مقدمه
معلول به کسی گفته می شود که بر اثر نقص جسمی یا ذهنی، اختلال قابل توجهی به طور مستمر بر سلامت و کارایی عمومی، و یا در شئون اجتماعی، اقتصادی و حرفه ای او به وجود آید، به طوری که این اختلال، از استقلال فردی، اجتماعی و اقتصادی وی بکاهد .این گروه، شامل ناشنوا، نابینا، و معلول جسمی، حرکتی و ذهنی می باشد . به طور کلی افراد نابینا با مشکلات اقتصادی بسیاری به دلیل بیکاری و عدم اشتغال مواجه هستند. که در این میان زنان نابینا نسبت به مردان مشکل بیشتری دارند.
در فرهنگ ایران خواه فرهنگ مکتوب و خواه شفاهی نمونه های بیشماری از باور های قالبی و اعتقادات تبعیض آمیز و نادرست در باره معلولین وجود دارد که موضوع تحقیقات خاصی در داخل و خارج کشور واقع شده است. به طور کلی طرز نگاه جامعه و فرهنگ ایرانی به معلولیت به عنوان موقعیتی که شخص معلول را به شدت نیازمند می سازد و برداشت نا صحیح از تاکیدات بسیار دین اسلام بر دستگیری، اطعام و صدقه دادن به نیازمندان از یک سو و سوی دیگر تاکیدات حقیقی و مجازی در شعر و ادب ایرانی در خصوص معلولیت هایی مانند نابینایی به عنوان مفاهیم منفی و بازدارنده و ناتوان کننده موجب شده اند تا فرد معلول مترادف با فرد نیازمند تلقی شده ،متفاوت و مجزا از دیگران تعریف و ارزیابی شود و موجوداتی شناخته شوند که برای تحقق رستگاری دیگران می باید مورد اکرام و دستگیری قرار گیرند. اما با ظهور مردانی مانند محمد خزائلی و باغچه بان و ایجاد مدارس ویژه آموزش به کودکان معلول از یک سو ،و از سوی دیگر تلاش میسیونر های خارجی مانند کشیش آلمانی کریستوفر نگرش به معلولیت و معلولین وارد مرحله جدیدی شد.
ایرانیان به طور عام گرایش به ایفای نقش پذیری و پذیرفتن مسئولیت کمک به دیگران را دارند.این امر و وجود دستورات دین اسلام بینشی به کمک به برادران دینی و نیازمندان که اینک در قالب موسسات و سازمانهای خیریه ساخت یافته است بستر بسیار مناسب و توانمندی برای حل مشکلات مردم فراهم می آورد. توانمندسازی معلولین و مددجویان یکی از اصولیترین استراتژیهای سازمان بهزیستی کشور در راستای حفظ و تقویت کرامت انسانی آنان میباشد و بر همین اساس راهبرد توسعه کارآفرینی و اشتغال معلولین و مددجویان در برنامهریزیهای کلان این سازمان مورد توجه و عنایت ویژه قرار گرفته است.
در نظر بگیرید؛ استعداد بسیار خوبی در رشته تحصیلی خود دارید اما به علت معلولیت و محدودیت های جسمی و حرکتی، توانایی های شما نادیده انگاشته شود، آنگاه تمام انگیزه های خود را برای داشتن آینده ای روشن سرد و بی روح خواهید یافت. نداشتن شغلی مناسب به معنای پایان زندگی نیست. اما ایجاد فرصت های شغلی برای تمامی افراد بالاخص معلولان باعث تابش انرژی مثبت و خودباوری در اداره آنها خواهد شد. هر انسانی در راستای نیل به اهداف متعالی فردی و اجتماعی همچنین تامین نیازهای زندگی باید تلاش کند و بنا به استعدادها و علائق خویش در حیطه شغلی مناسب به فعالیت بپردازد. حال، افراد معلول با نیازهای ویژه و خاص در زمینه ایجاد فرصت های شغلی چه سهمی دارند؟ آیا در جامعه برای اشتغال معلولان آن گونه که باید تلاش می کنیم؟ آیا به استعدادهای بالقوه این قشر از جامعه توجه می شود یا به محض دیدن محدودیت های جسمی و شرایط ظاهری فرد معلول، از استخدام و ارائه شغلی مناسب به آنها منصرف می شویم؟ نکته جالب توجه آن است که بیکاری معلولین و مددجویان علاوه بر ایجاد مشکلات و معضلات فراوان اقتصادی برای آنان ، جایگاه انسانی و اجتماعی و فرهنگی آنها را نیز در جامعه تنزل میدهد و روحیۀ یأس و خودکمبینی و رکود و ناتوانی را در میان آنان ترویج مینماید و به همین دلائل هزینههای مادی و معنوی فراوانی برای خانوادههای معلولین و مددجویان و همچنین جامعه و سازمانهای حمایتی به وجود میآید .
در جهان امروز آنچه بیش از هر چیز دیگر خودنمایی میکند وجود بیکاری و تلاش انسانها برای یافتن کار است، به طوری که هم اکنون میلیونها نفر در سراسر دنیا بیکار یا نیمهبیکار هستند و متأسفانه با گذشت زمان بر تعداد آنها افزوده میشود.
کارخانهها، کارگاهها و به طور کلی مراکز تولیدی قادر هستند تا حجم بیسابقهای از کالا و خدمات را با نیروی کار به مراتب کمتری تولید کنند و متأسفانه تمامی این امور با زمانی مصادف شده که رشد جمعیت به سطوح بیسابقهای رسیده است. با توجه به چنین شرایط نامساعدی، توجه جوامع به حل بحران بیکاری وارد مراحل تازهای گشته که از آن جمله میتوان به علاقه به مطالعه وضعیت گروههای آسیبپذیر شغلی نظیر کودکان، زنان، مهاجرین و معلولین اشاره کرد. بررسیها نشان میدهد که تبعیض اجتماعی و شغلی، اشتغال در مشاغل سطح پایین و دستمزد کم از مواردی است که در گروههای نامبرده به وفور به چشم میخورد و در حالی که بیکاری فراوان است، آنها بیش از دیگران آسیب میبینند. به نظر میرسد در میان گروههای نامبرده، وضعیت معلولین و انسانهای ناتوان بیش از سایرین مورد بیتوجهی واقع شده است. آنها اغلب در بسیاری از زمینهها تحت تبعیض قرار میگیرند؛ به طوری که نه تنها حقوق انسانیشان نادیده گرفت میشود، بلکه منافع اقتصادی که در صورت ارجاع به این افراد عاید خود آنها، خانواده و کشورشان میشود نیز به حساب نمیآید. از نظر انسانی، تصور معلولی که احساس بیکفایتی، وابستگی و عدم اطمینان به آینده میکند، فردی که اغلب مطرود جامعه بوده یا برای امرار معاش به گدایی رو میآورد بسیار ناراحتکننده به نظر میرسد. در حقیقت مسئله بارز، موقعیت نامساعد افراد معلول در بازار کار است؛ به طوری که میزان بیکاری آنها بسیار بیشتر از افراد عادی است. تأثیر بیکاری در تمامی سنین و تمامی شرایط در افراد معلول مشهود و نمایان است و بسیاری از معلولین به دلیل ارج ننهادن بر مهارتهایشان از سوی کارفرمایان با فرصتهای شغلی کمتری روبرو میشوند.
اشتغال اشخاص ناتوان :
خیلی از افراد تصور درستی از یک فرد معلول ندارند و فکر میکنند معلول کسی است که روی ویلچر مینشیند و قادر به انجام هیچ کاری نیست، ولی حضور معلولان در عرصههای مختلف و انجام کارهایی که گاه افراد غیرمعلول نیز قادر به انجام آن نیستند خلاف این مدعا را ثابت میکند.
براساس بررسیهای تخمینی سازمان ملل متحد ۵۰۰ میلیون معلول در دنیا زندگی میکنند و این رقم همه ساله رو به افزایش است. بخشی از قوانین مرتبط با اشتغال معلولان که در سالهای اخیر در کشور وضع شده به این قرار است:
ـ قانون جامع حمایت از حقوق معلولان این قانون از ۱۶ ماده تشکیل شده است و طبق ماده۱ آن دولت موظف است زمینههای لازم را برای تأمین حقوق معلولان، فراهم و حمایتهای لازم را از آنها به عمل آورد. از مهمترین بخشهای این قانون ماده ۷ آن است که براساس آن دولت موظف است بهمنظور ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد معلول تسهیلاتی را فراهم کند. در فصل پنجم قانون کار نیز در ماده ۱۱۹، وزارت کار و امور اجتماعی موظف شده نسبت به ایجاد مراکز خدمات اشتغال در سراسر کشور اقدام کند و مراکز خدمات موظفند تا ضمن شناسایی زمینههای ایجاد کار و برنامهریزی برای فرصتهای اشتغال نسبت به ثبتنام و معرفی بیکاران به مراکز کارآموزی (در صورت نیاز به آموزش) یا معرفی به مراکز تولیدی، صنعتی، کشاورزی و خدماتی اقدام کنند. در تبصره دیگری از این ماده قانونی آمده است مراکز خدمات اشتغال در مراکز استانها موظف به ایجاد دفتری تحت عنوان دفتر برنامهریزی و حمایت از اشتغال معلولین خواهند بود و تمامی موسسات در این ماده موظف به همکاری با دفاتر مزبور هستند. همچنین دولت موظف است تا در ایجاد شرکتهای تعاونی (تولیدی، کشاورزی، صنعتی و توزیعی)، معلولین را مورد حمایت قرار داده و در تبصره دیگری نیز به این موضوع اشاره دارد که وزارت کار و امور اجتماعی مکلف است تا آئیننامههای لازم را در جهت برقراری تسهیلات رفاهی مورد نیاز معلولین شاغل در مراکز انجام کار با نظرخواهی از جامعه معلولین ایران و سازمان بهزیستی کشور تهیه و به تصویب وزیر کار و امور اجتماعی برساند. در اینجا بهطور مفصل وضعیت اشتغال معلولین و قوانین مربوطه شرح داده میشود.
سهم معلولان از فرصتهای شغلی :
متأسفانه اغلب افراد ناتوان نمیتوانند سهم کاملی در مشاغل داشته باشند یا شغلهایی که توانایی انجامش را دارند به دست آورند. آنها همچنین امکان آموزش و ارتقاء شغلی را از دست میدهند.باید توجه داشت که افراد معلول مهارت و تواناییهایی را دارند که همانند افراد غیرناتوان است و میتوانند همانند سایر کارگران بدون نیاز کمک مخصوصی، مؤثر واقع شوند. همچنین برخی دیگر از معلولین میتوانند اگر کمک مناسبی به آنها شود به اندازه فرد عادی سودمند و مفید باشند. بنابراین عدم توجه به توان و نیروی کار این افراد نه تنها صحیح نیست، بلکه جامعه را از تواناییهای بالقوه آنان محروم میکند. مسئله اشتغال افراد ناتوان به طور کلی احتیاج به کار مناسب و قائل شدن حق کار برای معلولین دارد. البته متأسفانه مشاهده میشود که در اغلب قوانین کار،گروههای خاصی از معلولین مدنظر قرار میگیرند و معلولیتها و ناتوانیهای جدید و غیرمحسوس را مورد توجه قرار نمیدهند.در همین راستا قانون جامع حمایت از حقوق معلولین در ماده ۷ به ایجاد فرصتهای شغلی برای اشخاص ناتوان اشاره دارد.ماده مزبور مقرر میدارد: «دولت موظف است جهت ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد معلول تسهیلات ذیل را فراهم آورد: الف) اختصاص حداقل سه درصد از مجوزهای استخدامی (رسمی، پیمانی و کارگری) دستگاههای دولتی و عمومی اعم از وزارتخانهها، سازمانها، موسسات، شرکتها، و نهادهای عمومی و انقلابی و دیگر دستگاههایی که از بودجه عمومی کشور استفاده میکنند به افراد معلول واجد شرایط و …» همچنین در تبصره ۳ ماده فوق آمده است: «سازمان بهزیستی کشور مجاز است در قالب اعتبارات مصوب خود، صندوق فرصتهای شغلی معلولان و مددجویان بهزیستی را ایجاد و اساسنامه آنرا به تصویب هیأت وزیران برساند.» طریق ایجاد امکانات اشتغال بند اول؛ مشاغل مستقل برای اشخاص ناتوانی که در مناطق با فرصتهای شغلی محدود زندگی میکنند یا آنهایی که در رفتوآمد به محل کار با مشکل روبرو هستند، داشتن شغل مستقل شاید بهترین شکل فعالیت آنان باشد.
البته راهاندازی و دستیابی به یک شغل مستقل، مستلزم داشتن تواناییها و ملزومات خاص است که در ذیل به آنها اشاره میشود:
۱) داشتن توان و قدرت مدیریت شغلی ۲) وجود سرمایه کافی به منظور راهاندازی شغل ۳) توانایی، تمایل و علاقه به کار و کوشش و قدرت تطبیق جسم و روح با کار سخت و طولانی ۴) قدرت فراگیری تجارب دیگران ۵) ذوق و علاقهمندی به کار و حرفهای خاص و قبول مسئولیت ناشی از آن.
افراد معلول در یافتن کار مناسب با چالشهای متعددی رو برو هستند و نداشتن اطلاعات کافی در مورد این چالشها و موانع منجر به هدایت و اجرای سیاستهای کاری نادرست و افزایش بیکاری معلولین میشود. میزان بیکاری افراد معلول بیشتر از سایر افراد است اگر چه تخمین مقدار آن به دلیل تفاوت در مقیاس و تعاریف مختلف متفاوت است اما عموما میزان بیکاری معلولان نسبت به افراد غیر معلول تا سه برابر تخمین زده میشود (برسکوت-کلارک ۱۹۹۰؛ برتود و دیگران ۱۹۹۳). همچنین شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد افراد معلول خود اشتغالی را نسبت به کار برای کارفرماها و سایر ارگانها ترجیح میدهند که در ادامه توضیح داده خواهد شد. آما انچه که لازم به آن اشاره شود این موضوع است که افراد معلول به واسطه اشتغال ناقص و دریافت مشاغل با رده و درآمد پایین همواره با انواع محرومیتها مواجه میشوند (بارنس ۱۹۹۱). تحقیقات نشان میدهد مردانی که معلولیت دارند گاها یک چهارم مردان غیر معلول در شرایط کاری برابر حقوق میگیرند که ارتباط مستقیم با شدت معلولیت آنها نیز دارد (برتود و دیگران). ابعاد دیگر اشتغال ناقص افراد دارای معلولیت نبود مزایای کار، استفاده نکردن از مهارتهای افراد معلول و آموزش در هنگام کار است.
در پاسخ به مشکلات و چالشهای پیشروی معلولین سیاستها و برنامههای متعددی برای حمایت از اشتغال معلولین تصویب شده و بر اساس شرایط اجتماعی-فرهنگی معلولین به خود اشتغالی یا اشتغال ناقض، کار پاره وقت و …روی میآورند. مطالعات اخیر در انگلستان نشان داده است که معلولین نسبت به افراد غیر معلول به دلیل انگیزههای غیر مادی، خود اشتغالی را انتخاب میکنند (النا گوسکوا ۲۰۱۲). افراد معلول به این دلیل که میخواهند انعطاف لازم در محل و ساعات کار، استقلال کاری و شرایط کاری داشته باشند خود اشتغالی را به عنوان اولین گزینه در نظر میگیرند (لامبراد ۲۰۰۱). رضایت شغلی و رضایت از شرایط کار در این نوع فعالیت در میان افراد معلول بیشتر از افراد غیر معلول است که همان کار و فعالیت را انجام میدهند. از دیگر دلایل افزایش میل به خوداشتغالی ممکن است تبعیض کارفرماها باشد که به عنوان مهمترین عامل همواره مطرح است که در نهایت باعث میشود فرد معلول به خود اشتغالی روی بیاورد (جونز و لتریلی ۲۰۱۱). اما خود اشتغالی معلولین مشکلات خاص خود را دارد که داشتن درآمد کمتر از جمله این مشکلات است، چرا که افراد معلولی که با خود اشتعالی امرار معاش میکنند به دلیل معلولیت و وجود موانع متعدد میتوانند درآمد کمتری نسبت به سایر افرادی که در همان کار و فعالیت بدون داشتن معلولیت فعال هستند داشته باشند اما در نهایت رضایت کاری در خود اشتغالی عامل مهمیاست که افراد معلول را به سمت راه اندازی کسب و کار متعلق به خودشان سوق میدهد و از مسائلی که در باره خود اشتغالی معلولین مطرح است نیاز به حمایت کامل از سوی دولت و مراکز متولی امور معلولین است. شرکت داپونت اولین شرکتی است که عملکرد اولین شرکتی بوده است کارمندان معلولش را در طی ۳۰ سال بررسی کرده و بطور رسمی اعلام کرده است که کارمندان دارای معلولیت در مقایسه با سایر کارمندان از نظر حضور در محل کار، ایمنی و عملکرد کلی کار بهتر بودهاند. گزارشهای متعدد دیگری در سراسر دنیا نتایج مشابه را نشان دادهاند اما شرکتهایی که نتوانستهاند از تلفیق در نیروهای خود استفاده کنند گاها به دلیل تصویرهای نادرست، نداشتن اطلاعات کافی و… بوده است. باتوجه به عدم مناسب سازی بسیاری از محیطهای کاری و عدم توجه به قانون سه درصد استخدام معلولین در دستگاههای دولتی که گاها رسما توسط برخی وزارت خانهها زیر پا گذاشته میشود و نداشتن برنامه ای منسجم برای خود اشتغالی معلولین متناسب با مهارتها و شرایط جدید اقتصادی و افزایش قیمتها، افراد دارای معلولیت با چالشهای جدید برای داشتن زندگی مستقل روبرو هستند که در صورت نداشتن اشتغالی پایدار نمیتوان انتظار داشت مسائل فرهنگی جامعه در برخورد با معلولین اصلاح شود.
نسرین غلامزاده؛ کارشناس امور معلولین در بهزیستی تنگستان