- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

ریشه فعل «میسکامن» و «مِزی» در گویش تنگسیری و دشتی استان بوشهر| دکتر بشیر علوی

 

ریشه فعل «میسکامنmiskāmen» و «مِزیmezi» در گویش تنگسیری و دشتی

 

دکتر بشیر علوی

عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان استان بوشهر

 

این فعل دارای دو ستاک است که پربسامدترین ستاک این فعل در لهجه تنگسیری “میسکا بی miskā bi” است. گاهی نیز “مِسکا بی” تلفظ می‌شود. “میسکا” از واژه «کامستن» می‌آید. از این واژه، معنای طلب کردن و خواستن و فعل کمکی «خواهد» در زمان آینده نیز استفاده می‌شود.

فعل “میسکامن miskāmen” از سه جز” مِس/ مِز mes/mez + کام + شناسه” تشکیل شده است. پسوند “میس/ میز mes/mez” در گویش دشتی و تنگسیری به معنای “خواستن و قصد کردن” است و “کام” نیز به معنای آرزو است. شناسه‌ها نیز به گاهی همراه با /ن/ است و گاهی نیز به صورت غلیظ و فشرده‌ی بدون /ن/ ظاهر می‎‏شود. پسوند “مِز/ مس “mes/meدر گویش دشتی‌های حوزه کاکی و خورموج به معنای “خواستن” استفاده می‌شود، ولی در گویش دیری این پسوند مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. دیری‌ها به جای “میس/ مز mes/mez” از پسوند “موسو بی/ موسو وی” در این موارد استفاده می‌کنند.

فعل «خواستن/ میل داشتن» To wall/want/wish در زبان اوستایی به صورت -yãs- yãsa-vas-ušta تلفظ می‌شد. این فعل خود را به زبان میانه/پهلوی رسانده و در آن جا به چند صورت تلفظ می‌شد که صورت معروفش *mistan* «میستان/میزتان»بود و در ادامه تکواژ kã به جز پیشین این فعل اضاف می‌شود و واژه کامستن kãmistanساخته می‌شود. همین کامستن به زبان دری می‌رسد، ولی فعل *mistan* «میستن» که صورت معروف این فعل در دوره پهلوی بوده به زبان نو/دری نمی‌رسد. از این ستاک، فعل کامستن به زبان دری رسیده است که از سه جزkã.mis.tan تشکیل شده است. جزء دوم این واژه mis است که در گویش دشتی و تنگسیری به «میس» و «میز» تبدیل شده است و در واقع دو فعل مذکور در گویش تنگسیری و دشتی از همین جز فعل پهلوی می‌آید که به معنای خواستن و میل داشتن به کار برده می‌شود.

در فارسی میانه تُرقانی این واژه از kāmistant و در فارسی پارتی kāmāoan به همین معنا استفاده می‌شده است. در زبان و گویش سغدی و خوارزمی و آسی و یغنابی و سنگلیچی و شُغنی و وَخی و سَریکُلی و یَزغُلامی همین ستاک باهمین معنا و نزدیک به همین تلفظ استفاده می‌شود. در گویش بلغاری ایسکام iskāmدر گویش شوشتری mo-xom و در گویش تجریشی mṓxōm و در گویش زازایی wãzŠn و در گویش یَزغلامی kāmتلفظ می‌شود.

بردستانی‌ها نوع متفاوتی از دشتی‌ها و تنگسیری‌ها به کار می‌برند که در نوع خود جالب و اصیل است: «موسویی بی‌یَم- توسویی بی- شوسویی بیاد- موسویی بی ایم-تو سویی بی ین- شوسویی بی یِن». البته در صرف ماضی و مضارع و آینده تفاوتی‌هایی وجود دارد. در گویش‌های باغک و عالی‌حسینی و انبارک و بنه‌گز و خیاری و شورکی این فعل به صورت مِسmes کاربرد داشته است که همگی از ریشه همین *mistant* «میستن» پهلوی است. در گویش اهرمی از این ستاک استفاده نمی‌شده و آنها از فعل «خواستن» استفاده می‌کردند.

در گویش‌های استان بوشهر بویژه دو گویش تنگسیری و دشتی ردپای این فعل دوره میانه در دو فعل میسکامن و مِزی(ام/ات/اش…مزی) دیده می‌شود. پس این دو فعل بازمانده دوره میانه و از فعل‌های اصیل فارسی است که در این دو ناحیه مورد استفاده قرار می‌گیرد. حفظ این دو فعل نشانه عقل و شخصیت یک قوم است.