- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

هنر و مفهوم جهانی شدن | مقاله ای از حسین دهقانی

هنر و مفهوم جهانی شدن

 

حسین دهقانی

 

فرهنگ یا فرهنج به معنای علم، دانش، ادب، معرفت ، تعلیم و تربیت آمده و آثار علمی و ادبی یک قوم و ملت و نیز به معنی کتاب لغت، کتابی که شامل لغات یک زبان و شرح آن ها باشد، فرهنگ و فرهنگ جهانی شدن، منسوب و مربوط به فرهنگ، معلم و مربی.

واژه ی فرهنگ در میان پژوهشگران معانی مختلفی را به وجود آورده که هرگز نمی توان با گذشته مقایسه نمود. اصولا فرهنگ عصر معاصر زاده پدیده های نوین انسانی است. نه براساس جوانمردی و مردسالاری و حس شدید ناسیونالیستی داستان های حماسی و پهلوانی، گونه گونی فرهنگ امروز به لحاظ  بازخورد تولیدی جدید بوده که در همخوانی و همبستگی تمام جوامع بشری دست دارد و در عواطف و احساسات، فلسفه جدید، اهداف و مقاصد، تمایلات بشری اثر گذار می باشد یا به زبانی دیگر فرهنگی می تواند در تمام عرصه های زندگی بشر این دوره دخیل بوده و باعث پیروزی یا شکست یک قوم گردد. قطعا پیروز و برنده ی این بازی کسی است که دارای پشتوانه قوی تولیدات و نیروهای مولد تازه باشد و قدرت ارتباط فزاینده داشته و اهدافش را براساس علوم و نوآوری سامان دهد، آن هم در کنار یک روابط عمومی سیاسی و در خور اعتنا، نه برساختار قلدری و گردن کشی. بنیادهای فن آوری جدید می تواند به جوامع دیگر هجرت کرده و داشته های عقب مانده ی آنان را پس بزند و خود فضای های خالی را اشغال نموده و اشراف فرهنگی ایجاد نماید .

اولین مقوله ای که در جهان متحول و پیشرفته مورد توجه قرار گرفته و باعث فراگیری در امر تولید شده، دور شدن از فردگرایی و تکیه نکردن بر هیات های فردی است. جهان حاضر جهان اندیشه های متضاد، و حاکمیت خود جمعی است. بشر می خواهد از تمام امکانات موجود استفاده مناسب و مطلوب ببرد و هرگز رضایت نمی دهد که تولیدات خود را در اختیار عده ای قلیل بگذارد. لذا سعی می کند تقسیم تولیدات عادلانه باشد و توازن اجتماعی حرف اول بزند و فرد را ناچار کند که از تمامیت خواهی دور شده و به اجماع جهانی فکر کند و نزدیک شود. اگر چه این معنا شکل عام نیافته و هنوز در کشورهای عقب مانده و سنتی، اقلیت تمامیت خواه چپاول اموال عمومی را در دستور کار خود دارند، اما در روند تکامل فرهنگ ها، لامحاله تسلیم خواهد شد و در خرد جمعی و سیطره ی آن قدر خواهد گرفت، تلاش این کند اندیشان لابد به فرجام نخواهد رسید.

در فرهنگ های منفرد و بسته سعی می شود تا امور عمومی و وفاق ملی در بستر ناآگاهی و کشمکش های ساختگی و فرمالیستی و ریتوریکی (شعار سیاسی) توده ی اجتماعی را از خود دور کنند و با تسخیر مغزها فرآورده های کلیشه ای خود را در فرم تکرار و تاکید و ترس تزریق نمایند و با روش پلیسی و اطلاعاتی و خفقان و هیس بگوید.  یکی از حوزه های مهم علوم اجتماعی ، حوزه ی فرهنگ جهانی شدن است. اگر چه جهانی شدن هنوز در حد آرمان گرایی وآغازین است ، اما زمینه ی لازم در حال آمده شده است یکی از عمده ترین نیروهای مولد جدید، نیروی عظیم علوم ارتباطی بوده که جهان را در زیر چتر مخابراتی قرار داده و با تولید ابزار فراگیر و در اختیار قرار دادن آن به شکل عمومی گام اول را با صلابت برداشته است و همه را قادر ساخته که در سریع ترین  زمان ممکن یا همنوعان  خود ارتباط برقرار سازند و دیالوگ کنند و از اوضاع جغرافیایی و سیاسی و تاریخی همدیگر مطلع شوند. امروز انسانی از بلندای قطب می تواند صدایش را بر فراز جنگل های آفریقا عبور دهد. و از ستیغ سر به فلک کشیده کوه ها بگذراند و بر  پهنه ی اقیانوس ها پرواز دهد و به گوش دشت های زرد برساند.تراژدی و کمدی هایش را در کنار تصاویر دیجیتالی ماهواره ها به مهمانی چشم ها ببرد.

با توجه به این که حرکت بعدی با سونامی آینده، مخابراتی  کردن جهان خواهد بود ، گریز از آن غیر ممکن بوده و جهانی شدن با گسترش آن سرعت خواهد گرفت. پس باید به دنبال وسیله ای بود مطمئن و با فرجام. صد البته که این گفته به این معنا نیست که جهانی شدن تنها از طریق رشد نیروهای صنعتی امکان پذیر است، بلکه قوه ای مثل هنر هم می تواند گزینه ای قابل مطرح باشد، هنر هم مثل صنعت نیروی کار دارد و جمعیتی را سامان دهی  می کند، و برای خودش بازاری دارد و کسانی که در این بازار زندگی می کنند و تعدادشان هم اندک نیست. امروز موسیقی بوشهری بدون ارتباط صنعتی  و تولیدی توانسته شهر پاریس را با اجرای شنبه زاده متوجه این موضوع کند که فرهنگ سنتی و قومی بوشهر خود دارای ابزار و ادوات ارتباطی منظم و منسجمی است که هرگز نمی تواند به سادگی از آن گذشت. هر اجرای این هنرمند بوشهری با خیل عظیم مخاطب مواجه است، حتی او زبان و گویش بوشهری را هم به تماشاگران می آموزد.

پس هنر می تواند در حرکت تعقلی برای جهانی شدن دخیل باشد و قابل بررسی و تعمق. وقتی  جوان فرانسوی تمایل پیدا می کند که با زبان و ساز بوشهری رابطه برقرار کند، بخشی از فرهنگی بوشهری را پذیرفته است و علاقه نشان داده است اصوات این موسیقی که با گویش بوشهری، تم و مایه بوشهری همراه است ، از دهان و زبان فرانسوی شنیده می شود، و با این حرکت یک پیوند و قرابت هنری میان دو رهجو به وجود می آید که به طور یقین بدون فایده نخواهد بود . به همین اجرای تعزیه های ایرانی در فستیوال آوینیون فرانسه نگاه کنید، شاهد دیگری بر این ادعا است! این هنر نمایش ایرانی در میان خیل علاقه مندان تئاتر و زیر قلم منتقدان هنر شهری مثل پاریس که قلب هنر جهان است، چنان مخاطب پذیر می شود که برای اجرای آن ساعت ها پشت در های بسته صف می بندند و آن هنر را بی همتای ایرانی دانسته و تمایل دارند که این هنر در آکادامی هنرهای پاریس تدریس شود و شیوه ی آن آموزش داده شود، کاری که هم اکنون شنبه زاده دارد انجام می دهد.

هنر سینما هم از این قاعده ی بازی خارج نیست. امروز فیلم های فارسی با همه ضعف تکنیکی و تولیدات عاطفی، قرار دادهای اجتماعی و پرداختن به مسایل خانوادگی توانسته در میان آحاد اجتماعی خارج از کشور مطرح  ونظر داوران جشنواره های مهم جهانی را به خود معطوف کند، که متاسفانه در این خصوص هم مثل بسیاری موارد دیگر به سهل انگاری و بی توجهی زمینه ی فرار مغزها را فراهم کردیم و قدر بزرگان این میهن را ندانستیم و اجازه دادیم تا با رفتار عده ای بی مسوولیت و ناآشنا به هنر و مرتبه آن در کنار دخالت های نامناسب وخشک اندیشی کاذبانه ، سینمای مولف ما از اندیشه های پیام آور تخلیه شود . شاید اگر به خود نجنبیم، تئاتر هم به همین سرنوشت دچار خواهد شد. و با سالن های خالی از تماشاگر مواجه خواهیم شد و پتانسیل جهانی از دست خواهد رفت پس نتیجه می گیریم که هنر در میان تمام نژادهای بشری و در تمام فرهنگ ها، سیاست گذاری ها و اقتصاد جهانی یکسان و یک شکل عمل می کند، این رو می تواند برای جهانی شدن ابزاری مهم و قابل استفاده باشد، یعنی می تواند از هنر در تمام اشکال چه اجرایی و چه انتزاعی و مجرد برای بیان احساسات عمومی و خود جمعی استفاده نمود و چون ساختار هنر از وجودی مخاطب پذیر برخودار است، می تواند بهترین وسیله ی  انتقال مفاهیم به دیگران باشد.

 

منبع: وبلاگ هنر و هنرمند