فاطمه جعفری:
درنگی بر کتاب “لی لی و مایاکوفسکی”
در این کتاب اثر بنگت یانگفلت به عنوان نویسنده و گردآورنده ی نامه های لی لی و مایاکوفسکی، تلاش کرده است که با شرح زندگی و بررسی محیط و افراد پیرامون او به پیچیده گی نگاه مایاکوفسکی دست یابد. وی در جایی می نویسد: «چیزی که مرا غافل گیر کرد این بود که ببینیم چه قدر نوشتن از نویسنده یی که تصور می کردم خوب می شناسم دشوار است. من باید از چهار بیوگرافی قطور تصویر راستین مایاکوغسکی و اطرافیانش را بیرون می کشیدم و این کار ساده ای نبود.»
مایاکوفسکی از چهره های مشهور ادبیات دهه بیستم روسیه است. این شاعر و نویسنده را به دوره یی از ادبیات روسیه منسوب می کنند که به “عصر سیمین ادبیات روسی” مشهور است. مایاکوفسکی و آخماتووآ و ماندلشتام را می توان از چهره های این عصر بر شمرد. ولادیمیر شاعر فوتوریست و انقلابی روسی است. وی در سن ۱۴ سالگی به عضو حزب بلشویک در امد و از سال های قبل از انقلاب فعالیت های هنری و سیاسی خود را آغاز نمود. مایا در سال ۱۹۳۰ به ضرب گلوله در پی بن بست عاطفی و هم چنین ممنونع الخروج بودن از خاک شوروی خودکشی کرد. وی پیش از مرگ در برگه یی نوشت: «برای همه … می میرم.»
در کتاب حاضر علاوه بر توصیف رابطه یی که بین مایا و معشوقه اش لی لی بوده، تعداد بی شماری از نامه هایی که بین آنها رد و بدل شده است نیز به همراه تعدادی عکس اورده شده است. نخستین دیدار موثر مایا با خانواده بریک در سال ۱۹۱۵ بعد از مراسم خاکسپاری پدر لی لی صورت گرفت و هنگامی که مایا شعر ِ «ابر شلوار پوش» را در خانه پدر لی لی خواند. اوسیپ (شوهر لی لی) دیوانه ی این شعر شد و تا زمان مرگ مایا با آنها در یک خانه زندگی کرد.
داستان دلدادگی مایا و لی لی یکی از نادرترین و در عین حال درام های عاشقانه ی جهان است. آن ها با وجود قهر و آشتی و عاشقانه هایشان هیچ گاه از هم جدا نشدند. شیوه یی که کمتر کسی آن را دنبال می کند. آن ها روزها به دنبال کار خود می رفتند و شب ها در یک خانه دور هم جمع می شدند.
در ژوئیه ۱۹۱۵ مایاکوفسکی شعر «ابر شلوارپوش» را برای اوسیپ و خانواده ی بریک می خواند. لی لی در دفترچه ی خاطرات اش از آن به عنوان «لحظه ی شادی» یاد می کند. نویسنده ی کتاب بر این باورست: «آن روز ژوئیه نه تنها برای مایاکوفسکی که برای خانواده ی بریک، لحظه ی شادی بود چرا که زندگی انها را از پایه تغییر داده بود.» در ادامه به نقل از لی لی می آورد: «تا قبل از ان خواسته های ادبی ما بی روح بود. من و اوسیا بیشتر کتاب هایی از جمله جنایات و مکافات، برادران کارامازوف، جنگ و صلح و … را با صدای بلند برای همدیگر می خواندیم و بس.» بعدها مایا در سال ۱۹۲۵ طی سفری که به پاریس، مکزیک و روسیه و آمریکا داشت، در نیویورک با ز نی به نام «الی جونز» آشنا شد که نتیجه ی این آشنایی تولد دختری بود.
در کتاب می خوانیم: بعد از سفر آمریکا بود که روابط لی لی و مایاکوفسکی وارد مرحله ی تازه یی شد. لی لی بعدها نوشت: «بعد از بازگشت مایاکوفسکی از سفر آمریکا روابط ما به کلی دگرگون شد…» روابط لی لی و مایاکوفسکی هیچوقت خالی از بحران نبود اما در ان سالها این بحران از شدت خاصی برخوردار بوده است.»
در بخش نخست کتاب که تا صفحه ی ۶۵ می باشد، نویسنده با استفاده از نامه ها، تلگراف های گردآوری شده و آشنایی اش با لی لی بریک در آخرین سال های زندگی لی لی (۱۹۷۸-۱۹۷۲)۱۵ سال از زندگی لی لی را که به همراه مایاکوفسکی بوده، به تصویر می کشد.
*این کتاب توسط علی شفیعی ترجمه و دو بار در ایران از سوی نشر چشمه منتشر شده است.