«سین هشتم»، جریانی که توسط خانم بنیاعتماد و آقای کیانیان شروع شد و هنرمندان برجسته دیگری هم همراهش شدند، اقدام پسندیده و موثری است که میتوان گفت حاکی از تقویت حساسیت اجتماعی و همبستگی در جامعه ماست. این موضوع نخست از جنبه اخلاقی مورد توجه است. تقویت بنیانهای جامعه اخلاقی در ایران بهخصوص وقتی که هنرمندان مورد احترام و وثوق جامعه برای حل یکمعضل پیشقدم میشوند یک امر ضروری است، به دلیل اینکه اساسا جامعه اخلاقی و تعمیق آن در کشور، باعث کاهش رنجها و آسیبهای اجتماعی میشود و شکلگیری جامعه اخلاقی، اتفاقا یکپدیده اجتماعی هم هست. به عبارت دیگر تنها با توصیههای اخلاقی نمیتوان جامعه را اخلاقی کرد، بلکه باید کنشهای اجتماعی شکل گیرند و براساس آنها نهادها و مناسبات جدیدی هم به وجود بیاید. جنبه دوم مورد توجه در این جریان، که میشود ضرورت آن را در وضعیت امروز جامعه ایرانی هم احساس کرد، لزوم توجه به تقویت ارزشها، بنیانها و مهارتهایی است که جامعه مدنی را گسترش و عمق میدهند. بنا به عوامل و دلایل مختلف تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، جامعه مدنی در ایران تاکنون جامعه قدرتمندی نبوده. نهادها و مناسبات مدنی همواره کمعمق و کمدوام و شکننده بودهاند. به هر میزان که جامعه مدنی در اجتماعی ضعیف باشد به همان میزان فرد و جامعه در عرصههای مختلف در معرض مخاطرات و تهدیدهای مختلف قرار میگیرند. حال باید دید چه وقتی جامعه اخلاقی و جامعه مدنی تقویت میشوند؟ مسلما وقتی فعالان و کنشگران اخلاقمدار از سرمایه فرهنگی – اجتماعی خودشان مایه بگذارند و شهروندان را از موضع نظارهگری و بیتفاوتی نسبت به امورخیرخواهانه بیرون آورده و به کنش و اقدام ترغیب کنند، درست مثل همین اتفاقی که در جریان «سین هشتم» رخ داده است، جامعه اخلاقی و جامعه مدنی تقویت میشوند. هنرمندانی مثل بزرگان حامی این جریان، که در سالهای اخیر نشان دادهاند خود را از رنجها و مشکلات جامعه برکنار نمیدانند، با ورود به این اقدام خداپسندانه و مردمگرایانه تحرک جدیدی را در جامعه ما آغاز کردهاند. البته به گمان من، این اقدام با تاملات و تغییراتی که در متن جامعه ما رخ داده همسو و سازگار است؛ چون مولفههای جدیدی را در جامعه امروز ایران میتوان دید که دال بر رشد فرهنگ گفتوگو، همدلی و مدنیت در سطوح مختلف اجتماعی است. بروز و ظهور مناسبات و رفتارهای از سر ارتباط بیشتر و تعامل افزونتر و دغدغهها و حساسیتهای مشترک، پیرامون مسایل ملی، منافع ملی و علایق مشترک دینی و فرهنگی و اخلاقی و سیاسی که بهصورت شکلگیری گروهها و شبکههای متعدد اجتماعی و مجازی بروز یافته است، همه نشانههای آن است که جامعه ایرانی به نحو امیدوارکنندهای به سوی فهم مشترک و عقلانی و کنش تفاهمی میرود و مایل است که از شکافها و گسستگیها و قطببندیهایی که صورت مصنوعی جامعه را چندپاره میکند فاصله بگیرد. هر چقدر به واسطه جریاناتی همچون «سین هشتم»، شبکهها، نهادها، فرآیندها، گفتمانها و کمپینهایی که باعث تقویت این فرهنگ همدلی، همکاری، احساس مشترک و عمل مشترک میشوند گسترش پیدا کنند، خود موجب تقویت روزافزون بنیانهای فرهنگی و اجتماعی ما نیز خواهند شد.