اگر شخصیت رمان “بیگانه” در زندگی فردی دچار از هم پاشیده گی شده، در رمان طاعون، در زندگی جمعی دچار اضمحلال می شود. یک اجتماع (شهر ِ اران) وقتی به بلایی همه گیر گرفتار می شود، وجدان جمعی اش بیدار می گردد. بار ِ پیام رمان بر دوش شخصیت های آن، که نماد رفتارهای اجتماعی و نقش پذیری هستند، قرار می گیرد. نویسنده در توصیف شهر اران در شروع داستان، ویژگی های طبیعی و معنوی شهر را با وجه تکنیک های هنری و داستان نویسی درهم می آمیزد. گرمی، خشکی و خشونت طبیعی در آمیزش با روزمره گی و بی خبری، قبل از نزول بلای فراگیر.
موش هایی که یکی پس از دیگری خون بالا می آورند و می میرند. این رمان ابعاد مختلفی دارد، ولی بی گمان بُعد غالب آن متاثر از مقاومت اروپا در مقابل فاشیسم است. گذار از مقاومت و طغیان انفرادی در رمان بیگانه، به مبارزات اجتماعی در مقابل استبداد و وحشتی که در شکل طاعون مجسم شده، رخ می نمایاند. بُعد دیگری که اهمیت اش در کتاب به خوبی بیان شده، “جدایی” است. “رامبر” که نماد این مفهوم است، از تمایلات و خواست های شخصی چشم می پوشد تا در مبارزه، در کنار جمع قرار گیرد. انجام وظیفه یی از روی شرافت، فارغ از هر گونه قهرمانی و نهایتن فرجام داستان طاعون، زنگ خطر و هشداری است برای مبارزات آینده، مبارزه یی دایمی با وحشت که هیچ گاه، سلاح بر زمین نمی گذارد. «تارو» می گوید: «من مطمئنم، هرکسی طاعون را در خود دارد. اما کسی که به این امر آگاه است می تواند، مواظب خود باشد و بکوشد به مردم کمتر بدی کند و حتا کمی نیکی. »
«آندره مورا»؛ در مورد رمان طاعون می گوید: «طاعون کتابی انسان دوستانه است که نمی خواهد بی عدالتی جهان را بپذیرد. در سکوت ِ ابدی ی این فضای لایتناهی- سکوتی که فقط ناله ی قربانیان، آن را می شکافد- انسان باید در کنار انسان قرار گیرد؛ چه از سر قهرمانی یا تقدس. اما با آگاهی از احساس های اولیه، عشق، دوستی و همدلی و همدردی … . بدینسان، پس از طاعون احساس همدردی انسانی برای کامو، مانند سپیده یی بر فراز یک دنیای محتضر سر می زند.»
(متن یادداشت خلاصه شده است)