری مسابقات منتفی شد آنهم در حالیکه حتی میزبان رقابتها هم مشخص نشده بود.
بعد از پایان جنگ جهانی نیز، مسابقات سال ۱۹۴۶ بهدلیل خرابیهای حاصل از جنگ، برگزار نشد.
اعدام الکس به خاطر جاسوسی
فرانسه در اولین دوره جام جهانی فوتبال (۱۹۳۰) کاپیتانی به نام الکس ویلاپلان داشت. بازیکنی که در خطهافبک بازی میکرد. در آن جام جهانی که در کشور اروگوئه برگزار میشد، فرانسه عالی کار کرد اما نتوانست به قهرمانی برسد. الکس ویلاپلان به همراه یارانش به وطن برمیگردند. چند سال بعد (۱۹۳۹) آتش جنگ جهانی دوم برافروخته شد. آلمان و فرانسه نیز به جنگ یکدیگر رفتند و خرابیهای بی شماری در اروپا پدید آمد. در سالهای آخر جنگ، خبر عجیبی به دست رسانههای فرانسوی افتاد؛ ویلاپلان سالها برای آلمانیها جاسوسی میکرد و اطلاعات کشورش فرانسه را به آنها میفروخت! این خبر باعث شد اولین کاپیتان تاریخ فرانسه در جامهای جهانی به دار آویخته شود .
جامهای جهانی بعد از جنگ جهانی دوم
جام جهانی ۱۹۵۰
در سال ۱۹۵۰ بود که مسابقات دوباره از سر گرفته شد. مسابقات به میزبانی برزیل برگزار شد و انگلیس برای نخستین بار در این رقابتها حضور پیدا کرد. انگلیسیها که فوتبال را ورزشی انگلیسی میدانستند، دوست نداشتند تا در رقابت با تیمهای غیرانگلیسی شرکت کنند تا بتوانند فوتبال را انگلیسی نگه دارند اما سرانجام در سال ۱۹۴۶ بود که دعوت فیفا را پذیرفتند و در این رقابتها شرکت کردند. هر چند در نهایت آنها با شکست برابر آمریکا، از گردونه رقابتها حذف شدند و نتوانستند به فینال راه پیدا کنند. انگلیسیها آن بازی را با ۱ گل به آمریکا واگذار کرده بودند هرچند در ابتدا اخبار به اشتباه مخابره شد. بنابر اخبار، انگلیسیها بازی را ۱-۰ برده بودند و البته به علت اشتباه تایپی، نتیجه بازی ۱۰-۰ به نفع انگلیس خوانده شده بود. همچنین اروگوئهای که دو دوره قبلی را تحریم کرده بود، مجدداً به این بازیها آمد. کشورهای اروپای شرقی چون شوروی سابق نیز بدلایل سیاسی در مسابقات حضور نداشتند. ایتالیا، قهرمان دوره قبل نیز با وجود سقوط هواپیمای خود که باعث کشته شدن اکثر بازیکنانش شد، در این رقابتها شرکت کرد. همچنین این تنها دوره از رقابتها بود که پس از مرحله گروهی، مسابقات حذفی برگزار نشد و در این دوره هم مسابقات به شکل گروهی برگزار شد. در نهایت نیز اروگوئهایها، برزیل میزبان را شکست دادند و قهرمان شدند.
جام جهانی ۱۹۵۴
به مناسبت سالگرد فیفا که جایگاهش در زوریخ بود تصمیم گرفته شد که سوئیس جای انجام پنجمین دوره بازیهای جام جهانی باشد. تیم ملی مجارستان (جادوگران ) که از جام جهانی ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۴ ، ۳۳ دیدار پیدرپی خود را بدون شکست انجام داده بود، بخت نخست قهرمانی شمرده میشد اما باز هم پیشگوییها درست نبود و همانگونه که اروگوئه در پایانی ۱۹۵۰ برزیل را ناباورانه شکست داده بود، در پایانی جام جهانی ۱۹۵۴ نیز آلمان علیرغم شکست۸-۳ در دور آغازین از مجارستان، در پایان به برتری ۳ – ۲ در برابر همین تیم دست یافت. مبارزه برزیل با مجارستان غیر از درون زمین به رختکن نیز کشیده شد. بیشترین شماره گل در دیدار بین اتریش و سوئیس (۷-۵) زده شد. در روز ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۴ زیر بارانی شدید، پایانی جام جهانی در شهر برن برگزار شد که در آن تیم مجارستان در ۸ دقیقه توانست ۲ – ۰ پیش بیفتد، اما پس از آن که چندی از بازیکنان این تیم دچار ضربدیدگی شدند که قانون آن دوره اجازه تعویض در زمان بازی را نمیداد و آلمان به این ترتیب به ۳ گل دست یافت. پوشکاش در دقیق ۹۰ گل مساوی را زد که به سبب آفساید پذیرفته نشد.۵۵۰۰۰ تماشاگر بیننده دیدار پایانی بودند.
زمانی که آلمان جام را بالای سر میبرد، هیچ یک از اعضای تیمش نمیخندیدند. فریتس والتر، کاپیتان تیمیبود که جام جهانی ۱۹۵۴ را در برن سوئیس از دست فرانس پوشکاش و یارانش در آورد. آن قهرمانی هیچکس را در جهان خوشحال نکرد. کشوری جام جهانی را میبرد که جنگ را آغاز کرده بود و بسیاری از بازیکنانش در آن جنگ در جبهه آلمان جنگیده بودند. اما آنها در میدان فوتبال پیروز شدند هر چند که هیچ یک از این شادی خوشحال نبودند. کشورشان به دو نیم تقسیم شده و «تحقیر» سادهترین واژه برای سالهای آینده آلمانیها بود. آنها جنگ را باختند و اولین جام جهانی را با والتر بردند. والتر خود سرباز توپخانه بود.در جنگ به اسارت ارتش شوروی درآمد و در اردوگاه اسیران، فوتبال بازی میکرد. خوب فوتبال بازی کردن باعث شد که او را به سیبری نفرستند. او به آلمان بازگشت و قهرمان جام جهانی شد. بعدها هر گاه از والتر میپرسیدند که آیا بازی نهایی جام جهانی در مقابل مجارستان مهمترین بازی زندگی او بوده یا نه، در پاسخ میگفت: «نه! من مهمترین بازی زندگیام را در آن اردوگاه اسیران جنگی انجام دادهام».
منبع: روزنامه قانون