وصف گل سوری[۱]
تاملاتی بر جامعه مدنی استان بوشهر
اسماعیل حسام مقدم
استان بوشهر :
استان بوشهر از استانهای جنوبی ایران است که در حاشیه ی خلیج فارس قرار دارد.این استان با مساحتی حدود ۲۷،۶۵۳ کیلومتر مربع، جمعیتی برابر ۸۸۶،۲۶۷ نفر دارد یعنی چیزی حدود ۲۶/۱ درصد کل جمعیت ۷۰ میلیونی کشور . از این میان ۵۷۷۴۶۵ نفر در شهرها و ۳۰۳۴۰۹ نفر در روستاها ساکن بوده و ۵۳۹۳ نفر نیز غیر ساکن بوده اند(مرکز آمار ایران ،۱۳۸۵). استان بوشهر بر ۲۷ درجه و ۱۴ دقیقه عرض شمالی و ۵۰ درجه و ۶ دقیقه تا ۵۲ درجه و ۵۸ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. این استان از شمال به استان خوزستان و قسمی از کهکیلویه و بویر احمد، از جنوب به خلیج فارس و قسمی از استان هرمزگان، از شرق به استان فارس و از غرب به خلیج فارس محدود است. بوشهر با خلیج فارس بیش از ۶۲۵ کیلومتر مرز دریایی دارد و از اهمیت راهبردی و اقتصادی برخوردار است.
جمعیت شهری، روستایی و غیر ساکن استان و در صد رشد آن طی سالهای ۱۳۸۵-۱۳۴۵
سال |
جمعیت کل |
شهری |
روستایی |
غیر ساکن |
|||
جمعیت |
درصد |
جمعیت |
درصد |
جمعیت |
درصد |
||
۱۳۴۵ |
۲۵۱۹۲۱ |
۵۴۶۲۳ |
۶۸/۲۱ |
۱۹۰۱۱۸ |
۴۶/۷۵ |
۷۱۸۰ |
۸۶/۲ |
۱۳۵۵ |
۳۴۷۸۶۳ |
۱۱۹۱۴۴ |
۲۵/۳۴ |
۲۱۵۲۲۱ |
۹/۶۱ |
۱۳۴۹۸ |
۸۵/۱ |
۱۳۶۵ |
۶۱۲۱۸۳ |
۳۲۱۹۸۰ |
۵۹/۵۲ |
۲۸۴۵۰۸ |
۴۷/۴۶ |
۵۶۹۵ |
۹۴/۰ |
۱۳۷۵ |
۷۴۳۶۷۵ |
۳۹۴۴۸۹ |
۰۴/۵۳ |
۳۳۲۸۸۴ |
۷۶/۴۴ |
۱۶۳۰۲ |
۲/۲ |
۱۳۸۵ |
۸۸۶۲۶۷ |
۵۷۷۴۶۵ |
۱۵/۶۵ |
۳۰۳۴۰۹ |
۲۳/۳۴ |
۵۳۹۳ |
۰/۶ |
مأخذ: مرکز آمار ایران، دفتر آمارهای جمعیت، نیروی کار و سرشماری
جمعیت و میزان رشد آن بر حسب درصد طی سالهای ۱۳۸۵-۱۳۴۵ در استان بوشهر
سال |
جمعیت به نفر |
درصد رشد |
سهم استان به کل کشور |
۱۳۴۵ |
۲۵۱۹۲۱ |
_ |
۱ |
۱۳۵۵ |
۳۴۷۸۶۳ |
۱/۳ |
۰۳/۱ |
۱۳۶۵ |
۶۱۲۱۸۳ |
۸/۵ |
۲۴/۱ |
۱۳۷۰ |
۶۹۴۲۵۲ |
۵۴/۲ |
۲۴/۱ |
۱۳۷۵ |
۷۴۳۶۷۵ |
۳۸/۱ |
۲۴/۱ |
۱۳۸۵ |
۸۸۶۲۶۷ |
۱۹/۱ |
۲۶/۱ |
با مقایسه ی جمعیت استان بین سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۸۵ مشخص میشود که جمعیت شهر نشین طی این سالها افزایش یافته است که میتواند ناشی از دو عامل باشد:
۱- تبدیل نقاط شهری به روستایی؛ به طوریکه این استان در سال ۱۳۶۵ دارای ۱۱ شهر و در سال ۱۳۷۵ دارای ۱۳ شهر، درسال ۱۳۷۸ دارای ۱۶ و در سال ۱۳۸۰ به ۲۲ نقطه ی شهری رسیده است.
۲- مهاجرت روستاییان به شهر؛ در این میان شهرستان بوشهر با ۸۱ درصد و تنگستان با ۴/۱۸ درصد به ترتیب بیشترین و کمترین جمعیت شهرنشین را دارا بوده اند. طی سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ بوشهر رشدی معادل ۸/۵ درصد داشته که میتواند به دلیل توسعه ی صادرات و واردات کالا از طریق بندر بوشهر و اجرای پروژه ی نیروگاه اتمی در اواخر دهه ی ۵۰ و از طرفی مهاجرت هزاران نفر آواره ی جنگ تحمیلی از استان خوزستان به این منطقه و رشد موالید نسبت به دهه ی قبل، باشد.
در دوره های بعدی ما با کاهش رشد جمعیت مواجه ایم که میتواند ناشی از برنامه های تنظیم خانواده، کاهش مهاجرت به استان، تعطیلی برخی طرحها و رکود امر صادرات و واردات و کاهش فعالیتهای بندری در این استان نسبت به گذشته باشد.
سرزمین این استان از نواحی پست ساحلی و توده های مرتفع گچی و نمکی و آهکی داخلی تشکیل شده که بوسیله ی رشته کوههای موازی با دریا از هم جدا میشوند. نواحی پست در استان بوشهر وسعت بیشتری دارد و توده های مرتفع به کوههای فارس و بختیاری منتهی میشود. این استان یکی از استانهای مهم جنوبی کشور ماست که از طریق خلیج فارس برای واردات و صادرات اهمیت دارد.
مهاجرت:
منطقه ی بوشهر به لحاظ موقعیت سوق الجیشی و وجود شرکتهای بزرگ نفتی و اجرای طرحهای صنعتی بزرگ مانند نیروگاه اتمی بوشهر و کشتی سازی، نیروی انسانی فعال استانهای مجاور و مناطق دیگر را به خود جذب کرده است. در داخل منطقه نیز جابجایی جمعیت افزایش یافته است، زیرا به خاطر کمبود امکانات کشاورزی به ویژه کمبود آب و زمینهای مورد نیاز و نبودن امکانات رفاهی و نیز پایین بودن سطح درآمد کشاورزان ، مهاجرت روستاییان به شهرهای استان شدت گرفته است. به علت نزدیک بودن این استان به شیخ نشینهای خلیج فارس، عده ای از اهالی منطقه، برای کار و امرار معاش به کشورهای واقع در کرانه ی خلیج فارس و دریای عمان مهاجرت کرده اند.
در بیشتر جوامع جهان سوم صنعتی شدن و توسعه به ایجاد یک گروه کاگر مزد بگیر شهری می انجامد که به تدریج میتواند به یک قدرت سیاسی و یا حداقل به یک اهرم فشار سیاسی (و اقتصادی) تبدیل شود ولی این موضوع در مورد کارگران مهاجر واقع نمی شود و آن هم به دو علت:
۱- کارگرانی که به صورن مهاجر وارد کشورهای حاشیه ی خلیج فارس می شوند اصولا تمایلی به فعالیتهای سیاسی ندارند. آنها بیشتر به دنبال درآمد اضافی و پس انداز بیشتر هستند تا بتئانند پول بیشتری به وطن خود بفرستند.
۲- به علت زبان متفاوت بین کارگران مهاجر، ایجاد همبستگی گروهی در میان آنها کمتر بوجود می آید . همین طور کارگران محلی از حقوق بیشتر، شرایط محیط کار مناسبتر و تأمین اجتماعی بهتر برخوردارند. بدین ترتیب مهاجرت کارگران خارجی به کشورهای خلیج فارس یک جریان سیاسی کاملا متفاوت با سایر کشورهای جهان سوم است.
بر طبق گزارش مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۸۵ ، ۴۷۶۸ هزار نفر مهاجر به کشور وارد و ۴۷۶۸ هزار نفر خارج شده اند از این بین سهم استان بوشهر از میان مهاجران داخل شده ۹۱ هزار نفر ( ۹۲\۱ درصد ) و از بین مهاجرین خارج شده، ۷۶ هزار نفر (۵۹\۱ درصد ) بوده است.
استان |
مهاجران وارد شده |
مهاجران خارج شده |
خالص مهاجرت |
|||
تعداد ( هزار نفر ) |
درصد |
تعداد( هزار نفر ) |
درصد |
تعداد (هزار نفر) |
درصد نسبت به جمعیت استان |
|
کل کشور |
۴۷۶۸ |
۱۰۰ |
۴۷۶۸ |
۱۰۰ |
۰ |
۷۵/۱ |
بوشهر |
۹۱ |
۹۲/۱ |
۷۶ |
۵۹/۱ |
۱۵ |
نکته ی مهم در مورد اکثر مردمان ساکن استان بوشهر این است که:
۱- ساکنین مناطق شهری، خصوصا استان بوشهر مهاجرینی هستند که پس از بوجود آمدن شهر جدید بوشهر- از زمان صفویان، از شهر ها و شهرکهای دیگری مثل کازرون، بهبهان و دهدشت به این حدود آمده و به کار داد و ستد مشغول شده و کاملا ماندگار شده اند. محله های امروز بوشهر مثل شنبدی ( کازرونی ها ، دهدشتی ها، بهبهانی( از بهبهان) و کوتی ( اعراب مهاجر= آل مذکور و آل عصفور وغیره) ساکنان جبری و ظلم آباد سابق( صلح آباد کنونی) اکثرا «خنه سیر» هستند که هنوز معلوم نشده از کجا آمده اند. این طایفه در بعضی بنادر کوچک نزدیک بوشهر هم ساکن هستند.
۲- ساکنان روستاها. اکثرا از مناطق لر نشین ایران آمده و د راطراف دیلم ، گناوه، شبانکاره ، برازجان، و تنگستان( اهرم، دلوار و … ) ساکن هستند. مردمان دشتی ( خورموج، دیّر، جم و ریز) نیز مهاجرانی هستند که یا از ایام آبادی سیراف از شمال ایران آمده اند( کاکی) یا از لرستان( جم و زیر)، در نتیجه فرهنگ بومی مردم این استان معجونی از فرهنگ طوایف مختلف است که در اینجا در هم بافته شده و صورتی بدیع از فرهنگ بومی ایرانی به وجود آمده است.
کلیاتی از فرهنگ استان بوشهر:
اقوام:
با توجه به کشفیات باستانشناسی و مدارک مکتوب تاریخی معلوم گردیده است که بخشهای مختلف ایران از جمله استان بوشهر سکونتگاه نژادها و گروههای گوناگونی بوده است. پیش از ورود و استقرار آریاییان در منطقه ی بوشهر، نژادهای بومی در این منطقه میزیسته اند و مدارکی که از عصر حجر، کاکولیتیک و برنز (مفرغ ) قدیم باقی مانده است بر این قضیه گواهی میدهد که علاوه بر نژاد مدیترانه ای، نژادهای دیگر مانند : دراویدی، سیاه پوست، سامی، عیلامی، سومری، نوردیک، عرب، لر و بهبهانی در سرزمین بوشهر سکونت داشته اند و یا به مرور به این منطقه مهاجرت کرده اند.
بر روی این پهنه ی جغرافیایی می توان از سه گونه ی فرهنگی و قومی یاد کرد:
۱-فرهنگ اعراب مهاجر که از جزایر و سرزمین های جنوبی خلیج فارس و بعضا از فلات نجد ( عربستان فعلی) به این منطقه آمده و ساکن شده اند. فرهنگ این اقوام که البته هم اکنون در میان سایر فرهنگهای ساکن در این منطقه آمیخته شده اند، به نوعی مبتنی بر کشتی رانی بوده است. این اقوام در بنادر بزرگ و کوچک چون بوشهر، گناوه، کنگان و دیلم و بسیاری از روستاهای بندری دیگر ساکن بوده اند.
۲- فرهنگ آفریقایی: آفریقاییان به دو صورت وارد بوشهر شده اند:
الف- از طریق سرزمین های جنوب خلیج فارس و همراه با اعراب
ب- سیاهانی که به صورت برده وارد بوشهر شده و در خانواده های ثروتمند بندری شاغل و تکثیر شده اند.( این برده ها در دوران صفویه و توسط تجار عرب به این منطقه آورده شدند) عمده ی فرهنگ موسیقایی جنوب و افسانه هایی که از «زار» و مراسم مربوط به آن مایه گرفته اند، ملهم از این دو منبع هستند.
۳- اقوام ایرانی که در تمامی روستاهای اطراف بوشهر پراکنده اند حاصل حضور و آمیزش با اقوام مهاجر لر، کرد و فارس هستند که از حدود ۳۰۰ سال پیش به این طرف به این منطقه کوچیده و تمامی عناصر فرهنگی ایرانی مناطق دیگر را د راین منطقه گسترده اند. اینکه چرا سخن از ترکان به میان نیامد بدین دلیل است که اقوام ترک زبان و ترک تبار اولا ساکنین همیشگی بوشهر نیستند و مدام از شمالی ترین منطقه استان فارس و کهکیلویه یا جنوبی ترین مناطق بوشهر و لارستان در آمد و رفت هستند و دوم اینکه این اقوام به دلیل همرنگی با دیگر اقوام ایرانی بیشتر همرنگ روستائیان ایرانی و فارسی شده و فرهنگی آمیخته دارند.
زبان و آداب و رسوم:
بیشتر مردم استان بوشهر به زبان فارسی و با گویش محلی بوشهری تکلم میکنند. لهجه ها در روستاها بیشتر از شهرها تنوع دارد. فارسی در این منطقه با گویشهای بردستانی، دشتی، تنگستانی و گویش کازرونی و اچمی، گفتگو میشود. مردم شهرستانهای شمالی استان مانند دیلم، گناوه و دشتستان عمدتا به گویش لری و مردم شهرستانهای جنوبی مانند جم و بخشهایی از کنگان و دیر نیز به فارسی لهجه دار صحبت میکنند. بیشتر اهالی این استان مسلمان (اعم از شیعه و سنی) هستند. البته اقلیتهای دینی عمدتا مهاجری هم اعم از زرتشتی، مسیحی و یهودی، در این استان سکنی گزیده اند .
بسیاری از شهرها و روستاهای این استان، چه آنها که در کنار دریا واقع هستند و چه آنهایی که از آن فاصله دارند، در ارتباط محیطی با دریا هستند.به واسطه ی نقش بندری بیشتر نقاط این استان و ارتباط دایمی آنها با سایر نقاط جهان، آداب و رسومی در این بخش از کناره ی خلیج فارس به جا مانده که کمتر جایی از نفوذ و تأثیر آنها بر کنار مانده است. به عنوان مثال در برخی از نواحی استان بوشهر، از جمله جزیره ی خارک، مراسم به نام زار یا لیوا برگزار میشود. این مراسم معمولا شبهای چهار شنبه با کوبیدن طبلی بزرگ و خواندن اشعار، همراه با حرکتهایی شبیه به رقص صوفیان انجام میگیرد.
گرما و رطوبت زیاد و بارندگی اندک در این منطقه سبب بوجود آمدن آیینهای کم نظیری شده است که از آن جمله میتوان به «کوسه گلین» ( اشاره به رسم باران خواهی دارد، کوسه به معنای فردی است که در ظاهر موی سر و صورت نداشته و گلین نیز به معنی گل آلود بودن یا گل آلود کردن است)، « ساروج کوبی» و «رقص ماهیگیران» اشاره کرد.آیینهای مربوط به رقص ماهیگیران تقریبا در سرتاسر جهان اتفاق می افتد ولی آنچه در بوشهرصورت میگیرد برگرفته ازتاریخ زندگی پردردو رنجشان است. بدنه ی
آیینهای بوشهر از دو جزء ریتم و رقص تشکیل شده است و رقص ماهیگیران نیز از این امر مستثنی نیست. آنها برای بیرون کشیدن تورهای ماهیگیری از سطح آبهای نیلگون از نوای طبل نیرو میگیرند و با حرکاتی موزون و هماهنگ در حالتی از خلسه فرو میروند و به صورت دسته جمعی تورها را از آب بیرون میکشند.
ادبیات:
داستان درد و رنج در ادبیات و اشعار بوشهریها به خوبی نمایان است و این امر ناشی از تأثیر قابل توجه شرایط اقلیمی و بومی بر آن است. این اشعار حکایتی فروخورده از رنج مردمی بومی است که سالهاست با طبیعت خشن و در عین حال دیر آشنای این دیار خو گرفته اند. مضامین این اشعار از جمله خشکسالی، بیماری، هراس، غم، درد، خشم، عوامل طبیعی و اقلیمی و … هستند. منوچهر آتشی در یکی از اشعار خود پیامی حسرت وار را به پرنده های خوشبخت جنگل گیلان میرساند:
به پرنده های جنگل گیلان پیغام دادم که در اغاز سحرگاهی
در ملالی تنبلی آبسالی جاوید گنجشکهای تنگستان را
در یاد داشته باشد
شاعران و نویسندگان متفکر این خطه به نوعی به رویارویی با محیط برخاسته اند و هرگز خود را تسلیم محیط نمیدانند.
در افسانه های بوشهری نیز آن چنان که بر می آید جغرافیای محلی و فرهنگ این خطه در آنها تأثیر بسزایی داشته است و همین امر وجه تمایز آنها با افسانه های سایر ملل است.
بر اساس این افسانه ها در گذشته باروری از ارزش بالایی برخوردار بوده است و فرزندان پشتوانه ای برای اقتصاد خانواده به شمار می آمده اند و ازدیاد فرزندان عاملی بوده برای ایجاد وحدت در خانواده. کمبودهایی که در خانواده بوجود می آمد سبب سفر و جدایی فرزندان بوده است، این فرزند نیز عموما پسر است زیرا اولا فرهنگ حاکم بر جنوب مرد سالارانه است و اینکه زنان و دختران قوی و قدرتمند که از آنها به عنوان شیر زن یاد می شود ارج و غرب بسیاری دارند و در غیر این صورت آنها نان خوران اضافی اند. این زنان علاقه ی زیادی به آبادانی روستا دارند و تأثیر زیادی بر خان های زورگوی آن زمان داشته اند چنانچه قلعه دختر و پل دختر از آثاری هستند که به دستور آنها ساخته شده است. در این افسانه ها دختر عمو و پسر عمو مطرح است و این خود حاکی از همان فرهنگ مردسالارانه و حفظ منابع مالی و اقتصاد در حوزه ی درونی خانواده و رواج درون همسری در دوره های گذشته است.
به طور کلی بر ساختن این چنین افسانه هایی حاکی از آرزوهای پنهان در دل مردمی فقیر دارد که با وجود منابع طبیعی فراوان (گاز، نفت، دریا) تا حال نیز هم چنان فقیر باقی مانده اند. مردمی که از طریق قهرمانان جوان و فقیر به آرزوهای خود دست می یابند؛ قهرمانی که انتخاب اصلی شاهزاده خانم پولدار و زیبا برای ازدواج است.
این افسانه ها همچنین مملو از اعتقاد به تقدیر و سرنوشت است که می تواند معلول اعتقاد مردم به مذهب، خدا و وجود نیروی ماوراء الطبیعه باشد. در جنوب مذهب از ارکان اصلی زندگی محسوب می شود و وجود امام زاده ها و قدم گاههای بسیار در منطقه دال بر این است. عنصر تصادفات و سرنوشت در زندگی انسانها بسیار مهم است و عامل اصلی بدبختی و یا خوشبختی آنهاست. مردم این خطه همواره در آرزوی رسیدن به بی نیازی بوده اند و همین می تواند دلیلی باشد برای مهاجرت جوانان جویای نام به سرزمین های دیگر.
خوراک بوشهر:
در این منطقه به سبب سفرهای بازرگانی و تجار ی که از سوی مردمان داخلی ایران و حاشیه نشینیان خلیج فارس و نیز هندیان در سالهای استیلای پرتغالیها، انگلیسیها و فرانسویها صورت پذیرفته، خوراک رنگ و بویی از کلیه ی فرهنگهای مزبور به خود گرفته است. اوج ارتباط تجاری بوشهر به خصوص با هندوستان، در اواسط دوران قاجاریه تا حدود ۱۳۱۰ هجری(۱۹۳۵)، سبب رواج فرهنگ غذاهای هندی در این منطقه شد که انواع سرخ کردنی ها را شامل میشود. آنچه مسلم است وجود کنسولگریها با رواج سرخ کردنیها بی ارتباط نمی باشد.
گرمی و رطوبت هوا سبب شده مردم از سیر و فلفل در غذاهای خود به وفور استفاده نمایند زیرا این مواد بدن را با محیط نزدیک میسازد و سیر رطوبت را که سبب سستی و رخوت میشود در بدن از بین میبرد. از خصوصیات دیگر در غذاهای بوشهر، حتی در خورشتها این است که اولا کم آب هستند و ثانیا با نان تناول میشوند.با توجه به ساحلی بودن و نزدیک به دریا بودن منطقه، موجودات دریایی همچون؛ میگو، خرچنگ و به خصوص انواع ماهیها نقش مهمی را در غذاهای بوشهری ایفا کرده و در تنوعات فراوانی سرو میشوند. همچنین “دال عدس، قلیه ماهی و خورش کدو و بادنجان و لبنیات جزء خورشپایه مردم از دیر باز بوده است” .
صنعت و اقتصاد:
بوشهر پیش از بسیاری از شهرهای مهم ایران دارای صنایع جدیدی از قبیل یخسازی و برق بوده است. مردم بوشهر از اولین ایرانیانی بودند که با مجله و روزنامه آشنا شدند. یکی از نخستین شهر هایی که کارخانه چاپ سنگی را وارد کرد، بوشهر بود؛ از همین رو در بوشهر روزنامه های زیادی همچون «مظفری» ، «خلیج ایران» و « ندای جنوب» به چاپ و نشر میرسید. هم اکنون استان بوشهر با توجه به موقعیت استراتژیک خود و داشتن منابع و صنایع مختلفی نظیر نفت و گاز، بویژه میدان گازی پارس جنوبی در عسلویه به عنوان بزرگترین منبع مستقل گازی در جهان و وجود پالایشگاه عظیم گاز در جم و نیز دارا بودن یکی از مهمترین ترمینالهای صادرات نفت خام جهان در جزیره ی خارک و همچنین اجرای طرحهای کلان صنعتی از قبیل نیروگاه اتمی بوشهر، کشتی سازی و مانند اینها، انتظار میرود در آینده ای نزدیک، سیمای خود را به عنوان یکی از مناطق مهم صنعتی و اقتصادی جهان تغییر دهد. اقتصاد این استان به بخشهای کشاورزی، دامداری، شیلات و تا حدودی به صنعت متکی است. این استان از نظر تولید خرما یکی از استانهای مهم کشور میباشد.
درخت خرما پیشینه ای ۵ هزارساله دارد و کمک شایانی به دوام زندگی انسان در بخشهای گرم و لایزرع داشته است. کشت خرما در ۱۳ استان کشور به خصوص استانهای جنوبی کشور از جمله بوشهر، اهمیت و تأثیر زیادی را بر اقتصاد و اشتغال در این نواحی گذاشته است و از نظر ارزش صادراتی جایگاه مناسبی در صادرات محصولات کشاورزی و بالطبع صادرات غیر نفتی دارد. خلیج فارس و مناطق ساحلی آن از نظر ژئو استراتژی اهمیت زیادی برای کشور دارد. با توجه به نا مساعد بودن شرایط اقلیمی در این مناطق بخصوص استانهای بوشهر و هرمزگان عنایت به کشت محصولاتی که بتواند شرایط نا مساعد طبیعی را تحمل و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد لازم است؛ نخل از جمله این گیاهان است. در حال حاضر بیش از ۳۷۵۰۰۰۰ اصل نخل خرما در استان وجود دارد. مهمترین مراکز فروش محصول خرما در شهر های برازجان، دالکی و سعد آباد، قرار دارد. عمده ترین خریداران خرمای استان، معمولا دلالان و تجار خرما، سرمایه داران مراکز استانهای دیگر به خصوص تهران و کسانی که به نحوی با مسائل خرید و فروش خرما و بازاریابی محصول ارتباط دارند، می باشند. خرما از دیر باز نه تنها در بوشهر بلکه در میان همه ی ساکنین خلیج فارس از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. خوردن خرما بر قدرت کاری و توانایی بدنی افراد می افزود و لازمه ی زورمندی و قدرت بازوی بیشتر را معمولا در مصرف خرما می دانستند. اگر کسی می خواست چیز سنگینی بلند کند و توان انجام آن را نداشت به او می گفتند: مگر خرما نخورده ای؟
جان ملکم انگلیسی ضمن آنکه همه ی ساکنان خلیج فارس راعرب می خواند، درباره ی مصرف خوراکشان می نویسد: « خوراک اعراب» این صفحات علی الغلبه خرما است و این غذا اگر چه نزد دیگران چندان مطلوب نباشد نزد اعراب بهتر از جمیع اغذیه عالم است.
صید ماهی نیز از فعالیتهای اقتصادی عمده در این منطقه است . صنایع این استان به دو بخش صنایع دستی و ماشینی تقسیم میشوند و مهمترین آنها را صنایع کشتی و لنج سازی، توربافی، کوزه، سفال و… تشکیل میدهد. به غیر از شرکت ملی صنایع دریایی و نیروگاه اتمی مالکیت صنایع استان عمدتا به بخش خصوصی تعلق دارد . از نظر ساختار کشاورزی و ماهیت فعالیتهای این بخش، به سه منطقه مشخص تقسیم میشود:
الف- منطقه ی نوار ساحلی که صید آبزیان به شکل سنتی، اصلی ترین فعالیت ساکنان آن است.
ب) مناطق کشت آبی واقع در دشتها که عمدتا متکی به نخل داری و کشت خرما توأم با دامدار یسنتی است.
ج) منطقه ی کشت دیم (عمدتا غلات) که توأم با دامداری سنتی است.
عمده ترین کشت سنتی منطقه گندم و جو بوده و بیشترین زمین های زیرکشت به آنها اختصاص می یافت. گندم و جو به صورت «دیم» و در زمین های خیلی کوچک دیگر که معروف به «خصیل کار» بود، کاشته می شد. گفتنی است نه نظام تولید زراعی جمعی در منطقه به چشم می خورد و نه رژیم کاشتی ارباب رعیتی. کشت ها بیشتر انفرادی بود و صاحب هر قطعه زمین به نیروی کار خود و تعدادی«بازیار» متکی بود. زمین و آب نیز از عوامل اصلی کشاورزی به شمار می آمدند. هر یک از زمین های کشتی و غیر کشتی افراد، حدود و سامان مشخص و شناسنامه خاص خود را داشت.
موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی منطقه:
هر یک از عوامل جغرافیایی اعم از وضعیت پستی و بلندی زمین، دوری یا نزدیکی به دریا، جنس خاک و آب و هوا، تأثیر انکار ناپذیری در شئونات فرهنگ ی- اقتصادی و سیاسی یک منطقه دارند. در این بین به نظر میرسد که تأثیر آب و هوا ازسایر عوامل بیشتر باشد. پیوستگی میان شرایط اقلیمی و نحوه ی زندگی انسانها به قدری است که برخی متفکرین آب و هوا را مهمترین عامل در ایجاد تمدن دانسته اند؛ چنانچه ابن خلدون در مقدمه ی معروف خود پیوندی عمیق میان انسان و محیط زندگی اش را به گونه ای محققانه به تصویر کشیده است. ولادمیر کوپن استاد هواشناسی دانشگاه گراز (Graz) در اتریش، مهمترین سیستم تقسیم بندی آب و هوا را پیشنهاد کرده است. مبنای اساسی تقسیم بندی اقلیمی کوپن مقدار متوسط گرما و باران سالیانه میباشد.
کوپن آب و هوای مختلف کره ی زمین را به ۵ دسته ی :
A : گرم و مرطوب استوایی B : آب و هوای خشک C : مرطوب و معتدل مایل به گرم D : آب و هوای مناطق جنگلی سرد و برفی E : آب و هوای قطبی
تقسیم میکند.
در تقسیم اقلیمی که او از ایران بیان میکند دو گروه آب و هوای استوایی (A) و قطبی (D) وجود ندارد و وسعت زیادی از کشور دارای آب و هوای خشک است. نواحی ساحلی خلیج فارس از تنگه ی هرمز تا انتهای شمالی جلگه ی پست خوزستان دارای آب و هوای نیمه صحرایی نواحی کم عرض جغرافیایی است که میزان گرمای متوسط سالیانه ی آن از ۱۸ درجه ی سانتی گراد تجاوز نمیکند و داری تابستانهای خشک و هوای مه آلود است. به طور کلی آب و هوای خشک صحرایی در دو قسمت مشخص از کشور ما مشاهده میشود : یکی در طول سواحل دریاهای جنوبی و دیگری در نواحی مرکزی و داخلی کشور است. بنابراین میتوان آن را به دو نوع آب و هوای خشک ساحلی و داخلی تخمین زد. در سواحل خلیج فارس و دریای عمان گرمای فوق العاده توام با رطوبت و کمی باران سالیانه از مشخصات مهم اقلیمی محسوب میشود و به طور کلی میتوان گفت کلیه ی اراضی ساحلی که ارتفاع آنها از ۵۰۰ متر کمتر است، دارای این مشخصات هستند.
در سرتاسر این منطقه میزان گرمای فوق العاده زیاد و مخصوصا متوسط گرمای سالیانه ا زتمامی نواحی ایران بالاتر است؛ زیرا صحراهای داخلی در ماههای زمستان در معرض بادهای سرد شمال شرقی واقع میشود و در نتیجه تعدیلی در گرمای سالیانه ی آنها به عمل می آید، ولی سواحل جنوبی که در پشت کوهها قرار گرفته و از سرمای شدید بادهای آسیای مرکز ی در امان است در تمام سال گرم میماند. به عنوان مثال بوشهر استانی است که طی این سالها دمای پایینتر از صفر درجه را به خود ندیده است.
جدول زیر متوسط ماهانه ی درجه حرارت استان بوشهر از اسفند ۱۳۸۵ لغایت اسفند ۱۳۸۶ را نشان میدهد :
۱۳۸۵ |
۱۳۸۶ |
||||||||||
اسفند |
فروردین |
اردیبهشت |
خرداد |
تیر |
مرداد |
شهریور |
مهر |
آبان |
آذر |
دی |
بهمن |
۶/۱۸ |
۸/۲۳ |
۷/۲۹ |
۸/۳۱ |
۳/۳۲ |
۹/۳۳ |
۱/۳۳ |
۲/۲۹ |
۷/۲۴ |
۴/۱۹ |
۱۳ |
۴/۱۴ |
مأخذ: سازمان هواشناسی کشور. تحلیل شرایط آب و هوای کشور.
از طرفی وزش بادهای خنک شمالی و گرم و مرطوب دریایی و گرم و خشک جنوب غربی گاهی در تغییر آب و هوای آن بی تأثیر نیست. آب و هوای این استان در مجموع در مجاورت دریا گرم و مرطوب و در مناطق دور از دریا گرم و خشک است.
در سراسر سواحل جنوبی ایران به جز جلگه ی خوزستان رشته کوههایی کم و بیش مرتفع مناطق باریک ساحلی را از نواحی داخلی ایران جدا میسازد، ناهمواریهای این مناطق جزء نواحی پست زاگرس جنوبی اند که ارتفاع آنها نسبت به زاگرس کمتر است و قوس چینها نیز بسیار ملایم و باز، به تدریج به ناودیس و طاقدسها ختم میشوند و جلگه های ساحلی منطقه بر چنین ساختمانی منطبق میباشد.
خاکهای این منطقه با تحقیقاتی که از طرف کارشناسان وزارت کشاورزی به عمل آمده، اراضی شمالی به سوی فلات داخلی، در برخی نقاط تقریبا سنگلاخی و اراضی جنوبی دارای خاکهای عمیق تر و از رسوبات قدیمی تر است که جنس آنها شن و رس سبک تا رس متوسط تشخیص داده شده است. از خصوصیات قابل توجه مناطق ساحلی پیدایش توده های نمکی است، وفور آنها در مناطق داخلی و ساحلی و حتی جزایر خلیج فارس موجب شور شدن آبهای روان گشته است. رودهای متعدد ولی کم آب شور از این استان میگذرند و به خلیج فارس میریزند . مهمترین آنها رود مند است که از الحاق چند رود تشکیل شده و بواسطه ی عبور از اراضی نمکی آب آن شور و در بوشهر از آن استفاده ی زراعی نمیشود. این رود که حداکثر عرض آن تا ۳۵ متر میرسد در زمستان پر آب است و با شیب ملایم در جنوب زیارت به خلیج فارس وارد میشود. رودخانه ی دیگر سعد آباد است که آب آن دائمی و شیرین بوده و در جنوب رمله وارد خلیج فارس می شود. رودخانه ی شاپور که بر روی آن سد معروف شبانکاره بسته شده قبل از ورود به دریا قسمتی از دهستان شبانکاره را مشروب میسازد. رود شور که آبی دائمی ولی شور دارد از دهستان حیات داوود و شبانکاره گذشته در خورمزین وارد خلیج فارس میشود. رودخانه ی اهرم که آب آن شور و آمیخته به مواد نفتی است پس از عبور از قریه اهرم در جنوب به خلیج فارس میریزد.
باران منطقه ی خشک ساحلی ایران از حیث مقدار خیلی کم و در عین حال بسیار نامنظم است. معمولا باران این منطقه در ماههای زمستان بروز میکند و به طور متوسط در ۷ ماه از سال اثری از باران در این ناحیه مشاهده نمیشود.
از مشخصات عمده ی آب و هوای این ناحیه وجود مه و رطوبت نسبتا زیاد هواست که توأم با گرمای فوق العاده زندگی را دشوار و بلکه طاقت فرسا میسازد. در خلیج فارس که شرایط صحرایی حکمفرماست، نظم و ترتیبی در هیچیک از جنبه های باران اعم از نوع باران، فصل بروز و مقدار کل آن در طول سال، مشاهده نمی شود و به همین علت است که مسئله ی آب و باران همیشه د رنواحی خلیج فارس به صورت یک امر حیاتی به مراتب شدیدتر از سایر نواحی خشک ایران تلقی گردیده است و در واقع ناثباتی در این منطقه به حد نهایی خود میرسد
اقلیم استان بوشهر گرم و صحرایی است. باران کم، خشکی بالنسبه شدید و گرمای فوق العاده و رطوبت نسبی زیاد( ۵۴% معدل رطوبت ۱۵ سال در ساعات ظهر بوشهر) از خصایص آب و هوایی این منطقه است. در منطقه ی خلیج فارس به طور کلی رطوبت نسبی در تمام سال زیاد است و این یک امر طبیعی است که در هر ناحیه ی دریایی مشاهده میشود. مقدار رطوبت نسبی در ساعات مختلف روز و فصول مختلف سال تفاوت میکند و معمولا در ساعات سرد روز و ماههای سرد سال بیشتر از سایر موارد است. توأم شدن رطوبت نسبی زیاد و گرمای فوق العاده زندگی را برای انسان دشوار میسازد و به دنبال خود مشکلاتی را به بار می آورد که به آنها اشاره خواهد شد.
خلیج فارس:
خلیج فارس نه تنها در این منطقه بلکه در سطح جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این خلیج بر عوامل گوناگون فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نیز شیوه ی زندگی در بوشهر و سایر شهر های حاشیه ای خود تأثیری انکار نا پذیر دارد. در طول تاریخ خلیج فارس نه تنها بخشی از خاک ایران محسوب میشده و حاکمیت آن در دست ایرانیان بوده است، بلکه به اذعان تمام منابع تاریخی موجود این پهنه ی آبی با عناوینی نظیر خلیج فارس، خلیج عجم، دریا ی فارس و یا بحر فارس شناخته شده است. نام خلیج فارس از جمله نامهای تاریخی است که از گذشته ی بسیار دور تا کنون در اسناد، قراردها و مکاتبات مورد استفاده همه ی ملتها و اقوام دور و نزدیک آن، قرار داشته است.
آبهای خلیج فارس کم عمق و زیر بستر آن دارای منابع نفت و گاز (هیدرو کربن) فراوان است. عمق خلیج فارس در بیشتر موارد از ۵۰ متر تجاوز نمیکند و حداکثر عمق آن به حدود ۱۰۰ متر میرسد. مساحت خلیج فارس ۹۷ هزار مایل مربع است و طول آن از سواحل عمان تا رأس دریا در حدود ۵۰ مایل و عرض آن در مناطق گوناگون مابین ۲۹ تا ۱۸۰ مایل است. درازای این دریا از تنگه ی هرمز تا دهانه ی شط العرب ۹۶۵ کیلومتر است که در همان حال، درازای مرزهای دریایی ایران و کشورهای عربی شمرده میشود. گستره ی خلیج فارس به تفاوت میان ۴۷ کیلومتر (۲۹) مایل در تنگه ی هرمز تا ۳۷۰ کیلومتر (۲۳۰) مایل میان بوشهر و کرانه ی جنوبی خلیج سلوا، متفاوت است و سطح دریا ۲۳۳۸۰۰ کیلومتر مربع (۹۰۰۰۰ مایل مربع) است.
حاشیه ی خلیج فارس شامل کشورهای ایران، عراق ، کویت، بحرین، عربستان، قطر، امارات و عمان میشود و در این بین بیشترین ساحل خلیج فارس که قابلیت کشتیرانی نیز دارد، تحت حاکمیت ایران میباشد.
اکثر مورخان یونانی – ازجمله هرودوت- معتقدند که بابلیها وسائل مورد نیاز خود را که از عربستان و هندوستان تهیه میکردند، از طریق خلیج فارس حمل مینمودند. به لحاظ موقعیت سوق الجیشی نیز بابل در حوالی خلیج فارس در کنار دجله و فرات قرار گرفته بود و سه دریای فارس، هند و اسود را به هم مرتبط میساخت. همچنین هرودوت و استرابون تأکید میکنند که در این نواحی مراکز مهم تجاری وجود داشته است. هم اکنون نیز خلیج فارس مهمترین آبراه بین المللی جهان است که بیش از ۵۰ درصد انرژی جهان در آن نهفته است ( ۵۶۵ میلیارد بشکه نفت ( ۶۵ درصد از ذخایر نفتی دنیا) و ۳۰/۷ تریلیون متر مکعب گاز در خلیج فارس میباشد)
اهمیت ژئوپلتیک خلیج فارس:
دلیل عمده ی توجه زیاد به منطقه ی خلیج فارس در طی قرون گذشته، اهمیت ژئوپلتیک این منطقه است که مهمترین جهات این اهمیت موارد ذیل را شامل میشود:
۱- موقعیت جغرافیایی خلیج فارس: در گذشته به دلیل نزدیکترین راه غرب به هندوستان مورد توجه بوده است ولی امروزه، در رابطه با کشورهای حاشیه ی خلیج فارس این موقعیت ارزش غیر قابل انکار دارد آنچنانکه آلبو کرک مهاجم پرتغالی به منطقه ی اقیانوس هند و خلیج فارس در ۸۸۶( ۱۵۰۷) اظهار کرده هر دولتی بر سه تنگه ی هرمز، باب المندب و مالاکا تسلط داشته باشد، بر جهان مسلط خواهد شد.
۲-بازار منطقه ی خلیج فارس: این منطقه بازار بسیار خوبی برای فروش کالاهای مصرفی، سرمایه ای و خدماتی است. البته این بازار مهم منطقه در رابطه با نفت حیات میابد.
۳- اهمیت منابع طبیعی خلیج فارس که در سه بخش قرار میگیرند:
الف) نفت ب)گاز ج) منابع طبیعی
در میان سوختهایی که انسان به صورت سنتی از آنها استفاده می کند نفت از چند منظوره ترین و با ارزش ترین سوخت هاست که سالیان سال انرژی مورد نیاز شهر های ما را تأمین نموده است. امروز نفت به عنوان مهمترین تأمین کننده ی انرژی در سطح جهان مطرح است با این حال بدنه ی اصلی منابع نفتی قابل بازیافت در منطقه ی خاورمیانه قرار گرفته است؛ منطقه ای که از لحاظ سیاسی در وضعیتی متزلزل به سر می برد و برای نمونه می توان به جنگ اخیر عراق اشاره کرد.
با توجه به اتکاء ایران به صدور نفت و وجود پایانه های بارگیری نفت در خلیج فارس اهمیت حیاتی این منطقه برای ایران کاملا مشخص است. مهمترین پایانه ی صدور نفت ایران در جزیره ی خارک میباشد که قادر است کشتیهای غول پیکر را در اسکله های خود بپذیرد.
مناطق ساحلی از جمله مناطق برای بازیافت نفت هستند که امری بسیار مهم در زمینه ی اقتصادی است. بدین ترتیب در کشور ما سواحل نفت خیز، یعنی از عوامل کاملا محیطی، نقشی انکار ناشدنی را در اقتصاد کشور ایفا می کنند و در این بین سواحل حاشیه ای جنوبی کشور و بخصوص بوشهر بسیار حائز اهمیت هستند.
سواحل:
سواحل از نظر امکان دستیابی به دریا به منظور بهره براداری از منابع غذایی آن و همچنین انجام مبادلات تجاری و حمل و نقل آسان و ارزان باعث گردیده که تمدنهای پر آوازه ای را شاهد بوده باشند به طوریکه گزارشات و آثار فراوانی از شهرهای ساحلی سه هزار سال قبل از میلاد مسیح وجود دارد که در اطراف دریای مدیترانه، این شاهراه تمدن، شکل گرفته اند. شهرهای ساحلی به غیر از آنکه از نظر معیشتی شدیدا به دریا بستگی داشته و دارند
سواحل از جنبه های مختلف از گذشته های بسیار دور برای انسانها دارای جذابیت ویژه ای بوده اند، به طوریکه در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد از کل جمعیت جهان بر روی خط ساحلی رودخانه ها ، دریاچه ها، دریاها و اقیانوسها زندگی میکنند که مجموع خطوط ساحلی مذکور حدود ۴۴۰۰۰۰ کیلومتر برآورد نموده اند . امروزه در سطح جهان شهرهای بزرگی با جمعیت زیاد در کنار سواحل استقرار یافته اند که نقش عمده ای در اقتصاد جهانی دارند که از آن جمله میتوان به شهرهای نیویورک، توکیو، لندن، هامبورگ و… اشاره کرد.
استان بوشهر از استانهای ساحلی کشور است و بنادر متعددی در آن شکل گرفته اند. شکل گیری بنادر این استان آنچنان که گفته خواهد شد از نوع شهرهای ساحلی مستقیم و هموار هستند که به شکل خطی و طولی در امتداد ساحل خلیج فارس شکل گرفته اند .
شهرستان بوشهر:
این شهرستان مرکز استان بوشهر است. جمعیت این شهرستان بر پایه ی آمار سرشماری سال ۸۵ برابر با ۱۶۱،۶۷۴ نفر است ( پایگاه اینتر نتی مرکز آمار ایران). شهرستان بوشهر اکنون دارای سه شهر بوشهر، خارک و چغادک است.
بوشهر تصحیف و تحریف شده ی بوخت اردشیر و به معنی شهر رهایی است که اردشیر در آن رهایی یافت. قدمت این بندر تاریخی به زمان عیلامی ها می رسد که در هزاره ی سوم، پیش از میلاد بر سرزمین های خوزستان و لرستان، فارس و کرانه ای خلیج فارس حکومت می کردند. آثار و نشانه های تاریخ این استان در گوشه و کنار شهر ها و آبادی ها دیده می شود
محدوده ی بوشهر قدیم- تا پیش از بنای آن به فرمان نادرشاه- را می توان به دو منطقه ی باستانی « ری شهر » و « بی شهر » تقسیم کرد. «بی شهر» محرف بوشهر و «ری شهر» شکل تحریف شده ی « روشهر » است قدمت بوشهر کنونی به زمان نادر شاه افشار باز می گردد. او این محله را تبدیل به پایگاه دریایی کرد و قلعه ای د رکنار بندر گاه ساخت و شاید این نقطه ی شروعی برای رشد و گسترش شهر بوده باشد
گیرشمن مؤلف کتاب ایران از آغاز تا اسلام، بر این باور است که بوشهر امروزی در روزگار سلوکیان بنا گردیده است. بوشهر تا چند قرن مهمترین بندر ایران بود . در حال حاضر بوشهر علاوه بر فعالیتهای صیادی در زمینه های بازرگانی، نظامی، صنایع و خدمات اداری جایگاه مهمی در استان دارد. در آثار تاریخی و جغرافیایی نامهای: فرامبری، انطاکیه، پارس، بربیان، سیف، ابوشراع نیز در مورد بوشهر آمده است. این شهر جزء اراضی هموار به شمار ماید و هیچ گونه نا همواری قابل ملاحظه ای در شهر وجود ندارد. شیب اراضی واقع در شهرستان بوشهر به بیش از ۵ درصد نمیرسد. شیب کم و پستی اراضی باعث بالا بودن سطح آبهای زیر زمینی و باتلاقی شدن گستره های وسیعی از بوشهر شده است. رطوبت نسبی به طور کلی در بوشهر در تمام سال زیاد است و تعداد آن در ساعات مختلف روز و فصول مختلف سال تفاوت میکند. رطوبت نسبی هوا در بوشهر از ۴۱ تا ۸۵ درصد نوسان داشته که با داشتن معدل ماهیانه ای برابر ۵۵ تا ۷۵ درصد هر دوازده ماه سال را باید ماههای مرطوب به حساب آورد
بندر بوشهر در مجموع از دور دست شهری دل انگیز است و در منظری عمومی و کلی از شهر عوامل معماری قدیم و جدید به چشم میخورند. عناصر معماری قدیم در هماهنگی با محیط است و عناصر جدید اینگونه نیستند. برادلی برت در سفرنامه ی خود درباره ی بوشهر مینویسد: اگر شهری را بتوان دریایی نامید به درستی که آن شهر بندر بوشهر است. این شهر در چنان سطح پایینی واقع شده که گویی همه جای شهر را آب گرفته است. منظره ی شهر آمیزه ای از رنگهای سفید و زرد و قهوه ای است، درست به یاقوتی ارغوانی میماند که در دریایی از نقره کار گذاشته اند . خانه های شهر به گونه ای فشرده و تنگاتنگ به هم چسبیده اند و بامهای منازل نیز به صورت در هم آمیخته و نامرتب دیده میشوند، با این همه، همه جای شهر صاف و یکنواخت و همرنگ شنهای صحرایی است.
دکتر ایرج نبی پور در کتاب جادوی رنگها عنوان میکند معماری بوشهر بر خلاف معماری کویر یا شمال هم برونگرا و هم درونگراست؛ یعنی علاوه بر زیبایی بیرونی، داخل آن نیز نمادهایی زیبا به کار رفته است که بیننده را محصور خود میکند. اگر معماری مسکونی مکانهایی چون گیلان، مازندران و آبادیهای خاص چون ماسوله، زیارت و ابیانه کاملا برونگرا هستند و مناطق مرکزی ایران مثل یزد، اصفهان، کاشان و شیراز درونگرای کامل، بوشهر را می توان حلقه ی اتصالی میان این دو نوع معماری دانست.
در معماری مسکونی این شهر افزون بر به کارگیری حیاط در سازماندهی فضاهای مختلف، از عناصری چون طارمه (نوعی ایوان) و شناشیر( نوعی پیشگاه یا بالکن) در نمای بیرونی و رو به فضای باز شهری استفاده شده است. مشابه این عناصر را در معماری ابیانه، ماسوله و دیگر آبادیهای گیلان و مازندران، با نامهایی چون ایوان، تلار، تالار پیش و پیشگاه مشاهده می کنیم.
بافت معماری تاریخی بندر بوشهر، از بافتهای بی نظیر شهری به شمار میرود. این بافت سبک معماری میلانی و کرانه ای را در والاترین حد زیبایی خود نمایش میدهد. این بافت در گذر زمان و رشد پرشتاب توسعه ی شهری، رو به ویرانی گذاشته است.
معماری سنتی ایران در همزیستی با محیط طبیعی ترفندهای فراوانی را از خود نشان داده است. معماران بافت قدیم بوشهر، ساختمان را در راستای شرقی- غربی بنا کرده ند که برای فرار از تابشهای تند آفتاب در غرب و شرق و بهره جویی از بادهای شمال غربی و جنوب شرقی بسیار کارامد است و در پیکره ی شمالی و جنوبی آن نیز بازشوهای فراوانی کار گذاشته اند تا کوران هوا در اندرون اتاقها، محیطی دلنشین و آسایش بخش را فراهم آورد؛ زیرا تهویه طبیعی از جمله عوامل اولیه ی تعیین کننده ی سلامت و آسایش انسان است. در بوشهر جهت گیری کلی بافت بنادر با توجه به وزش باد مناسب صورت گرفته است و بر این اساس مسیرهای داخلی طوری قرار گرفته اند تا هادی باد مطبوع باشند. به طور معمول سه نوع بافت متراکم، نیمه متراکم و باز در این بنادر مشاهده می شود و بوشهر دارای بافتی کاملا متراکم است. علاوه بر عامل معماری بررسی ساختار کلی شهر نیازمند عواما چندی است که می توان از آن به عنوان مورفولوژی شهری یاد کرد.
شهرستان دشتستان:
دشتستان بزرگترین و پرجمعیت ترین شهرستان استان بوشهر، با جمعیتی در حدود ۳۱۰ هزار نفر و مساحتی برابر با ۶/۳۷۱، است. شهرستان دشتستان در شرق بندر بوشهر و بر سر راه ارتباطی و بازرگانی شیراز به بوشهر و شیراز به عسلویه واقع شده و مرکز آن برازجان است. این شهرستان از سه بخش و هشت شهر و ۱۹۲ روستا تشکیل شده است. خرما مهمترین محصول کشاورزی این منطقه بوده و نقش مهمی در اقتصاد این شهرستان و استان و کشور دارد. این شهر قبلا به دشتستان بزرگ معروف بود. دشتستان از قدیمی ترین مناطق ایران است و قدمت آن تقریبا به ۷ هزار سال پیش می رسد. برازجان و دالکی شهرهای این شهرستان هستند.
شهرستان دشتستان از جهات اقتصادی تجاری صنعتی،حمل و نقل،کشاورزی ،سیاسی و نظامی و نیز منابع طبیعی که قابل توجه بوده و از اهمیت ویژه ای برخوردار است بلکه از نقطه نظر تاریخی ،تمدنی و نیز باستان شناختی بسیار اهمیت داشته و قابل بررسی می باشد.
در این شهرستان، نشانه های متعددی از تاریخ کهن و باستانی به چشم می خورد . آثار باستانی متعلق به دوران هخامنشیان که از قرن ششم تا چهارم قبل از میلاد مسیح بر ایران و بخش اعظمی از خاورمیانه حکمرانی داشته اند ، در کاوش های باستان شناختی در دهه های اخیر در این شهر به دست آمده که نشان از توجه پادشاهان و حاکمان هخامنشی به این منطقه دارد . کاخ متعلق به کورش کبیر بنیان گذار هخامنشیان در کنار آثار باستانی دیگر از این دوره ، جایگاه و اهمیت این ناحیه را در دوران پادشاهی هخامنشیان نشان میدهد . در دوران ساسانی نیز این منطقه از جمله نواحی مهم و مورد توجه به شمار می رفت . آثار باقی مانده از دوران ساسانی در این منطقه ، بیانگر اهمیت و جایگاه تجاری – سیاسی و نیز رشد و تکامل شهر نشینی در این ناحیه به شمار می رود . شهر توز یا (توج ) که امروزه آثار و بقایای آن در شهرستان دشتستان ] حد فاصل بخش سعد آباد و شبانکاره [ قرار دارد ، یکی از مراکز شهری – صنعتی و تجاری مهم ایران و مناطق ساحلی خلیج فارس در دوران ساسانیان و قرون نخستین اسلامی بوده که حتی تا دوران حکومت آل بویه ] دیلمیان [ نیز حیات و فعالیت خود را حفظ نموده است . بر اساس گزارشهای مورخین و جغرافی دانان مسلمان ، شهر توز منسوب است به اردشیر بابکان ] اوایل قرن سوم میلادی [ بنیانگذار دولت ساسانی .
پارچه گلدوزی شده این شهر که به پارچه توزی مشهور بود از جمله محصولات هنری و صنعتی این شهر به شمار می رفت و از شهرت خاصی برخوردار بود به طوری که در شاهنامه فردوسی هم مورد اشاره قرار گرفته و نیز در خلال جنگ های صلیبی از جهان اسلام به اروپا انتقال یافته و مورد استقبال علافه مندان اروپایی قرار گرفته است . از سکه های ضرب شده در این شهر نیز سکه های متعلق به دوره آل بویه یا دیلمیان در دست می باشد . در شهر برازجان و اطراف آن علاوه بر آثار برجای مانده از دوران باستان و قرون میانه تاریخ ایران ، آثار و ابنیه بر جای مانده از قرون اخیر و تاریخ معاصر ایران نیز وجود دارد . و از نقطه نظر تاریخی و معماری از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است . در دوران معاصر و جدید نیز منطقه دشتستان و به ویژه شهر برازجان و مناطقی همچون سعد آباد و شبانکاره نقش بسیار فعال و حساسی در تحولات تاریخی جنوب کشور ایفا نموده است . جایگاه دشتستان و به ویژه شهر برازجان به عنوان مرکز مبارزات ضد استعماری مردم جنوب کشور در خلال جنگ جهانی اول ] ۱۹۱۷- ۱۹۱۴ م [ و مقاومت مردم این منطقه در برابر حملات و هجوم های ارتش اشغالگر انگلستان از جمله نقاط برجسته تاریخ این منطقه در دوران معاصر به شمار می رود . ظهور افراد مبارز و وطن دوستی همچون غضنفرالسلطنه برازجانی به همراه ظهور افراد دانشمند و تحصیل کرده که پیشتاز فرهنگ جدید و آموزش و پرورش نوین در جنوب ایران شده و مدرسه سعادت بوشهر را اداره کردند ، از جمله نشانه های حیات و کوشش مردم این منطقه و جایگاه برجسته آن ها در تاریخ جنوب ایران و بلکه تاریخ ایران به شمار می رود . از سوی دیگر دشتستان در تاریخ ادبیات ایران نیز از جایگاه خاصی برخوردار است و سبک و شعر مشهور به فایز دشتستانی حاکی از غنای فرهنگی ادبی این ناحیه کهن و تاریخی می باشد .
شهرستان دیر:
شهرستان دیر از شهرستانهای جنوبی استان بوشهر و به مرکزیت بندر دیر است. این شهرستان بزرگترین بندر صیادی کشور و یکی از زیباترین مکانهای ساحلی به شمار میرود. سه اسکله ی اصلی که به اسکله ی اولی، دومی و سومی معروفند، صادر کننده و تأمین کننده ی ماهی و میگو به داخل و خارج کشور و همچنین جایگاهی برای میهمانان نوروزی به شمار می آیند. فاصله ی این بندر تا استان تقریبا ۲۰۰ کیلومتر است. در آبان ۱۳۷۵، جمعیت شهرستان، ۴۱۹۸۶ نفر بوده است. از این تعداد ۱۶۰۰۸ نفر ساکن در نقاط شهری، ۲۵۷۱۸ نفر ساکن در نقاط روستایی و بقیه غیر ساکن بوده اند.این شهرستان شامل سه شهر بندر دیر، آبدان و برخون است.
با مطالعه پیشینه تاریخی شهرستان در زمینه تجارت خارجی،این شهرستان در عصر سامانیان از بنادر معـــمور بوده و آورده اند که این بندر در کنار بنادر مهم تاریخی سیراف بویژه در منطقه بتانه (بتخانه یا بطونه) از آباد ترین و پررونق ترین بنادر حنوب ایران زمین بوده است بطوریکه از این بندر کالا به سرزمینهای بین النهرین و چین صادر و از آن سرزمینها به این بندر وارد گردیده است.
این شهرستان بندری ،دارای پتانسیلهای بالفعل و بالقوه فراوانی در زمینه های مختـــــلف حمل و نقل دریایی ، نگهداری اقلام و عمل آوری سردخانه ای ،صید و صیادی ،معدنی و کشاورزی می باشدکه برای فعال نمودن بخش بازرگانی خارجی بویژه توسعه صادرات غیر نفتی می توان از آن استفاده نمود.
بزرگترین بندر صـــــیادی در این شـــــهرستان وجود دارد ،متوسط صید میــــگو در سال ۵۰۰ تن و سایر آبزیان ۶۵۵۰تن و ظرفیت انجماد و عمل آوری سردخانه ای موجود بیش از۲۰۰۰تن می باشد. گوجه فرنگی یکی از عمده ترین وشاخص ترین مـــــحصولات کشاورزی این شهرستان محــــسوب می باشد به گونه ای که حدودا” ۸۵۰۰ هکتار از سطح زیر کشت۰۰۰/۳۰ هکتاری شهرستان را به خود اختصاص داده و شهرستان را قطب تولید گوجه فرنگی در استان نموده است،طبق آخرین برآورد آماری حدودا” ۰۰۰/۴۵۰ تن گوجه فرنگی در سال برداشت میشود. وجود میدان گاز پارس شمالی با ذخیره ۹/۵۸تریلیون فوت مکعب ومعادنی از قبیل شن،ماسه،گچ ، سنگ لاشه و نمک با ظرفیت بهره برداری حدودا” ۰۰۰/۱۶۰ تن از قابلیتهای معدنی و صنعتی این شهرستان محسوب گردیده و قابلیت صادرات نیز دارا می باشند.
علمایی که در گذشته به ارشاد می پرداخته اند مورد توجه مردم بوده اند حضرت حجت الاسلام مرحوم شیخ ابراهیم بحرینی ـ مرحوم میرزا عبدالباقی بحرینی ـ مرحوم شیخ احمد بحرینی ـ مرحوم شیخ عبدالنبی بحرینی و از شعرای مشهور منطقه در گذشته می توان از محمد علی دشتی بردخونی متخلص به فایز ـ سید بهمنیار متخلص به مفتون بردخونی ،میرزا عباس دیّری ـ میرکمال کراماتی و سید اکبر کراماتی نام بردکه هر کدام در زمینه های مختلف آثاری را از خود بجای گذاشته اند که بعضی از آنها به چاپ رسیده است .
شهرستان دیلم:
شهرستان دیلم از شهرستانهای استان بوشهر است که در شمال این استان واقع شده و مرکز آن شهر بندر دیلم است. در آبان ۱۳۷۵، جمعیت شهرستان، ۲۵۰۷۶ نفر بوده است. از این تعداد ۱۶۴۱۱ نفر ساکن در نقاط شهری، ۸۵۸۵ نفر ساکن نقاط روستایی و بقیه غیر ساکن بوده اند.این شهرستان دو شهر بندر دیلم و امام حسن را در بر میگیرد.
این منطقه همان محلی است که در آن، شهر بندری قرون وسطایی مهم و پرعظمت یعنی مهروبان یا ماهرویان قرار داشته است. این تپه از سفالهای قرون وسطایی نیز پوشیده شده است. خرده سفالهای چینی فراوان که در جاهای دیگر به ندرت یافت می شود، دقت ما را در آنجا به خود جلب کرد. در سوراخهایی که اهالی بومی برای یافتن سنگ جهت ساختن خانه هاشان ایجاد کرده اند، آثاری از دیوارهایی که از سنگ و یا آجرهای مربع زرد ساخته شده نیز بدست آمده است…
البته بقایای این ابنیه در سطح دیده نمی شود. فقط در نزدیکی انتهای باختری این تپه توده مجزایی از یک دیوار کم گود باقیمانده است. در تپه های که در جنوب امامزاده شاه عبدالله واقع شده اند خرده سفالهایی یافت می شود…»
تپه مهروبان تقریباً ۰۰۰/۴۸۰ مترمربع وسعت داشت و در آنجا به طور متوسط ۱۶۰ میلیمتر باران می بارید. و بنابراین در تمام مساحت بندرمهروبان حدود ۷۶۴۰۰ مترمکعب آب فرو می رفت. اگر فرض کنیم که فقط ۱۰% این آب می توانست ذخیره شود، می بایستی حدود ۴۰ آب انبار ۱۰۰ مترمکعبی موجود می بود. البته باید شش ماه خشک از سال یعنی از ماه اردیبهشت تا مهر را هم به حساب آوریم که فقط از آب ذخیره شده استفاده می گردید. از این مقدار آب می توانستند۵۰۰۰ سکنه هر کدام در روز چهار لیتر مصرف نمایند و البته به این رقم سکنه مسافرین و دامها نیز اضافه می شود و :بدین دلیل بایستی انتظار داشت که آب انبارهای ذخیره آب در بندرمهروبان بزرگتر بوده باشند..
بدون شک یکی از مهمترین موانع و تنگناهای فراروی بندرتاریخی و پرعظمت مهروبان در دوران رونق آن بندر موضوع چگونگی تأمین آب مورد استفاده ساکنین بوده است. که مردمان این دیار تاریخی را با مشکل مواجه می ساخته است…
شهرستان کنگان:
شهرستان کنگان (با لهجه ی محلی: کنگون) یکی از شهرستانهای استان بوشهر به مرکزیت بندر کنگان است. این شهرستان از شمال به شهرستان جم، از جنوب به خلیج فارس، از مغرب به بندر دیر، و از سمت مشرق به عوینات محدود میگردد.در آبان ۱۳۷۵، جمعیت شهرستان، ۷۸۳۱۸ نفر بوده است. از این تعداد ۱۷۹۶۳ نفر ساکن در نقاط شهریف ۵۹۶۱۰ نفر ساکن در نقاط روستایی و بقیه غیر ساکن بوده اند.این شهرستان دو شهر جم و بندر کنگان را در بر میگیرد .
شهرستان کنگان یکی از سرزمین های کهنسال ایران می باشد و تاریخ بندر کنگان را باید از دوران تاریخی پیش از ایلام بررسی کرد، اما در تاریخ مکتوب و در آثار نوشته های جغرافیدانان پیش از این تا دوران صفوی از بندرکنگان به طور اختصاصی نامی برده نشده است و بندرکنگان به عنوان نواحی بندر کهن و تاریخی سیراف ( شهر سندباد بحری و دریانوردان افسانه ای) شناخته می شده است.
بندرکنگان از دوران صفویه رشد رو به کمال خویش را سپری نموده است و در فراز و فرودهای تاریخی صفویه، زند و قاجار به عنوان یکی از بنادر مهم خلیج فارس شناخته شده است.فارس نامه ناصری درباره کنگان می گوید: « هوای این بلوک از ماه سور تامیزان، گرم و بسیارتر، شکار آن کبک و تیهور ومرغ کبک انجیر است. درقدیم این بلوک را«سیراف» میگفتند و قصبه آن را نیز«سیراف» و آن بلد خراب گشته و محلهای از آن باقی مانده است و آن را بندرطاهری گویند و سالها است قصبهاین بلوک را «کنگان» قرار دادهاند.به مسافت شصت و اند فرسخ از شیراز دورافتاده، کشت و زرع این بلوک و نخلستان اش همه، دیمی است و از آب گاوچاه، سبزی و بقولات به عملآورند و آب چاه بیشتر این بلوک، اگرچه صد قدم از دریا دور است، شیرین وگوارا است وگذران اهل اش بیشتر ازمسافرت دردریا وتجارت است.»در ادبیات سیاسی و اجتماعی دوران قاجار، بندرهای (کنگان، سیراف، عسلویه) بنادرثلاث نامیده شده اند.
مردم کنگان مسلمان و شیعه مذهبند و به زبان فارسی با گویش محلی سخن می گویند. بیش تر مردم کنگان به ماهیگیری و پیله وری و تولید محصولات صنایع دستی و سفالپزی اشتغال دارند. چشمه آب گرم میانلو در شمال کنگانوقلعه نصوریدر این شهرستان مهم ترین مکان های دیدنی و تاریخی را تشکیل می دهند. صنایع دستی از دیر باز در میان روستاییان شهرستان کنگان رواج داشته و بیش تر تولیدات، مورد استفاده بومیان قرار می گیرد. از صنایع دستی مهم این شهرستان می توان گلیم بافی، سوزن دوزی، تکه دوزی و سفالگری را نام برد. گلیم بافی در روستای جم و ریز از توابع شهرستان کنگان رایج است. گر چه میزان تولید آن محدود است، ولی ازاصالت هنری قابل توجهی برخوردار است. تارهای گلیم اغلب از موی بز که ا ستحکام بیش تری دارد انتخاب میشود، ولی پود مصرفی تماما از پشم است، گلیمها معمولا در ابعاد ۱۱۰ × ۴۰۰ سانتی متر بافته می شود. گرچه میزان تولید گلیم محدود است ولی از لحاظ اصالت های هنری قابل توجه است.
گلیم بافی در نواحی یاد شده حرفه خانگی و فرعی زنان و دختران است. از اوایل پاییز که فصل چیدن پشم گوسفندان آغاز می شود زنان و دختران خود را برای شروع کار در زمستان آماده کرده و به تدریج شست و شو، ریسدن پشم و رنگرزی را آغاز می کنند و به طور متوسط اوایل دی ماه به کار بافت می پردازند. تار گلیم روستایی اغلب از موی بز که دارای استحکام بیش تری است، انتخاب می شود ولی پود مصرفی تماما از پشم است. مواد اولیه مورد مصرف برای هر تخته گلیم به ابعاد ۱۱۰× ۴۰۰ سانتی متر حدود هشت کیلو پشم رنگرزی شده و یک کیلو موی بز است. در بیش تر روستاهای شهرستان کنگان نوعی سوزن دوزی رایج است که از آن برای تزیین روی قوری، در قندان، کیسه چپق و رویه کوسن استفاده می شود و در پارهای از موارد بر روی وسایل بزرگ تر نظیر روی پشتی، رومیزی و لبه پرده و… مورد استفاده قرار می گیرد.علاوه بر سوزن دوزی، تکه دوزی نیز رواج دارد. پارچه مورد استفاده سوزن دوزی معمولا چلوار است و نخ مورد استفاده الیاف رنگین دمسه است. به دلیل اهمیت آب در این منطقه، ساخت وسایلی که بتواند نقشی در خنک کردن و خنک نگاه داشتن آب داشته باشد، از گذشتههای دور مرسوم بوده است. بیش تر فعالیتهای سفال گری در بندر کنگان انجام می گیرد و تولیدات را عموما کوزههای آب، کوزه قلیان، سرقلیان، سبو و کشک ساب تشکیل می دهد.
چشمه آب گرم میانلو در شمال کنگان و قلعه نصوری در این شهرستان مهم ترین مکان های دیدنی و تاریخی را تشکیل می دهند. این منطقه به دلیل دارا نبودن شرایط مناسب کشاورزی و زیستی، تا چند ده سال پیش کاملا ناشناخته بود تا این که حفر اولین چاه اکتشافی در سال ۱۳۵۰ شروع و در سال ۱۳۵۴ پس از حفر چند چاه دیگر منجر به کشف محدوده میدان گاز کنگان شد. هم زمان میان سالهای ۱۳۵۲ و ۱۳۵۴ با کندن دو چاه اکتشافی دیگر در حوزه میدان نار، این میدان نیز مشخص شد. حجم مفید میدان کنگان و نار به ترتیب ۴۵۰ و ۲۸۰ میلیارد متر مکعب تخمین زده شده است. فاز نار شامل نصب تجهیزات لازم جهت تولید و پالایش حدود ۳۸ میلیون متر مکعب گاز در روز از حوزه گازی نار و انتقال آن به خط لوله سرتاسری است. با اجرای مرحله دوم (فاز کنگان) مجموعا در هر دو فاز روزانه حدود ۷۹ میلیون متر مکعب گاز تولید و پالایش خواهد شد. کنگان به دلیل دارا نبودن شرایط مناسب برای کشاورزی و دام داری در این قسمت پیشرفت چندانی نداشته است.
شهرستان گناوه:
از شهرستانهای استان بوشهر که در شمال غربی این استان واقع شده و مرکز آن شهر بندر گناوه است. بنا به سرشماری سال ۱۳۸۵ این شهرستان جمعیتی برابر با ۸۳۴۱۸ نفر داشته است. این شهرستان در ۱۶۵ کیلومتری شمال غربی بوشهر و ارتفاع ۵ متر از سطح دریا قرار دارد. ساکنان این شهرستان از اقوام مختلفی تشکیل شده اند. نژاد بیش تر مردم آریایی است. اما گروه نسبتا کمی از اهالی دارای نژاد سامی و از اعراب بین اسدی هستند. در ضمن گروه کوچکی نیز که موسوم به انکاری هستند مربوط به پرتغالی هایی می شوند که سابقا در جزیره خارک سکنا گزیده بودند. مردم گناوه به زبان های فارسی، محلی و عربی صحبت کرده و مسلمان و شیعه مذهبند. مهاجرینی که اغلب از دیلم و روستاهای اطراف شهرستان به آن مراجعه کرده اند عمدتا ریشه ی لری دارند. اعراب نیز محله ی مخصوص خود را داشته و همچنین از اقوام دشتی نیز عده ای در گناوه ساکن هستند. شغل اصلی ساکنان این منطقه ماهیگیری و مبادله ی کالا و داد و ستد با کشور های حوزه ی خلیج فارس است. بندر گناوه در شمال استان بوشهر به دلیل برخورداری از جذبه های گردشگری از جمله سواحل زیبا در کنار خلیج فارس و مجتمع های بزرگ تجاری عرضه ی کالای خارجی در بیشتر ایام سال پذیراس مسافران و گردشگران بیشماری از سراسر کشور است. .شهرهای این استان شامل بندر ریگ و بندر گناوه هستند.
شهرستان گناوه از بنادر مهم استان بوشهر است که صنایع دستی آن منحصر به صنایع دستی ساحلی است. مهم ترین صنایع دستی این شهرستان را قایق سازی، حصیر بافی و عبا بافی تشکیل می دهد. علاوه بر آن قالی بافی نیز از صنایع دستی مهم این شهرستان محسوب می شود.لنج سازی و قایق سازی از قدیمی ترین و مهم ترین صنایع دستی استان بوشهر است که دارای قدمت زیادی بوده و در بیش تر بنادر این استان به عنوان صنعتی دستی به تولید آن می پردازند. این صنعت در سال های اخیر به واسطه افزایش مبادلات دریایی و صید ماهی از رونق زیادی برخوردار شده است نیروی شاغل این صنعت منحصر به همان گلافان(سازندگان لنج و قایق) قدیمی است مصالح اولیه مورد نیاز چوب های جنگلی مقاوم در مقابل رطوبت برای اسکلت و تختههای مرغوب هندی به نام سای برای بدنه است. بقیه مصالح مورد نیاز از محل تهیه می شود. هنوز وسیله کار گلافان بسیار ابتدایی است که سبب کندی کار و کمی تولید سالیانه می شود. حصیر در روستای دالکی از توابع شهرستان گناوه، روستای چشمه دو راهی، که در جاده گناوه به برازجان قرار گرفته نیز در روستاهای خیرآباد، سربست، تپه چاموشی، مزارع بهرحاج و جم از الیاف خرما بافته می شود.
شهرستان تنگستان:
این شهرستان به مرکزیت شهر اهرم داری ۱۹۲۶ کیلومتر مربع وسعت است، در جنوب شرقی بوشهر قرار دارد و فاصله ی آن تا مرکز استان برابر ۵۴ کیلومتر است. تنگستان بین ۲۸ درجه و ۵۳ دقیقه عرض شمالی و ۵۱ درجه و ۱۷ دقیقه طول شرقی قرار دارد. محصولات تنگستان غلات، خرما، تنباکو، مرکبات و انار است. شغل اهالی آن کشاورزی، باغداری، حصیربافی و عبا بافی است. شهرستان تنگستان به دو بخش کوهستانی و جلگه ای تقسیم میشود. منطقه ی کوهستانی این شهرستان شامل ارتفاعات بوشکان است که دامنه ی شرقی آن تا حدود فراشبند امتداد دارد.این شهرستان شامل دو شهر اهرم و دلوار میشود .
معادن موجود در سطح شهرستان تنگستان بسیار کم و اندک است که از جمله علل آن را می توان عدم اکتشافات لازم در این زمینه و عدم سرمایه گذاری بخش خصوصی در این بخش را نام برد . از مجموع ۴۸ معدن موجود در سطح استان تعداد ۱۳ معدن مربوط به تنگستان می باشد که حدود ۰۸/۲۷% از کل معادن استان را شامل می شود . مهم ترین معادن این منطقه عبارتند از : سنگ گچ ؛ سنگ لاشه ، سنگ ساختمانی ، سنگ نمک ، نمک دریا – وجود معادن غنی گوگرد در ارتفاعات قلعه ی دختر ، شن و ماسه محل برداشت بستر رود خانه .
شهرستان دشتی:
دشتی از شهرستانهای استان بوشهر به مرکزیت خورموج است. مساحت این استان ۵۰۰۸ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۶۹۳۵۰ نفر است.گویش دشتی ریشه در زبان باستان ایران و زبان پهلوی ساسانی دارد و برگرفته از زبان لری است. زبان لری خود از متفرعات زبان پهلوی جنوب غربی است، چنانکه به نوشته ی ارنسکی: لهجه های لری و بختیار ی که از آن قبایل جنوب غربی ایران است به طور کلی به گروهی از لهجه های ایران مربوط است که لهجه های جنوب غربی فارس نیز جزئی از آن میباشند.
دو شهر خورموج و کاکی از شهرهای این شهرستان هستند.
این شهرستان در سال ۹۲ دچار حادثه طبیعی زلزله شدیدی گردید که به نوعی از اولویت برنامه ریزی فرهنگی اجتماعی اقتصادی برخوردار شده است.
خارگ:
جزیره خارک، طاقدیسی مرجانی در خلیج فارس به طول و عرض تقریبی هشت در چهار کیلومتر است که از نظر تقسیمات کشوری تابع استان و شهرستان بوشهر است. این جزیره از فسیل ها و اندام های مرجان ها، دوکفه یی ها و دیگر جانداران دریایی که آمیخته با ذرات ماسه هستند، تشکیل شده و تنها لایه یی نازک از سطح جزیره که ضخامتی حدود بیست سانتیمتر تا پنج متر و چگالی حدود ۵/۱ دارد، دارای سختی بیشتر است. لایه های زیرین (که در برش های عمودی دیده می شوند) از بافتی نرم و رسوبی که در برابر جریان آب کم دوام هستند، ساخته شده است. در بسیاری از نواحی خارک، فرسایش آب و باد موجب از بین رفتن لایه های زیرین و سقوط و تلاشی لایه های مقاوم فوقانی که حامل آثار و نقوش باستانی هستند، شده است. این روند فرسایش هم اکنون هم در حال تغییر مختصات ناهمواری های جزیره است
. در گذشته های دور و نزدیک، بسیاری از صخره های مرجانی و زیبای خارک برای ساخت وسازهای گوناگون به بندرهای گوناگون خلیج فارس همچون گناوه، آبادان و کویت حمل می شده است. جزیره خارک از معدود جزیره های خلیج فارس است که دارای آب شیرین فراوان بوده است. آب شیرین جزیره خارک در طول تاریخ علاوه بر گودال های طبیعی، از طریق حفر ده ها چاه آب و رشته های قنات و نیز هدایت مصنوعی آب های سطحی فراهم شده از بارندگی ها به سدهای کوچک و گودال های طبیعی جزیره فراهم می شده است. در سراسر جزیره بازمانده های دایر یا بایر سامانه های گردآوری و استحصال آب شیرین به چشم می خورد که عبارتند از راه آبه های کوچک و بزرگ هدایت آب به چاله های طبیعی یا دست ساخته، تا چاه هایی که ده ها متر در دل سنگ کنده شده و گاه دارای چرخ های آبکشی با نیروی گاو و دیگر چارپایان بوده اند و نیز کاریزهای کهنسالی که در جا ی جای جزیره دیده می شوند و به دلیل بی توجهی در حال تخریب و نابودی هستند. برخی از این چاه ها همچنان دارای آبی بسیار شیرین هستند که بهره برداری چندانی از آنها نمی شود. همچنین چاه های دیگری نیز در جزیره وجود دارند که مردمان خارک به مانند دیگر نواحی جنوبی ایران، در انتهای آنها درختان مو را می کارند. این درختان بدون نیاز به آبیاری و با استفاده از رطوبت اعماق چاه، هر کدام سالانه تا چند صد کیلو انگور بار می دهند.
هر چند به دلیل نبود یا کمبود خاک حاصلخیز در جزیره، زیستگاه گیاهی قابل توجهی شکل نگرفته است، اما در سراسر جزیره درختان «لیل/ لور» یا انجیر معابد توانسته اند با انطباق خود با ویژگی های اقلیمی رشد کنند. این درختان بسیار بزرگ و پرسایه که دارای ریشه های هوازی هستند در سراسر جزیره به فراوانی دیده می شوند. ریشه های این درخت از خاک بیرون آمده و با پیچیدن بر تنه درخت از آن بالا رفته و دگرباره از شاخه های آن آویزان شده اند. این ریشه ها آب و غذای مورد نیاز درخت را به جای زمین از باد و هوا دریافت می کنند. از همین رو است که اسطوره های در پیوند با زمین در میان مردمان جزیره شکل نگرفته و اسطوره ها و باورهای در پیوند با آب و باد و دریا در میان آنان بیشتر شکوفا شده است. درخت سدر یا کنار نیز از دیگر درختان مهم و فراوان جزیره است که به دلیل شرایط زیست بومی نتوانسته اند به بزرگی درختان کنار در دامنه های زاگرس شوند.
حیات وحش خارک بسیار محدود و منحصر به گله های کم شماری از آهو که روزبه روز کمتر می شوند و مارهای بزرگ و سمی است که طول آنها به یک تا یک ونیم متر می رسد. پرندگان مهاجر فراوانی نیز فصل زمستان را در کرانه های خارک می گذرانند. اقلیم خارک دربردارنده ویژگی های خاص، چشم اندازی شگرف و تفاوت هایی قابل ملاحظه با دیگر نواحی ایران است که اکنون تمام قابلیت های آن به پای صنعت نفت از میان رفته است.
جامعه مدنی استان بوشهر:
آنچه که تا به حال ارائه شد به گونه ای فهم و ادراک فضای جغرافیایی و طبیعی شهرستان های استان بوشهر به تفکیک بود و به برخی از ظرفیت ها و پتانسیل های استان بوشهر پرداخته شد. آنچه که در ادامه خواهد آمد به طور منفک شده ای به بحث درباب حوزه های مختلف جامعه مدنی در استان بوشهر پرداخته می شود. حوزه های متمایزی همچون: شرایط و جایگاه احزاب، ان جی او ها، اصناف، رسانه ها(چه کاغذی و چه مجازی) و دانشگاه ها در جامعه مدنی را دربر خواهد داشت.
الف) احزاب
استان بوشهر به دلیل حضور فرهنگی اجتماعی در حوزه اختلاط تمدنی با تمدنهای حاشیه خلیج فارس و دسترسی به آبهای آزاد، همواره در حوزه فعالیتهای خلاقانه اجتماعی سیاسی پیشرو و آوانگارد بوده است. ازهمین رو ناخودآگاه جمعی مردم استان همواره درجست وجوی نظرات اصلاح طلبانه و تجدیدنظرطلبانه بوده و هستند. این همان پتانسیلی هست که همیشه مردمان این دیار را به آن سوی رهنمون شده که به فکرهای جدید در مدیریت کشور “آری” بگویند و نشانه های آن هم در انتخابات دوم خرداد۷۶ و بیست و چهارم خرداد ۹۲ به وضوح قابل ردگیری می باشد. نهادهای ساختاریافته سنتی سیاسی که از مدتهای مدیدی هست که در ارتباط با مدیریت شهری در شهرهای بزرگ استان _مانند بوشهر، برازجان و…) برساخته شده است و به ریشه داری آن نیز افزوده شده، اما احزاب سیاسی با مبانی جدیدی سیاست از دوم خرداد بود که به درون عامه مردم راه یافت و به خود شکل بخشید. متاسفانه فعالیت این احزاب مدرن با توجه به ساختار سیاسی هر دولتی دچار افول و اوج می گردد. بالتبع در دوران اصلاحات این روند به گونه ای اوج گرفت و شاهد به وجود آمدن حزب های محلی و تاسیس دفاتر احزاب ملی در استان بوده ایم. احزابی مانند حزب مشارکت ایران اسلامی، حزب موتلف اسلامی، حزب مجاهدین انقلاب اسلامی و… بوده ایم اما در دوران دولت نهم و دهم با توجه به نبود برنامه ریزی برای توسعه سیاسی و همچنین تغییر گفتمان ملی ، این احزاب به محاق رفتند و فعالیت های آنان به طور محفلی شکل گرفت. و در همین انتخابات ۲۴خرداد نیز به دلیل تغییر گفتمان و ایجاد ائتلاف اعتدال و اصلاح، مجددا تب ایجاد و بازیابی احزاب مردمی و اصلاح طلب در استان بالا گرفته و نیروهای سیاسی با دادن بیانیه های سیاسی به نظم بخشیدن به نیروهای سیاسی و حزبی خود پرداخته اند .
امکانی که از حضور و بروز احزاب در استان به وجود می آید خود باعث خلاقیت و فعال شدن نیروهای مدنی درون اجتماع خواهد شضد که سالهای متمکادی از بازی اجتماع/فرهنگ/سیاست به بیرون نهاده شده بودند و امکان حضور این نیرووها به امید و شادی اجتماعی امکان سربرآوردن خواهد بخشید.
بحث اساسی در مورد حضور احزاب این هست که باید سازوکاری اندیشیده شود که فعال بودن یا نبودن هر حزبی نه به تغییر دولتها بلکه به فعالیت درون سازمانی خود آن احزاب مبدل گردد. و این می تواند راهی قانونی رابیابد که استقلال حضور این احزاب را بپذیرد و به آن ها همچون یک شخصیت حقوقی مشخص و مستقل نگاه کند.
ب) نهادهای مردمی:
نهادهای مردمی و مشارکت اجتماعی عموم جمهور ملت هموراه به عنوان یکی از بدیل های بسیارمهم برنامه ریزی و مدیریت کلان جامعه و حکومتمندی، محسوب می شده است. این نهادهای مردمی در اشکال متفاوتی ظهور یافته اند؛ از جمله ان جی او ها، نهادهای خیریه، محله یاری ها، … . آنچه که این نهادهای مردمی را در ایران به وجود آمورده، اندیشه کوچک سازی دولت بوده که ریشه در عقلانیت اقتصادی دولت مداران داشته، اما آن چه که باید همواره اولویت داشته باشد، امکان حکومتمندی مردم عامه باشد که مشارکت آنان را به وجهی از فعالیتهای اجتماعی متصل کند که در ادامه دولت و حاکمیت شوند و اینجاست که آن مشروعیت نهادی عمیق به وجود می آید. ازهمین رو از دوران اصلاحات با ساماندهی به این نهادهای مدنی و مردمی، تلاشی در سطوح بالای حاکمیتی برای به وجود آمدن مشروعیت عمیق مردمی حاکمیت شروع شد اما با تغییر دولت و گفتمان، متاسفانه باز نشانه های جامعه کوتاه مدت به زعم همایون کاتوزیان رخ نمود و همه آن تلاشها به پستوئ فرستاده شد. استان بوشهر نیز از فعالترین این حوزه های مدنی در کشور بود اما قدرت متمرکز دولت، این نهادهای مردمی را دچار سکوت و سکته نمود و نشان داد که این نهادها متاسفانه مستقل و غیردولتی نبوده اند.
نهادهای مختلفی در استان شکل گرفت که متصدی مدیریت آنها در استانداری بود و با یک مدیریت متمرکز، امکان به وجود آمدن مستقل این نهادها را سلب نمود. این نهادها از همان ابتدا دچار بروکراسی اداری شدند و تبدیل به ادامه عریض و طویل نهادهای اداری کشور شدند و اثربخشی و کارایی اجتماعی و فرهنگی خود را از دست دادند. فعالین این نهادها بیسشتر از انکه به مردم و فعالیتهای عام مرتبط باشند در ساختار سیاسی حاکمیت فرورفتند و دچار بازی های سیاسی شدند و به ناخودآگاه از آن اهدافی که در پیش داشتند، منحرف شدند و با جامعه مدنی الکن و عقیمی روبه رو شدیم که با کوچکترین تصمیم گیری های متمرکز در نهادهای د.لتی، شیرازه فعالیت هالی آن از هم گسیخته شد. و این نهادها نیز به ورطه فراموشی و سکوت کشیده شدند.
آنچه که مشخص بود این هست که استان بوشهر با داشتن شعور و بلوغ سیاسی بالایی که دارد، توان آن را دارد که این نهادها را در تمام مراحل شکل گیری تا اجرا و بازرسی، به طور مستقل توسط مردم و فعالان مدنی مستقل کنترل و مدیریت شود. این امکانی هست که می تواند به بلندمدت شدن این نهادها کمک فراوانی دهد.
ج) اصناف
جامعه مدرن به دلیل پیچیدگی روزافزونی که می یابد، همواره نیازمند تقسیم کار و تفکیک فعالیت ها و حرفه ها بوده است. به زعم امیل دورکیم، اخلاق صنفی به این پیچیدگی های اجتماعی و فرهنگی نظم و نسق می بخشد. و امکان حضور نظام مند و ساختاریافته شهروندان را در درون شهر می بخشد. به همین دلیل به وجود آمدن اصناف خاص در هر حرفه و شغلی، اهمیت زیادی می یابد .
استان بوشهر نیز به دلیل زنده و پویا بودن بخش های صنعتی و خدماتی در آن همواره یکی از استان هایی بوده که در شکل دهی به فعالیت های صنفی پیشرو بوده و در حال حاضر نیز این اصناف به قدرتی سیاسی و اجتماعی مبدل گشته اند هرچند که با تغییر گفتمان در حوزه حکومتمندی ایران، متاسفانه این نقش افول و یا اوج می گیرد. آنچه که در سالهای اخیر قابل مشاهده بوده ، کم شدن نقش این نهادها در مدیریت رفه ها و شغل ها بوده هرچند که کمتر از نهادهای مدنی/مردمی و یا احزاب دچار سکوت و سکته شده باشد. به نظر می رسد که همبستگی ارگانیکی بین این اصناف در استان شکل یافته باشد و از همین رو کمتر دچار افول شده است و این نظام مدیریتی و فعالیتی می تواند به عنوان شاخص و الگویی برای نهادهای مردمی و احزاب به کار گرفته شود.
مجمع امورصنفی کار و شغل ها در استان بوشهر فعال هستند و نقش اجتماعی/اقتصادی/سیاسی خود را در دوران های متفاوت خوب بازی کرده اند، اما اصناف هنرمندان و خلاقان و روزنامه نگاران و دانشگاهیان و معملمان متاسفانه پتانسیل مغفول مانده ای هست که در استان مورد بی توجهی قرار گرفته است.
د) اتحادیه های کارگری:
ججهان صنعتی درون خود در تمایزی اساسی با جهان سنت، گروه های اجتماعی متفاوتی زا میرورانند. از خاص ترین این گروه ها، کارگران هستند که نظظم جدیدی از جامه و فرنگ براساس این گرو نظریه پردزی شده است. کارگران به عنوان نیروهای جدید در فضای اجتماعی و سیاسی حضور یافتند. در ایران نیز در برخی برهه های تاریخی نقش کرگران بسیار نایان بوده است. انچه که در سالهای اخیر مورد نقد واقع شده؛ وضعیت بد اقتصادی بوده که نخستین اثرش نیز بر همین گروه کارگران وارد شده است. آنچه که مساله را پیچیده تر کرده نبود سندیکایی یا اتحادیه مستقلی برای کارگران بوده تا از منافعشان حمایت کند و خواسته های شان را به گوش سیست گذاران رساند. استان بوشهر نیز به دلیل دارا بودن صنایع مختلف در عسلویه و خارگ و بوشهر و مناطق صنعتی متعددی که در خود دارد، پذیرای کارگران بسیار زیادی هست و ازهمین رو این سندیکاهای مسقل را ضرورت می بیند ه در خود شل بخشد تا از کرامت انسانی کارگران و حقوقشان حمایت و حفاظت کند.
ه)رسانه ها:
از اوان مشروطیت و جریان دموکراسی خواهی در خاورمیانه، مردمان ایران به طورعام و مردمان استان بوشهر به طورخاص پیشگام در مطبوعات و نشر بوده اند. این نهضت مطبوعاتی در دوره هایمتمایزی از تاریخ معاصر ایران رخ داده ازجمله در دوم خرداد۷۶ که با افزایش بسیار زیاد مطبوعات و نشریات محلی در ایران مواجه شدیم و این محلی گرایی باث شد که رسانه ها و افکارعمومی به وجهی از شادابی و امیداجتماعی دست یابند تا سرمایه اجتماعی را ارتقا بخشیده و فهمی و درکی جدید از جهان را پیش روی شهروندان قرار دهد. این رشد در مطبوعات و رسانه های کاغذی در استان بوشهر آنچنان بود که مازادی را شکل داد که خود را در رسانه های مجازی بسط و گسترش بخشید. استان بوشهر درون خود فضی مجازی بسیار فعال و زنده ای را شکل داده و برخلاف دیگر حوزه های حمعه مدنی، این حوزه توسه یافته هست اما انچه که شاید باث مساله باشد به زیرساختهای تکنولوژیکی فناوری ارتباطاتی مربوط می شود که دولت باید در سامان دادن به آ/ن تلاش وافری نماید تا جریان آزاد اطلاعات شکل بگیرد. شبکه های مجازی اجتاعی درکنار مطبوعات کاغذی و سایتهای مجازی در این هزارتوی اطلاعات و رتباطات به نوعی کامل کننده فضا هستند و همه نیروهای اجتماعی در هرسطحی که باشند در این نظام اجتماعی برای خود جایگاهی را تعریف نموه اند.
و)دانشگاه:
فضای آکادمیک به عنوان روح پرسشگر و نقاد جهان جدید درنظر گرفته می شده است. این فضای زنده و پویا درون خود نیروهایی را ساختار بخشیده که می توان به دسته های دانشجویان، اساتید و کادر اداری دانشگاه تقسیم بندی نمود. آنچه که روح این فضا هست جنبش دانشجویی درون آن هست که باید زده و پویا باش اما آنچه در سالهای اخیر بسیار خودنمایی می کرد عدم همدلی با این جنبش بود که روح مرده ای را بر فضای دانشگاه حاکم نمود./ ضرورت آزادی وا اسقلال دانشجویان در این فضا بسیار حس می شود. از سوی دیگر اساتید نیز دارای ازادی و استقلال رای کمی هستند. اساتیدی که باید خودشان در تعیین سیلابس درسی خود نقش اساسی داشته باشند و در تعیین ریاست دانشگاه و دانشکده خود صاحب رای باشند ما اینگونه نبوده است. آنچه که در سالهای اخیر به شدت رشد یافته همن بروکراسی ادرای و نظام مند دانشگاهی بوده است که در شرایط جدید هم باید تداوم یابد اما حوزه جنبش دانشجویی و فضای اندیشگی اساتید باید پرورده تر و فعالتر گردد و استان بوشهر نیز از این فضای زنده و پویا هروقت که بوده نهایت استفاده را در پرورش دانشجویان و اساتید نموده است.
[۱] عنوان مجموعه اشعار منوچهر آتشی می باشد. طرح وسط نیز نماد و سمبل “گل سوری” می باشد.