فیلم کیارستمی نیز مانند شعر سهراب، دارای پویشی دوّار و آکنده از مضامین و ایماژهای شاعرانه و سورآلیستیک (ذهن گرایانه) است که نمودهایی واقعی و ملموس را خلق می کند. درخت خشکیده، جای «سپیدار» سهراب، چشمه ها، جای «فواره ی جاوید اساطیر» و هراس کودک از سگ ها شاید جای «ترس شفاف» باشند. فیلم نامه علاوه بر این ها، از زبان نمادین و استعاره های ادبی نیز بهره جسته است. درِ آبی رنگ خانه ی دوست، نماد خلوص-purity- و در عین حال، تعبیر «پرهای صداقت» در شعر سهراب است. «سیب» نیز در ادبیات جهان، نماد وسوسه و گناه نخستین بشر است. سیب در ادبیات تداعی کننده میوه ی ممنوعه یی است که آدم ابوالبشر را به ورطه ی سقوط کشاند. فیلم ساز برای نشان دادن ِ راستی پیرمرد، او را در معرض یک آزمون نفسانی قرار می دهد. او در برخورد با زنی که از او می خواهد سیب بخرد، می گذرد و به این گناه نمادین آلوده نمی شود.
فیلم کیارستمی را می توان از این لحاظ که هم مخاطبی خاص دارد، هم بیننده کودک، آفرینشی ممتاز در سینمای ایران به شمار آورد. کیارستمی فیلم سازیست مشهور به کارگردانی بازیگران غیرحرفه ای.
بی شک اولین مشخصه ی بازیگر نقش اول، معصومیت اوست. بکارگیری او در این فیلم، حکایت از نبوغ ذاتی کیارستمی در سینما دارد.