- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

از جنوب ایران تا هان کانگ: صدای زنان در ادبیات جهان | حلیمه آذریون

از جنوب ایران تا هان کانگ: صدای زنان در ادبیات جهان

 

حلیمه آذریون

دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات فارسی

 

 

در دنیای امروز، ادبیات به عنوان ابزاری مؤثر برای بیان تجربیات و چالش‌های زنان در جوامع مختلف شناخته می‌شود. نویسندگان زن جنوبی ایران، با داستان‌های محلی و سنتی خود، تلاش می‌کنند با مردسالاری مقابله کنند و به زنان بگویند که حق آزاد اندیشیدن و بیان خود را دارند. در این راستا «هان کانگ» نویسنده برجسته کره‌ای و برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۴ نیز با نثر شاعرانه‌اش به بررسی زخم‌های اجتماعی و انسانی پرداخته و صدای زنان را در آثارش نمایان می‌سازد. این مقاله به مقایسه نقش هان کانگ و نویسندگان زن جنوبی ایران در مبارزه با تبعیض و مردسالاری می‌پردازد و به چالش‌های سکوت زنان در جامعه و تلاش‌های آن‌ها برای ابراز وجود می‌پردازد.
ادبیات همواره به عنوان آینه‌ای از جامعه عمل کرده است. در این آینه، صدای زنان به ویژه در جوامع مردسالار به وضوح نمایان نیست. اما در سال‌های اخیر، نویسندگان زن با هدف شکستن این سکوت و بیان تجربیات خود، به خلق آثار ادبی پرداخته‌اند. این مقاله به بررسی نقش هان کانگ و نویسندگان زن جنوبی ایران در این فرآیند می‌پردازد.

 

نقش ادبیات در بیان چالش‌های زنان

ادبیات به زنان این امکان را می‌دهد که تجربیات و چالش‌های خود را به شیوه‌ای خلاقانه و عمیق بیان کنند و از طریق نوشتن، صدای خود را در جامعه‌ای که غالباً آن‌ها را نادیده می‌گیرد، تقویت کنند. خودافشایی به عنوان یک ابزار کلیدی در این فرآیند، به زنان کمک می‌کند تا احساسات و تجربیات شخصی خود را به اشتراک بگذارند و از انزوا خارج شوند. به عنوان مثال، رمان‌هایی مانند “گیاهخوار” اثر هان کانگ نشان‌دهنده زخم‌های عاطفی و اجتماعی زنان است که از طریق نثر شاعرانه و عمیق، چالش‌های هویتی آنان را به تصویر می‌کشد. فمینیسم و تفکر فمینیستی نیز نقش بسیار مهمی در این زمینه ایفا می‌کنند، زیرا به زنان آگاهی می‌دهند و آن‌ها را به مبارزه برای حقوق برابر تشویق می‌کنند. این نوع تفکر به زنان کمک می‌کند تا ریشه‌های نابرابری را شناسایی کرده و برای تغییر آن تلاش کنند. نویسندگانی مانند منیرو روانی‌پور با آثار خود، به بررسی مشکلات اجتماعی و تبعیض‌های جنسیتی پرداخته و به زنان می‌آموزند که باید صدای خود را پیدا کنند. تأثیر فمینیسم بر زنان دیگر نیز غیرقابل انکار است؛ وقتی زنان درباره تجربیات خود می‌نویسند، می‌توانند الهام‌بخش دیگران شوند و به آن‌ها نشان دهند که می‌توانند از محدودیت‌ها عبور کنند. داستان‌های نویسندگان زن در ایران، به زنان دیگر این پیام را می‌دهد که می‌توانند در برابر تبعیض و نابرابری ایستادگی کنند و صدای خود را به گوش جامعه برسانند. در نهایت، ادبیات به عنوان ابزاری برای خودافشایی و تقویت هویت زنان، به آن‌ها کمک می‌کند تا به یکدیگر قوت دهند و جامعه‌ای حمایتی ایجاد کنند. فمینیسم و تفکر فمینیستی نیز به این فرآیند کمک می‌کنند و به زنان این امکان را می‌دهند که به چالش‌های اجتماعی و فرهنگی خود آگاه شوند و برای تغییرات مثبت در جامعه تلاش کنند. بدین ترتیب، ادبیات و فمینیسم به هم پیوند خورده و به زنان کمک می‌کنند تا صدای خود را در دنیایی که به آن‌ها گوش نمی‌دهد، به گوش دیگران برسانند.

 

هان کانگ: صدای زنانه در ادبیات جهانی

هان کانگ، نویسنده کره‌ای، به عنوان یکی از برجسته‌ترین صداهای زنانه در ادبیات معاصر شناخته می‌شود. او با تجارب زیستی خود، که تحت تأثیر تاریخ و فرهنگ غنی کره جنوبی و همچنین چالش‌های اجتماعی و انسانی قرار دارد، نثر شاعرانه و عمیق خود را شکل داده است. کانگ در آثارش به بررسی زخم‌‌های عاطفی و اجتماعی می‌پردازد و از طریق بیان چالش‌های هویتی زنان، احساسات عمیق و پیچیده‌ای را به تصویر می‌کشد. او به خوبی توانسته است احساسات انسانی را در پس‌زمینه‌ای از بحران‌های تاریخی و اجتماعی، به ویژه در دوران معاصر، بازتاب دهد. این تجربه زیستی و شناخت عمیق او از موضوعات زنانگی و نابرابری، به آثارش عمق و قدرتی خاص بخشیده که تأثیرات گسترده‌ای بر خوانندگان و نویسندگان دیگر دارد.


تفاوت هان کانگ و نویسندگان زن جنوبی

نویسندگان زن جنوبی ایران به موضوعات متنوعی می‌پردازند که غالباً شامل تجارب شخصی، اجتماعی و فرهنگی آن‌ها می‌شود. این نویسندگان از غم، خشم و چالش‌های روزمره‌ای می‌نویسند که ناشی از زندگی در جوامع مردسالار و سنتی است. آن‌ها از غم می‌نویسند زیرا بسیاری از آن‌ها با فشارهای اجتماعی، تبعیض‌های جنسیتی و محدودیت‌های فرهنگی مواجه‌اند که باعث احساس ناکامی و ناامیدی در زندگی‌شان می‌شود.
خشم فروخورده آن‌ها ناشی از نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌هایی است که در زندگی روزمره‌شان تجربه می‌کنند. این خشم ممکن است به دلیل عدم توجه به نیازها و خواسته‌هایشان، یا به خاطر سرکوب احساسات و آرزوهایشان باشد. احساس خستگی نیز به دلیل مبارزه مداوم با این شرایط و عدم تغییرات چشمگیر در محیط اجتماعی‌شان بروز می‌کند.
فریاد زدن آن‌ها، نمادی از تلاش برای دیده شدن و شنیده شدن در جامعه‌ای است که غالباً صدای زنان را نادیده می‌گیرد. این نویسندگان به دنبال جلب توجه به مشکلات و چالش‌هایی هستند که در زندگی روزمره‌ خود با آن مواجه‌اند، اما صداهای آن‌ها در بسیاری از موارد خاموش می‌ماند. در مقایسه با هان کانگ، که بیشتر بر زخم‌های عاطفی و هویتی زنان در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی تأکید دارد، نویسندگان زن جنوبی ایران به مشکلات خاص فرهنگی و اجتماعی جامعه خود می‌پردازند. هان کانگ با نثر شاعرانه‌اش به بررسی روانشناختی شخصیت‌ها می‌پردازد، در حالی که نویسندگان زن جنوبی با تأکید بر واقعیت‌های زیست‌محیطی و اجتماعی، به نقد ساختارهای مردسالار و سنتی می‌پردازند. این تفاوت در رویکردها باعث می‌شود که هر دو گروه به نحوی منحصر به فرد، اما در عین حال متصل به یکدیگر، داستان‌های زنان را روایت کنند.

هر دو گروه نویسندگان با چالش‌های مشابهی مواجه هستند: تبعیض، سکوت و عدم شناخت. هان کانگ و نویسندگان زن جنوبی هر دو به بررسی درد، فقدان و جستجوی هویت می‌پردازند و از طریق آثارشان تلاش می‌کنند به خوانندگان این واقعیت‌ها را منتقل کنند.

 

سکوت زنان و چالش‌های آن‌ها در جامعه
سکوت زنان به دلیل فرهنگ مردسالار و تبعیض‌های اجتماعی یک چالش بزرگ است. در جوامع مختلف، زنان به دلیل محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی، از بیان نظرات و تجربیات خود بازمی‌مانند. این سکوت می‌تواند با افزایش آگاهی و حمایت‌های اجتماعی شکسته شود. رسانه‌ها و سازمان‌های حقوق زنان می‌توانند نقش کلیدی در این فرآیند ایفا کنند.
ادبیات به عنوان ابزاری برای بیان تجربیات و چالش‌های زنان، نقش حیاتی در شکستن سکوت و مبارزه با تبعیض دارد. هان کانگ و نویسندگان زن جنوبی ایران هر دو به نمایندگی از صدای زنان، تلاش می‌کنند واقعیت‌های زندگی آنان را به تصویر بکشند و به تغییرات اجتماعی کمک کنند. با حمایت از این نویسندگان و افزایش آگاهی اجتماعی، می‌توان به تغییرات مثبت در جامعه امیدوار بود.