دوران عاشقی عنوانی است که با تکرار آن در ذهن خود،ترا به زمانی می برد که در زندگی ات بجز عشق به چیز دیگری فکر نمی کردی ودورانی که خیلی از ما آن را تجربه کرده ایم خواه موفق شده یا به شکست رسیدیم.جریانی که در این فیلم اصلا دیده وحس نمی شد
داستان فیلم حکایت خانم وکیلی است که مثلا مدافع حقوق زنان است واکثر موکلین اش هم زن می باشندکه در این فیلم مشکلات عمده ی زنان صیغه وعواقب آن است .چه زمانی که در دوران صیغه قرار دارند وچه زمانی که دوران صیغه یشان تمام می شود ودر این میانه شایدنطفه ای هم بسته شود وتکلیف آن چه خواهد بود.
گویی در ایران زنان هیچ مشکل دیگری ندارند بجز اشاره ضعیف وگذرایی که در مورد مدی که قصد طلاق از زنش به علت تغییر جنسیت داشت وخانمی که همسری بدبین وپرخاشگر داشت که او را کتک می زد وبرخوردهای خانم وکیل با مراجعه کنندگان هم رضایت بخش نبود.
تمام داستان فیلم بر روی عقد موقت یا صیغه می گذشت ودر این فیلم آنقدر به آموزش صیغه وتوضیح دادن وبرداشتن موانع سر راه آن کمک کرده بود که آقایان را از دلواپسی در آورد به علل ودردهای ناشی از آن وحتی راهکارههایی برای توقف آن نپرداخته بود.
فیلم ناخنکی به زندگی صیغه شدگان یکی بالای شهری ودیگری پایین شهری زده بود بی شناخت ورد یابی وعلت یابی و ایجاد اینگونه روابط ویا در نهایت راهکار ی منطقی وانسانی ارائه بدهد.
درآخر هم بلایی که بر سر موکلین آمده برسر خانم وکیل هم نازل شده وجای تعجب آن که خانم وکیل به همسر خود حتی اجازه توضیح را نمی دهد که بگوید چرا دست به این کار زده که شاید درسی برای دیگران در حین تماشا باشد.
ودر پایان خانم طبقه بالای شهری چون توان مالی داشته راهی خارج از کشور می شود]وآن خانمی که پایین شهری است با رهن خانه ای در خیابان نواب ساکت می شود]ودیگر موکل هم به سراغ صیغه دیگر می رود وخانم وکیل هم یا جای من یا جای تو در خانه را فرمان می دهد ….
ودر نهایت تن در دادن به هر حرکتی است که مردان رهبری ومشخص می کنند ونکته تلخ در این است.
دایی پولدار خواهر زاده صیغه اش را به اروپا می فرستد وبا آپارتمانی دهان زن صیغه ای خود را می بندد…
چه خوب بود خانم وکیل با همسرش حرف می زد ونقطه های ضعف را از بین حرفها بیرون کشیده وراهکاری درست را پیدا وبه معرض دید تماشاچی می گذاشتند نه اینکه راه طلاق بعدی را برای دیگران باز کنند.
به عنوان یک زن از دیدن این فیلم متاثر شدم وکم نیستند از این ردیف فیلمها که با نام زن وبیان مشکلات زنان وخیلی روشنفکر ماآبانه دست به ساخت چنین فیلمها ونگارش داستانه می کنند که نه تنها جلوی آسیبی را نمی گرد بلکه خطرناک هم هست وموجب تشید یک مشکل می شود .
صیغه مسئله بسیار جدی در ایران است وکارگردان ساده از آن گذشته بودند .اصلا چرا صیغه باید باشد؟
چرا برای صیغه قانون کوتاه مدت قرار می دهند؟اگر زنی مشکلی دارد ونیاز به حمایت صیغه کوتاه مدت چه دردی از او را از بین می برد؟صیغه ای که ساعتی است بیماری چه کسی را پاسخگوست؟در کشور ما کسانی هستند که عقد موقت هم نمی شوند ودر برزخ بحران روابط مردان متاهل هم هستند که به گونه ای کنار آمدند تکلیف آن زنان چیست؟تکلیف صیغه های شفاهی که مانعی هم ندارد چیست؟چه کسی بر آن نظارت یا حق وحقوقی قائل می شود؟ وهزاران سوال دیگر
.کارگردان به یقین برای شروع ساخت فیلم اش نگاه مثبتی داشته وددغه اش مسایل ومشکلات زنان بوده است اما مسیر فیلم بد هدایت شده است
.طرح اینگونه مسائل در فیلم ها بسیار جدی است وچقدر خوب است که با کارشناسان حقوقی وروانشناسان ومددکاران اجتماعی مشاوره انجام گیرد
در کشورمان ایران هم زنان بسیاری هستند که بدون ثبت صیغه دچار مشکلاتی شده اند ،صیغه ای که شفاهی بین دو نفر بالغ می تواند رد وبدل شود واصول شرعی هم می پذیرد ومن در جایی شنیدم که تلفنی هم می توان صیغه را جاری کرد …قانون چه تعریفی برای این زنان ومردان دارد؟
.در پایان از بازیگران فیلم بیشتر از اینها توقع می شد که بنظر من ضعیف اجرای نقش نمودند
.با احترام کامل،می خواهم به آقای رئیسان بگوییم که برای ما زنان با دید وتحقیق وسیع تری فیلم بساز. چه بهتر که برای مردان فیلم بسازید شاید سریع تر به راه حل وپایان دغدغه ها برسیم
در آخر بجز نگاهی به فیلم به نکته ای هم می خواستم اشاره کنم که خود نیاز به بحث جداگانه ای دارد ،وقتی وارد سالن سینام شدیم بیش از ده نفر نبودیم ،البته نه فقط در مورد این فیلم ،بلکه فیلم های دیگر هم فاقد تماشاچی آن چنانی هست واین سوال پیش می آید چرا مردم نسبت به سینما رفتن اینقدر بی تفاوت هستند؟چرا فرهنگ سینما رفتن در جامعه جا نیفتاده است؟!…
.جای سوال وپاسخ ها در این مقوله جای نمی گیرد که نیاز به نظر سنجی وتحقیق وکارشناسی دارد