راضیه اشعثی
ادبیات مهاجرت و سازکارهای آن
مطالعه موردی (بندر بوشهر) ۱۳۹۰ – ۱۳۳۵
چکیده :
مهاجرت مهم ترین شکل تحرک مکانی جمعیت است ویکی از پدیده های مهم جمعیتی موردبحث جمعیت شناسان،پدیده مهاجرت و نقل و انتقال جمعیت است.هرچند جابجایی جمعیت از مکانی به مکان دیگر رویداد جدیدی نیست وبه شکل ابتدایی انسان برای تامین غذا و مکان امن آن را در طول قرن ها به انجام رسانیده است. اما به مفهوم گسترده آن ،در دوره ی انتقال جامعه از نظام های ماقبل صنعتی به صنعتی ،حرکت های کلانی از مناطق روستایی به نقاط شهری واز کشورهای توسعه نیافته به کشورهای توسعه یافته صورت گرفته است ،به طوری که مهاجرت به صورت یک مسئله ی مهم اجتماعی درجهان امروز به حساب می آید و امروزه به عنوان موضوعی پایدار در رشته های علوم انسانی و اجتماعی توجه مسئولان و پژوهشگران زیادی را جهت تعدیل و کنترل آن به خود جذب و جلب کرده است.
مهاجرت و چگونگی توزیع متعادل جمعیت در داخل کشور ،بین استانی ،درون استانی و حرکت از روستاها و شهرها به سمت مراکز استان ها یکی از اساسی ترین عواملی است که سیاست گذاران اجتماعی و اقتصادی جامعه در سطح جهانی ،کشوری و استانی برای کنترل جمعیت و هدایت این جمعیت به سوی اقتصاد کشاورزی و صنعتی و… باید به شکل بهینه مورد توجه قرار دهند.
این پژوهش ابتدا به بررسی مفهوم مهاجرت ،انواع مهاجرت ،انگیزه مهاجرت ،علل مهاجرت ،ویژگی ها ،آثارو پیامد مثبت و منفی آن برای مکان مبدأ و مقصد پرداخته است ، زیرا در اکثر بررسی های جمعیتی شناخت اولیه وپایه ای آن برای حل مسئله مورد نظرنیاز می باشد.
از آن جایی که امروزه مطالعات ریز مقیاس کاربردی تر و قابلیت اجرایی بیش تری دارد،لذا پژوهش حاضر ساز و کار مهاجرت را در بندر بوشهر به صورت مطالعه موردی طی یک دوره ۳۰ ساله مورد بررسی قرار داده و راه حل هایی جهت جذب و دفع جمعیت به این شهر ارائه داده است ، امید است که این پژوهش مورد توجه مسئولان امر قرار گیرد.
مبانی نظری مهاجرت:
ساده ترین مبنای مهاجرت را می توان به تغییر محل سکونت یا زادگاه به مقصد اقامت دانست ،به طور کلی «واژه مهاجرت شکلی از تحرک جغرافیایی یا تحرک مکانی جمعیت است که بین دو واحد جغرافیایی صورت می گیرد ،این تحرک باید تغییر محل اقامت معمولی فرد را از مبدأ به مقصد در پی داشته باشد»(لغت نامه جمعیت شناسی سازمان ملل ص ۷۱).
مفهوم عام و خاص مهاجرت را به این شکل می توان تعریف کرد.مهاجرت به معنای عام عبارت است از : ترک سرزمین اصلی و سکونت داشتن در سرزمین دیگربه شکل موقت یا دایم به منظور کاریا زندگی .مهاجرت در معنای عام خود شامل مهاجرت های روزانه ،فصلی ،روستا به شهر ،شهر به روستا ،شهر به شهر ،روستا به روستا ،بلند مدت ،میان مدت و کوتاه مدت و… می شود. مهاجرت به معنای خاص آن عبارت است از : نقل مکان فردی یا جمعی انسان ها با تغییر محل اقامت به طور دائم یا برای مدت طولانی (بیش از یک سال).مهاجرت به معنای خاص به عنوان مثال شامل مهاجرت روزانه، فصلی نمی شود ودر جمعیت شناسی معنای خاص مهاجرت مد نظر است.در این مورد « رولان پرسا» جمعیت شناس فرانسوی در تحلیل حرکات مهاجرتی سه نکته را مورد توجه قرار می دهد:
۱-دایمی یا طولانی بودن مدت اقامت در محل جدید
۲- فاصله مکانی بین دو محل
۳- وجود فاصله زمانی و زمان انجام مهاجرت .
«رولان پرسا» با توجه به دایمی یا طولانی بودن مدت اقامت در محل جدید بین مهاجرت و مسافرت تمایز قائل می شود.«بدیهی است جا به جایی های معمولی و روزمره جمعیت بین محل کار و محل اقامت حتی اگردر دو نقطه متفاوت نیز واقع باشند مهاجرت محسوب نمی شود و حتی به جابه جایی افراد کوچ نشین بین ییلاق و قشلاق نیز در مفهوم جمعیت شناختی کلمه مهاجرت اطلاق نمی شود». (زنجانی ص ۲۱۲ )
«ﻣﯿﻠﯿـﺎمﭘﯿﺘﺮﺳـﻮن»اﺑﺘـﺪاﺑـﻪﺗﻔﮑﯿـﮏاﺳﺎﺳﯽﻣﻬﺎﺟﺮتﯾﻌﻨﯽﻣﻬﺎﺟﺮتﻣﺤﺎﻓﻈﻪﮐﺎراﻧﻪ و ﻣﻬﺎﺟﺮتﻧﻮآوراﻧﻪﻣﯽﭘﺮدازد و ﺳﭙﺲاﻧـﻮاع آن را ﺑﺮﻣـﯽشمارد. ویﻣﻬﺎﺟﺮتﻣﺤﺎﻓﻈﻪﮐﺎراﻧﻪ را ﺗﻐﯿﯿﺮﻣﮑﺎنزﻧﺪﮔﯽﻓﺮدﺑﺪونﺗﻐﯿﯿـﺮ در ﺷـﯿﻮهزﻧـﺪﮔﯽ او داﻧـﺴﺘﻪاﺳـﺖ . وﻟـﯽﻣﻬـﺎﺟﺮت
ﻧﻮآوراﻧﻪ را ﻣﻬﺎﺟﺮﺗﯽﻣﯽداﻧﺪﮐﻪﻓﺮدﺑﻪﻣﻨﻈﻮردﺳﺖﯾﺎﺑﯽﺑﻪﺷـﯿﻮهزﻧـﺪﮔﯽﺟﺪﯾـﺪاﻗـﺪامﻣـﯽکند . اﻧـﻮاعﻣﻬـﺎﺟﺮت«ﭘﺘﺮﺳﻮن»ﺑﻪﺷﺮحزﯾﺮاﺳﺖ :
ﻣﻬﺎﺟﺮتاﺑﺘﺪاﯾﯽ : اﯾﻦﻧﻮعﻣﻬﺎﺟﺮتﺑﻪاﯾﻦمﻨﻈﻮرﺻﻮرتﻣﯽﮔﯿﺮدﮐﻪاﻓﺮادﻗﺎدرﺑﻪاداﻣـﻪزﻧـﺪﮔﯽ در ﻣﺤـﯿﻂخود نبوده و برای ادامه
زﻧﺪﮔﯽﺧﻮدﺑﻪﺳﺮزﻣﯿﻦدﯾﮕﺮﻣﻬﺎﺟﺮتﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
ﻣﻬﺎﺟﺮتاﺟﺒﺎری : در اﯾﻦﺧﺎﻟﺖﺟﺎﺑﺠﺎﯾﯽ و اﻧﺘﻘﺎلﻣﺮدمﺑﻪوﺳﯿﻠﻪدوﻟﺖﯾﺎﻧﯿﺮوﻫﺎیﺳﯿﺎﺳﯽ-اﻗﺘـﺼﺎدی وﺑﺎﻻﺟﺒﺎرﺻﻮرتﻣﯽﮔﯿﺮد.
ﻣﻬﺎﺟﺮتاﺧﺘﯿﺎری ا: ﯾﻦﻣﻬﺎﺟﺮتﺑﺎاﻧﺘﺨﺎباﻓﺮاد و ﺑﺎاﻧﮕﯿـﺰهﯾـﺎﻓﺘﻦﭼﯿﺰﻫـﺎیﺟﺪﯾـﺪ و ﺑﻬﺒـﻮدزﻧـﺪﮔﯽﻓـﺮدصورت می گیرد.
ﻣﻬﺎﺟﺮتﺗﻮدهایﯾﺎﺟﻤﻌﯽ:جریانﻫﺎیﻣﻬﺎﺟﺮتﻓﺮاﯾﻨﺪیاﺳﺖﮐﻪاﻓﺮادﻣﻬﺎﺟﺮ آنرا ﺑﻪﻋﻨﻮاناﻟﮕﻮیاﻧﺘﻘﺎل و ﺟﺎﺑﺠﺎﯾﯽﺧﻮد در ﻧﻈﺮﻣﯽگیرند. (ﺣﺰﺑﺎوی۴۷:۱۳۸۴)
انگیزه مهاجرت :
مهم ترین انگیزه مهاجرت ،انگیزه اقتصادی است که شامل یافتن کار و کاربهتر برای کسب سود و درآمد بیش تر ،ایجاد مراکز صنعتی و تجاری در مکان مناسب تر ،سرمایه گذاری پراهمیت ، کسادی بازار یا پایین آمدن امور تجاری در یک مکان و سایر انگیزه های شغلی و درآمدی است. انگیزه اجتماعی از دیگر انگیزه های مهاجرین است که شامل تحصیل اعضای خانواده ،تغییر وضعیت ازدواج ،تماس با ارزش های زندگی در جوامع شهری و کشورهای مرفه،دستیابی به امکانات رفاهی و خدماتی و آموزشی بهتر،تحمل ناپذیر شدن زندگی در مبدأ،تمایل به زندگی درشهر و پایتخت ،دستیابی به تحرک اجتماعی بیش تر و… می باشد . البته انگیزهای سیاسی مانند سیاست دولت ها،فشارهای سیاسی – نژادی ،جنگ و آشوب های سیاسی در روند مهاجرت های درون مرزی و برون مرزی تأثیر زیادی دارد.انگیزه های مذهبی و فشارهای طبیعی نظیر بدی آب و هوا ،بلایای طبیعی نیز می توانند در ردیف عوامل برانگیزنده قرار گیرند.
انواع مهاجرت:
صاحب نظران جمعیتی در مطالعه مهاجرت و انواع آن دست به طبقه بندی های مختلفی زده اند. این طبقه بندی بر حسب ابتدایی بودن ،قلمرو سیاسی، خواست مهاجرین، زمان مهاجرت ،مسافت طی شده ،تعداد مهاجرین ،برنامه ریزی ،قانونی و غیر قانونی بودن تقسیممی شوند.
-برحسب ابتدایی بودن به شکارگران،گردآورندگان خوراک،شبانکارگران و کوچ سرگردانان.
– بر حسب خواست مهاجرین به اختیاری (داوطلبانه) و اجباری (الزامی).
– بر حسب زمان مهاجرت به روزانه، فصلی، موقت (کوتاه مدت) و بلند مدت (دایمی).
– بر حسب فاصله به کوتاه فاصله (نزدیک) و بلند فاصله ( دور).
– برحسب تعداد مهاجرین به فردی و جمعی (گروهی).
– بر حسب برنامه ریزی به عادی – طبیعی (برنامه ریزی شده ومنظم) و بی رویه و کنترل نشده (بی برنامه و غیر منظم).
– بر حسب قانون به قانونی وغیر قانونی و بدون مجوز.
– بر حسب قلمرو سیاسی به مهاجرت داخلی (درون مرزی)که شامل مهاجرتهای درون استانی و برون استانی یعنی روستا به شهر ،شهر به روستا ،روستا به روستا ،شهر به شهرمی شود و مهاجرت خارجی (بین المللی) که شامل مهاجرت های بین قاره ای ، درون قاره ای و منطقه ای می شود.
برخی از متخصصان جمعیت شناسی تقسیم بندی مهاجرت بر حسب قلمرو سیاسی را بیش تر می پذیرندو مورد توجه قرار می دهند. درسال های اخیرگرایش زیادی به طبقه بندی مهاجرت ها از نظر داخلی و خارجی وجود داشته است ، زیرا شناخت نوع مهاجرت ها و آگاهی از حرکات مکانی وزمانی جمعیت در داخل و خارج مرزها به حل مسائل سیاسی و برنامه ریزی های کلی و ناحیه ای کمک می کند.ازطرفدیگربا توجه به ا ین که مهاجرت بر مبنای قلمرو سیاسی ، تقسیم بندی های دیگر مهاجرت را در بر می گیرد ،لذا به خاطر گستردگی و دامنه دار بودن مطالب به مهاجرت بر حسب قلمرو سیاسی پرداخته می شود.
به طور کلی در رابطه با حدود سیاسی وملی کشورها به دو نوع مهاجرت خارجی و داخلی برخورد می کنیم:
۱-مهاجرت خارجی (بین المللی): مهاجرت خارجی بین کشورها صورت می گیرد و مهاجران از کشوری به کشور دیگر حتی از قاره ای به قاره دیگر مهاجرت می کنندکه به شکل های گروهی ،فردی ،اجباری و اختیاری انجام می شود.
الف) مهاجرت گروهی (توده ای) از عمده ترین مهاجرت ها تا قرن هفدهم این نوع مهاجرت بود،مانند پیروز شدن یک قوم بر اقوام دیگرکه عده ای از ارتش و سپاه خود را در آن جا نگه می داشت یا گروهی که به دلیل جنگ ، خشکسالی و… خانه و مسکن خود را از دست می دادند و مجبور به مهاجرت می شدند،گاهی این مهاجرت جنبه استعماری و حتی پیروان مذهب خاصی را در بر می گرفت که نمونه بارز آن مهاجرت مسلمانان هند به پاکستان را میتوان نام برد.
ب) مهاجرت فردی که یک نفر یا تعدادی ازاعضای یک خانوادهتصمیم به مهاجرت می گیرند،مهاجرت برای کار،تحصیل ،مهاجرت صاحبان علم وتخصص که نمونه آن می توان فرار مغزها و نخبگان از کشورهای درحال توسعه به کشورهای توسعه یافته را نام برد.
ج) مهاجرت اجباری مهاجرتی است که اراده مهاجرتاثیری در انجام یا عدم انجام آن ندارد. این مهاجرت از بدترین نوع مهاجرت است و بیش تربنا به دلایل سیاسی ازیک کشور به کشور صورت می گیرد،مانند مهاجرت آفریقاییان به آمریکا و اروپا و یا مهاجرت فلسطینی ها به ارد ن ،لبنان و مصر.
د)مهاجرت اختیاری ،مهاجرتی است که بنا به میل و اختیار افراداز یک مکان به مکان دیگر صورت می گیرد،نظیرمهاجرت از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته .
۲- مهاجرت داخلی (درون مرزی) : مهاجرتی که در داخل یک کشوربین نواحی مختلف آن به شکل روزانه ،فصلی ، روستا به شهر وبه عکس، روستا به روستا یا شهر به شهردر قالب مهاجرت درون استانی و برون استانی صورت می گیرد.
الف) مهاجرت روزانه : این نوع مهاجرت در طول روز به منظور رفتن به محل کار یا استفاده از خدمات و امکانات در شهرها و روستاهای مجاور انجام می شود،مانند حرکت روزانه مردم از روستاها،حومه ها و شهرک ها به شهرهای بزرگ وبه عکس که در شب ها به محل سکونت خودباز می گردند.
ب) مهاجرت فصلی : مهاجرتی که در یک فصل و موسم خاص انجام می گیرد ،مانند مهاجرت کوچ نشینان و یا مهاجرت کارگران برای کارخاصی مثل میوه چینی.
ج) مهاجرت شهر به روستا : مهاجرت از شهر به روستا و نواحی پیرامونی شهرها ویژه کشورهای پیش رفته صنعتی است و معادل آن شهر گریزی است . در این کشورها مردم شهرها به خصوص شهرهای بزرگ ترجیح می دهند محل زندگی خود را به روستاها ،مزارع و مکان های کوچک منتقل نمایند تا سروصدا،آلودگیها و ناهنجاری های اجتماعی به دور باشند ، نمونه آن مهاجرت افراد بازنشسته (شهرهای جنوب فرانسه کنار دریای مدیترانه) را می توان نام برد.
د)مهاجرت روستا به شهر:مهاجرت های روستا – شهری با انقلاب صنعتی در اروپا با یک آهنگ ملایم آغاز شدو برنامه ریزی مناسبی برای جمعیت مهاجر روستایی در شهرهای کشورهای اروپایی انجام شد . به طوری که امروزه سطح زندگی روستا نشینان و شهر نشیناناین کشورها به سرعت به هم نزدیک می شود،به عکس در کشورهای درحال توسعه مهاجرت های روستا – شهری از پیچیده ترین و پرحجم ترین نوع مهاجرت هاست، اگربه تحولات جمعیتی و آثارآندقیق توجه کنیم به خوبی می توان مشاهده کرد که یکی از دگرگونی های انقلابی در زمینه جمعیت یورش پر دامنه مردم ازروستاها به سوی مراکز شهری در این کشورها بوده است . در کشورهای در حال توسعه بین روستا و شهر شکاف و نابرابری زیادی وجود دارد و اصولاً مهاجرت های روستا- شهری پاسخی به علل و انگیزه های اقتصادی است ، زیرا مهم ترین نابرابری میان روستا و شهر نابرابری اقتصادی است ،یعنی عواملی از قبیل فشار جمعیت،عدم توانایی سرمایه گذاری و فعالیت اقتصادی ،نوسازی کشاورزی ،شیوه تولید تجاری ،نظام درهم ریخته سنتی ،کمبود زمین و آب ،اختلاف درآمد شهر و روستا ،حوادث طبیعی و نابرابری رفاهی نظیر کمبود خدمات پزشکی و بهداشتی،کمبود آب آشامیدنی سالم، کمبود راه های ارتباطی ،کمبود امکانات آموزشیو مرگ ومیر نوزادان ازیک طرف و از طرف دیگر کسب درآمد بیش تر،افزایش فرصت های شغلی ، بهبود شرایط کار،زرق و برق های شهری و…سبب شده تا روستاییان برای کسب فرصت هایبیش تر به مناطق شهری مهاجرت کنند.
ویژگی های مهاجرت:
مطالعات مهاجرتی نشان می دهد که هریک از انواع مهاجرت در عین مغایرت با نوع دیگر و حتی از منطقه ای به منطقه دیگر دارای ویژگی های تقریباً مشابهی هستند.برخی ویژگی های مهاجرت عبارتند از: «مردگزینی»یعنی بیش ترتعداد مهاجرین را در مقایسه با زنان مهاجر، مردان تشکیل می دهند. «جوان گزینی » درصد جوانان در میان مهاجران بیشتر است ،جوان گزینی از خصوصیات مهاجرت های کشورهای در حال توسعه نظیرکشورمان ایران است. «مجردگزینی»معمولاً تعداد مهاجران مجرد بیش تر تعدادمهاجران متأهل است. « سواد» از صددرصد مهاجران بیش از ۶۰ درصد را باسوادان تشکیل می دهند. «فردی» بیش تر مهاجرت ها در ایران فردی است تا جمعی و خانوادگی .مهاجرت های « موقت » فردی است و مهاجرت های دایم جمعی هستند.« عوامل اقتصادی» بیش ترین علت مهاجرتی را به خود اختصاص می دهد. در مهاجرت های روستا – شهری بیش تر مهاجران روستایی «خوش نشینان» هستند که تصمیم به مهاجرت می گیرند. درمهاجرت های روستا –شهری بیش تر مهاجرت ها متوجه «شهرهای بزرگ» است.
علل مهاجرت:
اصولاً مردم به دو دلیل مهاجرت می کنند، اول به دلیل دور شدن از شرایط نامساعد ،که به این عوامل رانده شدن«عوامل دافعه در مهاجرت» می گویند.دوم این که مردم به شرایط یا چیزهایی که دوست دارند جذب می شوند و به این عوامل جذب وکشش«عوامل جاذبه در مهاجرت» گفته می شود.
عوامل دافعه در مهاجرت در وهله اول موجب تحریک و انگیزش افراد به مهاجرت از مکان مبدأ می شود. عواملی از قبیل علل اقتصادی (کمی درآمد،بیکاری،تفاوت دستمزدها) ،فقر و نداری،کمبود غذا،جنگ، بلایای طبیعی(سیل،خشکسالی،زلزله)، نبودامنیت، فشار جمعیت و حرکت های سیاسی ،زورگویی و ارعاب،تصفیه نژادی، فرار از دستگاه کیفری،مسائل مذهبی(تعقیب) و کمبود امکانات (آموزشی بهداشتی، رفاهی، خدماتی).
معمولاً روند مهاجرت به شرایط مقصد بیش از مبدأ بستگی دارد. عوامل جاذبه در مهاجرت به مکان مقصد عبارتند از : آموزش بهتر و امکان تحصیل بیش تر، درآمد بیشتر و تنوع شغلی، مسکن بهتر و ایمن تر،وابستگی فامیلی ،امکانات بهداشتی ودرمانی بیش تر،شرایط آب و هوایی بهتر و سالم ترو…
آثار و پیامد مهاجرت داخلی:
«تحلیل مهاجرت از دیدگاه علوم مختلف آثار و پیامدهای متفاوتی داشته است، مثلاً در علم اقتصاد به آثار و پیامدهای مالی واقتصادی مهاجرت توجه دارند و اثر آن را بر روی بازار کار و برانگیختگی یا بازدارندگی رشد اقتصادی بررسی می کنند. بعضی دیگر به مهاجرت از دید طرح ریزی شهری و منطقه ای می نگرند و در این نگرش مهاجران را عامل توسعه غیر منطقی ابعاد فیزیکی شهرها و سکونتگاه های شهری می دانند و در مواردی آثار و پیامدهای اجتماعی آن ،چگونگی فرهنگ پذیری و انطباق مهاجران را در شرایط جدید مد نظر قرار داده ،آثار و پیامدهای اُنزواگزینیوسکونت های انزوایی مورد توجه قرار می دهند و در جمعیت شناسی به پیامد های مستقیم غیر مستقیم آن بر ویژگی های جمعیت می پردازند».(زنجانی ص ۲۱۱)
مهاجرت از نقطه مبدأ آغازو به مکان مقصد ختم می شود و ممکن است برای هر دو مکان پیامد مثبت یا منفی بر جای بگذارد،به عنوان مثال مهاجرت منفی برای مکان مقصد یا مهاجرت مثبت برای مکان مبدأ و… نام برده می شود.
مکان مبدأ که پدیده مهاجر فرستی از آن جا آغاز می شود ،می تواند یک روستا ،یک شهر کوچک یا یک کشور درحال توسعه باشد و مکان مقصد نیز که پدیده مهاجر پذیری در آن اتفاق می افتد،می تواند یک شهر(مرکز استان ،پایتخت و…)یا یک کشور توسعه یافته باشد.
هنوز کشورهای زیادی در جهان مهاجرت های عظیم روستا – شهری را تجربه می کنند ،لذا ابتدا به آثار و پیامد مثبت و منفی مهاجرت از روستا به شهر که گسترده ترین مهاجرت در کشور ایران ودیگرکشورهای در حال توسعه است ،پرداخته می شود:
آثارمنفی مهاجرت روستا – شهری برروستا( مکان مبدأ): وقتی یک روستایی از روستای خود تصمیم به مهاجرت می گیرد ،در روستا آثارمنفی بر جای می گذارد، روستاییان با مهاجرت به شهرها شغل خود را از کشاورزی به غیر کشاورزی تغییر می دهند. بنابراین در ساختمان سنی ،جنسی و شغلی کشورتغییر و تحولبه وجود می آید، نیروی کار در روستاها کاهش می یابد، زیرا اغلب مهاجرین را جوانان روستایی تشکیل می دهند. جمعیت زنان، بچه ها و افراد سالخورده در روستا بیش تر می شود، تولیدات کشاورزی کاهشمی یابد، دولت ها مجبور به وارد کردن مواد غذایی می شوند و ارز بیش تری ازکشور خارج می شود ، روستاها رها و متروکمی شوند و فعالیت اجتماعی و فرهنگی کم رنگ می گردد.
آثار منفی مهاجرت روستا – شهری بر شهر(مکان مقصد): یکی از مهم ترین اثر مهاجرت برشهر پیدایش مناظر حاشیه نشینی یا زاغه نشینی به خصوص در مجاورت شهرهای بزرگ است. حاشیه نشینان کسانی هستند که در محدوده اقتصادی شهر زندگی می کنند ولی جذب نظام اقتصادی شهر نمی شوند، حاشیه نشینی در نتیجه گرانی زمین و کمبود مسکن در اطراف شهرها به وجود می آید، زیرا اغلب مهاجرین به دلیل غیر ماهر بودن به مشاغل کاذب مانند دست فروشی ، کارگری در رستوران ها ،کارگر ساختمانی و… مشغول می شوند. از طرف دیگر شهرها نیز نمی توانند برای این جمعیت مهاجر ،تجهیزات و تاسیسات لازم را از قبیل مسکن، فضای سبز، آب لوله کشی، گاز ،برق و خدمات شهری را فراهم نمایند به همین علت حاشیه نشینی به صورت یک معظل در می آید.
مهاجران روستایی به دلیل بیکاری، درآمد کم و مسکن نامناسب در فقر به سر می برند و این فقر در شهرها موجب افزایش بزهکاری ، جرم وجنایت، دزدی، افزایش تعداد ولگردان خیابانی ، از هم پاشیدن خانواده ها، تکدی گری و ناهنجاری های اجتماعی می شود. به هر حال مهاجرت روستا – شهری فرایند مهمی است که عواملی نظیر نابرابری اقتصادی ، منطقه ای ، رکود در مناطق شهری، شلوغی بیش از حد شهرها، بیکاری، ناکامی اجتماعی و عدم رضایت را در بسیاری از جنبه های زندگی ایجاد می کندوبخش های مختلف جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد.
آثار مثبت مهاجرت روستا – شهری بر شهر(مکان مقصد): وقتی نیروی جوان و فعال روستایی مهاجرت می کند ،در شهرها جمعیت جوان و فعال افزایش می یابد ، پس فعالین اقتصادی ،نیروی متخصص و غیر متخصص مورد نیازدر صنایع و خدمات شهری تأمین می شود . شهر ها در مقایسه با روستاها از ساختمان سنی جوان تری برخوردار می گردند.به دلیل فراوانی نیروی کار در شهرها قیمت دستمزدها تنزل می یابد. ساختمان جنسی نیز تغییر می کند یعنی تعداد مردان به نسبت زنان هم سن افزایش می یابد و شرایط تأهل برای دختران شهری بیش از دختران روستایی هم سن فراهم می شود. مهاجران روستایی در شهرها با کارهای واسطه گری ،خدماتی و حتی دستفروشی می توانند درآمدی چند برابر درآمد روستایی داشته باشند و از کارهای طاقت فرسای کشاورزی نیز آسوده باشند.
با توجه به این که عکس موارد ذکر شده در روستا اتفاق می افتد ،لذا برای روستا آثار مثبتی برجای نخواهد گذاشت. با این وجود مهاجرت روستا شهری ،آسایش زندگی، دسترسی به وضعیت بهداشتی ،بهبود وضعیت سواد وسطح علمی ،بهبود عادات غذایی، اختصاص دادن زمانی به گذران اوقات فراغت ،امید به زندگی ،آگاهی از حقوق و مطالبات خود و تحرک اجتماعی را برای روستاییان در شهربه ارمغان می آورد.
پیامد مهاجرت های بین المللی:
آثار مهاجرت بین المللی به ویژه تغییرات حاصل در ساختمان جمعیت و تحول در اوضاع اقتصادی کشورهای مهاجر پذیرومهاجرفرست بی شباهت به تأثیر این عوامل درمهاجرت داخلی نیست. بسیاری ازعوامل تعیین کننده مهاجرت بین المللی نظیر مهاجرت های داخلی علل اقتصادی است، اختلاف سطح زندگی میان کشورهای مهاجر پذیر و مهاجر فرست از محرک های عمده اقتصادی است.کشورهای با سطح زندگی پایین کم تر می توانند منشأ جذب مهاجر باشند، اما در صورت موقعیت اقتصادی خوب می تواند مهاجرینی را از کشورهای ثروتمند به خود جذب کند.
ازمهم ترین مهاجرت های بین المللی مهاجرت نخبگان یا فرار مغزهاست.مهاجرت نخبگان برای کشور مبدأ زیان آور و منفی است ، دانشمندان ، افرادمتخصص و آموزش دیده، صاحبان سرمایه، صنعتگران همگی جزو نخبگان یک کشور هستند که هزینه زیادی برای یک کشور به همراه داشته است.این مهاجرت برای کشور مبدأ که بستر مناسبی برای زیست نخبگان ندارد ،منفی است.البته مهاجر-فرستی در مواردی نیز برای کشورهای مبدأ سودمند و مثبت می باشد ،برخی کشورهای مبدأ جوانان خود را برای کسب علم و تجربه به کشورهای توسعه یافته می فرستند، البته شرایط و مقدمات لازم را برای بازگشت آن ها در نظر می گیرند.نوع دیگر مهاجرت مثبت برای کشور مبدأ ارسال نیروی کار مازاد به کشورهایی است که نیروی کارنیاز دارند ،این اقدام دو نتیجه برای کشور مبدأ دارد ، یکی این که نه تنهااز جمعیت بیکار کاسته می شود ، بلکه مقداری سرمایه نیزبه کشور مبدأ فرستاده می شود ،مانند مهاجرت به کشورهای حوزه خلیج فارس برای کار.
از دیگرمهاجرت های بین المللیمهاجرت منفی برای کشور مقصد است، مانند مهاجرت افغان ها به ایران. زیرا آن دسته از مهاجرین افغان که سواد و تجربه کمی داشتند ایران را کشور مقصد خود انتخاب کردند که برای کشورما مشکلات بیکاری، بیماری، قاچاق و… به همراه داشته است و افراد آموزش دیده ومتخصص افغانی به کشورهای توسعه یافته مهاجرت کردند.
مهاجرت مثبت برای کشور مقصد از سودمندترین مهاجرت های بین المللی است، زیرا کشور مقصد بدون پرداخت هزینه برای نیروی انسانی ماهر و متخصص ،نخبگان، دانشمندان ،اندیشمندان و افراد آموزش دیده را به خود جذب می کند واین کشورها در زمان کوتاه به رشد اقتصادی و شکوفایی علمی فراوانی دست می یابند، مانند کشور ایالات متحده آمریکا.
موقعیت جغرافیایی بندربوشهر:
شهربوشهردر جنوب غربی ایران بین ۲۸ درجه و ۵۹ دقیقه و ۳۰ ثانیه ( “۳۰′ ۵۹ ۲۸⁰ )عرض شمالی و۵۰ درجه و ۵۱ دقیقه و ۱۵ ثانیه ( “۱۵ ′۵۱ ۵۰⁰) طول شرقی قراردارد.شهربوشهربا مساحت ۷۰ کیلومتر مربع به صورت شبه جزیره است و از تمام جهات به دریا منتهی می شود و تنها از سمت شرق به واسطه محور بوشهر – شیراز به خشکی ارتباط دارد.(مهندسین مشاورشهر و برنامه )۱۳۸۸
مقدمه :
جایگاه جغرافیایی و نسبی مناطق شهری تاثیر فزاینده ای در جذب ویا دفع جمعیت دارد. جاذبه ها و دافعه های جمعیتی هر مکانی از شرایط طبیعی واقتصادی – اجتماعی آن مکان همواره درطول تاریخ تاثیر می پذیرد. بندر بوشهر مرکز استان بوشهر ، شهرستان بوشهرو یکی ازمهم ترین بنادرکشورماندرحاشیه شمالی خلیج فارس است که از گذشته های دوردرعهد حکومت عیلامی ها تا امروز نشستنگاه و موقعیت تجاری – ژئوپولیتیکی خود را همچنان در طول قرن ها حفظ کرده است و از نقاط جاذب جمعیت به شمار می آمده است. وضعیت مناسب شبه جزیره ای ، موقعیت ارتباطی دریایی وگستردگی سواحل به طول ۹۳ کیلومتر از ۶۲۵ کیلومتری نوار ساحلی استان ، شیب مناسب جهت اسکله سازی وفعالیت های دریایی ، دارابودن نقش های گوناگون و مهم تر ازهمه نقش تجاری و سیاسی از اصلی ترین عوامل تغییرات جمعیتی یعنی مهاجر پذیری شهر بوشهربوده است.
سیر تحول جمعیت و مهاجرت در بندربوشهر:
مهاجرت و توزیع مجدد جمعیت یکی از مهم ترین مسائل دررشد و افزیش جمعیت شهر بوشهر بوده است. بنابراین مراحل رشد جمعیت بندر بوشهر رادر طول تاریخ می توان به دو مرحله رشد آهسته و رشد سریع تقسیم کرد .مرحله رشد آهسته مانند سایر نقاط کشورمان از ابتدا تا سال ۱۳۳۵ را شامل می شودو مرحله رشد سریع از سال ۱۳۳۵ شروع و تاکنون ادامه دارد .مرحله رشد آهسته مربوط به قبل از انقلاب صنعتی و تکنولوژیکی بوده است،زیرا مردم بر اثر عواملی چون قحطی و گرسنگی ،خشکسالی ،جنگها و بیماری های واگیر (طاعون ،وبا،حصبه و…) جان خود را از دست می دادند و بسیاری کودکان پس از تولد می مردند،البته مهاجرت به کشورهای حوزه خلیج فارس دررشد کند این دوره تاثیر زیادی داشته است.اطلاعات جمعیتی در مرحله رشد آهسته بیش تر به صورت تخمینی است و آمار دقیقی در دست نیست ، بر اساس یاداشت انجمن سلطنتی انگلستان در سال ۱۸۲۸م جمعیت شهر بوشهر ۲۰۰۰۰ نفرتخمین زده است که یک سوم جمعیت براثر بیماری واگیر(طاعون )در سال۱۸۳۱م از بین رفته اند، در گزارش هیئت بازرگانی هند و بریتانیا در سال ۱۹۰۵ م آ مده که در آغاز قرن نوزدهمیعنی سال ۱۸۰۰م جمعیت شهربوشهر۶۰۰۰ تا ۸۰۰۰ نفر بوده که تا سال ۱۹۰۱ م ۱۵۰۰۰نفر افزایش یافته است ودرتخمینی دیگر که از سوی کنسول بریتانیا با مقامات ایرانی انجام شده جمعیت شهر را درسال ۱۹۰۱ م کم تر از ۲۵۰۰۰ نفر برآورد کرده اند. در سال ۱۳۳۵ که اولین سرشماری عمومی نفوسومسکن به طور رسمی در کشور انجام شد ،در این سرشماری که هر ده سال یکبار به روش جمعیت قانونی«دوژور» صورت می گیرد ،اطلاعات دقیق تر و بهتری ازجمعیت و مهاجرت شهر ارائه شده است که از این تاریخ می تواند مبنای برنامه ریزی و اقدامات عملی در کوتاه مدت و دراز مدت قرار گیرد.
بر اساس سرشماریدر سال ۱۳۳۵ جمعیت شهر ۱۸۴۱۲ نفر شمارش شده است که ۱۶۱۶۸ نفر درخود شهر متولد شده اند و۲۲۴۴نفر ازسایر حوزه های مجاور به این شهر مهاجرت کرده اند و۱۷ نفر متولد خارج از کشور بوده و ۲۵ نفر هم محل تولد خود را به درستی اعلام نکرده بودند،دراین سال مهاجرین ۲/۱۲ درصد جمعیت شهر را تشکیل می دهند. اما دوره رشد سریع جمعیت یعنی بعد ازسال ۱۳۳۵ با پیشرفت چشمگیر پزشکی و بهداشت ،افزایش وسایل کشاورزی و غذا ،پیشرفت امکانات حمل و نقل و ارتباطات از یک طرف وعواملژئوپولیتیکی مانند جنگ ایران وعراق،احداث نیروگاه اتمی ،پایگاه هوایی و دریایی ،صنایع دریاییصدراوبهره برداری از صنعت نفت و گاز استان مهاجرت به بندر بوشهر افزایش یافت .
درسرشماری سال ۱۳۴۵ از جمعیت ۲۳۵۴۷ نفری بندر بوشهر ۱۸۹۱۲ نفر متولدین این شهر بوده و۴۶۳۵ نفر مهاجرینی بوده که طی ده سال اخیر به شهر بوشهر مهاجرت کرده اند که۷/۱۹ درصد از کل جمعیت شهر را به خود اختصاص داده است.از این تعداد مهاجر ۷۶۴ نفر از دیگر نقاط استان و۳۷۷۵ نفر ازدیگر نقاط کشورو ۹۶ نفر متولدین خارجی بوده اند .که به ترتیب ۱/۲ درصد و ۴/۸۱ درصد ۱۶/۵ درصد بوده است .نرخ رشد سالانه دهه ۱۳۴۵-۱۳۳۵ ،۵/۲ درصد بوده است ،در این دوره با توجه به رونق بنادر آبادان و خرمشهرعده ی زیادی از بندر بوشهر وحتی استان بوشهر به این بنادرمهاجرت کرده اند.
در سال ۱۳۵۵ جمعیت بندر بوشهر ۵۸۹۵۶ نفر سرشماری شده است که ۳۶۰۷۲ نفر یعنی ۲/۶۱ درصد متولدین شهر محل اقامت خود بوده اند و۲۲۸۸۴ نفر یعنی ۸/۳۸ درصد متولدین شهر بوشهر نبوده اند که از این تعداد ۲۰۵۷۰ نفر متولد استان های دیگر و۱۶۹۸ نفر متولدین دیگرنقاطاستان و ۶۱۶ نفرنیز متولد خارج از کشور بوده اند. نرخ رشد سالیانه جمعیت در دهه ۱۳۵۵- ۱۳۴۵ به ۶۱/۹ درصد می رسد.ازعلل مهاجرت به شهر بوشهر در این دوره می توان انجام اصلاحات ارضی در روستاها ، هموار شدن زمینه کار برای کار گران در صنایع دریایی ،نیروگاه اتمی و پایگاه هوایی و دریایی ،متفاوت بودن سطح زندگی روستاییان نسبت به جمعیت شهر نشین را می توان نام برد .
بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۶۵ از مجموع ۱۲۰۷۸۷نفر، ۶۸۹۶۹ نفر یعنی ۵۷ درصد در شهر بوشهر متولد شده اند و ۷/۴۱ درصد یا (۵۰۳۶۷ نفر ) مهاجرانی هستند که از نقاط دیگر استان یا استان های دیگر به شهر بوشهرآمدهاند . ۹۶۶ نفر را مهاجران خارجی تشکیل می دهند که۸ درصد جمعیت را شامل می شود.در این دهه نرخ رشد جمعیت سالانه ۷ درصد می باشد.از علل مهاجرت و افزایش جمعیت بندر بوشهر در طول سال های ۱۳۶۵- ۱۳۵۵را می توان سیاست های جمعیتی اول انقلاب ، جنگ عراق و ایران و مهاجرت مهاجران جنگی شهرها و روستاهای استان خوزستان به این شهر دانست.
در سال ۱۳۷۵ کل جمعیت شهر بوشهر ۱۴۳۷۷۵ نفر شمارش شده است.در این سال مجموعه مهاجران وارد شده به بندر بوشهر۳۴۲۴۴نفر بوده است که ۱۶ درصد مهاجران از شهرستان بوشهر ،۷/۱۵ درصد محل اقامت شان سایر شهرستان های استان ،۵/۶۶ درصد شهرستان های سایر استان ها و ۸ درصد مهاجرین خارجی بوده اند. این تعداد مهاجر ۲۴ درصد جمعیت شهر بوشهر را در ۷۵- ۶۵ شامل می شود. نرخ رشد طبیعی سالانه جمعیت در این دوره ۸/۱ درصد و خالص مهاجرت سالانه ۴/- درصد می باشد.
دلایل مهاجر پذیری این دوره تأسیس دانشگاه خلیج فارس ،شروع فعالیت ساختمانی نیروگاه اتمی ،افزایش آگاهی های اقتصادی و اجتماعی در کشور موثر در تحرک مکانی بین استان ها دانست. با پایان گرفتن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، عمده ترین دلیل مهاجرفرستی بندر بوشهر بازگشت مهاجرین به موطن خود ، سیاست کنترل جمعیت و کاهش نرخ رشد جمعیت می باشد.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت شهر بوشهر ۱۶۹۹۶۶ نفر می باشد. میزان رشد جمعیت سالانه در دهه ۷۵-۱۳۶۵ رقم ۷/۱ درصد و خالص مهاجرت ۵/ است. با توجه به این که بندر بوشهر مرکز سیاسی ، اداری استان است و افزایش واردات و صادرات ، افزایش فرصت های شغلی ، اوج مهاجرت های روستا – شهری و…روند مهاجرت افزایش یافت . البته در سال های اخیر به دلیل گسترش و توسعه میدان گازی پارس جنوبی و قطب اقتصادی نفت و گاز بیش تر مهاجرت ها به شهرستان های جنوبی استان یعنی کنگان ،عسلویه و جم بوده است. جذب نیروی ماهر و متخصص از یک طرف ، بیکاری و کمبود درآمد دردیگر شهرهای کشور بهخصوص استانهای سردسیری کشور مانند چهارمحال بختیاری، آذربایجان غربی وشرقی وکهکیلویه و… روند مهاجر پذیری را تشدید کرده است.