- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

تاملی بر رواج «خشونت» در سریال‌های ایرانی | گزارشی از الهام بهروزی

تاملی بر رواج «خشونت» در سریال‌های ایرانی؛
هنر فیلمسازی به خدمت خشونت‌زایی در جامعه درآمده است

 


الهام بهروزی

 


ناعدالتی‌های اجتماعی، تورم و بحران‌های اقتصادی، فاصله طبقاتی، اختلافات زناشویی و میل خانواده‌ها به سمت تجملات و… همه و همه دست به دست هم داده‌اند تا زندگی امروزی به سمت ناکجاجایی هدایت شود که ته آن نه آرامش است و نه آسایش و نه امنیت! شوربختانه این عوامل زمینه را برای خشونت‌زایی در جامعه بحران‌زده کنونی بیش از هر زمانی فراهم کرده‌اند؛ چراکه به‌جای واکاوی علل تنش‌ها و رفتارهای خشونت‌زا و یافتن راهکارهای راهگشا برای درمانگری خشونت در جامعه، ابزارهای فرهنگ‌ساز به‌دلیل بی‌برنامگی راهبردی و ضعف در محتواسازی هوشمندانه در راستای آگاهی و تزریق امید و شادی به جامعه، آگاهانه یا ناآگاهانه به بروز خشونت در جامعه دامن زده‌اند!
گواه این ادعا، سریال‌ها و فیلم‌هایی است که اغلب آن‌ها به‌جای فرهنگ‌سازی یا انتقال تجربه‌ای مفید یا داستانی موثر، مملو از صحنه‌های قتل و جنایت شده‌اند! صحنه‌هایی که به خودی خودی، کراهت و وحشت از جنایت را در جامعه بحران‌زده فعلی به امری عادی مبدل کرده و قبح آن را از بین برده است. نظیر این رویکرد را در سریال‌هایی چون «گردن‌زنی»، «داریوش»، «زخم‌کاری»، «خون سرد»، بخش‌هایی از «بازنده» و… می‌توان مشاهده کرد. طبق دیدگاه متخصصان سلامت اجتماعی، بسیاری از این سریال‌ها و فیلم‌ها موجب حساسیت‌زدایی مخاطب نسبت به دیدن صحنه‌های خشن واقعی در فضای جامعه شده است! اتفاقی که زنگ هشدار را برای سلامت روانی و عمومی به صدا درآورده است.
بدیهی است تولید این سریال‌ها که بیشتر با گرته‌برداری از صنعت سریال‌سازی جهان و با هدف جذب مخاطب در ایران در چند سال اخیر رایج شده است، پیامدهای سوئی را برای سلامت و امنیت جامعه به همراه داشته است که از جمله آن‌ها می‌توان به افزایش قتل، خودکشی، زن‌کشی و… در جامعه با انگیزه‌ها و شیوه‌های گوناگون اشاره کرد. آتش‌به‌اختیاری افراد زخم‌خورده یا متوهم موجب شده که خود به جای مجریان قانون اقدام به انتقام‌گرفتن به بهانه رسیدن به حق و برقراری عدالت در جامعه کنند.
بسیاری از این سریال‌ها که اغلب از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شوند تنها توانسته‌اند نگاه بخشی از مخاطبان را به سمت خود جذب کنند؛ مخاطبانی که اغلب جوان و کم‌سن و سال هستند و شیفته دیدن ژانرهای هیجان‌انگیز و اکشن! بی‌شک مانوس شدن ذائقه این قشر با فیلم‌ها و سریال‌های خشونت‌زا، حساسیت را در این افراد در برابر انواع رفتارهای خشونت‌آمیز و آسیب‌زا کاهش می‌دهد، از این‌رو، آن‌ها را مستعد مبدل شدن به افرادی بی‌مسوولیت و حتی پرخطر برای جامعه می‌کند. حال چگونه می‌توان این رویه پرشتاب خشونت‌آفرینی و جوان‌پسندی چنین سریال‌هایی را در شبکه خانگی به رویه‌ای آگاهی‌بخشانه با کارکرد مثبت اجتماعی مبدل کرد! بی‌شک یکی از قوی‌ترین و اثربخش‌ترین راه‌هایی که می‌توان از آن برای کم‌فروغ کردن ژانرهای وحشت‌زا در جهان سریال‌سازی شبکه نمایش خانگی در دوره کنونی بهره گرفت، روی آوردن به خلق آثاری بر پایه عشق، گذشت و همدلی است که به‌وفور در ادبیات و فرهنگ ایرانی حضور و نمود دارد و جامعه کنونی برای شاداب‌ و امیدوار ماندن به آن‌ها نیاز دارد.

 


یک شهروند بوشهری در این باره به بامداد جنوب گفت: متاسفانه فضای رسانه‌ای ما از مجازی تا تلویزیون و شبکه‌های نمایش خانگی همه از فقر، نداری و خشونت و جنگ می‌گویند. آن وقت انتظار دارند که جامعه‌ای شاد با روانی سالم داشته باشیم! مگر چنین چیزی می‌شود! شما خوراکی تلخ و بدطعم به مخاطب بدهید و بعد انتظار داشته باشید که او فردی سالم و شاد بماند و لبخند بر لب بیاورد! قطعا تا زمانی که محتوا و سریال مناسب و متناسب با نیاز و فرهنگ و سلیقه مخاطب تولید نشود، نمی‌توان منتظر کاهش بزهکاری و قتل در جامعه بود.
وی که معلمی بازنشسته و در آستانه ورود به ۶۳ سالگی است، افزود: خود من، در ایام بازنشستگی میل و وقت بیشتری برای تماشای سریال و فیلم آن هم ایرانی دارم؛ چون من یک ایرانی هستم ابتدا دوست دارم از طریق فلیم‌ها و سریال‌های امروزی بهتر و بیشتر مسائل روز جامعه‌ام را درک و هضم کنم. من به‌دلیل اینکه کمتر از خانه بیرون می‌آیم و زمان بیشتری را در خانه می‌گذرانم، جالب است که بگویم هر سریالی را که این مدت خواستم ببینیم، آنقدر وحشت‌آفرین بودند که برخی از شب‌ها باعث بدخوابی مزمن من و دیدن کابوس شدند. از این رو، دیگر آن‌ها را دنبال نکردم.
این معلم بازنشسته فیلم‌دوست ادامه داد: اما پسر من که ۲۹ سال دارد، با علاقه این سریال‌ها را که بر حول قتل و انتقام‌جویی می‌چرخد، با علاقه نگاه می‌کند و گاهی هم با هیجان در مورد برخی از رفتارهای ناهنجار شخصیت‌های این سریال‌ها می‌خواهد برایم بگوید که به او گفتم، مادر من ترجیح می‌دهم به جای تعریف این رفتارها، برای من شعری از حافظ بخوانی، چون عادی‌انگاری این رفتارها از سوی شما برای من پذیرفتنی نیست! که پسرم از من عذرخواهی کرد اما قطعا او همچنان مشتاق دیدن این سریال‌های جنایت‌آفرین است؛ چراکه بعد معمایی این سریال‌ها برای مخاطب جوان همیشه تحریک‌برانگیز و جذاب است! من متاسفم که متولیان فرهنگ این‌‌گونه در برابر چنین محتواهایی سکوت کرده‌اند و اجازه می‌دهند که سریالی به بدترین شکل، زشت‌ترین و وحشتناک‌ترین جنایت بشری، یعنی قتل را نمایش دهند! قطعا این متولیان در میل جامعه به سمت قتل و جنایت بی‌تقصیر نیستند!
به عقیده وی، قرار نیست که ما در عالم فیلمسازی، قتل را با همه جزئیاتش نمایش دهیم، بلکه بایستی انگیزه‌های قتل و تاثیر سوئی که بر حیات و کیان خانواده و روان افراد درگیر با آن را شناسایی کنیم و کراهت و قبح آن را گوشزد کنیم نه محبوب! به نظرم صنعت سریال‌سازی ما به‌ویژه در شبکه خانگی دارد به بیراهه می‌رود و عملا این صنعت به خدمت خشونت‌زایی در جامعه درآمده است!
این شهروند یادآور شد: امیدوارم، با تدبیر متولیان حوزه فرهنگ و هنر، در دولت پزشکیان، شاهد کم‌رنگ شدن سریال‌های خشونت‌آفرین و رونق و جان گرفتن سریال‌های عاشقانه و امیدبخش باشیم؛ چون به عقیده من، جامعه امروز که تحت تاثیر مدرنیته، روز به روز به سمت تنهایی و بی‌عاطفگی و خودشیفتگی در حرکت است، باید تغییر مسیر بدهد و به سمت عشق و صمیمیت و نوع‌دوستی پیش برود؛ چراکه ماهیت جامعه ایرانی بر مبنای عشق و همدلی استوار است و این تنهایی که امروز بدان تزریق شده، حاصل کم‌کاری‌ها و کژکارکردی‌های فرهنگی است که بر خمیره مایه جامعه نشسته است.
شهروند دیگری هم در خصوص ترویج «خشونت» از طریق سریال‌های امروزی به بامداد جنوب گفت: سریال‌های تلویزیونی به‌دلیل سفارشی‌ و سلیقه‌ای شدن، خیلی سال است که مخاطبان خود را از دست داده‌اند و سریال‌هایی که از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شوند، جای آن‌ها را برای مخاطبان گرفته تا جایی که عمده مخاطبان تلویزیون، به مخاطبان پر و پاقرصی برای شبکه نمایش خانگی مبدل شدند. معمولا سریال‌های خوبی هم در این فضای تولید و پخش شد و تقریبا جوابگوی ذائقه مخاطب امروزی بود اما سریال‌های جدیدی که از این شبکه پخش می‌شود، مسیر درستی را در پیش نگرفته، این سریال‌ها بیشتر حول محور قتل می‌چرخند و صرفا به‌دنبال تقلید از سریال‌های خارجی در ژانر وحشت هستند! از این‌رو باعث شده که کمتر به تولیدات اخیر این شبکه‌ نگاه کنم، چون با نیاز و سلیقه من هماهنگ نیست و ذهن من به حد کافی درگیر مسائل و مشکلات زندگی است و دیگر جایی برای دیدن و درک داستان‌های تلخ جنایی را ندارد. از این‌رو ترجیح می‌دهم یک فیلم عاشقانه خارجی را ببینم تا یک سریال اغراق‌آمیز تلخ و منطبق بر خشم و نفرت را.
وی که ۴۵ سال دارد و کارمند است، ادامه داد: سریال «داریوش» یکی از سریال‌هایی بود که اخیرا دیدم و بعد از آن با خود عهد کردم که هیچ سریال معمایی جنایی را نبینم! چون این سریال مملو از صحنه‌های خشن و بدآموز بود. با اینکه یک مرد هستم اما بعضی از شب‌ها پس از تماشای قسمتی از این سریال، تا صبح خواب‌های وحشتناک می‌دیدم و با وحشت از خواب بیدار می‌شدم. از این رو ترجیح دادم دیگر مخاطب چنین سریال‌هایی نباشم. این‌طور برداشت کردم که سازندگان این سریال‌ها انگار تنها انگیزه‌ای که از ساخت آن‌ها دارند، ترویج وحشت در جامعه است تا شناسایی کراهت و زشتی جنایت و انتقام! خودآگاه یا ناخودآگاه مروج آسیب‌های اجتماعی به‌ویژه قتل و انتقام‌جویی فردی در جامعه شده‌اند و این اصلا چیز خوبی نیست.
این شهروند تاکید کرد: متاسفانه صنعت سریال‌سازی ما دچار یکنواختی شده است و بایستی دوباره به سمت تولید سریال‌های خانوادگی و با کیفیتی چون پدرسالار، خانه سبز، روزهای زندگی، پس از باران، شهرزاد و… برویم تا بافتار فرهنگی و هویت جمعی جامعه ایرانی برای نسل امروزی این‌چنین ناشناخته و غریبه نباشد. به نظرم کارگردان‌هایی چون رضا عطاران‌ها، سروش صحت‌ها، مهران مدیری‌ها، مهران غفوریان‌ها و… دوباره باید به تلویزیون برگردند تا این رسانه با تولید سریال‌های باکیفیت و منطبق بر نیاز جامعه به‌دور از لودگی یا خشونت، مجددا مخاطبان خود را بیابد و بتواند با سریال‌های شبکه نمایش خانگی رقابت کند. وگرنه این راهی که شبکه‌های نمایش خانگی با ساخت سریال‌های خشونت‌آمیز در پیش گرفته‌اند، به ترکستان ختم می‌شود.
وی یادآور شد: امیدوارم واقعا اتفاقات خوبی برای سریال‌سازی ما بیفتد و دیگر شاهد تولید صرف سریال‌های جنایی و مقلدانه از صنعت سریال‌سازی غرب که توام با جرم و جنایت است، نباشیم، بلکه تلاش کنیم با الهام از آن‌ها در ساخت سریال‌های تاریخی، به سمت تولید سریال‌ تاریخی بر اساس تاریخ و ادبیات و فرهنگ ایرانی برویم تا نسل امروز را به شکل مستند و گویایی با هویت و ماهیت اصیل خود آشنا کنیم.

 

منبع: روزنامه بامدادجنوب