یک. از آنجایی که یکی از پیش شرط های توسعه پایدار؛ توانمندسازی زنان می باشد، سازمان ملل برای اجرایی کردن طرح اهداف توسعه پایدار سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۳۰ جهت دستیابی به توسعه پایدار جهانی به مشارکت و همکاری تمامی افراد جامعه به خصوص زنان تاکید کرده و با این دیدگاه اهداف توسعه پایدار را جهت دستیابی زنان به برابری جنسیتی، حقوق بشر و توانمندسازی آنان پی ریزی کرده است. اهداف توسعه پایدار حول ۱۷ محور طراحی شده که به مهم ترین چالش های قرن بیست و یکم که فقر و گرسنگی، نابرابری و تغییرات آب و هوایی است، پرداخته و در ۱۱هدف به طور خاص، شاخص های حساس به جنسیت را در نظر گرفته و به توانمند سازی زنان جهت توسعه پایدار تاکید کرده است. به طور کلی توسعه پایدار؛ توسعه ای است که نیازهای نسل کنونی را بدون خدشه وارد کردن به منابع جهت تامین نیازهای نسل آینده، برآورده کند. این مساله زمانی ممکن می شود که به زنان قدرت داده شود و این اطمینان در جامعه درونی گردد که برداشتن موانع از سر راه زنان، باعث بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی وبهداشتی در جامعه می شود. در تمامی نقاط جهان، زنان با تهدیدهای بسیار زیادی در خصوص گرسنگی، بهداشت و سلامت مواجه هستند و این موارد در کنار نداشتن قدرت در جامعه باعث می شود که زنان به این باور برسند که قدرت تصمیم گیری کافی در جامعه را ندارند. بنابراین دادن آموزش به زنان به عنوان نقطه ی عطفی در جریان توسعه هست که باعث می شود به توانایی های زنان در جریان توسعه اقتصادی- اجتماعی بیشتر توجه شود و به زنان به صورت مستقیم و غیر مستقیم قدرت بیشتری داده می شود و اعتماد به نفس در آنها جهت مشارکت در فرآیند توسعه بالا خواهد رفت. آموزش دادن به افراد جامعه در خصوص برابری و مساوات بین زن و مرد در خصوص مشارکت های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی باعث می شود که زنان به استعدادها و توانایی های کامل خود پی ببرند و این اطمینان را ایجاد کند که زنان ضامن توسعه پایدار از طریق حضور و مشارکت داشتن در سیاستگذاری ها در مراحل مختلف تصمیم گیری هستند.
دو. موقعیت یک کشور در زمینه ی توانمندسازی جنسیتی بااستفاده از سه معرف مشخص می شود: یک) تعداد زنان در بین نمایندگان مجلس، دو) میزان شرکت زنان در مشاغل قانونگذاری، مدیریتی، حرفه ای و تکنیکی و سه) قدرت مالی زنان که بیانگر میزان دستیابی آنان به مشاغل و دستمزدها است. با یک نگاه گذرا به این موارد می توان گفت در ایران شاخص توانمندسازی جنسیتی در مقابل شاخص توسعه انسانی دچار تزلزل هست و به ظرفیت ها و توانمندی های زنان کمتر توجه شده است. این در حالی است که توسعه پایدار با مشارکت همه اقشار جامعه امکان پذیر هست. جامعه باید به این باور برسد که زنان در کنار مردان در کلیه ی مراحل توسعه اعم از برنامه ریزی و اجرا باید مشارکت داشته باشند و نتایج حال از این مشارکت ها و فعالیت ها را متعلق به خود بدانند. امروزه در جوامع صنعتی و توسعه یافته مشارکت فعال زنان در جهت نهادینه کردن فرهنگ و ایجاد بسترهای لازم جهت توسعه توسط زنان را پذیرفته اند و بر آن نیز تاکید دارند و زنان را به عنوان فرهنگ سازان توسعه پایدار می شناسند. فرهنگ سازانی که نقش انتقال دهندگان بینا نسلی را نیز برعهده دارند و در کنار مشارکت های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، انتقال دهندگان فرهنگ جنسیتی و مشارکت زنان در کنار مردان جهت توسعه پایدار به نسل های آینده نیز هستند.
سه. یکی از زمینه های موثر در ارتقای سطح برابری جنسیتی، تقویت و توانمندسازی زنان از طریق دادن آموزش به آنان در خصوص عدم توازن و برابری در قدرت و نیز دادن امکان لازم به زنان در راستای مدیریت زندگی خودشان است. توانمندسازی زنان لازمه ی رسیدن به توسعه پایدار و حقوق بشر هست. یکی از گروه های هدف جهت آموزش و توانمندسازی آنان، زنان روستایی است که می توانند در فعالیت های مختلف اقتصادی از جمله کشاورزی، دامداری و…. شرکت کنند و زمینه کم کردن تفاوت بین شهر و روستا، فقرزدایی، اشتغال زایی و درآمدزایی از طریق فعالیت های اقتصادی را فراهم کنند. از طریق دادن آموزش به زنان روستایی، به آنها هویتی مستقل داده می شود و استقلال را در آنها تقویت می کند و این امر باعث مشارکت فعال آنها در امور مختلف اقتصادی- اجتماعی و چرخه ی تولید می شود. از این رو زنان روستایی یکی از بنیان های اساسی توسعه پایدار هستند.
چهار. امروزه توجه به توانمندسازی زنان و شکل گیری توسعه توسط آنان در همه ی جوامع یکسان نیست و دیدگاه های مختلفی بر حسب فرهنگ آن جوامع در این زمینه وجود دارد. در جامعه “شبه مدرن” استان بوشهر که سعی در گذر از جامعه سنتی به مدرن را دارد، نیاز به تغییر در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جهت حضور زنان بیش از پیش احساس می شود و باید به نوع نگرش نسبت به زنان تغییراتی داده شود. در جامعه ی استان بوشهر، نیاز هست که زنان پا به پای مردان وارد عرصه ی عمومی شوند و با شناسایی استعدادها و توانایی های زنان، به عنوان عنصری تاثیرگذار در توسعه پایدار استان بوشهر مطرح شوند. هر چند با توجه به تغییراتی که در فرهنگ استان بوشهر در زمینه ی نگاه های سنتی ایجاد شده اما همچنان حضور زنان در عرصه های اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی در اقلیت هست و به نظر می رسد در نسل های آینده، با توجه به شکل گیری “خانواده های مدنی” و تاکید سازمان ملل بر توانمندسازی زنان و تکیه بر این موضوع تا پانزده سال آینده، نقش زنان پررنگ تر شود و حضور آنان در اجتماع جهت نشان دادن توانایی های آنان و تلاش در مشارکت توسعه افزایش یابد. برگزاری همایش ها، تریبون های آزاد، کارگاه های آموزشی، کنگره های متعددی در رابطه با زنان و حضور فیزیکی مسئولین و سازمان های مردم نهاد در بین جامعه زنان جهت آشنا کردن انان با توانایی های خود نیز می تواند در این زمینه راهگشا باشد. از این طریق نسل های آینده با کلماتی از قبیل “برابری جنسیتی”، “توانمندی های زنان”، “مشارکت زنان” در کنار مردان آشنا می شوند و جامعه استان بوشهر از صدماتی که بدلیل حضور نداشتن واقعی زنان در عرصه عمومی تا کنون دیده، مصون می ماند.
پنج. همواره توانمندسازی زنان و مشارکت آنان بر پایه ی برابری و عدالت یکی از پیش نیازهای توسعه پایدار هست. در جوامعی همچون استان بوشهر که زمینه ی فعالیت های برابر زن و مرد فراهم نشده، فرآیند توسعه آنچنان که باید، سریع صورت نمی گیرد و بنابراین رسیدن به جامعه ای مطلوب جهت توسعه پایدار زمان می برد. در کنار این موارد کسب مشاغل دولتی و حضور در فعالیت های سیاسی و راهیابی به مجلس، فرصت های آموزشی برابر، دستیابی نابرابر به منابع تولیدی باعث کم شدن اعتماد به نفس در زنان، عدم وجود هویتی مستقل و رشد اجتماعی در بین زنان شده است.