- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

تمرین «خودگردانی محلی» در گوشه‌ای از تهران | فرداد احمدی

اقدام اهالی شهرک دانشگاه تهران می‌تواند الگویی برای بسط خودگردانی محلی در سایر نقاط شهری ایران باشد

تمرین «خودگردانی محلی» در گوشه‌ای از تهران

 

فرداد احمدی

 

بیایید یک لحظه وضعیتی را تصور کنیم که آنقدر به کوچه و محله خود احساس تعلق داریم که مسئولانه برای بهبود کیفیت زندگی در آن تلاش می‌کنیم. نه‌تنها ما بلکه سایر اعضای محله نیز مراقب هستند که زباله‌ای روی زمین به حال خود رها نشود، آبیاری فضای سبز به‌طور منظم صورت گیرد و سایر امور مربوط به حفظ و نگهداری از امکانات محله بموقع انجام شود. این همان رویکردی است که امروز در یکی از محلات تهران به‌نام شهرک دانشگاه تهران کم‌وبیش جریان دارد. هفته گذشته در گزارشی در «پیام ما» با عنوان داستان «خودگردانی شورایی» یک شهرک، بررسی کردیم که ساکنان آن چگونه در پی قطع خدمات عمومی شهرداری تهران به این شهرک، الگویی داوطلبانه برای اداره امور خود ایجاد کرده‌اند. البته در سایر نقاط جهان نیز نمونه‌هایی از این شیوه اداره امور را می‌توان یافت که به آن «خودگردانی محلی» گفته می‌شود.

شهرک دانشگاه تهران محله‌ای در حومه غربی تهران و در منطقه ۲۱ این کلانشهر قرار دارد. موقعیت جغرافیایی آن به‌گونه‌ای‌است که هم از هیاهوی شهر به دور است و هم دسترسی به‌نسبت مناسبی به قلب تهران دارد. ۸۵ هکتار وسعت آن است، حدود دو هزار و ۸۰۰ خانوار در آن ساکن هستند و جمعیتی بالغ‌بر ۱۲ هزار نفر دارد. در این شهرک، ساختمان‌های حداکثر چهار طبقه با فاصله مناسبی از یکدیگر واقع شده‌اند و فضای بین ساختمان‌ها به پارکینگ‌های روباز و فضای سبز گسترده و پوشیده از درخت اختصاص دارد. بازارچه، مسجد، فضای بازی کودکان، مهدکودک، مدرسه، سالن ورزشی و یک مرکز فرهنگی از جمله امکانات حال حاضر این شهرک است. البته همه توصیفاتی که بیان شد، بازگوکننده وضعیت یک یا دو سال پیش شهرک دانشگاه هستند. امروز حال و روز این محله چندان خوش نیست.

 

امروز دیگر از آن سرسبزی و دار و درخت گذشته خبری نیست. در جای‌جای شهرک ریشه‌های برجای‌مانده درختان قطور اما به‌نسبت جوانی دیده می‌شود که قطع شده‌اند. تشنگی فضای سبز مشهود است و هر جا که چشم بچرخانید، تنه نحیف و خشک‌شده درختانی کم‌سن‌وسال را خواهید دید. همچنین تا حدود سه ماه پیش، قبل از آنکه ساکنان این شهرک به‌صورت خودجوش برای تمیز کردن محل زندگی خود دست‌به‌کار شوند، آوار زباله‌ها بر خیابان، پیاده‌رو، باغچه و حتی روی تاج درختان به چشم می‌خورد. به‌گفته اهالی این شهرک، شهرداری تهران سه سال است که از ارائه خدماتی مثل جمع‌آوری زباله‌ها شانه خالی می‌کند. فاضلاب معضل دیگر ساکنان این محله است که از برخی دریچه‌های تعبیه‌شده در خیابان‌ها بیرون می‌ریزد و محیط را آلوده می‌کند.

 

 

البته ساکنان شهرک دانشگاه نیز دست روی دست نگذاشته‌اند و با «همیاری» یکدیگر سازوکاری داوطلبانه طراحی کرده و برخی از امور نگهداری و اداره این شهرک را خود برعهده گرفته‌اند. آنها اکنون خیابان‌ها و فضای سبز محل سکونت خود را از زباله‌هایی که سه‌ سال تلنبار شده بودند، پاکسازی کرده‌اند. اهالی از جیب خود خرج حفظ و بهبود کیفیت زندگی در شهرک دانشگاه می‌کنند و حتی سازوکاری شفاف برای دخل و خرج‌های داوطلبانه اهالی ترتیب داده‌اند. آنان همچنین سرک کشیدن در دالان‌های پرپیچ‌وخم قانون و سیاست را آغاز کرده‌اند تا بلکه بتوانند برای خیر جمعی کل ساکنان این شهرک قدمی بردارند.

 

آنچه در این شهرک جریان دارد، یک تجلی از داشتن حس «تعلق» به محل سکونت است؛ امری که جای خالی آن در اکثر مناطق شهری ایران احساس می‌شود. این رفتار نمونه‌ای از تلاش برای خودگردانی محلی (Community-led Governance یاParticipatory Governance) است که در غیبت خدمات‌رسانی نهادهای ذی‌ربط امکان بروز و ظهور یافته است. این رویکرد از فرایندی دموکراتیک و مشارکتی برخوردار است که در آن اعضای اجتماع محلی مستقیماً در تصمیم‌گیری‌ها، اجرای سیاست‌ها و مدیریت منابع محله خود نقش ایفا می‌کنند. در این روش وابستگی به نهادهای بالادستی یا دولتی به حداقل می‌رسد و در شرایط ایدئال، نقش حکمران به نظارت بر دموکراتیک‌بودن فرایندها، کمک به توانمندسازی اعضا و تسهیل امور خلاصه خواهد شود. این شیوه برعکس حکمرانی متمرکز است که نیازسنجی، تصمیم‌گیری، مدیریت، اجرا و نظارت، همگی از بالا اتخاذ می‌شود و شهروندان منفعل تحویل جامعه می‌دهد.

 

خودگردانی محلی در سایر نقاط جهان نیز تجربیات موفقی را پشت سر گذاشته است. براساس گزارشی با عنوان «بودجه‌ریزی مشارکتی: تجربه پورتو آلگره برزیل» که سال ۱۳۸۶ در مجله «جستارهای شهرسازی» منتشر شد، مردم این شهر در طول ۳۵ سال اخیر تجربه موفقی در تصمیم‌گیری‌های مشارکتی مربوط به بودجه‌ریزی شهر داشته‌اند. آنها سازوکاری متشکل از چندین مجمع عمومی محلی ایجاد کرده‌اند که تصمیم‌گیری درباره نحوه سرمایه‌گذاری در محلات را برعهده دارد و از این طریق، بیش از ۱۴ هزار نفر از شهروندان در این تصمیمات مشارکت می‌کنند. در نمونه‌هایی دیگر، شهر مارینالدا در اسپانیا با شوراهای محلی متمرکز بر کشاورزی تعاونی اداره می‌شود. زاپاتیست‌ها در مکزیک نیز ۳۰ سال است که امورشان را به‌صورت خودگردان و با احترام به توسعه پایدار اداره می‌کنند.

 

خودگردانی محلی گرایش به توسعه پایدار را تقویت می‌کند، زیرا جوامع محلی خودمختار تمایل بیشتری به حفظ منابع‌طبیعی و محیط‌زیستی خود دارند. این شیوه با ترغیب مشارکت و همکاری فعال اعضای اجتماع محلی باعث تقویت انسجام اجتماعی می‌شود. این رویکرد همچنین حس تعلق محلی و در نتیجه مسئولیت‌پذیری شهروندان در قبال محیط زندگی‌شان را افزایش می‌دهد.

در پایان گفتنی است که اقدام اهالی شهرک دانشگاه تهران می‌تواند الگویی برای بسط خودگردانی محلی در سایر نقاط شهری ایران باشد. البته نباید فراموش کرد که این حرکت‌ها نیازمند پذیرفته‌شدن از طرف نهاد بالادستی و حمایت هستند.

 

منبع: روزنامه پیام ما (لینک)